eitaa logo
*خط به خط...
140 دنبال‌کننده
629 عکس
34 ویدیو
9 فایل
#کتاب ها خدای خطوط اند... و خطوط خدای کلمات.. و این میان... چه خبر از خدای من؟!
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت مصیبت های حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به همت: به قلم: @khat_bee_khat
(س) 📚روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر! این چه روزگاری است که یک راز آفرینش را در خود تحمل نمی کند. این چه عالمی است که دردانه ی خدا را از خویش می راند؟ آنجا جای تو نیست. هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم. بیا تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی. تو از بهشت آمده بودی   @khat_bee_khat
از دیارحبیب: روایتی جذاب ازشهیدی که دوبار جانش را فدای امام حسین کرد. 🌹معرفی: این که میگن عشق سن و سال نمیشناسه راسته. مهم اینه که طرفت کی باشه و توقرار باشه تو این عشق چی نصیبت بشه. اگه به حرفی که زدم شک داری این کتابو بخون اگرم شک نداری بازم این کتابو بخونش تا یقین قلبی پیدا کنی. 📖خلاصه: امام در کربلا یک بار شهید نمی شود. او در تک تک یاران خویش به شهادت می نشیند و هر اذن جهادی انگار تکه ای از جگر امام است که کنده میشود و بر خاک تفتیده ی نینوا می افتد. و اکنون در محضر امام در میدان جنگ او پیرمردی هفتاد هشتاد ساله نیست، جوانی است در اوج رشادت و مردی که خود را به تمامی از یاد برده و لجامِ دل به دست عشق سپرده. پیرمردی که چهره ی گلگون و گیسوان رنگ شده ی بلندش از دور داد میزند حبیب بن مظاهر است. ⚫️ @khat_bee_khat 🏴
سقای آب و ادب: فرازهایی از زندگی سقای کربلا 💧معرفی: بی اختیار حالت دگرگون می شود و زمزمه می کنی: عمو جونم، عموی مهربونم! عموجونم … و اشک است که… در عراق مردم چه شیعه چه سنی، قسم های راستشان “به ” است و چنان از این آقا می ترسند و دوستش دارند وچنان به این آقا امید دارند و تکیه می کنند که همه را متحیر می کند. داستان این کتاب داستان این آقاست. بریده کتاب🖌 اکنون و از ساعتی پیش تا کنون، هر کودکی که می گوید: آب. سکینه می گوید: عمو. و آنقدر مفهوم آب و عمو به هم گره خورده است که یکی از بچه ها تا می پرسد: اگر عمو آب نیاورد؟ سکینه پاسخ می دهد: مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل کاری را بخواهد و نتواند؟ عباس برای سکینه تجسم همه ی آرمان های دست نیافتنی است، تجسم همه ی قهرمان های ابدی و ازلی است. عباس برای سکینه تجسم علی است. سکینه عباس را فقط دوست ندارد او را مرشد و مراد می شمرد و مریدانه به او عشق می ورزد. ✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋✋ ⚫️ @khat_bee_khat 🏴
🖐 فرازهایی از زندگی سقای کربلا💧 بی اختیار حالت دگرگون می شود و زمزمه می کنی: عمو جونم، عموی مهربونم! عموجونم … و اشک است که… در عراق مردم چه شیعه چه سنی، قسم های راستشان “به ” است و چنان از این آقا می ترسند و دوستش دارند وچنان به این آقا امید دارند و تکیه می کنند که همه را متحیر می کند. ⭐️داستان این کتاب داستان این آقاست.📚 خط به خط, همراه ما باشید💚 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776‌
🍀 برگی ازکتاب📚 اکنون و از ساعتی پیش تا کنون، هر کودکی که می گوید: آب. 💦 سکینه می گوید: عمو. 💔 و آنقدر مفهوم آب و عمو به هم گره خورده است که یکی از بچه ها تا می پرسد: اگر عمو آب نیاورد؟ سکینه پاسخ می دهد: مگر ممکن است عمویمان ابوالفضل کاری را بخواهد و نتواند❓ ✨عباس برای سکینه تجسم همه ی آرمان های دست نیافتنی است، 💫 تجسم همه ی قهرمان های ابدی و ازلی است. عباس برای سکینه تجسم علی است. 💥 سکینه عباس را فقط دوست ندارد او را مرشد و مراد می شمرد و مریدانه به او عشق می ورزد.❣ خط به خط, همراه ما باشید💚 🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776‌
📚 خلاصه کتاب: 💞جشن نیمه شعبان بود شرکت‌کنندگان و همه با هم فریاد «آقا بیا» سر داده بودند، در آن میان جوانی با صدای بلند می‌گفت: آقا نیا، آقا نیا،😳 جشن، جشنی بود که خیلی از آقایان کله گنده و صاحب منصب و دانشمند حضور داشتند هر کدام از آقایان به شکلی آن جوان را مورد سرزنش قرار دادند🤫 اما در اتفاقی غیر منتظره هر کدام امتحان شدند که حقیقتا آمادگی اطاعت و یاری امامشان را دارند یا نه؟🤔 💚خاص‌ترین رمان مهدوی✅ این رمان جذاب و متفاوت رو از دست ندید📚💯 خط به خط, همراه ما باشید💚 https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776‌
✅مصطفی چمران دانشجوی دکترا در آمریکا است.😌 دخترِ صاحبِ چاپخانه ای که در آن کار می کند به او علاقه مند می شود😍 و بالاخره چمران با خواستگاری او موافقت می کند.🙈 مدتی بعد اولین فرزندشان متولد می شود که نام او را روشن می گذارند.☺️ چمران در طی فعالیت‌هایش برای کمک به زندانیان سیاسی ایران و افشای جنایات شاه با نمایندگان سازمان حقوق بشر دیدار میکند.😱 اما این این فعالیت‌ها به طور کامل رضایت او را برای ادای دین نسبت به میهنش و خدمت به اسلام جلب نمی کند.😞😔 سرانجام تصمیم می گیرد با همسر و سه فرزندش-روشن، کوروش و رحیم-از آمریکا به مصر مهاجرت کند و در آنجا به تربیت نیروهای چریک برای ایران بپردازد.☺️👌 پس از مدتی کار خود را در مصر تمام شده می بیند و ... دراین میان اتفاقاتی می افتد🤭👀 اگربرای شنیدن این داستان مشتاقید حتماکتاب مردرویاهارومطالعه کنید!...😉👌 خط به خط, همراه ما باشید🌹🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776
✍ کتاب آسمانی ترین مهربانی مجموعه ای است از احادیث قدسی و نبوی و سخنان معصومین و نیز داستان هایی درباره امام جواد علیه السلام. در مقدمه این کتاب می خوانیم: می خواستم تو را خورشید بنامم.☀️ از روشنایی منتشرت✨ دیدم که خورشید، سکه صدقه ای است که تو هر صبح از جیب شرقی ات درمی آوری دور سر عالم می چرخانی💫 و در صندوق مغرب می اندازی.😌 و بدین سان استواری جهان را تضمین می کنی. 👌 می خواستم نام تو را ابر بگذارم🌧 از شدت کرامتت دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس می کنی.😍 به اینجا رسیدم که: زیباترین و زیبنده ترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است👌 ای کریم ترین بخشنده روی زمین. ای جواد!🙏🌹 خط به خط, همراه ما باشید🌹🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/3071082506Cce1e021776