#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت دوم: جهاد یا دفاع از حریم انسانیت
🤔 اشکال مورد بحث
🔹 برخی گفته اند جهاد در اسلام با آزادی عقیده و مذهب منافات دارد و مسلمانان برای بسط و گسترس اسلام به کشورهای دیگر یورش برده و اسلام را بر آنان تحمیل کرده اند. آنان ه همین خاطر اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کرده اند.
🔹 در قسمت اول بیان شد که در اسلام جهاد مسلحانه با دیگران نقش دفاعی در برابر ستمگران و یاری رساندن به مظلومان را دارد و هرگز برای توسعه قلمرو اسلامی وضع نشده است.
🔹 آموزه های دینی بیان می کند که آنگاه که بیگانگان قصد توطئه و جنگ با امت اسلامی را نداشته باشند، نه تنها نباید با آنان جنگ کرد، بلکه احسان و نیکی به آنان نیز پسندیده است، ولی آنگاه که دست به توطئه و خصومت میزنند، نباید با آنان پیوند دوستی برقرار کرد، چرا که مایه سرشکستگی و ذلّت امت اسلامی خواهد شد.
در ادامه قسمت دوم بحث را با هم دنبال می کنیم:
👇 ادامه بحث:
# پاسخ
⭕️ جهاد یا دفاع از حریم انسانیت
🔹 از آیاتی که پیش از این یادآوری شد این مطلب به دست میآید که جهاد اسلامی به انگیزه سرکوب کردن فتنهها و مقابله با متعدیان و متجاوزان به جان، مال و کیان امت اسلامی تشریع شده است، نه به منظور تحمیل عقیده و مذهب اسلام بر دیگران. اکنون اگر این حکم و قانون اسلامی با توجه به اصل فطرت در جهانبینی اسلامی مورد توجه قرار گیرد، روشن خواهد شد که جهاد اسلامی جنبه دفاعی دارد؛ دفاع از یکی از بنیادیترین حقوق فطری بشر که عبارت است از توحید و یکتاپرستی. قرآن کریم در اینباره میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا» (سوره روم، آیه 30): ذات و هویت خود را به سوی دین حنیف استوار بدار که مقتضای فطرت الهی است که انسان را بر پایه آن آفریده است. بر این اساس، شرک و بتپرستی بزرگترین انحرافی است که در مسیر فطرت رخ داده و بدترین قید و زنجیری است که گوهر پاک انسانی یعنی فطرت توحید را به اسارت میکشاند و رهایی و نجات انسانها از آن از اهداف نبوت بوده است: «يضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيهِمْ» (سوره اعراف، آیه 157).
🔹 از سوی دیگر، واقعیتهای تاریخی به روشنی بیانگر آن است که مستکبران، یعنی صاحبان زر، زور و سلطه، منادیان و حامیان شرک و بتپرستی بودهاند و از بیداری فکری و آزادی جوامع تحت سلطه خویش سخت نگران و ناراضی بوده و مانع نشر دعوت حق و آیین توحید شدهاند. بنابراین پیامبران الهی مأموریت یافتند تا آیین توحید را ترویج کنند و در راه رهایی بشر از اسارت شرک و بتپرستی به جهاد فکری، عملی، تبلیغی مبادرت ورزند و در صورت لزوم، برای فراهم ساختن زمینه تبلیغ، دست به جهاد مسلحانه بزنند.
🔹 علامه طباطبایی، در اینباره بحث جامع و روشنگری دارد، در قسمتی از آن آمده است: «از دیدگاه قرآن، اسلام –آیین توحید- مقتضای فطرت بشری است، همان فطرتی که کمال و سعادت انسان در گرو رعایت آن است. مقتضای این مطلب آن است که قوانین فردی و اجتماعی بر مبنای توحید استوار باشد. و نشر و بسط این اصل در میان مردم از حقوق مشروع بشری است که به هر وسیله ممکن باید در استیفا و حفظ آن کوشید. شریعت اسلام در اینباره راه اعتدال را برگزیده است، زیرا نخست دعوت دیگران به توحید و تحمل آزارها و شکنجهها در این راه را توصیه کرده است، سپس دفاع از کیان اسلام و امت اسلامی را واجب شمرده، و سرانجام جهاد ابتدایی را تشریع فرموده است که در حقیقت به دفاع از حق انسانی و آیین توحید باز میگردد؛ با اینحال، پیش از اتمام حجت از طریق دعوت خیر خواهانه و مسالمتآمیز، به جهاد و قتال اقدام نکرده است، چنانکه سیره پیامبر اکرم (ص) به روشنی بیانگر این حقیقت است.
🔹 اما اینکه در جهاد ابتدایی مشرکان و بتپرستان –غیر اهل کتاب- حق انتخاب ندارند و به پذیرش آیین توحید ملزم میشوند؛ چارهای جز این نیست، چرا که همانگونه که گفته شد، بتپرستی و الحاد بدترین ظلم و ستمی است که بر فطرت انسان میشود و هرگاه معالجه این خطر مهلک از طریق عادی ممکن نباشد، راهی جز غلبه و اکراه وجود ندارد. همانگونه که پیروان مکاتب دیگر نیز تخلف از قوانین مدنی را به هیچوجه نمیپذیرند، و همگان را بر پذیرش و عمل به آنها وادار میسازند، هر چند به اعمال قدرت و خشونت بینجامد» (المیزان، ج2، ص 68 – 67).
🔹 بنابراین، در مواردی نیز که جهاد اسلامی بدون آن که تهدید و تجاوز از سوی ملت یا دولتی صورت گرفته باشد، تحقق یافته، میتوان گفت این جهاد هرگز به انگیزه کشورگشایی یا اعمال سلطه و استیلا بر جان و مال دیگران نبوده است، بلکه بدان جهت بوده است که موانع از سر راه دعوت اسلامی برداشته شود تا مردم از آیین توحید خالص آگاه شوند و حق فطری و اصیل خویش را باز شناسند، و از اسارت کفر و بتپرستی آزاد گردند.
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam
📣 #مباحث_امامت | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث
⭕️ قاعده اول
🔹 سخن در بررسی روش ها و قواعدی بود که نویسنده کتاب «فتح الملک العلی»، ابن صدیق الغماری در اثبات صحت حدیث مدینه العلم بکار گرفته است. این روش ها که به زیبایی توسط ایشان بیان شده، بر گرفته از قواعد رجالی پذیرفته شده نزد عالمان اهل سنت است و می تواند به عنوان قواعد خوبی در بررسی احادیث دیگر به کار گرفته شود.
👇 در ادامه به بررسی اولین قاعده صحت حدیث می پردازیم.
...
⭕️ قاعده اول: نقل راویان متعدد از راوی و منکر نبودن متن حدیث
🔹 اولین قاعده ای که احمد بن صدیق غماری بیان می کند این است که روایتی معتبر است که راوی آن دارای دو ویژگی باشد: صادق بودن و قدرت حفظ و ضبط. ما دیگر قاعده ای نداریم که وثاقت راوی باید مورد اجماع باشد. حتی در صحیحین هم از افرادی نقل روایت شده که درباره وثاقت آنها تصریحی نیامده است. مثلا ابن غطان گفته است: درباره مالک بن خیر زوالی، وثاقتی نیامده است اما از وی روایت نقل شده است. جمهور معتقد هستند اگر از راوی عده زیادی نقل روایت کنند و متن حدیث او منکر نباشد، حدیث او صحیح است هر چند درباره وی توثیقی نیامده است. این یک قاعده رجالی است.
🔹 ابن صدیق غماری از همین قاعده در حدیث مدینه العلم که عمده بحث اعتبار سنجی آن مربوط به ابالصلت هروی است، بهره گرفته و گفته است: در مورد ابالصلت هروی نیز همین ویژگی وجود دارد زیرا عده زیادی از وی روایت نقل کرده اند که موثق هستند، علاوه بر اینکه درباره وی تصریح به توثیق نیز شده است. بزرگانی همچون یحیی بن معین، ابوسعید هروی، ابوداود صاحب سنن، و عبدالله بن احمد بن حنبل وی را توثیق کرده اند.
🔹 البته در مورد ابالصلت قدح هایی نیز بیان شده است که مستند آنها عمدتا دو چیز است: تشیع و رفض و دیگر نقل احادیث منکر. نویسنده بعدا بیان می کند که هیچ کدام از این موارد وارد نیست، زیرا اساسا این مبنا که به خاطر مذهب، یک راوی تضعیف شود صحیح نیست و ثانیا آنچه ابالصلت بیان کرده مصداق منکر نیست.
⭕️ نکته ای دیگر
🔹 در علم رجال این قاعده مطرح است که اگر فردی هم دارای مدح و هم ذم باشد، اگر وجه جرح وی بیان نشده باشد، مدح های وی بر قدح او مقدم است و اگر وجه آنها بیان شده باشد (قدح ها مفسر باشد) باید به سراغ وجه آن ها برویم.
🔹 در مورد اثبات عدالت یک نفر نی باید دانست که شهادت دو نفر کافی است، زیرا اسباب عدالت زیاد است و بیان همه آنها مشقت دارد، اما جرح اولا: با بیان یک مورد هم ثابت می شود، ثانیا: سلیقه های افراد در جرح ها مختلف است و شاید فردی چیزی را جرح بداند که دیگری نداند. همچنین برخی از قدح ها نیز دخلی در صداقت و پذیرش روایت راوای ندارد، همان گونه که در کتب رجالی گاه بیان شده که فردی چون از چهره دیگری خوشش نمی آمده وی را قدح نموده است. روشن است که این قدح ها معتبر نیست (ر.ک: تدریب الراوی، سیوطی، ص352- 360).
🔍 این بحث ادامه دارد ...
#مباحث_امامت
📙 برگرفته از درس خارج امامت، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam
💐 پوستر | جهش تولید با مشارکت مردم
✏️ رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳: اگر ما بخواهیم جهش تولید داشته باشیم، بایستی اقتصاد را مردمی کنیم، باید پای مردم را به عرصهی تولید به نحو محسوسی باز کنیم، موانع حضور مردم را برطرف کنیم. در بخش مردمی ظرفیّتهای بزرگی وجود دارد که من انشاءاللّه توضیح خواهم داد در این باره و این ظرفیّتها بایستی فعّال بشود، باید از آنها به نفع کشور و به نفع مردم استفاده بشود. لذا من به این مناسبت شعار امسال را این قرار دادم: «جهش تولید با مشارکت مردم»
🌷 #جهش_تولید_با_مشارکت_مردم
#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت سوم: جهاد اسلامی در آینه تاریخ
⭕️ شبهه مورد بحث
🔹 اشکال مورد بحث این بود که برخی گسترش دین اسلام در جهان را نتیجه قهر و غلبه نظامی مسلمانان بر سرزمین های دیگر می دانند و از همین رو دین اسلام را دین شمشیر و خشن معرفی کرده اند.
🔹 در پاسخ به این اشکال در قسمت های قبل، به بیان ماهیت و هدف جهاد اسلامی پرداختیم. در ادامه به بررسی این مساله از منظر تاریخی می پردازیم، زیرا واقعیت تاریخی میتواند نقاب از چهره حقیقت برگیرد و بی پایگی اتهامات بیان شده را آشکار سازد.
👇 ادامه بحث:
...
🔴 # پاسخ | جهاد اسلامی در آینه تاریخ
🔹 جنگهای مسلمانان با اقوام و ملتهای دیگر را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: یکی جنگهای زمان پیامبر (ص) و دیگری جنگهای پس از آن حضرت
🔵 الف) جهاد اسلامی در زمان پیامبر (ص)
این جنگها با اقوام و قبایل ذیل بوده است:
⭕️ 1. جنگ با قریش:
🔹 پیامبر اکرم (ص) و کسانی که به آیین اسلام ایمان آورده بودند، سیزده سال در مکه اقامت کردند، و توسط مشرکان قریش سختترین فشارها و شکنجهها را تحمل نمودند، و در برابر آنان جز صبر و شکیبایی روشی را برنگزیدند. آنان سرانجام از مکه به مدینه هجرت کردند، و این در حالی بود که اموال آنان توسط کافران قریش مصادره شده بود. بر ایناساس پیامبر اکرم(ص) به مسلمانان دستور داد تا کاروان اقتصادی قریش را که از شام رهسپار مکه بود محاصره نمایند و به تلافی اموالشان که در تصرف عدوانی قریش قرار داشت، اموال آن کاروان را مصادره کنند، ولی ابوسفیان از این نقشه آگاه شد و کاروان توانست به سلامت به مکه برسد. اما مسلمانان با سپاه مجهز قریش که برای نجات کاروان آمده بودند، روبهرو شده و با آنها درگیر شدند و در نتیجه جنگ بدر واقع شد. روشن است که این پیکار، جنبه دفاعی داشت و جهاد ابتدایی و به انگیزه الزام قریش به پذیرش آیین اسلام نبود.
🔹 پس از جنگ بدر، جنگهای احد و خندق واقع شد که آن دو نیز به طور کامل جنبه دفاعی داشت. پس از آن، قریش صلح حدیبیه را که در سال ششم هجری میان پیامبر اکرم (ص) و قریش منعقد شده بود، نقض کردند و پیامبر اکرم (ص) آهنگ فتح مکه نمود، اما با تدابیر حکیمانهای که آن حضرت اندیشید، بدون آنکه جنگ و کشتاری واقع شود، مکه فتح شد. هنگامی که سپاه اسلام وارد مکه شد، پیامبر اکرم(ص)، ابوسفیان، خانه حکیم بن حزام و مسجد الحرام را پناهگاه امن اعلان کرد. همچنین اعلان نمود که هر کس در خانه بماند، در امان خواهد بود. همه این تدبیرها برای آن بود که کار به جنگ و درگیری مسلحانه نینجامد و خون کسی بر زمین ریخته نشود. آری، با همین شیوه و در نهایت محبت و مدارا آن حضرت شبه جزیره عرب را از آلودگی بتپرستی نجات داد و در حقیقت از حق توحید که عظیمترین حق بشری است به شایستگی دفاع کرد.
⭕️ 2. جنگ با یهود:
🔹 جنگهای پیامبر با طوایف سهگانه یهود که در مدینه زندگی میکردند، یعنی بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی قریظه، همگی جنبه دفاعی داشت و بدانجهت بود که آنان با مشرکان قریش در جنگهای بدر، احد و احزاب علیه مسلمانان همکاری نمودند و آنان را به جنگ با مسلمانان تشویق کردند. آنان حتی در مواردی نقشه قتل پیامبر(ص) را طراحی و برای اجرای آن اقدام کردند؛ یک بار از طریق گوشت آلوده به سم و بار دیگر به واسطه پرتاب کردن سنگی از بالای خانهای که پیامبر (ص) در صحن آن قرار داشت (تاریخ ابن اثیر، ج2، ص 147؛ تاریخ طبری، ج3، ص 9).
🔹 جنگ مسلمانان با طوایفی از یهود که در خیبر زندگی میکردند نیز بدان جهت بود که آنان نقشه حمله به مدینه و غارت آن را طرح کرده بودند. بر این اساس، جهاد مسلمانان با آنان به طور کامل جنبه دفاعی داشت و به طمع تصرف اموال یهود یا کشتن آنان نبود.
⭕️ 3. جنگ موته و تبوک:
🔹 جنگ موته در سال 8 هجری و واقعه تبوک در سال 9 هجری اتقاق افتاد. وقوع جنگ موته بدان جهت بود که پیامبر(ص) فرستادهای را نزد حارث بن غسان فرستاد تا او را به آیین اسلام دعوت کند، وی، فرستاده پیامبر را به قتل رساند و خود با سپاهی آهنگ مدینه و جنگ با مسلمانان نمود. پیامبر اکرم(ص) سپاهی را به رهبری زید بن حارثه برای مقابله با آنان گسیل داشت. روشن است که این جنگ نیز به طور کامل جنبه دفاعی داشت.
🔹 واقعه تبوک نیز بدینجهت رخ داد که سپاه رومیان در حوالی فلسطین برای جنگ با مسلمانان آماده شده بودند. پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را به نبرد با آنان فرا خواند و چون سپاه روم از معرکه گریخت، پیامبر با سپاه اسلام چند روزی را در تبوک اقامت گزید، و مردم تبوک با آن حضرت معاهده صلح برقرا کردند و در نتیجه کار به جنگ نینجامید.
بنابراین، جنگهایی که در زمان پیامبر اکرم(ص) میان سپاهیان اسلام و قریش، یهود، رومیان و دیگران واقع شده، همگی جنبه دفاعی داشت و انگیزهای جز سرکوب فتنهگران، مقابله با متجاوزان و تأدیب عهدشکنان در آن نهفته نبود.
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam
🌿پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
📜أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ، صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب.
📜مثل خدیجه پیدا نخواهد شد. خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم.
📖بحار الأنوار: ج ۴۳، ص ۱۳۱
⬛ وفات امالمومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد⬛
📣 #مباحث_امامت | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث
⭕️ قاعده دوم
🔹 نویسنده کتاب «فتح الملک العلی» که از علمای برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم از روش های جالبی استفاده کرده است که این روش ها می تواند برای کسانی که در این زمینه علاقه مند هستند سودمند و مفید باشد. در قسمت قبل اولین روش و قاعده وی بیان شد که خلاصه آن چنین است:
🔹 خلاصه قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ، و در روایت مدینه العلم که بحث اصلی روی ابوالصلت هروی است این دو ویژگی وجود دارد. همچنین هرگاه از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث هم مشکلی نداشته باشد، دلالت بر صحت آن حدیث دارد.
👇 ادامه ...
...
⭕️ قاعده دوم: صرف جرح داشتن راوی دلیل ضعف وی نیست
🔹 ابن صدیق الغماری می گوید: به صرف اینکه یک راوی دارای جرح هایی است، روایت او کنار گذاشته نمی شود، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه در مورد افرادی جرح های شدیدی بیان شده، اما با این حال صاحبان صحیحین از آنان در کتاب های خود روایت نقل کرده اند. این بدان خاطر است که آن قدح ها در نظر آنان ثابت نبوده است. در ادامه چند نمونه بیان می شود:
1. اسماعیل بن ابی اویس. ابن معین وی را سارق حدیث و دروغگو، و نسائی وی را ضعیف دانسته است. عقیلی نیز وی را در کتاب ضعفاء خود آورده است، و حتی از خود این راوی نقل شده که گفته است: من برای اهل مدینه حدیث جعل می کردم تا دعواها را حل کنم. با این حال بخاری و مسلم از وی حدیث نقل کرده اند.
2. زید بن جمال. ابن معین وی را کذاب و نسائی او را متروک دانسته و ابن حبان گفته است: وی حدیث منکر نقل می کرده است. با این حال بخاری از وی حدیث نقل کرده است.
3. احمد بن حسان مصری نمونه دیگر است. ابن معین قسم می خورد که وی دروغ گو است، با این حال از رجال صحیحین است.
4 و 5. نعیم بن حماد و عکرمه غلام ابن عباس نیز همین گونه هستند.
🔹 ابن صدیق غماری سپس درباره حدیث مدینه العلم و ابالصلت هروی که مورد گفت و گو در این حدیث است می گوید: هر چند درباره وی قدح هایی وجود دارد اما این قدح ها پذیرفته شده نیست و لذا حدیث وی از جهت صحت مشکلی ندارد.
🤔 اشکال: ممکن است گفته شود: وجه اینکه ائمه حدیث این افراد را ثوثیق کرده اند این بوده که این جرح ها برای آنها ثابت نبوده، و این افراد در نظر آنها ثقه بوده اند، نه اینکه اعتقاد به ضعف آنها داشته و با این حال از آنان نقل حدیث کرده اند.
😊 پاسخ
🔹 اولا: همین سخن را در مورد ابالصلت نیز می توان گفت، زیرا بزرگانی مانند ابن معین وی را توثیق کرده اند و این نشان می دهد که وی را موثق می دانستند.
🔹 ثانیا: بخاری و مسلم گاه موارد ضعف راوی را می شناختند و با این حال از آنان حدیث نقل می کردند. ابوزرعه به مسلم اعتراض کرده که چرا از بعضی از ضعفا حدیث نقل کرده است. وی با پذیرش این مساله در پاسخ گفته است: این روایت از طرق دیگری که موثق است نقل شده است و دیگر اینکه دارای متابعات و شواهد است که سبب می شود ضعف آن جبران شود. همین مساله در مورد روایت ابالصلت نیز وارد است زیرا روایت وی نیز دارای متابعات و شواهد فراوانی است.
🔍 این بحث ادامه دارد ...
#مباحث_امامت
📙 برگرفته از درس خارج امامت، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت چهارم: فتوحات اسلامی
⭕️ اشکال مورد بحث
🔹 برخی گسترش دین اسلام در جهان را نتیجه قهر و غلبه نظامی مسلمانان بر سرزمینهای دیگر و نه جنبه های محتوایی این دین دانسته اند و در همین راستا دین اسلام را دین شمشیر و خشن معرفی کرده اند.
⭕️ در قسمت های قبل در پاسخ به این اشکال گفته شد:
1. در اسلام نبرد مسلحانه با دیگران نقش بازدارنده، دفاعی، امدادی و یاری دادن مظلومان، و مبارزه با ستمگران دارد و هرگز به عنوان یک روش برتر برای توسعه قلمرو اسلامی تشریع نشده است.
2. دقت در آموزه های دینی نشان می دهد که در اسلام جهاد جنبه دفاعی دارد، و دفاع از یکی از بنیادیترین حقوق فطری بشر است.
3. بررسی تاریخی جنگهای مسلمانان در زمان پیامبر اکرم (ص) با اقوام و ملتهای دیگر از قبیل جنگ بدر، احد، خندق، جنگ با یهودیان، جنگ موته و تبوک، همه نشان می دهد، که همگی جنبه دفاعی داشته و انگیزهای جز سرکوب فتنهگران و مقابله با متجاوزان در آنها نبوده است.
🔹 در ادامه به بررسی تاریخی جنگ های پس از پیامبر اکرم (ص) و فتوحات اسلامی می پرادزیم.
👇 ادامه بحث:
...
#پاسخ | فتوحات اسلامی
🔹 هرگاه از منظر تاریخی به فتوحات اسلامی که در عصر خلفا و پس از آن رخ داده نگریسته شود، روشن خواهد شد که عامل اساسی در آنها تمایل و گرایش مردم سرزمینهای فتح شده به اسلام بوده است، نه قهر و غلبه نظامی. این مطلب را نه تنها مورخان مسلمان بلکه برخی از مستشرقان و مورخان مسیحی نیز آشکارا بیان کردهاند. گفتنی است که ساکنان بیشتر سرزمینهایی که در این دوره توسط مسلمانان فتح شد، اهل کتاب بودند که از نظر موازین اسلامی میتوانستند با پرداخت جزیه بر دین خود باقی بمانند. مردم سرزمینهای شام، مصر، اسپانیا، و اروپای شرقی –یوگسلاوی و آلبانی- پیرو آیین مسیحیت بودند اما به شهادت مورخان مسیحی چون توماس آرنولد و دیگران، آنان با علاقه و اشتیاق فراوان به آغوش گرم اسلام پناه آوردند، و آیین اسلام را عامل نجات خود از ظلم و ستمهای حاکمان مسیحی دانستند. رفتار سپاهیان اسلام با مردم این سرزمینها به گونهای بود که همگامی که سپاه اسلام میخواست «حمص» را به مقصد یرموک ترک کند، مردم با گریه از آنان میخواستند که در آنجا بمانند چرا که رفتار مسلمانان را بهتر از حاکمان مسیحی و همکیش خود میدانستند.
🔹 پذیرش اسلام توسط مردم ایران عصر ساسانیان نیز جزو ضربالمثلهای تاریخ است. مردم ایران با عشق و علاقه فراوان از این آیین جدید استقبال کردند و سپاهیان اسلام را با آغوش باز پذیرفتند. وضع ماوراءالنهر –سمرقند و بخارا- نیز که در آن زمان بر کیش بتپرستی بودند، در مورد پذیرش آیین اسلام چنین بوده است. در حقیقت همه سرزمینهایی که خارج از عربستان آیین اسلام را پذیرفتهاند، عامل اصلی چیزی جز منطق روشن و استوار اسلام، و رفتار بزرگمنشانه مسلمانان با مردم آن سرزمینها نبوده است؛ تنها نقشی که قدرت نظامی و شمشیر داشته سرکوب حاکمان ستمکار و سلطهگران بوده است، زیرا هیچگاه مسلمانان با تهدید و ارعاب دیگران را به قبول اسلام مجبور نساختند.
🔹 جرجی زیدان مینویسد: «مسلمانان صدر اسلام، هرجا را فتح میکردند، به اشغال نظامی قناعت مینمودند، و متعرض دین و عادات و رسوم مسیحیان نمیشدند و آنان را در امور داخلی و اوضاع و احوال شخصی و امور قضایی آزاد میگذاشتند و حق سیادت دینی قسطنطنیه را بر مسیحیان شام میپذیرفتند» (تاریخ تمدن اسلام، ص 736).
🔹 گوستاولوبون در رد این اتهام که اسلام در سایه شمشیر و جنگ گسترش یافته است میگوید: «زور شمشیر موجب پیشرفت قرآن نگشت، زیرا رسم اعراب این بود که هرجا را فتح میکردند، مردم آنجا را فتح میکردند، مردم آنجا را در دین خود آزاد میگذاشتند، و اینکه مردم مسیحی از دین خود دست برمیداشتند و به دین اسلام میگرویدند بدان جهت بود که عدل و دادی که از مسلمانان فاتح میدیدند، مانندش را از زماندان پیشین خود ندیده بودند، و برای سادگی و سهولتی بود که در دین اسلام مشاهده مینمودند، و نظیرش را در کیش قبلی خود سراغ نداشتند» (تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 145).
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam