#تربيت_کودک
به کودکانتان انگیزه تلاش بدهید، نه تهدید به شکست.
گاهی والدین یا بزرگسالان ، تصور میکنند که با #تهدید به شکست، سبب انگیزه بخشیدن به فرزندشان می شوند!
ولی نه تنها انگیزهای نمیدهند؛ بلکه جلوی تمرین و تلاش کودک را میگیرند.
🔻 تعدادی از جملات اشتباه:
❌ تو هیچی نمیشی !
❌ا گر اینطوری پیش بری، امیدی به آینده روشن نداشته باش!
❌ اگر این جوری درس میخونی، اصلا ولش کن!
❌ اصلا نخواستم، بده خودم انجام میدم!
❌ اینطوری درس بخوانی ؛ شاگرد آخر کلاس میشی!
این جملات اشتباه هستند زیرا:
جلوی تلاش و کوشش و خلاقیت فرد را میگیرد.
شخص در ذهنش مدام تکرار میکند ، پس میپذیرد که « من نمیتوانم» !!! و هر بار با مسئله ای برخورد کند ، میگوید مامان بابا راست میگفتند که من کمهوشم و نمیتوانم !!!!
✅ با این جملات به کودکتان انگیزه تلاش بدهید ، بگویید:
با تمرین و تلاش و پشتکار همه چیز امکان پذیره.
تو تلاشت را بکن، ما هم کمکت میکنیم.
همهچی آسونه؛ اگه تمرین بکنیم، اگه تمرین بکنیم، اگه تمرین بکنیم.
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
@khanevademahdvi
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
1_1100155888.amr
1.33M
#صوت_کتاب_من_دیگر_ما
#جلداول
قسمت دوم
🔴بخش اول:
👈مشکلات پیش روی تربیت در دنیای امروز
🔵اول:نا آگاهی تأثیر گذران تربیتی از مبانی و روش های تربیت دینی
🔵دوم:اعتقاد به آموزه های غربی در عرصه ی تربیت
⌚مدت زمان:13:49 دقیقه
🌹بسم الله...
📢دانلود و گوش کنید...
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
@khanevademahdvi
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
#تغذیه _سلامت کودک
#خشکبار
🔻مصرف روزانه خشكبار برای كودكان الزامی است.
بهترین ساعت برای مصرف خشکبار برای كودكان بین صبحانه و ناهار و به عنوان میان وعده می باشد.
#میان_وعده
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
@khanevademahdvi
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
بازی که بچه تونو شجاع میکنه👆
#بازی
#کودک_خجالتی
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
@khanevademahdvi
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
#قصه کودکانه
#امام_خمینی_ره
امام خميني ره داشت كتاب مي خواند كه علي كوچولو به اتاقش آمد.
امام كتابش را بست و با مهرباني علي كوچولو را در آغوش گرفت.
علي روي زانوهاي پدربزرگش نشست.
نگاهي به او كرد و پرسيد: «آقا جان! ساعتت را به من مي دهي؟»
آقا جان پاسخ داد: «بابا جان! نمي شود، زنجيرش به چشمت مي خورد و چشمت اذيت مي شود، آخر چشم تو مثل گل ظريف است.»
علي كوچولو فكري كرد و گفت: «پس عينك را به من بدهيد.»
پدربزرگ خيلي جدي پاسخ داد: «نه! دسته اش را مي شكني و آن وقت ديگر من عينك ندارم. بچه كه نبايد به اين چيزها دست بزند.»
علي از روي پاهاي امام پايين آمد و از اتاق بيرون رفت.
چند دقيقه بعد، علي كوچولو دوباره به اتاق پدربزرگ آمد و گفت: «آقا جان! بيا بازي كنيم. تو بشو بچه و من هم بشوم آقا جان!» امام قبول كرد.
علي لبخندي زد و گفت: «پس از اين جا بلند شويد. بچه كه جاي آقا نمي نشيند.»
☺️
امام با مهرباني بلند شد.
علي كوچولو با شيطنت گفت: «عينك و ساعت را هم به من بدهيد، آخر بچه كه به اين چيزها دست نمي زند.»😃
پدربزرگ خنديد. دستي بر سر علي كوچولو كشيد، او را بوسيد و گفت: «بيا اين ها را بگير كه تو بردي.»
علي كوچولو ساعت و عينك را با شادماني گرفت.
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•
@khanevademahdvi
•---•••~~~°🍀🌸🍀°~~~•••---•