eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
654 دنبال‌کننده
565 عکس
325 ویدیو
102 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم خاطرات من از آقای صفایی ۸.از کتاب الهدایه فی النحو تا تاریخ هنر(تنوع مطالعه) از خاطراتی که از آقای صفایی دارم که آن روزهای پر التهاب و رقابت مکتب ها و ایدئولوژی های گوناگون و ایسم های رنگارنگ که به گفته یکی از طنز پردازان حتی مادربزرگ او نیز مکتبی را انتخاب کرده بود(رماتیسم)، سبب بازشدن افق اندیشه امثال من می‌شد این بود که از همان آغاز ما را با افق های تازه و نو که در زمینه فکر و اندیشه در جهان معاصر بود آشنا می‌کرد. خود بارها گفته بود که هر طلبه بایستی در سه زمینه کار کند: زمینه درسی از فقه و اصول و ادبیات گرفته تا تفسیر و منطق و معانی و بیان و بدیع و... زمینه روحی که همان خودسازی و تهذیب نفس و پرداختن به ضعف ها و کمبودهای اخلاقی مثل حرص و حسد و خود خواهی و مانند آنهاست. و بُعد فکری که برداشت آن روز من از این بُعد، شناختن مکتب های گوناگون مثل مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم، عرفان های گوناگون و...بود که خود شیخ در روش نقد به برخی از آنها پرداخته و آنها را به نقد کشیده است. یادم هست زمانی که تازه درس‌ سیوطی را آغاز کرده بودم و هدایه درس می دادم همه رسالت خود را در حفظ ابیات منظومه ابن مالک می دانستم. یکی از آن همان روزها که به منزل آقای صفایی در باجک رفته بودم کتابی را درباره تاریخ هنر از انتشارات دانشگاه تهران به دستم داد. این کتاب تاریخ هنر را از دیدگاه مارکسیستی از زمانی که انسان به تعبیر آنان غار نشین بود تا امروز به تصویر کشیده بود وخاستگاه هنر را بر اساس روابط تولیدی و ابزار تولید تحلیل کرده و آنها را زیربنا و هنر و مذهب و مقوله هایی از این دست را روبنا به حساب آورده بود. من آن روز از این کتاب سر در نمی آوردم اما می دانستم در دنیای اندیشه چیزهایی هست که من نمی دانم اما باید بدانم و دانستم که دنیای طلبگی نباید در حصار جامع المقدمات و سیوطی و لمعه و رسائل محصور بماند. راستی می توان گفت که او یک آگاه و زمان شناس بود. این حقیقت اکنون مرا به یاد سخنی پربار از امام صادق علیه السلام می‌اندازد که فرموده است: کسی که آگاه به زمان خودش باشد اشتباهات بر او هجوم نمی آورد. الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُ. شهید مطهری در توضیح این حدیث در اسلام و مقتضیات زمان نگاشته است: مفهوم این سخن آن است که کسی که از شرایط زمان خود آگاه نباشد اشتباهات بر او هجوم می آورد. خواندن کتابهایی از قبیل تاریخ هنر که شاید در آن روزها از کتب به اصطلاح ضلال به حساب می آمد و نقد آنها که پس از آن در کتاب‌های روش نقد و درسهایی از انقلاب از آقای صفایی خواندم کم کم زیرساخت‌های فکری و نقادانه ای را در من شکل داد که خدا را بر همه آنها سپاسگزارم. شگفت انگیز بود برای من ببینم شیخی که مسلط بر مبانی فقه و اصول و شیوه های اجتهادی است و همچون استادی سنتی استصحاب قهقرائی را تبیین می کند هیچ گاه در قهقرا نمی ماند و شاگردانش را به جلو می راند. حکایت همچنان باقی مرتضی دانشمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 صَلَّی اللَّه علیک یا ساکن کربلا یه سلام از راه دور منو نزدیک میکنه به کربلا🥀 یه روز آخر میمیرم توی روضه غریب کربلا.. شهرِ منه کربلا، روح و تنه کربلا🥀 صلی الله و علیک یا ساکن کربلا🥀 🏴🇮🇷🏴
✏️مباحثه سیر تربیتی آثار استاد علی صفایی حائری ✅ تحت نظر استاد حجت الاسلام محمد تقی هادی زاده ( از شاگردان استاد علی صفایی حائری ) ✅ کسب اطلاعات بیشتر از طریق تماس با شماره : ۰۹۱۵۸۴۹۲۹۶۶ 💡 کارگروه جهاد تبیین طلاب ✅پایگاه مقاومت بسیج شهید مزاری حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام زاهدان ✅ @kanoon_masjed_emamali
هدایت شده از ابوحیران درونی
‌ ‌ ‌ اکنون که مرگ حتمی است، بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد و سازندگی‌هایی بیاورد و آگاهی‌هایی متولد کند و روح‌هایی را حرکت دهد. ‌ 📌به ما بپیوندید: https://eitaa.com/abou_heirane_darouni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨حتما بشنوید. 👌 ۱:۱۹ ثانیه 🔺در طول تاریخ این خواص بوده‌اند که عهده‌دار هدایت یا گمراهی توده‌های مردم بوده‌اند. 🔺«هدف این است که توده‌های مردم مورد اغوا قرار بگیرند امّا وسیله‌ی اغوای توده‌های مردم اغوای خواص است . 🔺امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواصّ جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها. چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواصّ اغواشده فرصت... و امکان داده بشود، راحت توده‌ی مردم را اغوا خواهند کرد. 🔺 یکی از سنگین‌ترین جنگهای نرم تاریخ کشور ما امروز در همین زمینه در جریان است. دارند دائم با مزدورپروری، با حرام‌خوارسازی ، با لطایف‌الحیل افرادی را حرام‌خوار میکنند؛ 🔺وقتی حرام‌خوار شد، مثل حیوان جلّال (نجاستخوار) دیگر خیلی مشکل میشود او را از حرام‌خواری دور کرد. و مزدورپروری میکنند؛ بعضی‌ها را با تهدید ، بعضی‌ها را با تطمیع و انواع و اقسام این چیزها. بنابراین الان یک جنگ نرم سختی وجود دارد.» 📆 ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=49774
هدایت شده از بیم موج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠❌ روضه مکشوف 🔻 آدم سنگینی را با رقتی که در ما می آید باید مصائب را بسپاریم. 🔻نه با تعظیمی که از مصیبت می‌کنیم. بزرگنمایی مصائب برای دلهای ما، قساوتها را زیادتر می‌کند. 🔻اگر می‌گویند [مصائب] خیلی باز نکنید. برای این است که خب دل، یا جریحه‌دار می‌شود [و] از بین می‌رود یا عادت می‌کند. بگذارید آن حضور تحقق پیدا کند. بو کند، ببیند سوختن را بشنود، حس کند، لب‌های چروکیده زبان خشک را 🔻 حس این را برای خودتان نزدیک کنید. این هم لازمه‌اش این است یک مقدار خودتان کمک کنید. این است که حالا؛ شعرها! هست، گفت‌وگوها هست، سوز، صداها... 🔻بعضی نواها هست من خودم وقتی که می‌شنوم آرام می‌گیرم یا آتش می‌گیرم این بحث در توانمندی‌هایی که در وجودهایی هست عنایت هایی که شده 🔻ولی اینها مزد شما نیست. 🔻مزد شما به اندازه حضوری که پیدا می‌کنید است. در مجلس کربلا حضور پیدا کنید 🔻در مجلس همراه حسین‹ع› باشید. @bimemoj
✨معرفی پایان‌نامه‌ ارشدی که اخیرا درموضوع مرحوم استادصفایی دفاع شد: 📗 "مقایسه زمینه‌های سلوک از دیدگاه علی صفایی‌حایری و اکهارت‌تله" 👨‍🎓سهراب سحابی 🕌دانشکده‌الهیات‌ومعارف‌اسلامی شهیدمطهری دانشگاه فردوسی مشهد 🔺مقدمه پایان نامه: درابتدای این مقدمه توضیح وتبیین این سوال ضروری به نظر می‌رسد که آیا انتخاب این دو شخصیت از میان ده‌ها و شاید صدها گزینه در میان عارفان، فیلسوفان، عالمان اخلاق، دین‌پژوهان و معلمان‌معنوی گذشته وعصرحاضر ازمزیت خاصی برخوردار است؟ 🔺نگارنده: این نکته را درخلال متن پایان‌نامه اثبات خواهم کرد که گزینش علی‌صفایی‌حایری به این دلیل است که او در طرح جامع خود با تسلط بر دانش شرق و غرب اندیشه‌اش را مطرح نموده است. 《تا كسى به مجموعه نظريه‏ها و عقايد موجود از مسلمين و شرق‏ و غرب مسلح‏نباشد و تا كسى بن‏بست مشكلات را تجربه نكرده باشد و نارسايى‏ها را در عمل نديده باشد، نه ضرورت طرح اين مباحث را مى‏فهمد و نه تفاوت‏ها و ما به الامتياز و ما به الاشتراك مطالب را و ناچار بر سطح مى‏لغزد و اگر پيش داورى و قضاوت‏هاى پيش ساخته نداشته باشد و حرف‏ها را به التقاط و انحراف نبندد، ناچار به پرگويى و لفاظى و هيجان پراكنى خواهد بست و دل‌خويش، راحت خواهد داشت. 📗 انسان دردوفصل، ص: ۱۱》 🔺از سوی دیگر اکهارت‌تله به این دلیل انتخاب شده که اندیشه او پازل کاملی را در بردارد که بخشهایی ازاین مجموعه درآثار دیگر معلمان معنوی معاصر دیده می‌شود و به‌جرات می‌توان ادعا کرد دراندیشه اکهارت‌تله نه تنها تفکری کامل، ساده، روشن، راهگشا وجوددارد و می‌توان اندیشه او را آرامش در متن بحران‌ها نامید. بلکه او قادر شده هسته اصلی آیین‌ها و مذاهب را در چارچوب آثارش ارایه دهد: 🔺آموزه‌های این استاد جوهره اصلی و ماهیت واقعی همه آیین ها و مذاهب را در برمی‌گیرد و با هیچ باور، فطرت و هر حقیقت دیگری در تضاد نیست. نیروی حال ص ۱۶. 🔺نکته بعدی که بسیار مهم است نسبت بین این دو اندیشه است. از یک سو علی‌صفایی‌حایری معتقد به این است که دین اصیل نه یک راه در کنار راه‌های دیگر بلکه *؟تنها راه** برای رشد بشر است. 《 مقصود ما اين نيست كه مذهب يك راه است، بل مقصود ما اين است كه مذهبِ اصيل تنها راه‏ است. انتظار ص ۸۴》 🔺می توان نسبت بین این دو اندیشه را عموم و خصوص مطلق تعریف کرد به این معنی که علی صفایی حایری در طرح جامع خود تمام آنچه را که باید گفت از تمامی مناظر فلسفی ، عرفانی، دینی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و ... مطرح کرده و شاید از نظر بسیاری از طرفداران ایشان هیچ‌جای خالی برای هیچ متفکر دیگری نگذاشته باشد. اما به استناد آثار خود او، اذعان می‌دارد و خود را در جرگه هنرمندانی می‌داند که مخاطب مورد نظر خود را نمی‌بینند و فهم اندیشه خود را منوط به تولد مخاطبانش می کند که صد البته منظور او تولد دوباره و نیل به بلوغ است. 《هنرمندانى هستند كه از محدوديت مخاطب‏هاى موجود و از عمق شعور و شهود خويش آگاهند و اينجاست كه نمى‏توانند اين همه بار را در ظرف ذهن همان‏ها كه هستند بريزند و اينجاست كه به دنبال كسانى مى‏روند و براى كسانى حرف مى‏زنند كه اميدوارند به دنيا بيايند و آن گونه حرف مى‏زنند كه حدس‏ مى‏زنند آن مخاطب‏هاى آينده مى‏فهمند و يا آن گونه حرف مى‏زنند كه هركس درخور ظرفيتش از آن بهره‏مند شود. و اينجاست كه چنين اثر هنرى براى هر نسلى معنا دارد و شعاعى بر آنها مى‏تاباند، كه منشور زبان اين هنرمند براى هر نسل تشعشعى دارد و بر هر ذهن تابشى دارد و در هر دل چيزى سبز مى‏كند. استاد و درس (ادبيات، هنر، نقد)، ص: ۲۳》 🔺این نقطه یعنی بلوغ مخاطب و کمک به نیل این بلوغ نقطه ایست که به نظر نگارنده پاشنه آشیل اندیشه علی صفایی حایری است که اولا ایجاد تحول و بلوغ را در مراجعان به آثارش را با ابهام و اشکال اساسی مواجه کرده و نکته اساسی این است که اکهارت تله توانسته در دو اثر مهم خود شناخت این مانع بلوغ و راه حل های خود را در ده‌ها وضعیت ارایه دهد. 🔺می توان اینگونه گفت که درگاه ورود به بوستان سرشار اندیشه علی‌صفایی به کارگیری رهیافتهای سلوکی اکهارت تله است که در خلال متن به آنها اشاره خواهد شد!! 🔺ساختار رساله برای اثبات این مدعا: مقدمه فصل 1⃣: شرح زندگینامه و بررسی مختصر گزیده ای از آثار این دو اندیشمند فصل 2⃣: زمینه‌های سلوک از دیدگاه علی صفایی: مبانی و سیر تحول شخصیت و اندیشه با رجوع به اثر گذشتگان بر این اندیشمند، خانواده، دوران کودکی، تحصیلات و تاملات و نظرها و نظریه ها و رهیافتهای سلوکی و سلوک و جذبه و ... فصل 3⃣ زمینه‌های سلوک از دیدگاه اکهارت تله: مبانی، سیر تحول اندیشه و شخصیت، نظرها و نظریهها و رهیافتهای سلوکی فصل 4⃣ مقایسه دو اندیشه نتیجه گیری.
وفا در آثار استاد صفایی .pdf
514K
در آثار استاد ✨حسين ياران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشيدند. 🔸مگر ابوالفضل نبود كه پناه شمر را با نفرين رد كرد و براى حسين تا رمق داشت كوشيد و هنگاميكه دست‏ها و چشم‏ها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شكستند و با نيزهاى بر تن نشسته، او را به زمين انداختند و با صورت به زمين انداختند و برادر همچون عقاب به سوى او پر كشيد؟! 🔸مگر ابوالفضل جز اينكه خون‏ها را از چشمانش كنار بزند خواهشى ديگر داشت؟! 🔸مگر اين چشم پاك را جز براى ديدار دوست مى‏خواست؟! 🔸مگر از دوست جز دوست تمنايى داشت؟ 🌷بابى انتم و امّى طبتم و طابت الارض التى فيها دفنتم و فزتم فوزاً عظيماً🌷 🏴🏴🏴
هدایت شده از حسینیه شهید محسن
وفا_تاسوعا 1401.mp3
9.61M
✨حسين ياران خود را آزمود و همه در وفا جام سرشار را نوشيدند. 🔸مگر ابوالفضل نبود كه پناه شمر را با نفرين رد كرد و براى حسين تا رمق داشت كوشيد و هنگاميكه دست‏ها و چشم‏ها و فرق سرش را گرفتند و دوختند و شكستند و با نيزهاى بر تن نشسته، او را به زمين انداختند و با صورت به زمين انداختند و برادر همچون عقاب به سوى او پر كشيد؟! 🔸مگر ابوالفضل جز اينكه خون‏ها را از چشمانش كنار بزند خواهشى ديگر داشت؟! 🔸مگر اين چشم پاك را جز براى ديدار دوست مى‏خواست؟! 🔸مگر از دوست جز دوست تمنايى داشت؟ 🌷بابى انتم و امّى طبتم و طابت الارض التى فيها دفنتم و فزتم فوزاً عظيماً🌷 🏴🏴🏴
💎فضایل کمتر شنیده شده از قمر منیر بنی هاشم 1⃣ امام صادق (ع) در توصیف منزلت ولایی حضرت عباس (ع) فرمودند: 🔰كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً 💠عموي ما؛ عبّاس بن علی، داراي بصیرتی نافذ و ايماني راسخ بود ؛ همراه با امام حسين‏ عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد. 📖عمدة الطّالب، ص ۳۵۶ 2⃣ در معالی السّبطین آمده است که امام علی(ع) در بستر شهادت به حضرت عباس فرمودند: 🔰وَلَدی وَ سَتَقرّ ُبک فی یوم القیامة 💠فرزندم؛ بزودی چشمم در قیامت به وسیله ی تو روشن خواهد شد. 👌صد البته؛ فضیلت حضرت اباالفضل نه به قامت رعنایش بود و نه جمال دلربایش، بلکه ایشان را ادب و معرفت و ایمان استوار و اطاعت محض از اوامر الهی، به این مقام عظمی رساند. لذا آنچه که از حضرت عباس برای اهل البیت مایه ی زینت و مباهات؛ و برای امیرالمومنین موجب روشنی چشم شد، قامت نیکو و چهره ی زیبای قمر بنی هاشم نبود بلکه سنگینی ایمان و وزانت تقوایی ایشان بود. ❤️در همین ارتباط، اميرالمؤمنين(ع) میفرمایند: 🔰وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُ رَبِّي وَلَداً نَضِيرَ الْوَجْهِ وَ لَا سَأَلْتُهُ وَلَداً حَسَنَ الْقَامَةِ وَ لَكِنْ سَأَلْتُ رَبِّي وُلْداً مُطِيعِينَ‏ لِلَّهِ‏ خَائِفِينَ وَجِلِينَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا نَظَرْتُ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُطِيعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي 💠به خدا قسم، من از پرودگارم نه فرزند زيبا رو خواسته ام و نه فرزندی نيكو قامت، بلکه از خدايم فرزندانی خواستم که مطيع فرمان خداوند باشند، خداترس باشند، تا هروقت ديدگانم به آنها افتاد که در حال اطاعت خداوند هستند، چشمم روشن شود. 📖بحار، ج ۴۳، ص۲۷۹ ✅پس مداحان مستحضر باشند که قسم جلاله امامشان این بوده که هرگز برای جمال زیبای فرزندان خود دغدغه و مسالت نداشته اند(هر چند جمال نیکو یک فضیلت و نعمت خدادادی است که کسی حتی امام نمیخواهد از آن برای فرزندانش بی بهره باشد لکن منظور این است که برای امام آن چیزی که دغدغه و تمنای اصلی او از رب العالمین است؛ داشتن فرزند صالح میباشد) لذا شایسته نیست در مقام مدح اباالفضل العباس؛ بیشتر شعر و مناقب خوانی در مرثیه یا مولودی را به قامت زیبا و جمال نیکوی ایشان معطوف کنند و از آن شاکله ی ایمانی و تقوایی ایشان خود و دیگران را مغفول نمایند. 3⃣ روایت شده که: «وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و آله به مولا علی می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ ایشان در پاسخ می فرمایند: 🔰یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس “ 💠 یا امیر المؤمنین ! در این جایگاه شفاعت، دو دست بریده پسرم عباس برایمان کفایت میکند. 📖معالی السبطین ، ج۱، صفحه۴۵۲ 4⃣ امام سجاد(ع) عموی خود عباس را چنین توصیف می‌فرماید: 🔰رَحِمَ اللَّهُ عَمِیَّ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وأَبْلی وفَدی أَخاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ یَداهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُما جِناحَیْن یَطیرُ بِهِما مَعَ الْمَلائِکَةِ فی‌ الْجَنَّةِ کَما جُعِلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبی‌ طالِبْ علیه السلام؛ وَإنَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَکَ وَتَعالی مَنْزِلَةٌ یَغبِطَهُ بِها جَمیعَ الشُّهدَاءِ یَوْمَ القِیامَة. 💠خدا عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آن‌که دست‌هایش از پیکر جدا گردید. آن‌گاه خداوند به جای آن‌ها دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند؛ همان‌سان که برای جعفر طیار قرار داد.(کنایه از عروج گرفتن ایشان در فضای عالم قدس است)عباس نزد خداوند مقامی دارد که همه شهدا در قیامت بدان غبطه می‌خورند. 📖بحار الانوار ,ج۴۴ص۲۹۸ 5⃣ همچنین در فرازی از زیارت نامه ایشان از لسان مبارک امام صادق چنین آمده است: 💠گواهی می‌دهم که تو در خیر خواهی امّت، نهایت سعی و تلاش را کردی و تا آخرین توان خود برای پیروزی دین اهتمام ورزیدی تا اینکه خداوند تو را در مقام رفیع شهیدان برانگیخت و روح تو را با ارواح سعادتمندان پیشگاه خدا محشور کرد و خداوند از بهشتش عالی‌ترین وشکوه‌مندترین جایگاهش را به تو عنایت فرمود و نام تو را در بلندترین و باشکوه ترین جایگاه‌های عالم بلند کرد و تو را با پیامبران، صادقان و صالحان که برترین رفیقان هستند، محشور فرمود. 📖بطل العلقمی، ج ٢، ص ٣١١ 🇮🇷 @Sh_Aviny
مصاحبه کوتاه با استاد غنوی در باب نظریه ایشان در مورد نظام اخلاقی اسلامی و مراحل سلوک.pdf
286.1K
مصاحبه کوتاه با استاد در باب نظریه ایشان در مورد نظام اخلاقی اسلامی و مراحل سلوک
انسان شناسی ۱۱۷.mp3
11.51M
۱۱۷ - تعریف شما از بهشت و جهنم چیست؟ - آیا تعریفِ شما با تعریف خداوند و ائمه علیهم‌السلام مطابقت دارد؟ - آیا این دو واژه در جریان زندگیِ شما موضوعیت دارد؟ ⚡️پاسخ به سؤالاتِ بالا، تعیین کننده‌ی میزان شادی، آرامش و قدرت شما در زندگی است. @Ostad_Shojae
سلوک سالم مربی – تفاوت سلوک تربیتی رسول ص با سلوک تربیتی ما؟!docx.pdf
417.8K
✨سلوک سالم مربی – تفاوت سلوک تربیتی رسول ص با سلوک تربیتی ما؟! 🔸رسول بزرگ و مربى آگاه اين گونه ( درمتن میدانِ زندگی نه سر کلاس و نشست و ....) خلق را رهبرى مى‏نمود و پيش مى‏برد....
مشکلات مطالعه و فهم کتاب مسولیت و سازندگی استاد هادیزاده.pdf
283.8K
مشکلات مطالعه و فهم کتاب مسولیت و سازندگی استاد هادیزاده زید عزه
✨مرحوم امام خمینی در 5 بهمن 1365 در سخنرانى ای در جمع شوراى مدیریت حوزه علمیه قم می فرماید: «من چنانچه سابقاً نیز گفته‏ام، راجع به حوزه علمیه، عقیده‏ام بر این است که باید به آن بیشتر از همه چیز توجه کرد؛ چرا که حوزه علمیه اگر درست بشود، ایران درست مى‏شود.»
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
✨مرحوم امام خمینی در 5 بهمن 1365 در سخنرانى ای در جمع شوراى مدیریت حوزه علمیه قم می فرماید: «من چن
حالا كه اين دردها در اجتماع ما هست و اين درمان هم در دسترس ما هست، بايد افرادى را از ميان خود آماده كنيم تا در دين، تفقه بگيرند و درمان‏ها را بشناسند و راه‏ها را بيابند. ما براى اصلاح اجتماع خود، به اصلاح روحانيت نيازمنديم و اصلاح روحانيت به اين نيست كه با بدها روبه‏رو شويم و به مبارزه برخيزيم؛ چون اين مبارزه‏ها فساد را زيادتر مى‏كند و اختلاف را بالاتر مى‏برد و اين چوب وَر كردن‏ها در لجن زار، عَفَن و گند را بالاتر مى‏آورد. بلكه بايد خوب‏هايى تهيّه كنيم و آنها را زياد كنيم و همين كه خوب‏ها رو آمدند، در دل‏ها جا باز مى‏كنند و همين كه نور آمد، تاريكى مى‏رمد. و در نتيجه بدها هم مجبور مى‏شوند تغيير مسير بدهند و يا اينكه فرار كنند. ما امروز به فكر تهيّه متفقه آگاه نيستيم، حداكثر اينكه تخطئه كنيم و نفى كنيم و بگوييم ولشان كن، خودشان هم گند گرفته‏اند. در حالى كه با اين منطق، وظيفه ما سنگين‏تر مى‏شود؛ چون وقتى كه مرض اين‏قدر شيوع يافت و گسترده شد كه حتى طبيب‏ها آلوده شدند، بدگويى از وبازدگان مرا نجات نمى‏دهد؛ چه بسا كه در همان مجلسِ گفت و شنود به سراغ من هم بيايد و حلق و حنجره مرا هم در بياورد. وظيفه اين است كه با شتاب، از اين وبازده‏ها كناره بگيرم و خودم راه مبارزه و درمان را بيابم و فرزند و خويش و نزديك و دور را وادار كنم كه درمان را بيابند و به درمان برخيزند. 📕روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: 174
هنگامى كه من وارد حوزه شده بودم، افرادى كه دلسوزى مى‏كردند و استعداد مرا مى‏شناختند، مى‏گفتند: «پسرم! آخر آخوندى چه فايده‏اى دارد؟ اصلًا آخوندى دوره‏اش گذشته». و گاهى مى‏گفتند: «ببين آخوندها چقدر بد هستند و چه كارها كه نكرده‏اند!» و شروع مى‏كردند دادِ سخن دادن در اين زمينه‏ها- و چقدر براى من خوب بود كه مسائل و گرفتارى‏ها را از اول برايم مى‏شمردند تا با آگاهى و آمادگى شروع كنم- و هنگامى كه خطابه طولانى آنها تمام مى‏شد، مى‏گفتم: «اين حرف‏ها را قبول دارم و بهتر از شما هم مى‏دانم و چون اينها را دانسته‏ام مجبور شدم كه در اين راه بيايم. اگر به اندازه احتياج، آخوند و روحانى داشتيم، كه به من احتياج نبود. اما حالا شما هم بايد بياييد تا اين زمينه پر شود و به اندازه احتياج و نياز اجتماع، فقيه در دين تهيّه شود و آنگاه به كارهاى ديگر بپردازيم؛ چون اجتماعى كه مغز و قلبش گرفتار است، فكر و روحش عليل است، نمى‏توان برايش لباس قشنگ‏ و وسايل قشنگ و مدرن و تكنيك پيشرفته درست كرد؛ چون اين تكنيك پيشرفته با اين فكر مسموم و قلب آلوده، جز به نابودى و هلاكت ما خدمت نمى‏كند، جز تيغ دادن در كف زنگى مست نيست!» و در اينجا بود كه همان خطابه‏سرايان زبردست، با بيچارگى مى‏گفتند: «آخر ما كار داريم و بار داريم و فلان داريم و بَهمان داريم». و من مى‏گفتم: «وقتى كه انسان كارهاى زيادى پيش رو دارد، بايد به ترتيب‏ «الأَهَمُّ فَالأَهَم» شروع كند و با ملاك اهميت جلو بيايد. مگر اين تربيت‏ها و آدم‏سازى‏ها و درمان دردها، بيكارى است؟! اين بزرگ‏ترين نياز و بزرگ‏ترين احتياج و در نتيجه بالاترين كار است». «آخر آدم‏هايى كه از درون پوك و فاسد شده‏اند، طبيب و مهندس مى‏خواهند چه كار؟! يا مربّى مى‏خواهند و يا جلّاد. و تازه اين‏قدر داوطلب در آن‏طرف هست كه هر سال پشت ديوار كنكور روى هم كپك مى‏زنند و گند مى‏گيرند. پس براى اين طرف هم بايد كارى كرد و با اين توجه شروع به كار كرد، كه همه فاسد و بد هستند و همان‏طور كه مى‏گوييد فلان و بَهمان هستند». و در اينجا بود كه مى‏گفتند: «آخر اين كارها هم نتيجه ندارد. اين همه آخوند، مگر چه كرده‏اند؟!» و در اينجا بود كه مشتشان باز مى‏شد، مى‏گفتم: «تا به حال مى‏گفتيد همه بد هستند و فلان و بيسار هستند. خب، از بدها چه توقع داريد و چه كارى مى‏خواهيد؟!» و مى‏گفتم: «بر فرض اينها كارى نكرده باشند، اين وسيله تبرئه شما نمى‏شود و دليل نشدنِ كار نمى‏شود. شما دست‏ها را بالا بزنيد و مريض‏ها را درمان كنيد و از غرق شده‏ها دستگيرى نماييد و لااقل دارو و درمان را در دسترس بگذاريد تا هر كس بخواهد نجات بيابد و هر كس نخواست و از روى نخوت و عناد درمان نپذيرفت، با حجت تمام جان بكند و بميرد». 📕روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: 177