از راه آهن تا جماران گریه کردیم در جای جای شهر تهران گریه کردیم ما چشمهامان مثل ابر نوبهاریست پاییز شد، مانند آبان گریه کردیم وقتی خبر پیچید که مردانگی مُرد با حسرت و اندوهِ دوران گریه کردیم هرجا کبوتر روی دست مردم شهر _ تشییع شد ،با چشم ایران گریه کردیم در عمر کوتاهی که طی شد با غم عشق از ابتدا تا خط پایان گریه کردیم رفتند یاران سبکبال و جوانمرد جامانده ایم از غم چه پنهان ،گریه کردیم با آرمانهامان دوباره عهد بستیم وقتی خیابان در خیابان گریه کردیم ما سربه داران خراسانیم امروز هربار با لطف رضا جان گریه کردیم این اشکها روزی اثر دارد بفهمید از برکت یاد شهیدان گریه کردیم #پریسامصلح @khatdl

۴ آبان ماه ۱۴۰۱ فراموش نمیشه😔

‌ أَمَّنْ‌یُجِیبُ‌الْمُضْطَرَّ إِذادَعاهُ‌وَ‌یَکْشِفُ‌السُّوءَ ‌🇵🇸#غزه

چقدر حالمون بده💔 #غزه🇵🇸

کشتند و کسی درد تو را چاره نکرد غمنامه ظلم را جهان پاره نکرد در خاک خودت ماندی و تا لحظه مرگ گیسوی تو را باد هم آواره نکرد #پریسامصلح https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56

شاید هم غمنامه غزه را کسی پاره نکرد

کی به پابوسی تو شاه خراسان برسم؟ من اهلی شده در صحن پر از لطف شما #پریسامصلح #امام_رضا #دلتنگی @khatdl

❌قضاوت کنید اما اول به این سوالات جواب بده❗️ خبر داری پشت لبخندهاش چقدر گریه و بی‌خوابی نهفته🥺 اصلا فهمیدی کجا و کی شکسته شد 🫥 میدونی چطور صورتشو با سیلی سرخ کرد😔 حالا باز هم قضاوتش میکنی؟⛔️ یه کوچولو بافرهنگ باشیم #پریسامصلح #دلنوشته https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56

هرم نگاهت باغ را آباد کرده نارنج‌ها را کرده‌ای زیبا، ولی من؟! #پریسامصلح https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56

در دلم جنگ داخلی بر پاست باز حال و هوای طغیان است یک نفر پرسه می زند در من مثل دشمن همیشه پنهان ست با غرور و صدای ساکت او مثل میّت شده ست دستانم هی چکش کاری وفراز و فرود مبتلا تر شدم ، زمستانم از جوانه زدن گریزانم با تبر خو گرفته ام ، لطفا_ خط میخی نکش به روی تنم تا کتیبه شوم پس از مردن! روی دستان غم سوار شدم شیون از دل قرار را برده بس کنید از هوار می ترسم این منم یک زن ترک خورده پشت تابوتِ خنده ها مانده یک جهان حسرت و سیاهی ها خاک سردی نشسته روی لبم باز هم مرگ بچه ماهی ها... #پریسامصلح https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56

سوی چشمان مرا برق نگاهش برده قلب پیوندی من خسته شده آزرده هی دم از رفتن خود می‌زد و با گریه شبی فکر کردم که شده شاعر مادرمرده رفت همچون شب پرسوز زمستان آخر پشت‌پایش همه‌ی خانه شده افسرده برف سنگین دی آن روز که آمد دیدم عشق قندیل زده سخت ترک‌ها خورده آنقدر ضجه زدم شهر به دادم برسد نیست همراه و شدم چون گل یخ پژمرده شده حالا همه جا حرف من و عطسه و صبر وای بر عاشق بیچاره که سرماخورده #پریسامصلح https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56

دنبال دوخط درس وکتابیم همه دور از هیجان و التهابیم همه هر روز دعای عهد را می‌خوانیم شرمنده که در عمل حبابیم همه #پریسامصلح https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56