eitaa logo
خانواده ایرانی
165 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
5هزار ویدیو
53 فایل
ارتباط با ادمین @Khanevadehirane2
مشاهده در ایتا
دانلود
😋 شکر ۱ پیمانه آب ۱/۲ پیمانه سرکه ۱/۴ پیمانه زعفران (حل شده در آب جوش) ۱ ق س شکر، آب و سرکه را روی حرارت ملایم قرار دهید تا شکر آب شود، مواد جوشیده، غلیظ شده وقوام پیدا کند.(مواد را روی حرارت زیاد هم نزنید تا حالت کریستالی پیدا نکند زعفران را اضافه کنید. برای امتحان آن می توانید کمی از آن را با قاشق روی یخ بریزید، اگر مایه سریع گرفت و حالت شکننده پیدا کرد، پولکی آماده است آن را از روی حرارت بردارید. با یک قاشق مرباخوری روی سینی که از قبل چرب کرده اید، بریزید تا سرد شود. با یک کاردک به راحتی از ظرف جدا کنید ابنبات قیچی از همین مایه بصورت نواری روی سینی چرب شده ریخته و زرشک یا دانه های هل یا پودر لیمو عمانی روی آن پاشیده لوله کرده و قیچی می کنید. فقط باید سریع باشید و قبل از سرد شدن مواد به انها فرم دهید اگر پولکی زیاد حرارت ببیند تیره و سوخته میشود، و اگر زمان کمی روی حرارت بماند، ترد و شکننده نمی شود. اگر اولین بار است که ابنبات درست میکنید زعفران را حذف کنید تا بتوانید رنگ مایه را به خوبی تشخیص داده و قبل از تیره شدن از روی حرارت بردارید 🍒 👩‍🍳 🍒 وبا 👩‍🍳 🍒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎💎💎 💎💎 💎 دعای طرف ۵۰ درصد مستجاب شد😂😂😂 🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼 🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲 💎 💎💎 💎💎💎
شروع کن! خوشبختی جایش همینجاست کنار تو... نگذار زندگی از مقابل چشمانت بگذرد و تو فقط نظاره گرش باشی "زندگی" را "زندگی" کن
✍️ شبی در سوریه، من بودم و بانوی اهل سنت... 💠 در برابر حالت مظلوم و وحشت زده اش نمی دانستم چه کنم و همان اندک اندوخته زبان عربی هم از یادم رفته بود که فقط توانستم اسلحه ام را پایین بیاورم تا کمتر بترسد و با دست چپم چراغ قوه را از میان دو لبم برداشتم بلکه به کلامی آرامَش کنم، ولی تنهایی و تاریکی این خرابه و ترس از تروریست ها امانش را بریده بود که خم شده و با هر دو دست به زمین خاکی خانه چنگ می زد و هر چه به انگشتان لرزانش می رسید به سمتم پرتاب می کرد و پشت سر هم جیغ می کشید: «حرومزاده تروریست! از خونه من برو بیرون!» لباس ارتش سوریه به تنم نبود تا قلبش قدری قرار بگیرد، نمی توانستم به خوبی عربی صحبت کنم تا مجابش کنم که من تروریست نیستم و می دیدم با هر قدمی که به سمتش می روم، تمام تن و بدنش به لرزه می افتد که چراغ قوه را مستقیم رو به سمت صورتم گرفتم تا چهره ام را ببیند و بفهمد هیچ شباهتی به تروریست های تکفیری ندارم و فریاد کشیدم: «من شیعه ام!» دوباره چراغ قوه را به سمتش گرفتم، چهره استخوانی اش از ترس زرد شده و چشمان گود رفته اش از اشک پُر شده بود و می دیدم هنوز هم از هیبت نظامی ام می ترسد که با کلماتی دست و پا شکسته شروع کردم: «نترس! من تروریست نیستم! از نیروهای ایرانی هستم! برای کمک به شما اومدم!» کلماتم هر چند به لهجه محلی ادا نمی شد و فهمش برای او چندان ساده نبود، اما ظاهراً باور کرده بود قصد آزارش را ندارم که مقاومت مظلومانه اش شکست و همانجا پای دیوار به زمین افتاد. پیراهن بلند مشکی اش غرق خاک بود و از صورت در هم تکیده اش پیدا بود که در این چند روز، از ترس تجاوز تروریست ها به جانش، در غربتکده این خرابه پنهان شده و حالا می خواست همه حجم ترس و تنهایی اش را پیش چشمان این مدافع شیعه ضجه بزند که همچنان میان گریه ناله می زد تا بلاخره بقیه بچه ها هم خبر دار شدند و آمدند. از میان ما، افسر سوری او را شناخت؛ همسر عبدالله بود، مدافع اهل زینبیه ☘️ که غروب دیروز در دفاع از حرم به شهادت رسید. سلام خدا به همه مدافعان حرم چه و چه 🌹 ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلی که عاشقه محن داره تو کشور غصه وطن داره 🎤 👌فوق زیبا
📣توجه 📣 توجه در موضوعات 👈 👈 و 👈 نقاشی 👈 خطاطی از حدیث «علی مع الحق و الحق مع علی» 👈شعر 👈دکلمه 👌مهلت ارسال آثار ۹۹/۱۱/۲۹ 👏برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت فایل کتاب و پاسخ نامه از طریق کانال به آدرس زیر وارد شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 👉https://eitaa.com/etrat110
جهت دریافت کتاب و سوالات مسابقه به ادمین کانال مراجعه فرمایید.
شکستن نفس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا