باد از دل کویر که آمد
یکجا تمام کوشش خود را
به کاربست.
دم در دم آتشی به نفسهای خود دمید
آتش گرفت و باد به آتش دماند و...
آه
انبوه باد و آتش دیوانه سرکشان
تشبادها به پیکرۀ سخت کوه زد.
سنگاهن از وزیدن تشباد گرم شد؛
بخشید جلوهای و شکوهی به سنگ اگر...
خشکاند چشمه چشمۀ در جان کوه را .
سنگاهنی که هستی پنهان کوه بود،
خاکسترانه ریخت فرو در درون خویش...
تشباد ذره ذرۀ او را به روی دست،
همراه خویش برد .
کوهی شکست و ریخت؛
همراه باد شد.
#شهربانو_طوسی
#نیمایی
#آتش
#باد
#تشباد
#خاطرات_خاکستری
@khateratekhakestari