شهید «محمود پایدار» سوم اسفند 1341، در روستاي پشت کوه دو ساری از توابع شهرستان جيرفت متولد شد دو ساله بود که مادرش را از دست داد تا پايان مقطع متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. پاسدار بود، با سمت فرمانده گردان 419 لشكر 41 ثارالله در جبهه حضور يافت. بيست و دوم اسفند 1362 در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. تاكنون اثري از پيكرش به دست نيامده است.
برادرش مجید پایدار يكم خرداد 1347، در روستاي خضرآباد عنبرآباد از توابع شهرستان جيرفت متولدشد. دانشآموز سال چهارم متوسطه بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي جيرفت واقع است.
شادی روحشان الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عجل الله وشفای بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_محمود_پایدار
#شهید_مجید_پایدار
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
ثواب قرائت امروز یک صفحه قرآن کریم برسد به روح برادران شهید محمود ومجید پایدار
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_محمود_پایدار
#شهید_مجید_پایدار
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فروردین سال ۶۵ در مقر شهید محمد
منتظری، از مقرهای تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیهالسلام) در نزدیکی سوسنگرد بودیم.
زیر حمله هوایی دشمن مشغول خوردن
آبگوشت بودیم. آن را در یک سینی بزرگ،
ریخته بودیم و همگی دور آن نشسته بودیم.
برق که قطع شد، شیطنت ها شروع شد.
هرکس کاری می کرد و سر به سر دیگری
می گذاشت.
با هماهنگی قبلی قرار شد یکی از بچه ها لقمه سنگینی بردارد و مسیر را برای حمله بقیه گروه باز کند ، که از حوزه استحفاظی، آقای «خدادادی» با لحن خاصی گفت:
لطفا، غواص اعزام نفرمایید، منطقه در دید کامل رادار قرار دارد!
با این حرف او یک دفعه چادر از خنده بچهها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود!
راوی:علی اکبر رئیسی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
نماز اول وقت کنار خیابان😍😍😍
یک فروشنده در کنار خیابان شهرستان اهواز با آرامش روی سجاده نشسته بود و منتظرِ تمام شدن اذان بود ...
با اتمام اذان نمازش را اول وقت خواند.✅
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#نماز_اول_وقت_سفارش_شهدا
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
یک روز هوس کردم با بی سیم عراقی ها را اذیت کنم.
گوشی بی سیم را گرفتم، روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده
بودم، چند بار صدا زدم: «صَفر مِن واحد. اِسمعونی اجب»
بعد از چند بار تکرار، صدایی جواب داد:
«الموت لصدام»
تعجب کردم و خنده بچه ها بالا رفت. از رو نرفتم و گفتم: «بچه ها، انگار این ها از یگان های خودمان هستند، بگذارید سر به سرشان بگذاریم.»
به همین خاطر در گوشی بی سیم
گفتم: «انت جیش الخمینی»
طرف مقابل که فقط الموت بلد بود گفت:
«الموت بر تو و همه اقوامت»
همین که دیدم هوا پس است، عقب
نشینی کرده، گفتم: «بابا ما ایرانی هستیم و شما را سر کار گذاشته بودیم.» ولی او عکس العمل جدی نشان داد و اینبار گفت: «مرگ بر منافق! بالاخره شما را هم نابود می کنیم. نوکران صدام، خود فروخته ها...»
دیدم اوضاع قمر در عقرب شد، بی سیم را خاموش کرده و دیگر هوس سر به سر گذاشتن عراقی ها نکردیم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط کافیست تا لب تر کنی
پای تو میمیرم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
آیین همسرداری از نگاه شهدا:
یکبار که برای خرید لباس با محمد علی به خیابون رفته بودیم
خریدمون خیلی طول کشید واز صبح تا ظهراز این مغازه به اون مغازه می رفتیم،
دوست داشتم لباس دلخواهم را پیدا کنم، با اینکه مشغله ی کاریش خیلی زیاد بود ولی چیزی نگفت،
فقط سکوت کرد، بدون اینکه کوچکترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو تحمل می کنه،
همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت، چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه،
در صورتی که اگر کار به بحث کردن می کشید، من هیچ وقت به این مسئله فکر نمی کردم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_محمد_علی_رجایی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه ام البنین وار ایستاده اند
پا کار انقلاب .....
تا ابد مدیون شهدا وخانواده های آنان هستیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۳ آذر سالگرد ولادت شهید رئیسی
برای شادی روحش یه حمد و ۳ تا قل هوالله بخونید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#دلم_برای_رئیسی_سوخت
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
خاطرات فراموش شده (رزمندگان)
گزارش به خاک هویزه خاطرات سردار یونس شریفی نوشته:قاسم یاحسینی انتشارات سوره مهر قسمت هفتاد ودوم:
گزارش به خاک هویزه
خاطرات سردار یونس شریفی
نوشته:قاسم یاحسینی
انتشارات سوره مهر
قسمت هفتاد وسوم:
بچههای سپاه هویزه در شهرهای مختلف خوزستان و حتی خارج از خوزستان پراکنده شده بودند. قرار شد آنها را در حمیدیه جمع کنیم و یک آموزش یک هفتهای تخریب به بچهها داده شود تا کاری را که برادرمان علمالهدی نیمهتمام گذاشته بود، ادامه دهند. ما همه اسلحههای خود را تحویل برادر احمد غلامپور، فرمانده سپاه سوسنگرد، داده بودیم و در حمیدیه نه اسلحهای داشتیم و نه حتی یک خودرو که با آن تردد کنیم.
خبری از حسن بوعذار نداشتیم و نمیدانستیم در ماجرای عملیات نصر چه بر سرش آمده است. کسی هم از او خبری نداشت. ناصر بوعذار، برادرزاده حسن، قطبنما همراه ما بود. خودش و پدرش در اهواز مستقر شده بودند. ناصر یک موتورسیکلت داشت. به ناصر گفتم: "ناصر! ما وسیلهای در حمیدیه نداریم و فقط من و تو هستیم. باید از موتور تو استفاده کنیم. باید با همین موتور دنبال بچهها برویم." اهواز، رامهرمز، بهبهان و جاهای دیگر برویم و آنها را خبر کنیم تا به حمیدیه بیایند.
زمستان و فصل باران بود. از اهواز شروع کردیم. چند تن از بچهها، از جمله قاسم نیسی و دیگرانی که در اهواز بودند، را خبر کردیم. بعد، در آن هوای سرد بهمنماه، با موتورسیکلت ناصر به طرف بهبهان راه افتادیم. فاصله اهواز تا بهبهان حدود ۲۵۰ کیلومتر بود و ما در آن سرما آن فاصله را با موتور طی کردیم. در راه بارانگیر هم شدیم. عیشمان تمام شد!
در رامهرمز و بهبهان، برخی از بچههای سپاه هویزه را پیدا کردیم. من را که دیدند، زدند زیر گریه، اما به آنها گفتم حالا وقت عمل است و جای ابراز احساسات نیست. حدود بیست نفر از بچهها را با هر سختی و خون دل جمع کردم و یک روز را مشخص کردیم تا همگی جمع شوند و از آنجا به حمیدیه برویم و کارمان را شروع کنیم. در همان گلف، برای ما یک دوره فشرده آموزش تخریب گذاشتند. یک هفته آموزش دیدیم و بعد از آن برگ مأموریت گرفتیم و با سید جلال به حمیدیه رفتیم و در اتاقی که به ما داده بودند مستقر شدیم و کارمان را شروع کردیم. یک ماشین هم به ما دادند. حالا باید میرفتیم و اسلحههایی را که به سپاه سوسنگرد تحویل داده بودیم، پس میگرفتیم. من خودم برای تحویل اسلحههایمان خدمت آقای غلامپور رفتم. احمد آقا مرا خیلی تحویل گرفت و گفت: " کلاشینکفهایتان را به شما میدهم، اما آرپیجیها را نمیدهم."
با تعجب پرسیدم:
- چرا آرپیجیها را نمیدهی؟ مال خودمان است. آرپیجیها را برای خط خودمان لازم داریم.
خیلی ناراحت شدم، اما به روی خودم نیاوردم. کلاشینکفها را تحویل گرفتم و به حمیدیه برگشتم. بچهها وقتی کلاشینکفها را دیدند، سراغ آرپیجیها را گرفتند و من هم گفتم که چه شده است. سید جلال موسوی، که راننده ما بود، با ناراحتی گفت:
«من میروم و آرپیجیها را میآورم.»
به سید جلال گفتم: «هر کاری میخواهی بکن، اما من با تو به سوسنگرد نمیآیم. تنها برو.»
فردا صبح سید جلال رفت و با کمال تعجب آرپیجیها را بار زد و به حمیدیه آورد. من از این برخورد فرماندهی سپاه در سوسنگرد ناراحت شدم. احساس کردم به من توهین کردهاند و تبعیض قائل شدهاند. با خودم پنداشتم چون بچه هویزه هستم، این رفتار را با من میکنند و سید جلال چون اهوازی است، آرپیجیها را به او دادهاند!
پایان قسمت هفتاد وسوم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
خاطرات فراموش شده (رزمندگان)
گزارش به خاک هویزه خاطرات سردار یونس شریفی نوشته:قاسم یاحسینی انتشارات سوره مهر قسمت هفتاد وسوم:
گزارش به خاک هویزه
خاطرات سردار یونس شریفی
نوشته:قاسم یاحسینی
انتشارات سوره مهر
قسمت هفتاد وچهارم:
ما به طور مستقیم زیر نظر سید جمال موسویان و سپاه پاسداران اهواز بودیم، هرچند در حمیدیه مستقر شده بودیم. قرار شد مینهای ضدتانک را سپاه حمیدیه برای ما تأمین کند.
اولین عملیات ما این بود که از روستای ابوحمیظه عبور کنیم و به روستای غدیر برسیم. آنجا ماشینمان را بگذاریم و پیاده خود را به جاده مواصلاتی دشمن برسانیم و جاده را مینگذاری کنیم. میخواستیم اگر توانستیم یکی دو نفر از نیروهای دشمن را هم به اسارت در بیاوریم تا در بازجویی از آنها مشخص شود که گروه علم الهدی دچار چه سرنوشتی شدهاند؟ برای عملیات به ده نفر نیرو نیاز بود، اما تعداد ما بیست نفر بود و هیچکس هم حاضر نبود به نفع دیگری کنار برود. همه میخواستند در عملیات شرکت داشته باشند. عملیات خیلی خطرناکی بود و حتی ممکن بود به کمین دشمن بخوریم و همگی شهید یا اسیر شویم. برای عملیات به بچههای قویجثه و با بنیه نیاز بود، زیرا تنها برای رفتن بایستی ده کیلومتر آبپیمایی و باتلاقپیمایی میکردند.
با هر تمهیدی بود، ده نفر را برای عملیات انتخاب کردم. آن ده نفر دیگر خیلی ناراحت شدند؛ حتی دو تن از بچهها به نامهای عیدان ساکی و ناصر ساکی به بالای پشت بام سپاه حمیدیه رفتند و گریه کردند. خیلی ناراحت شدم، اما مجبور بودم ده نفر بیشتر با خود نبرم. به جز سید ناصر صدر سادات که شهری و اهل اهواز بود، مابقی بچهها همگی اهل هویزه بودند. از حمیدیه با ماشین به ابوحمیظه رفتیم. عدهای که با من بودند عبارت بودند از قاسم نیسی، لفته بوعذار، فرهاد مناحیر، براهنه ناجی، سید ناصر صدر سادات، عبدالله ساکی، ناصر بوعذار، کریم منصوری و شیخ شویش. شیخ شویش راهنمای ما در این عملیات بود. نفر نهم نیز سید یاسین موسوی بود که با خودم ده نفر میشدیم.
وقتی به روستای غدیر رسیدیم، متوجه شدیم ارتش خودمان در آنجا خط دارد. اول آب، خاکریز زده بودند و پشت خاکریز مستقر شده بودند. فرمانده آنها سروانی به نام پرویز بود. بچههای ارتش با گرمی به استقبال ما آمدند و حسابی تحویلمان گرفتند. بچههای گروه شهید چمران هم همانجا مستقر بودند. سروان پرویز گفت:
اگر بیسیم میخواهید، در خدمت شما هستم و هرگاه منور نیاز داشته باشید، آن هم در خدمت شما هستم.
اما من در پاسخ تشکر کردم و گفتم:
ممنونم. فعلاً بیسیم و منور نیاز نداریم. با تجهیزات کامل شامل اسلحه کلاشینکف، آرپیجی و مین، آماده مأموریت و عملیات شدیم. عصر تنگی بود. قرار شد نماز مغرب و عشایمان را بخوانیم و رها شویم. بچههای جنگهای نامنظم و گروه چمران آمدند و از گروه ما پرسیدند که فرمانده آنها چه کسی است و آنها هم گفتند که یونس شریفی است.
آمدند نزد من و گفتند:
ما مدتی است اینجا ماندهایم و کاری هم نمیکنیم. ما برای انجام عملیات آمده بودیم، اما اینجا زمینگیر شدهایم. اجازه بدهید ما هم همراه شما به عملیات بیاییم!
به آنها پاسخ دادم:
عملیات ما شبیخون است و بیش از ده نفر هم نمیتوانیم با خود ببریم. من میان بچههای خودم هم با هزار مکافات ده نفر را خط زدهام. هرچند که خیلی ناراحت شدند، اما حرفهایم قانعشان کرد. این را هم گفتند که پنج، شش نفر از بچههای ما برای شناسایی به منطقه دشمن رفتهاند.
کمی بعد، یک سرباز ارتشی که منقضی خدمت سال ۱۳۵۶ بود و اسم کوچکش حبیب بود، به سراغم آمد و گفت:
من اینجا پوسیدهام. منقضی خدمت سال ۱۳۵۶ هستم و داوطلبانه آمدهام ارتش. اینجا خیلی ساکت است. مرا هم با خودتان ببرید!
همان جوابی را که به بچههای گروه چمران داده بودم به او گفتم دادم
پایان قسمت هفتاد وچهارم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
خاطرات فراموش شده (رزمندگان)
گزارش به خاک هویزه خاطرات سردار یونس شریفی نوشته:قاسم یاحسینی انتشارات سوره مهر قسمت هفتاد وچهارم:
37.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ناگفتههایی از سردارحاج یونس شریفی راوی کتاب" گزارش به خاک هویزه"
از روزهای شروع جنگ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تخریب لوسترهای رواق سیدالشهدا(علیهالسلام) در حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها)
رئیس هیات مدیره مجمع خیرین حرمساز خراسانرضوی از تخریب لوسترهای آماده نصب رواق سیدالشهدا(علیهالسلام) در حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) در شهر دمشق خبر داد.
سیدعباس زیارت نیا افزود: طی یورش گروهی ناشناس به انبار نگهداری از این اقلام، شمعدانها، زنجیرهها و کریستالها آسیب جدی دید.
به گفته وی لوسترهایی که برای نصب در رواق سیدالشهدا(علیهالسلام) حرم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) آماده سازی شده و قرار بود به زودی در رواق نصب شود تخریب شد.
طراحی لوسترهای تخریب شده همسو با طرح معماری و سازههای رواق بود و همچنین در طراحی لالهها و رنگبندی آنها نیز فضای بصری رواق مورد توجه قرار گرفته بود.
گفتنی است که درحال حاضر برآوردی از میزان خسارت در دست نمیباشد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_زینب_کبری
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
جانباز ۷۰ درصد شهرضایی به همرزمان شهیدش پیوست
🔻حسین جاوری، جانباز بالای ۷۰ درصد و با بیش از ۹۰ درصد از کارافتادگی بعد از ۳۸ سال صبوری به همرزمان شهیدش پیوست.
🔻حاج حسین جاوری از عملیات کربلای ۵ تاکنون تنها سرش تکان میخورد.
🔻همرزمهایش او را نماد صبرمیدانند و استقامت و مهربانی میدانستند.او در آسایشگاه و توانبخشی جانبازان شهید مطهری اصفهان بستری بود.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
خاطرات فراموش شده (رزمندگان)
قرائت سوره واقعه فراموش نشه
قرائت #سوره_واقعه فراموش نشه
ثواب قرائت امشب برسد به روح رئیس جمهور شهید محمد علی رجایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#سوره_واقعه
#شهید_محمد_علی_رجایی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
سلام
اولین روز هفته شما همراه با سلامتی وعاقبت به خیری مثل شهدا باشه
یادت باشه :
زندگی کوتاهه ...
خالصانه رفتار کن
شاید فردایی نباشه !
شاید فردایی باشه
اما عزیزی نباشه ...!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
شهید «احمدعلی خمر» پنجم اردیبهشت 1343 در شهرستان خاش متولد شد، هشتمین فرزند خانواده بود. از همان دوران کودکی اخلاق و رفتارش به گونهای بود که توجه افراد را جالب میکرد. در میان خانواده از همه لحاظ نمونه بود با بچههای کوچکتر از خودش مهربان و با بزرگتر با ادب و احترام رفتار میکرد.
مادر شهید تعریف می کند: او به پدرش و من احترام خاصی قائل میشد، اغلب اوقات کارهای خانه را بر عهده میگرفت و همیار من بود.
1349 وارد مدرسه شد، اوقات فراغتش را در مسجد میگذراند، صبح جمعه برای مجلس دعای ندبه به مسجد میرفت تا جایی که در توانش بود نمازش را به جماعت میخواند.با پیروزی انقلاب اسلامی وارد بسیج شد وهمیشه سخنان امام خمینی (رحمت الله علیه) رهبر انقلاب را تمام وجود گوش میداد و اعتقاد زیادی به اصل ولایت بود. چندین ماه قبل از شهادتش عنوان میکرد: «من عاشق اسلامم، دلم میخواهد که در این راه شهید شوم، زیرا شهادت بالاترین مقام والایی است که نصیب هر کسی نمیشود.»
قصد عزیمت به جبهه را کرد و توسط بسیج عازم جبهه شد. و برایمان نامهای نوشته بود: من تا زمانی که پیروزی حاصل نشود از جبهه باز نخواهم گشت، تا زمانی که متجاوزین خاک مهینم را تهدید میکنند لحظهای آرام نخواهم گرفت.
او راهی که میخواسته انتخاب کرده و به هدف خود رسیده،افتخار میکنم که فرزندم را به گونهای تربیت کردم که برای اسلام و انقلاب اسلامی جان خویش را اینگونه فدا کرد.
شایان ذکر است؛ شهید «احمدعلی خمر» 25 آذرماه 1360 در منطقه بستان بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و روحش به آسمان پر کشید
شادی روحش الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عجل الله وشفای بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت بخیری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_احمد_علی_خمر
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
ثواب قرائت امروز یک صفحه قرآن کریم برسد به روح شهید احمد علی خمر
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_احمد_علی_خمر
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
در اتاقش عکسی از حضرت امام خمینی (ره) را قاب شده به دیوار آویزان کرده بود.
خیلیها به او میگفتند اگر رئیس بیمارستان عکس را ببیند، برخورد بدی با او خواهد کرد، اما او عکس را پایین نیاورده بود.
یک روز رئیس بیمارستان _دکتر عارفی_ که بعدها به خارج از کشور متواری شد، برای سرکشی به اتاقها آمد و متوجه قاب عکس امام بر روی دیوار اتاق فوزیه شد و با عصبانیت دستور داد که عکس را از روی دیوار بردارد، اما فوزیه گفته بود: اتاق متعلق به من است و هر عکسی را که بخواهم در آن آویزان میکنم، رئیس بیمارستان هم فوزیه را تهدید به کسر یک ماه از حقوقش کرده بود، اما فوزیه حرفش یک کلام بود: اگر اخراج هم بشوم عکس را از روی دیوار پایین نمیآورم.
وقتی هم که مدرسه میرفت، چند بار به خاطر حجاب اسلامیاش از طرف مدیر مدرسه تنبیه و توبیخ شده بود، اما خم به ابرو نمیآورد، هیچ وقت زیر بار حرف زور نمیرفت و در اکثر راهپیماییها هم با حجاب اسلامی پا به پای مردان و زنان دیگر شرکت میکرد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهیده_فوزیه_شیر_دل
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
من و زهره قبل از رسیدن به گمرک از
ماشین پایین پریدیم.
عراقی ها تا گمرک رسیده بودند و ما برای دفاع رفته بودیم.
میخواستیم تا آنجا که سلاح و مهمات داریم بجنگیم.
مسافتی را زیگزاگ رفتیم. از بشکه ها
و جعبه های چوبی خیلی بزرگ به عنوان سنگر استفاده می کردیم و برای هم خط آتش می بستیم.
یعنی برای جلو رفتن بچه ها و کم شدن
حجم تیراندازی دشمن اسلحه را روی رگبار می گذاشتیم و از بالای سر بچه هایی که دولا دولا جلو می رفتند به طرف دشمن تیراندازی می کردیم تا آنها راحت تر بتوانند تغییر موضع بدهند.
سنگر به سنگر جلو رفتیم تا به جایی رسیدیم که ریل راه آهن بود.
چیزی نگذشت که کم کم به یک رزمنده کامل تبدیل شدم.
راوی:مریم امجدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
✅ پشت آقا را خالی نکنید⁉️
🔻شهید سردار حاج قاسم سلیمانی:
به زودی فتنههایی پیش رو خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت!
🔻آن روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وفات مادر حضرت عباس علیه السلام حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد
بانویی که مرتضی ام بنینش خوانده
تا ابد خادمه ی خانه ی حیدر مانده
شیر زن بوده و شیران پسر پر ورده
همه را نذر ره حضرت زهرا کرده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
#اطلاع_رسانی
بسمه تعالی
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل اله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
حسب هماهنگی انجام شده با خانواده معزز شهید جهت تشییع باشکوه شهید سرافراز حاج حسین جاوری به اطلاع همشهریان عزیز میرساند مراسم #تشییع این شهید والامقام
فردا یکشنبه ۲۵ آذر از ساعت ۹:۳۰ صبح از ناحیه مقاومت بسیج شهرضا به طرف گلستان شهدای امامزاده شاهرضا(علیهالسلام) برگزار وپیکر مطهر این شهید در جوار همرزمان شهیدش آرام خواهد گرفت.
همچنین به اطلاع میرساند مراسم #وداع با این شهید گرانقدرامشب بعد از نماز مغرب و عشاء
در پایگاه شهید طاووسی برگزار خواهد شد.
از عموم همشهریان گرامی برای شرکت در این مراسم دعوت به عمل می آید.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
#شهید_حاج_حسین_جاوری
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند از تهران تا دمشق رو میدیدم
چقدر این تیکهش زیبا بود
واقعا افتخار کردن به شهدای مدافعین حرم و حاج قاسم. چقدر قوت قلب بودن برای زنان و کودکان سوری که وحشت زده بودن. اگه برای همین یک هدف هم اونجا حضور داشتن همین کافی بود. درحالیکه اهداف زیادی برای حضورشون اونجا وجود داشت، این هم یکیش بود. قطعا خون این شهیدان در آینده سوریه هم خودش رو نشون میده.
مستند حدود یکساعت بود این یک دقیقه از مستنده کاملش رو حتما ببینید. اطلاعات فوق العادهای میده#حسین_دارابی
فیلم کامل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
وقتی همسرم میخواست مرا از شهر دور کند، عراقیها وارد شهر شدند. با این حال جاده هنوز در اختیار نیروهای خودمان بود.
وقتی از شهر سوسنگرد بیرون رفتیم، یکی، دو نفربر و تانک عراقی همزمان با ما به آنجا رسیده بودند. عراقیها به سمت ما تیراندازی کردند. با صدای بلند فریاد میزدم: الله اکبر، یا حسین، یا فاطمه و...
عراقیها لاستیکهای ماشین را زدند و ماشین از کار افتاد.
هر دوی ما بهشدت مجروح شده بودیم. پهلوی راست من خیلی میسوخت. همچنان اسلحه را محکم بغل کرده بودم. عراقیها که به ما رسیدند، مرا از ماشین به بیرون پرت کردند. در همین حین تفنگ از بغلم زمین افتاد. این صحنه را که دیدند فریاد میزدند زن نظامی، زن نظامی. زبان عربی آنها را متوجه میشدم. عراقیها فکر میکردند که من نارنجک همراه دارم و میخواستند مرا تفتیش بدنی کنند. جیغ زدم که هیچچیز دیگری همراه خودم ندارم . فریاد من باعث شد که عقب بروند. همسرم را نیز از ماشین آوردند پایین. استخوان قلم پایش زده بود بیرون و خونریزی شدید داشت.
آمبولانس عراقی ما را همراه ۲ سرباز مسلح سوار آمبولانس کردند. ما را به سمت شهر العماره عراق بردند. می گفتند شما پاسدار خمینی هستید. اگر زنده به عراق رسیدید شما را بازجویی و اعدام میکنیم.
راوی:خدیجه میر شکار(نخستین زنی که در دفاع مقدس به اسارت در آمد)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تروریستها در حال کندن پرچم ها از دیوارهای حرم حضرت رقیه سلام الله علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#السلام_علیک_یا_امیر_المومنین
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهراء
#السلام_علیک_یا_ام_البنین
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/khaterat_razmandegan
کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله
https://ble.ir/khaterat_razmandegan