#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت سوم: جهاد اسلامی در آینه تاریخ
⭕️ شبهه مورد بحث
🔹 اشکال مورد بحث این بود که برخی گسترش دین اسلام در جهان را نتیجه قهر و غلبه نظامی مسلمانان بر سرزمین های دیگر می دانند و از همین رو دین اسلام را دین شمشیر و خشن معرفی کرده اند.
🔹 در پاسخ به این اشکال در قسمت های قبل، به بیان ماهیت و هدف جهاد اسلامی پرداختیم. در ادامه به بررسی این مساله از منظر تاریخی می پردازیم، زیرا واقعیت تاریخی میتواند نقاب از چهره حقیقت برگیرد و بی پایگی اتهامات بیان شده را آشکار سازد.
👇 ادامه بحث:
...
🔴 # پاسخ | جهاد اسلامی در آینه تاریخ
🔹 جنگهای مسلمانان با اقوام و ملتهای دیگر را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: یکی جنگهای زمان پیامبر (ص) و دیگری جنگهای پس از آن حضرت
🔵 الف) جهاد اسلامی در زمان پیامبر (ص)
این جنگها با اقوام و قبایل ذیل بوده است:
⭕️ 1. جنگ با قریش:
🔹 پیامبر اکرم (ص) و کسانی که به آیین اسلام ایمان آورده بودند، سیزده سال در مکه اقامت کردند، و توسط مشرکان قریش سختترین فشارها و شکنجهها را تحمل نمودند، و در برابر آنان جز صبر و شکیبایی روشی را برنگزیدند. آنان سرانجام از مکه به مدینه هجرت کردند، و این در حالی بود که اموال آنان توسط کافران قریش مصادره شده بود. بر ایناساس پیامبر اکرم(ص) به مسلمانان دستور داد تا کاروان اقتصادی قریش را که از شام رهسپار مکه بود محاصره نمایند و به تلافی اموالشان که در تصرف عدوانی قریش قرار داشت، اموال آن کاروان را مصادره کنند، ولی ابوسفیان از این نقشه آگاه شد و کاروان توانست به سلامت به مکه برسد. اما مسلمانان با سپاه مجهز قریش که برای نجات کاروان آمده بودند، روبهرو شده و با آنها درگیر شدند و در نتیجه جنگ بدر واقع شد. روشن است که این پیکار، جنبه دفاعی داشت و جهاد ابتدایی و به انگیزه الزام قریش به پذیرش آیین اسلام نبود.
🔹 پس از جنگ بدر، جنگهای احد و خندق واقع شد که آن دو نیز به طور کامل جنبه دفاعی داشت. پس از آن، قریش صلح حدیبیه را که در سال ششم هجری میان پیامبر اکرم (ص) و قریش منعقد شده بود، نقض کردند و پیامبر اکرم (ص) آهنگ فتح مکه نمود، اما با تدابیر حکیمانهای که آن حضرت اندیشید، بدون آنکه جنگ و کشتاری واقع شود، مکه فتح شد. هنگامی که سپاه اسلام وارد مکه شد، پیامبر اکرم(ص)، ابوسفیان، خانه حکیم بن حزام و مسجد الحرام را پناهگاه امن اعلان کرد. همچنین اعلان نمود که هر کس در خانه بماند، در امان خواهد بود. همه این تدبیرها برای آن بود که کار به جنگ و درگیری مسلحانه نینجامد و خون کسی بر زمین ریخته نشود. آری، با همین شیوه و در نهایت محبت و مدارا آن حضرت شبه جزیره عرب را از آلودگی بتپرستی نجات داد و در حقیقت از حق توحید که عظیمترین حق بشری است به شایستگی دفاع کرد.
⭕️ 2. جنگ با یهود:
🔹 جنگهای پیامبر با طوایف سهگانه یهود که در مدینه زندگی میکردند، یعنی بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی قریظه، همگی جنبه دفاعی داشت و بدانجهت بود که آنان با مشرکان قریش در جنگهای بدر، احد و احزاب علیه مسلمانان همکاری نمودند و آنان را به جنگ با مسلمانان تشویق کردند. آنان حتی در مواردی نقشه قتل پیامبر(ص) را طراحی و برای اجرای آن اقدام کردند؛ یک بار از طریق گوشت آلوده به سم و بار دیگر به واسطه پرتاب کردن سنگی از بالای خانهای که پیامبر (ص) در صحن آن قرار داشت (تاریخ ابن اثیر، ج2، ص 147؛ تاریخ طبری، ج3، ص 9).
🔹 جنگ مسلمانان با طوایفی از یهود که در خیبر زندگی میکردند نیز بدان جهت بود که آنان نقشه حمله به مدینه و غارت آن را طرح کرده بودند. بر این اساس، جهاد مسلمانان با آنان به طور کامل جنبه دفاعی داشت و به طمع تصرف اموال یهود یا کشتن آنان نبود.
⭕️ 3. جنگ موته و تبوک:
🔹 جنگ موته در سال 8 هجری و واقعه تبوک در سال 9 هجری اتقاق افتاد. وقوع جنگ موته بدان جهت بود که پیامبر(ص) فرستادهای را نزد حارث بن غسان فرستاد تا او را به آیین اسلام دعوت کند، وی، فرستاده پیامبر را به قتل رساند و خود با سپاهی آهنگ مدینه و جنگ با مسلمانان نمود. پیامبر اکرم(ص) سپاهی را به رهبری زید بن حارثه برای مقابله با آنان گسیل داشت. روشن است که این جنگ نیز به طور کامل جنبه دفاعی داشت.
🔹 واقعه تبوک نیز بدینجهت رخ داد که سپاه رومیان در حوالی فلسطین برای جنگ با مسلمانان آماده شده بودند. پیامبر اکرم(ص) مسلمانان را به نبرد با آنان فرا خواند و چون سپاه روم از معرکه گریخت، پیامبر با سپاه اسلام چند روزی را در تبوک اقامت گزید، و مردم تبوک با آن حضرت معاهده صلح برقرا کردند و در نتیجه کار به جنگ نینجامید.
بنابراین، جنگهایی که در زمان پیامبر اکرم(ص) میان سپاهیان اسلام و قریش، یهود، رومیان و دیگران واقع شده، همگی جنبه دفاعی داشت و انگیزهای جز سرکوب فتنهگران، مقابله با متجاوزان و تأدیب عهدشکنان در آن نهفته نبود.
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam
🌿پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
📜أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ، صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب.
📜مثل خدیجه پیدا نخواهد شد. خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست، بشارت دهم.
📖بحار الأنوار: ج ۴۳، ص ۱۳۱
⬛ وفات امالمومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد⬛
📣 #مباحث_امامت | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث
⭕️ قاعده دوم
🔹 نویسنده کتاب «فتح الملک العلی» که از علمای برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم از روش های جالبی استفاده کرده است که این روش ها می تواند برای کسانی که در این زمینه علاقه مند هستند سودمند و مفید باشد. در قسمت قبل اولین روش و قاعده وی بیان شد که خلاصه آن چنین است:
🔹 خلاصه قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ، و در روایت مدینه العلم که بحث اصلی روی ابوالصلت هروی است این دو ویژگی وجود دارد. همچنین هرگاه از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث هم مشکلی نداشته باشد، دلالت بر صحت آن حدیث دارد.
👇 ادامه ...
...
⭕️ قاعده دوم: صرف جرح داشتن راوی دلیل ضعف وی نیست
🔹 ابن صدیق الغماری می گوید: به صرف اینکه یک راوی دارای جرح هایی است، روایت او کنار گذاشته نمی شود، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه در مورد افرادی جرح های شدیدی بیان شده، اما با این حال صاحبان صحیحین از آنان در کتاب های خود روایت نقل کرده اند. این بدان خاطر است که آن قدح ها در نظر آنان ثابت نبوده است. در ادامه چند نمونه بیان می شود:
1. اسماعیل بن ابی اویس. ابن معین وی را سارق حدیث و دروغگو، و نسائی وی را ضعیف دانسته است. عقیلی نیز وی را در کتاب ضعفاء خود آورده است، و حتی از خود این راوی نقل شده که گفته است: من برای اهل مدینه حدیث جعل می کردم تا دعواها را حل کنم. با این حال بخاری و مسلم از وی حدیث نقل کرده اند.
2. زید بن جمال. ابن معین وی را کذاب و نسائی او را متروک دانسته و ابن حبان گفته است: وی حدیث منکر نقل می کرده است. با این حال بخاری از وی حدیث نقل کرده است.
3. احمد بن حسان مصری نمونه دیگر است. ابن معین قسم می خورد که وی دروغ گو است، با این حال از رجال صحیحین است.
4 و 5. نعیم بن حماد و عکرمه غلام ابن عباس نیز همین گونه هستند.
🔹 ابن صدیق غماری سپس درباره حدیث مدینه العلم و ابالصلت هروی که مورد گفت و گو در این حدیث است می گوید: هر چند درباره وی قدح هایی وجود دارد اما این قدح ها پذیرفته شده نیست و لذا حدیث وی از جهت صحت مشکلی ندارد.
🤔 اشکال: ممکن است گفته شود: وجه اینکه ائمه حدیث این افراد را ثوثیق کرده اند این بوده که این جرح ها برای آنها ثابت نبوده، و این افراد در نظر آنها ثقه بوده اند، نه اینکه اعتقاد به ضعف آنها داشته و با این حال از آنان نقل حدیث کرده اند.
😊 پاسخ
🔹 اولا: همین سخن را در مورد ابالصلت نیز می توان گفت، زیرا بزرگانی مانند ابن معین وی را توثیق کرده اند و این نشان می دهد که وی را موثق می دانستند.
🔹 ثانیا: بخاری و مسلم گاه موارد ضعف راوی را می شناختند و با این حال از آنان حدیث نقل می کردند. ابوزرعه به مسلم اعتراض کرده که چرا از بعضی از ضعفا حدیث نقل کرده است. وی با پذیرش این مساله در پاسخ گفته است: این روایت از طرق دیگری که موثق است نقل شده است و دیگر اینکه دارای متابعات و شواهد است که سبب می شود ضعف آن جبران شود. همین مساله در مورد روایت ابالصلت نیز وارد است زیرا روایت وی نیز دارای متابعات و شواهد فراوانی است.
🔍 این بحث ادامه دارد ...
#مباحث_امامت
📙 برگرفته از درس خارج امامت، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت چهارم: فتوحات اسلامی
⭕️ اشکال مورد بحث
🔹 برخی گسترش دین اسلام در جهان را نتیجه قهر و غلبه نظامی مسلمانان بر سرزمینهای دیگر و نه جنبه های محتوایی این دین دانسته اند و در همین راستا دین اسلام را دین شمشیر و خشن معرفی کرده اند.
⭕️ در قسمت های قبل در پاسخ به این اشکال گفته شد:
1. در اسلام نبرد مسلحانه با دیگران نقش بازدارنده، دفاعی، امدادی و یاری دادن مظلومان، و مبارزه با ستمگران دارد و هرگز به عنوان یک روش برتر برای توسعه قلمرو اسلامی تشریع نشده است.
2. دقت در آموزه های دینی نشان می دهد که در اسلام جهاد جنبه دفاعی دارد، و دفاع از یکی از بنیادیترین حقوق فطری بشر است.
3. بررسی تاریخی جنگهای مسلمانان در زمان پیامبر اکرم (ص) با اقوام و ملتهای دیگر از قبیل جنگ بدر، احد، خندق، جنگ با یهودیان، جنگ موته و تبوک، همه نشان می دهد، که همگی جنبه دفاعی داشته و انگیزهای جز سرکوب فتنهگران و مقابله با متجاوزان در آنها نبوده است.
🔹 در ادامه به بررسی تاریخی جنگ های پس از پیامبر اکرم (ص) و فتوحات اسلامی می پرادزیم.
👇 ادامه بحث:
...
#پاسخ | فتوحات اسلامی
🔹 هرگاه از منظر تاریخی به فتوحات اسلامی که در عصر خلفا و پس از آن رخ داده نگریسته شود، روشن خواهد شد که عامل اساسی در آنها تمایل و گرایش مردم سرزمینهای فتح شده به اسلام بوده است، نه قهر و غلبه نظامی. این مطلب را نه تنها مورخان مسلمان بلکه برخی از مستشرقان و مورخان مسیحی نیز آشکارا بیان کردهاند. گفتنی است که ساکنان بیشتر سرزمینهایی که در این دوره توسط مسلمانان فتح شد، اهل کتاب بودند که از نظر موازین اسلامی میتوانستند با پرداخت جزیه بر دین خود باقی بمانند. مردم سرزمینهای شام، مصر، اسپانیا، و اروپای شرقی –یوگسلاوی و آلبانی- پیرو آیین مسیحیت بودند اما به شهادت مورخان مسیحی چون توماس آرنولد و دیگران، آنان با علاقه و اشتیاق فراوان به آغوش گرم اسلام پناه آوردند، و آیین اسلام را عامل نجات خود از ظلم و ستمهای حاکمان مسیحی دانستند. رفتار سپاهیان اسلام با مردم این سرزمینها به گونهای بود که همگامی که سپاه اسلام میخواست «حمص» را به مقصد یرموک ترک کند، مردم با گریه از آنان میخواستند که در آنجا بمانند چرا که رفتار مسلمانان را بهتر از حاکمان مسیحی و همکیش خود میدانستند.
🔹 پذیرش اسلام توسط مردم ایران عصر ساسانیان نیز جزو ضربالمثلهای تاریخ است. مردم ایران با عشق و علاقه فراوان از این آیین جدید استقبال کردند و سپاهیان اسلام را با آغوش باز پذیرفتند. وضع ماوراءالنهر –سمرقند و بخارا- نیز که در آن زمان بر کیش بتپرستی بودند، در مورد پذیرش آیین اسلام چنین بوده است. در حقیقت همه سرزمینهایی که خارج از عربستان آیین اسلام را پذیرفتهاند، عامل اصلی چیزی جز منطق روشن و استوار اسلام، و رفتار بزرگمنشانه مسلمانان با مردم آن سرزمینها نبوده است؛ تنها نقشی که قدرت نظامی و شمشیر داشته سرکوب حاکمان ستمکار و سلطهگران بوده است، زیرا هیچگاه مسلمانان با تهدید و ارعاب دیگران را به قبول اسلام مجبور نساختند.
🔹 جرجی زیدان مینویسد: «مسلمانان صدر اسلام، هرجا را فتح میکردند، به اشغال نظامی قناعت مینمودند، و متعرض دین و عادات و رسوم مسیحیان نمیشدند و آنان را در امور داخلی و اوضاع و احوال شخصی و امور قضایی آزاد میگذاشتند و حق سیادت دینی قسطنطنیه را بر مسیحیان شام میپذیرفتند» (تاریخ تمدن اسلام، ص 736).
🔹 گوستاولوبون در رد این اتهام که اسلام در سایه شمشیر و جنگ گسترش یافته است میگوید: «زور شمشیر موجب پیشرفت قرآن نگشت، زیرا رسم اعراب این بود که هرجا را فتح میکردند، مردم آنجا را فتح میکردند، مردم آنجا را در دین خود آزاد میگذاشتند، و اینکه مردم مسیحی از دین خود دست برمیداشتند و به دین اسلام میگرویدند بدان جهت بود که عدل و دادی که از مسلمانان فاتح میدیدند، مانندش را از زماندان پیشین خود ندیده بودند، و برای سادگی و سهولتی بود که در دین اسلام مشاهده مینمودند، و نظیرش را در کیش قبلی خود سراغ نداشتند» (تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 145).
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam
📣 #مباحث_امامت | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث
⭕️ قاعده سوم و چهارم
🔹 ابن صدیق الغماری که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث مدینه العلم از روش های جالبی استفاده کرده است که می تواند برای کسانی که در زمینه امامت کار می کنند، سودمند و مفید باشد. در سلسله مباحث پیش رو به بررسی این روش ها می پردازیم.
🔹 خلاصه آنچه بیان شد:
1️⃣ قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ. و اگر از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث منکر نباشد، دلالت بر صحت آن دارد.
2️⃣ قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد.
👇 در ادامه به بررسی سومین و چهارمین قاعده می پردازیم.
...
⭕️ قاعده سوم و چهارم: جبران ضعف روایت به سبب شواهد و متابعات
🔹 گاه حدیثی به تنهایی دارای وجه ضعف است و نمی توان از جهت راویان آن را پذیرفت، اما آن حدیث دارای شواهد و متابعات فراوانی است که وجود آنها ضعف آن روایت را جبران کرده و آن حدیث را معتبر و قابل پذیرش می کند.
▪️حدیث متابع چیست؟ متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد اما از طرق دیگری یعنی با راویان دیگری نقل شده است.
▪️حدیث شاهد چیست؟ شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است.
🔹 وجود متابعات و شواهد یکی از مواردی است که به عنوان یک قاعده رجالی پذیرفته شده است و صاحبان صحاح از آن فراوان بهره گرفته اند. مثلا ترمذی بر اساس شواهد روایی به اثبات برخی روایات ضعیف پرداخته است و یا ذهبی از همین شیوه در «میزان الاعتدال» برای اثبات صحت حدیث بهره گرفته است. همین شیوه در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم هم بکار رفته است. وقتی ابوزرعه به مسلم اعتراض کرده که چرا از بعضی از ضعفاء حدیث نقل کرده، وی با پذیرش این مساله در پاسخ گفته است: این روایت از طرق دیگری که موثق است نقل شده است و دیگر اینکه دارای متابعات و شواهد است که سبب می شود ضعف آن جبران شود.
🔹 ابن صدیق الغماری از همین روش برای اعتبار ابالصلت هروی در حدیث مدینه العلم که مورد مناقشه هست استفاده کرده و گفت است: بر فرض که نتوانیم موثق بودن این راوی را اثبات کنیم، اما وجود احادیث متعدد مشابه این حدیث که با همین لفظ آمده و یا از جهت محتوا و مضمون مشابه آن است، این ضعف را جبران کرده و آن را حدیث معتبر و قابل قبولی کرده است. برخی از کسانی که همانند روایت ابالصلت را روایت کرده اند عبارتند از: محمد بن جعفر فیدی، محمد فقیه، مجاهد، سلمه، رازی، رجاء بن سلمه و دیگران.
🔹 بنابراین طبق قاعده پذیرفته شده نزد عالمان رجالی، اگر روایتی متابع و شاهد داشته باشد، هر چند راویان آن ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است.
🔍 این بحث ادامه دارد ...
#مباحث_امامت
📙 برگرفته از درس خارج امامت، مباحث مربوط به حدیث مدینه العلم، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam
#گزیده_های_اعتقادی | آزادی عقیده و جهاد اسلامی
💡 قسمت آخر: اهل ذمّه و قانون جزیه
⭕️ اشکال مورد بحث
🔹 برخی گسترش دین اسلام در جهان را نتیجه قهر و غلبه نظامی مسلمانان بر سرزمینهای دیگر و نه جنبه های محتوایی این دین دانسته اند و در همین راستا دین اسلام را دین شمشیر و خشن معرفی کرده اند.
⭕️ در پاسخ به این اشکال تاکنون 4 نکته بیان شده است:
1. نبرد مسلحانه در اسلام به منظور مبارزه با ستمگران و یاری دادن مظلومان تشریع شده و هرگز به عنوان یک روش برتر برای توسعه قلمرو اسلامی قرار نگرفته است.
2. جهاد در اسلام تنها جهاد جنبه دفاعی دارد، و دفاع از یکی از بنیادیترین حقوق فطری بشر است.
3. تاریخ هم نشان می دهد که همگی جنگ های مسلمان در زمان پیامبر اکرم (ص)، جنبه دفاعی داشته و انگیزهای جز سرکوب فتنهگران و مقابله با متجاوزان در آنها نبوده است.
4. عامل اصلی پذیرش دین در سرزمین های فتح شده توسط مسلمانان، تمایل و گرایش خود مردم آنها به آموزه های اسلام و رهایی از ستم های روا داشته شده توسط حکوت های خودشان بوده است، نه قهر و غلبه نظامی مسلمانان. این مطلب را مستشرقان و مورخان مسیحی نیز آشکارا بیان کردهاند.
🔹 در ادامه به بررسی شبهه ای که برخی در مورد قانون جزیه در اسلام کرده اند می پردازیم:
👇 ادامه بحث:
...
#پاسخ | اهل ذمّه و قانون جزیه
🔹 برخی از مستشرقان مغرض، خواستهاند قانون جزیه در اسلام را که برای اهل کتاب مقرر شده، حکمی غیر منطقی و ناعادلانه به شمار آورند! اما اگر با دیده انصاف به این مطلب نظر شود، روشن خواهد شد که این حکم به طور کامل بر موازین عدل و داد استوار است، زیرا با توجه به اینکه مسلمانان باید زکات بپردازد و بدین طریق در عمران و آبادانی کشور اسلامی سهیم باشد، مقتضای عدل این است که اهل کتاب نیز که به قانون زکات عمل نمیکنند، با پرداخت مقداری از مال خویش در عمران و آبادانی کشور که همه شهروندان از آن استفاده میکنند، سهیم باشند. این حقیقت را برخی از نویسندگان منصف مسیحی بیان کردهاند.
🔹 مارسل بوازار مینویسد: «ادعای برخی از مورخان، که پرداخت خراج از بیگانگان را جریمه جنگی پنداشته و این اقوام را تحتالحمایه امپراتوری نامیدهاند، به کلی مغرضانه و دور از حقیقت است. این معاهدات برپایه تعلیم قرآن، و به خاطر خشنودی خدا و خدمت به خلق، تنظیم شده و هیچ گرایش استعماری در آن دیده نمیشود و اصولاً با قراردادهای صلح کشورهای فاتح اروپا که ملت شکست خورده را به اسارت سیاسی و اقتصادی گرفتار میشاختند، تفاوتی آشکار دارد. این قراردادها، نه تنها رنگ استعماری نداشته، بالعکس به وسیله آن، اسلام دست تفاهم و دوستی به سوی ملل دیگر دراز کرده و آنان را در حمایت کامل قوانین خود قرار داده است. اینگونه گذشتها و چشمپوشیها، نخستین گام در راه پیریزی اساس حقوق بینالملل بوده که بعدها حقوقدانان اروپا از آن استفاده کردهاند».
🔹 وی در ادامه گفته است: «اقلیتهای درون جامعه اسلامی آزادی داشتند که علاوه بر انجام فرایض مذهبی جداگانه، آداب و رسوم خویش را نیز همچنان حفظ کنند. به طور مثال در مورد مسیحیان نجران، پیامبر(ص) هرگونه دخالت مقامات مسلمان را در امور دینی و سنتی این گروه به صورت فشار، سختگیری و روشهای بازدانده دیگر منع کرده است. معاهده نجران بعدها، قانون محمد (ص) در باب مسیحیان و قانون محمد (ص) در باب انسانها نامیده شد و مبنای مورد قبولی در سراسر قلمرو اسلام، از نظر تنظیم قرارد داد و تدوین ضوابط قانونی به خاطر حمایت از اقلیتها، بوده است» (اسلام و حقوق بشر، ص 114 -112).
🔹 وی، در جایی دیگر گفته است: «خردهگیران مغرب زمین، نتوانستهاند به شرایط قراردادهای پیامبر و خلفای راشدین با اقوام مغلوب و اقلیتها ایرادی وارد سازند، زیرا شرایط آن کاملاً به نفع این گروهها تنظیم شده است. این گروهها عدالت و تساهل دین اسلام را ستودهاند و از وضع خود در درون جامعه مسلمان راضی بودهاند» (همان، 119).
🔹 نامبرده، در جای دیگری نیز میگوید: «تنظیم قرارداد صلح با اهل ذمّه یا تأمین و حمایت ملت شکست خورده، یکی از تجلیات انسان دوستانه اسلام است که به کلی با آنچه در حقوق مغرب زمین، نسبت به رفتار با ملل مغلوب آمده، تفاوتی آشکار دارد» (همان، ص 108).
🔹 اهتمام و عنایت اسلام نسبت به حقوق اهل ذمه تا آنجاست که برای آنان، حقوق بازنشستگی تعیین کرده است. روایت شده که روزی امام علی(ع) از راهی عبور میکرد، پیرمرد تهیدست و ناتوانی را دید که گدایی میکرد، امام(ع) پرسید او کیست؟ گفتند: فردی مسیحی است. امام(ع) سخت برآشفت و فرمود: آنگاه که توان کار کردن داشت، او را به کار گرفتید، و اینک که پیر و فرتوت شده است، او را به حال خود رها ساختهاید، سپس دستور داد تا از بیتالمال نیاز مالی او را برآورده سازند» (وسائل الشیعه، ج11، ص 49).
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam
📣 #مباحث_امامت | 9 روش زیبا در تشخیص صحت احادیث
⭕️ قاعده پنجم
🔹 تاکنون چهار قاعده اثبات صحت حدیث از کتاب «فتح الملک العلی» بیان شد. نویسنده این کتاب که از عالمان برجسته اهل سنت است، برای اثبات صحت حدیث «مدینه العلم» از 9 روش استفاده کرده است که در ادامه به پنجمین روش وی می پردازیم.
🔹 خلاصه قواعد بیان شده:
1️⃣ قاعده اول: برای اثبات صحت حدیث دو چیز لازم است: صداقت و حفظ. و اگر از راوی حدیث، افراد متعددی که بعضا ثقه هستند روایت نقل کنند و متن آن حدیث منکر نباشد، دلالت بر صحت آن دارد.
2️⃣ قاعده دوم: صرف جرح داشتن یک راوی، دلیل بر نادرستی روایت وی نیست، زیرا ممکن است آن جرح ها برای فرد ثابت نباشد کما اینکه همین مساله در مورد رجال صحیحین وجود دارد.
3️⃣ قاعده سوم: اگر روایتی متابع داشته باشد، هر چند راویان آن روایت ضعیف باشد، آن ضعف جبران شده و آن روایت معتبر و قابل پذیرش است. متابع به حدیثی گفته می شود که از جهت لفظ و ساختار همانند روایت مورد نظر باشد اما از طرق دیگری نقل شده است.
4️⃣ قاعده چهارم: اگر روایتی دارای شواهد باشد، می تواند ضعف آن را جبران کند. شاهد به روایاتی گفته می شود که لفظ و ساختار روایت قبلی را ندارد، اما از جهت معنا همانند آن است.
👇 در ادامه به بررسی پنجمین قاعده می پردازیم.
...