AUD-20220806-WA0119.mp3
8.5M
🚩 زیارت عاشورا
🔹️با نوای استاد علی فانی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
💚💚💚💚💚
دعای عهد.mp3
1.78M
🔰دعای عهد
🎙با نوای استاد فرهمند
من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این عهد میمانم بیا
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلفــَرَج🤲
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
1_1727792211.mp3
6.84M
🕋 دعای توسل
🎧 با نوای : حاج سماواتی
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🕊
__________________________
💑 خاطرات زنانه 💑
🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻🍃🌻🌻 زندگی صنم خاتون...
، اینبار صدای جیغ خفیفی از همون اتاق به گوشم خورد .
نفسم بند اومد و ترس یدم .
دلم گواهی بد میداد .
بهرام را در آغو د ش گرفتم از اتاق بیرون و به طرف همون اتاقی که ازش صدا شنیده بودم رفتم .
یه حدسایی میزدم .
در اتاق را با اضطراب زیاد باز کردم و از صحنه ای که دیدم قلبم ف. شرده شد .
مهجبین گوشه ای از اتاق نشسته و در حالی که دستانش را روی شددددکمش گذاشته بود و توو خودش جمع شده بود و اشک میریخت و به تیموری که هر لحظه بهش ن. زدیکتر میشد
از اولش هم میدونستم این تیمور بالاخره یه کاری دست این دختر میده .
اون لحظه خون به م. غزم نمیرسید که باید چیکار کنم و تنها کاری که تونستم کنم این بود که فریاد زدم و تمام اهل عمارت را صدا زدم که بیان اين دختر را نجات بدن و با فریاد من تیمور به خودش اومد و به سمتم برگشت و وح. شت زده نگاهم کرد و خواست از اتاق بیرون بره که مانع اش شدم .
با خ. شم بهم نگاه کرد و سعی کرد از جلوی در من را کنار بکشه هر جوری بود مانع اش شدم . زورش زیاد بود اما خدا راشکر تونستم معطلش کنم که شازده و بقیه رسیدند و شازده همین که ما را در اون شرایط و دخترش را در حال گریه و زاری دید ، تموم ماجرا را متوجه شد و سریع دست تیمور را گرفت و کشیده ای زیر گوشش خ وابوند .
دلم برای ماه سلطان میس وخت . با خجالت و تعجب و ماتم زده به این صحنه نگاه میکرد .
گلچهره
سریع به سمت مهجبین رفت و او را بلند کرد و در آغو. ش گرفت .
شازده خیلی عص. بانی بود و تیمور را به باقر سپرد و ازش خواست که حواسش بهش باشه تا به وقتش به خدمتش برسه.
خودش سمت من اومد و ازم راجع به چیزهایی که دیده بودم سوال پرسید . منم همه چیز را تمام و کمال تعریف کردم و حتی اروم زیر گوش شازده راجع به رفتار های تیمور که موقع شام دیده بودم هم گفتم .
شازده عص بانی و کلافه دستی توو موهاش برد .
و بعد نگاهی به دخت رش انداخت و از گلچهره خواست که اون را به اتاق دیگری ببرد .
گلچهره و مهجبین که رفتند ، من متوجه ماه سلطان شدم که همونطور خش. کش زده بود . به شازده اشاره دادم که ماه سلطان را دریابد .
شازده به سمت دخترش رفت و او را در آغو. وش گرفت و زیر گوشش گفت :
(_ نگران نباش خودم حلش میکنم)
واقعا نمیدونستم شازده میخواد چیکار کنه اما فقط میدونستم که افتضاح به بار اومده بود .
ماه سلطان کم کم دهان باز کرد و با شازده صحبت کرد و آروم اروم اشک میریخت .
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💧کارواش برنجی Craze مدل 3505
💳 279 هزار تومان
🏠 پرداخت درب منزل
خرید سریع:
http://zinomod.ir/lightsms/3505?utm_source=rubika&sid=9874
•
🛍 مـحصــولات بیشــتر در👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/2129723665Ceb8af65634
هدایت شده از تبلیغات حرفه ای
☕️ بگو متولد چه ماهی هستی تا بگم بهترین گیاه دارویی برای سلامتیت تو هر فصلی چیه :
🫖 فروردین اردیبهشت خرداد
🫖 تیر مرداد شهریور
🫖 مهر آبان آذر
🫖 دی بهمن اسفند
👆 چه ترکیبای گیاهی خفنی پیشنهاد میده👌
😂
یه بار بدجور هوس آناناس کردم خونه مادر بزرگم بودم آناناس هم گذاشته بودن تو فریزر خلاصه مامانم گفت یخ هست نمیشه بخوری از اونجا که من هم هول بودم زبونم رو چسبوندم بهش چشمتون روز بد نبینه چسبیده بود و کنده نمیشد لعنتی دیگه بردنم بیمارستان و زبونم رو کندن، یه بارم دیدم لوبیا چه خوشگله اومدم بوش کنم کردمش تو دماغم😂😂گیر کرده بود بیرون نمیومد دیگه با لوله بیرون آوردنش😂😂😂
#سوتی 🌻
#خاطرات 🌾
#تجربیات 💐
خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
🔴 شرط رهبری برای خواندن خطبه عقد فرزندشان!
ماجرای ازدواج آقا مجتبی خامنهای خیلی خاص و عجیبه!
به خصوص شرطی که حضرت آقا برای خواندن خطبه عقد تعیین کردند و گفتند اگر این شرط رعایت نشود خطبه عقد را نمیخوانند !
روایت کامل این ماجرا را از کانال زیر بخوانید 👇
.
https://eitaa.com/joinchat/3190030615C3dc3f275d1
هدایت شده از تبلیغات حرفه ای
✔️ خرید اقساطی بـرای عـیـد
🧂🥄🫖 لـوازم آشـپـزخـونـه
از دم قسططط - بدون سود و ضامن👏
👌 رایگان درب منزل👇
https://eitaa.com/joinchat/3369205941C265601b828
شروع قیمت ها از ۲۴۹ هزار تومن 😍👆
😂
سلام
من بچه که بودم حدودا ۴,۵ساله ،یه خاله دارم یه سال ازم کوچیک تر هست،یه خاله هم دارم که ۵ سال ازم بزرگترهست،
خلاصه ما هر وقت بازی می کردیم این خاله بزرگه میرفت به چاقوی میوه خوری رب گوجه فرنگی میمالید،بعد می ذاشت زیر بغلش 😂
بعدش الکی خودش رو می انداخت زمین😐😂
(مثلاً بقیه فکر کنن خود کشی
کرده،زبونم لال)
ماهم میرفتیم پیشش الکی گریه می کردیم که مامانم و مامان بزرگم فکر کنن خالم مرده😂هععی چه دوران خوبی بود😭😂
#سوتی 🌻
#خاطرات 🌾
#تجربیات 💐
خودتون رو به آی دی من در قسمت بیوی کانال ارسال کنید .. 🦋💛🦋