💖 7 نکته برای اینکه قهرمان بانوی تان باشید 💖
➖➖➖➖➖➖➖➖
1. لبریز محبتش کنید. به عنوان یک مرد و یک همسر به بانوی تان عشق بورزید و یادش بیاورید که چطور عاشقش شدید. قلبش و ذهنش دائما به شنیدن این نکته نیاز دارد.
2. حمایتش کنید. هرکسی در زندگی با مسائلی رو به رو می شود. شما همراه و یاور بانوی تان هستید، پس وقتی با مشکلی مواجه می شود، برای حمایت او در کنارش باشید. در این صورت هم قهرمان خواهید بود.
3. به او گوش کنید. به عنوان یک همسر، شانه ای برای اشک های او باشید؛ کسی که می تواند در کنارش پناه بگیرد. لازم نیست تا زمانی که نخواسته، مشکلاتش را حل کنید. فقط خوب گوش کنید.
4. با هم وقت بگذرانید. وقت گذاشتن برای یکدیگر، تضمین کننده یک ازدواج و خانواده سالم است. از انجام کارها با هم لذت ببرید، اوقات و خاطره های تان به عنوان یک زوج و یک خانواده را ماندگار کنید.
5. به جزییات توجه کنید. تغییر مدل مو و هماهنگ کردن لباس های جدید را ببینید. ابراز حس هایش با صورت و ظاهر را درک کنید. حواس تان به موقعیت های مهم مانند سالگردها و تعطیلات باشد. برای تهیه یک هدیه متناسب برنامه ریزی کنید.
6. به استراحتش اهمیت بدهید. وقتی بچه دار می شود، شرایط تغییر می کند. همسرتان گاهی نیاز به استراحت دارد؛ حتی شاید لازم داشته باشد از همه چیز کمی دور شود. شما میتوانید خودتان داوطلب مراقبت از بچه ها بشوید تا فراغتی هم برای خودش داشته باشد، نه اینکه او درخواست کند.
7. قدردان او باشید. بگذارید بانوی تان بداند که قدر او را می دانید. از کوچکترین لطف های او تشکر کنید. به او بگویید تا بداند چقدر برایتان مهم است.💓💞💓
🎀@delbrak1🎀
#هر_دو_بدانیم
🍃 اگر همسرمان را برای مدت طولانی تحت فشار و زور قرار دهیم؛ به جایی خواهیم رسید که ممکن است هرگز دوباره صمیمیتی بین ما ایجاد نشود و بازگشتی وجود نداشته باشد!
❎ برای ایجاد و نگهداری رابطه با همسرمان، باید از رفتارهای مخرب و قطع کننده ارتباط دست برداریم.
👈 رفتارهایی از قبیل زور، اجبار، تحمیل، تنبیه، شکایت، سرزنش، کنترل، ریاست، غرغر، مقایسه، قهر و کنارهگیری و...
✅ به جای این رفتارهای تخریبگر، رفتارهای مهرورزی و پیوند دهنده را جایگزین کنیم.
👈 این رفتار عبارتند از گوش کردن، حمایت کردن، مذاکره، تشویق و دلگرمی، عشق و دوستی، اعتماد، پذیرش، گشادهرویی، احترام گذاردن و..
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🌸🍃🌸🍃🍃🍃 سیاستی در زندگی 👇👇👇👇
✅سیاست
یک بانو خودش رو #سرگرم میکنه که مدام تلفن دستش نباشه و به محل کار شوهرش تماس بگیره.
مرد باید گاهی حس کنه و باخودش بگه خانمم کجاس که #زنگ نمیزنه بهم... #چیشده که دیگه به رفت و امدم گیر نمیده... باهام درد و دل نمیکنه. نکنه #دوستم نداره
❌دقیقا نکته همینجاس
زمانے که شما #حضورت کمرنگ شد و اغلب شنونده بودی و گیر دادنا و پر حرفیا و زنگ زدناے مکرر رو کمتر کردی
مــــــــــردت نگران میشه که نکنه دوسش نداری... در نتیجه مدام سعی میکنه برات وقت بذاره..بهت نزدیک بشه
در مورد کارای خونه و اینکه خسته میشی و همه چیز روبراه هست یا نیست ازت سوال میکنه!
🔵مرموز بودن به این معنا هست که همه چیز رو براے شوهرتون باز نکنید
درسته #شریک زندگے تونه
مثلا نگید
وای مامانم اینجوری گفت بهم برخورده..ازش توقع نداشتم و فلان
این مسائل به شما و #مادرتون ربط پیدا میکنه و باید بین خودتون حل و فصل بشہ و امثالهم
❌پس پر حرفی #ممنوع
تعریف کردن همه اتفاقاتی که در طول روز اتفاق افتاده ممنوع
تلفن زدنا
حساس شدنا
چک کردنا
ممنوع
🔵مهربون باشید
و از #سیاست هایے که گفته میشه پیروی کنید
🎀@delbrak1🎀
#تجربه_زندگی_مشترک_اعضا
🌸🍃🍃🌸🍃🍃🍃
سلام عزیزم ۳ ساله زندگی مشترکم رو کنار عشقم شروع کردم 😍
وقتتون رو نمیگیرم فقط میخواستم بگم تا حالا توجه کردین به این موضوع که مثلا از صبح که بیدار میشین تا شب که میخوابین چند بار خندیدین ..!؟؟
شده تو کل یک روز اصلا نخندیده باشین فقط قهر بوده باشین با همسرتون و فقط اخم و ناراحتی بوده باشه ؟؟
همون یک روز یعنی مریضی یعنی بیماری یعنی ناسالمی😱
تو رو خدا مواظب گلای دلتون باشین که مبادا مریض و پژمرده بشن
خانوم خونه که نخنده , دلگیر باشه پژمرده باشه کل زندگی تعطیله ..!
🎀@delbrak1🎀
تو زندگی مشترک از این کارها دوری کن . . . !
1️⃣ انتقاد کردن بیش از حد سر هر موضوعی و فقط حق رو به خود دادن
2️⃣ هم دردی نکردن و بیخیال بودن نسبت به مسائل شریک زندگیتون
3️⃣ نادیده گرفتن شکایتهای مختلف از طرف همسرتون
4️⃣ توجه بیش از حد به فضای مجازی و کارهای شخصی
🎀@delbrak1🎀
هدایت شده از 🧕خانُــــم بَــــــلا💞
قدیم ترها رسم بود دختر که سیکل میگرفت شوهرش میدادن.....
#خورشید
شروع داستانی زیبا 😍👇👇👇👇👇👇
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#خورشید 🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 از چی زورت گرفته؟ که مثل تو نمیتونه خودرای و خودخواه باشه؟ که اسایش رعیتش برا
#خورشید
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
با بغض گفتم کاری از دستم برنمیاد خیره شد بهم گفت افسوس که با دلم راه نمیایی سرمو گرفت گذاشت رو سینه،اش در حالی که با ناراحتی اه میکشید.بوسه ای روی موهام گذاشت برام زمزمه میکرد تا مثل خودش بهش عشق نشون بدم تا بتونه محکم بایسته
اینقد برام گفت که کافیه شکمت بیاد بالا تا رام شدم و.... گفتم علی خان بهتر نیست بری سرجات؟ ممکنه کسی بی هوا بیاد... اخه بی بی مریم وقت و بی وقت بدون در زدن میاد سراغم خدایی نکرده شما رو اینجا ببینه بد میشه. بین خواب و بیداری خمیازه عمیقی کشیدگفت خورشید، زن از شوهرش که خجالت نمیکشه تو ماهانه میشی؟ از عرق شرم خیس شدم. خیسی پیشونیمو که حس کرد گفت خورشید جانم همین الان سرت باهام رو یه بالش بود چرا خجالت پس؟ جوابت مهمه ماهانه نشی که نمیتونی بچه بیاری من من کنان گفتم نه علی خان .نمیشم خدابیامرز مادرم همین هول ماهانه نشدنم و داشت.
یکھو نشست سرجاش گفت پس همین روزا میرم شهر سراغ طبيب برات دارو میگیرم فقط باید حتما بخوری امیدم. تویی ،خورشید میخوام تو بشی مادر بچه هام. گفتم آقا شما اختیار دار زندگی خودتون نیستین چه برسه به اینکه بخوایین به ارزوهاتون برسین میدونم که ارباب از پشت پرده امر میکنه مادرتونو میفرسته جلو، ولی بهرحال بهتر که بچه دار نشم نمیتونم خون دل خوردن و تحمل کنم. وقتی میدید توضیح دادن بهم بی فایده است کلافه و سرکنده میزد بیرون اونشبم لباسشو .پوشید قبل اینکه در و باز کنه گفت پشیمون نشی که تا وقتی اینجایی و چشم تو چشم باهام میشی افسوس بخوری در و محکم
کوبید. همین که رفت بی بی مریم اومد از ترس کم مونده بود سکته کنم. چشمم به دهنش بود تا بپرسه علی خان پیش تو بوده؟ شکر خدا نپرسید. فقط گفت خورشید دست بجنبون که کلی کار داریم خوبه که بیداری پاشو برو سر تنور کلوچه بپز قبل طلوع افتاب تموم کن صبح زود ساز و دهل میاد دم عمارت باید کلی آدم و صبحانه بديم تكون بخور خورشید مردا هیزم آوردن باید تنور و روشن کنی. خوابم نمیبرد پس بهتره سرم گرم باشه که فکر و خیال نکنم تا قبل اینکه آفتاب بزنه کلی کلوچه .پختم علی مثل مرغ سرکنده پا به پام بیدار بود دور عمارت میچرخید و از دور نگام میکرد و با حسرت آه میکشید واقعا بدبختی
تقدیرم بود.
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#خورشید 🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 با بغض گفتم کاری از دستم برنمیاد خیره شد بهم گفت افسوس که با دلم راه نمیایی سر
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
واقعا بدبختی تقدیرم بود که باید باهاش کنار میومدم. بدون اینکه بفهمم قراره چه چیزا به چشم ببینم.
صدای ساز و دهل از پشت در عمارت که بلند شد خدمه ها سینی روی سر میرفتن دم عمارت تا اهالی پشت در و ناشتایی بدن دو ساعتی این مدلی گذشت. بوی غذای اعیونی تو حیاط پیچیده بود به گمونم برای ناهار قرار بود عروسو بیارن.
طولی نکشید صدای کل و ساز و دود اسفند باهم قاطی شدن و دخترکی با
تور قرمز روی سرش آوردن داخل عمارت مثل اینکه تموم قرار مدارا رو گذاشته بودن و بیخبر بودم امروز روز عروسی علی بود نه نامزدیش چرا پنهون کرده بودن؟ نکنه از ترس بوده؟ قلبم محکم میکوبید پاهام شل شد. رفتم سراغ بی بی مریم گفتم اجازه بدین دیگه برم استراحت کنم گفت اره برو که جلو چشم خانم نباشی بی بی مریم گفت بهتره تورو نبینه امروز غضب کنه عروسی پسرش به کامش زهر بشه. خودم هم طاقت دیدن علی و تو لباس دومادی نداشتم قبل اینکه چشمم به على بيوفته خودمو به اتاقم رسوندم درو که بستم علی از پشت در اومد
بیرون
لباس محلی دامادی شم توی دستش بود و گفت اومدم کنار تو باشم کمکم کنی لباس بپوشم ببین چکار کردی؟ ببین باهام راه نیومدی. دلمو خون کردی
خورشید بهم اعتماد نکردی همسفرم ،بشی اما یادت نره زن من تویی و فراموشت نمیکنم قبل اون زن باید حامله بشی تا بتونم به حقم برسم. رومو گردوندم و گفتم علی خان از اینجا برین... دلم ریشه شما خونترش نکنین به خدا داغم رو دل هیچکس نمیمونه اگه بمیرم.منتها جونم از سنگ
شده نمیمیرم
انگشتشو روی لبام گذاشت و گفت هیس خورشید... هیس... اینارو نگو آتیشم نزن.... اگه نرفتم... اگه ...موندم اگه فرار نکردم فقط واسه خاطر توئه. بیشتر از این شرمسارم نکن فقط به این امید زنده ام که تو مال منی فقط به امید همین دارم نفس میکشم به خدا که دلم اینجاست و جسمم اونجا نزار تو اتیش حسرتت بسوزم که کامت نگرفته داغتو رو دلم نشوندن اما نمیدونن و خبر ندارن تو اول و اخرش مال این دل لعنتی هستی.
علی سعی میکرد آرومم کنه و دلمو به دست بیاره اما می شد؟نمیشد که با این حال کمک کنم لباس دومادی بپوشه همین که رومو ازش گرفتم شونه مو گرفت و منو به سمت خودش برگردوند و با آهی جیگر سوز گفت واست لباس دومادی تن نکردم و هفت طبق پیشکش نیاوردم، اما روزی تورو میکنم سوگولی عمارت تا همه برات دولا راست بشن...
درسته
🎀@delbrak1🎀
کسی که بهتون محبت میکنه لزوما عاشق
شما نشده، شاید جوری تربیت شده تا یک🍂🌸
"انسان" باشه!
مراقب همدیگه باشیم
زندگی چاپ دوم ندارہ...🍂🌸
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃 قشنگه بخونید 👇👇👇
12تااز بهترین لحظه درعمرانسان:☺️☺️
☺️1 لحظه تحویل سال..!☺️
😊2 لحظه عاشق شدن..!😊
☺️3 لحظه ای تماس از کسی که دلتون براش تنگ شده...!☺️
😊4 لحظه دادن آخرین امتحان..!!😊
☺️5 لحظه ای که به شخصی که دوسش دارین,
نگاه کنین و ببینین اونم داشته به شما نگاه میکرده...!!☺️
😊6 لحظه ای که دوستایه قدیمی و خوبت رو ببینی و بفهمی
هیچی بینتون تغییرنکرده...!!😊
☺️7 لحظه ی لمس انگشتان نوزاد متولدشده..!!☺️
😊8 لحظه ای از خواب بیدار شی و ببینی که هنوز وقت اضافه
برای خوابیدن داری..!!😊
☺️9 یه شبه قشنگ,,تو خیابون تنها قدم بزنی و خاطراته قشنگ
و خوبت رو مرور کنی...!!☺️
😊10 لحظه ای که تنهایی؛ یه پیام یا تماس از کسی که دوسش داری
دریافت کنی..!!😊
☺️11 لحظه ای که حس کنی یه نفر واقعا به تو و کارت اهمیت میده...!!☺️
😊12 لحظه ای که این رو میخونی و به این لحظاته خوب فکر میکنی
و لبخند به لبت میاد..!!😊
و این بهترین لحظه برایه منه که لبخند رو,,به لبت آوردم...😊
😃خنده واقعا بهت میاد,,دوست من💯
🎀@delbrak1🎀