#خاطره
عباس خیلی کم در خانه حضور داشت، اما در همان لحظات محدودی هم که به خانه می آمد، علی رغم خسته بودن، طوری با اهل خانواده برخورد می کرد که تلافی ماه ها غیبت و نبودشان را در می آورد.
به بچه ها که می رسید، کاملا بچه شد و با حرکت های بچه گانه زمینه شور و نشاط و همراهی را در بچه ها بوجود می آورد.
گاهی، حتی در بیرون از منزل، این قدر از خود شکلک در می آورد و حرکتهای غیرطبیعی انجام می داد که من به او اعتراض می کردم و می گفتم: آخر تو #معاون_عملیاتی_نیروی_هوایی هستی، اگر دیگران این نوع حرکت های شما را ببینند خوش آیند نیست، اما او می گفت:
برایم خوشحالی و شادی فرزندانم و تو مهم است، بگذار مردم هر طوری که می خواهند قضاوت کنند.او علی رغم مقام بالایی که در نیروی هوایی داشت، اصلا غرور نداشت و وقتی به خانه می آمد تلاش می کرد تا از ته قلب در اختیار خانواده باشد.
از زبان #همسر_شهید
#سیره_ستاره_ها
⚜ ١۵ مرداد، سالروز شهادت فرمانده پرافتخار، #عباس_بابایی گرامی باد⚜
🍃🌸به ما بپیوندید🍃🌸
🏡 @khanvade_asemani
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #نیلچیان
🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش.
🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛
♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
⚜️ عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
📚 #کتاب قرمز رنگ خون بابا
🌀 با ما همراه باشید.
#سیره_شهدا
#شهید_علی_نیلچیان
#سیره_ستاره_ها
🦋 تعالی خانواده با خانواده آسمانی 🦋
@khanvade_asemani