eitaa logo
💑 خاطرات زنانه 💑
15.5هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
198 ویدیو
4 فایل
#سوتی😜 #خاطرات🍃 اینجا فقط حالِ خوب 😍 . . . گلبرگم🐣 . . تبلیغات پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا 🔹️با نوای استاد علی فانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 💚💚💚💚💚
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد 🎙با نوای استاد فرهمند من دعای عهد میخوانم بیا بر سر این عهد میمانم بیا الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج🤲 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
1_1727792211.mp3
6.84M
🕋 دعای توسل 🎧 با نوای : حاج سماواتی الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊 __________________________
💑 خاطرات زنانه 💑
🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻 زندگی صنم خاتون... ‌
🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻 زندگی صنم خاتون... ‌
💑 خاطرات زنانه 💑
🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻 زندگی صنم خاتون... ‌
ذوق و شوقش را داشتم . شازده از وقتی که اخترالسلطنه از دنیا رفت و مونس السلطنه هم نزد دخترش رفت ، چندتا از خدمه را مرخص کرد و معتقد بود که دیگه بهشون احتیاجی نیست  ، البته شازده چون اونقدر مردی با فکر بود ، اون ها را فرستاد عمارت دوست و آشناها تا بیکار نمونن و بتونن خرج زندگیشون را هرچند کم در بیارن . منم که خانوم عمارت بووم و برای خودم دستور میدادم . هیچ وقت فکرش را هم نمیکردم زندگی این رویش را هم به من نشون بده . همیشه وقتی همارت عمو فرهاد بودم احساس میکردم تا اخر عمرم باید از خانواده عمو فرهاد سرکوف ت بشنوم و دستور بگیرم و نیش و کنایه بشنوم . اما حالا با گذشت زمان ، خودم کسی شده و زندگی خوبی داشتم . اتاق بزرگ اخترالسلطنه را هم شازده برای خودمون در نظر گرفته بود و داده بود دستی به سر و رووش کشیدند و وسایلش را به انبار بردند و وسایل خودمون را آنجا گذاشتند و به اون اتاق نقل مکان کردیم همه چیز خوب بود . حتی منیرالسلطنه هم دیگه کاری به من نداشت  البته اونقدر اوضاع روحیش بد بود که نمیتونست آزاری بهم برسونه . پزشک داروهای خیلی قوی تری براش تجویز کرده بود . منیرالسلطنه مدتی بود که کم حافظه شده بود و گاهی اطرافیانش را میشناخت و گاهی نمیشناخت. منیرالسلطنه بخاطر مصرف داروها  همیشه بی حال و منزوی بود اما گاهی که اثر داروهاش کم میشد ، حم. له های عص. بی بهش دست میداد و شروع میکرد به زد. ن خودش و صورتش را چن. گ مینداخت . حتی روو دیوار را هم چن. گ می انداخت و جای چن. گ هایش رو جای جای اتاق به چش. م میخورد . دوتا ندیمه مخصوص داشت که مراقبش بودند اما واقعا حریفش نمیشدند . یکی از ندیمه ها میگفت توو خواب وقتی ج. یغ میکشه اسم مهدخت و مرمر  را صدا میزنه . و پزشکش معتقد بود که این حالات  بخاطر ع. ذاب وج. دان شدید بخاطر  م. رگ اون دونفر هست . شازده بهترین پزشک شهر را بالاسرش اورده بود اما واقعا  دیگه فایده ای نداشت . شرایط منیرالسلطنه روز به روز بدتر میشد و برای همین پزش کش صلاح نمیدونست دیگه اون توو تونه بمونه و به دارلمجا نین منتقلش کردند . روزی که به دارلمجانین میرفت ، حالم خیلی بد بود . متاسفم بودم واقعا . با دیدن وضعیتش قلبم ف. شرده شد.
‌ ﺗﻠﻮﺯﯾﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻫﻔﺘﻪ 17ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ،ﻣﻌﺘﺎﺩ ﻫﺴﺘﯿﺪ... ﺑﻨﺎﻡ ﺧـــﺪﺍ ﯾﮏ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﻫشتم😐 ﻫﺮ ﺭﻭژ بیشت شاﻋﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺍشتفاﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ ^_^ ﺑﻘﯿﺸﻢ ﺧﻮﺍﺑﻢ... ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺗﻔﺮﯾﺤﯽ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ... 😂 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋
‌ مورچه بالدارا خونسردترین حیوونان یکیشونو تو هوا گرفتم بالشو کندم برگشت یه نگاهی بهم کرد گفت: به درک، پیاده ‌میرم. 😹😹😹 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋
‌ ملت بچه دومشون هم رفت مدرسه ما هنوز درگیری اینیم چرا سین کرد ولی جواب نداد 😐😂 ‌ 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋
‌ ملت بچه دومشون هم رفت مدرسه ما هنوز درگیری اینیم چرا سین کرد ولی جواب نداد 😐😂 ‌ 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋
‌ من نمیدونم اخه چرا کلاس اخلاق برامون میزارن هشت صبح بعد توقع دارن ادم بداخلاق نشه😒 ‌ 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋
‌ دختره با پسره قرار میزاره پسره از دختره میپرسه تو پارک چطور بشناسمت؟ دختره میگه قد من ۱۶۶ وزن ۵۸ دختره میگه من از کجا تو رو بشناسم پسره میگه : من شلوار مشکی تنمه یه دستم ترازو یه دستم متر 😑😑 ‌ 🌻 🌾 💐 خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋