eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
651 دنبال‌کننده
565 عکس
324 ویدیو
102 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صفاییه
🔰بخشی از مقاله سالها پیش پیرامون استناد و استدلال در آثار ♦️امروز از اندیشه¬ای سخن می¬گوییم که از شروع انتشار آن حدود چهل سال گذشته و پس از فراز و فرود¬ها و پس از رحلت صاحب اندیشه اکنون مورد استقبال قرار گرفته است. آنچه امروز شاهدیم پذیرش این تفکر نه فقط از سوی نسل نو بلکه از سوی کسانی است که در زمان حیات مرحوم استاد به این اندیشه به دیده تردید و حتی انکار می¬نگریستند. ♦️توجه روز افزون نسل امروز به آثار استاد حکایت از ارتباط مناسبی دارد که نوشته¬ها و گفتارهای او با مخاطب امروز برقرار کرده است. این ارتباط مناسب حاصل توجه و وقوف این اندیشه به مشکلات امروز ما بوده و در این میان نثر قوی و اثر گذار صاحب این اندیشه بر قوت این ارتباط افزوده است. ♦️اما امروزه و در دوره استقبال با سؤالات تازه و پرسش¬های متفاوتی نیز روبرو می¬شویم که پرداختی تازه به این تفکر را می¬طلبد. در میان این سؤالات آنچه بیشتر مطرح می¬شود میزان قوت این اندیشه از حیث اتکاء بر و استفاده از متون دینی است. نکته کلیدی در کتب استاد استفاده ایشان از نثری تأثیر گذار برای القاء مطالب خویش است که البته با هدف ایشان یعنی ایجاد حس و حرکت در مخاطب کاملاً سازگار می¬باشد. اما این نثر تأثیر گذار و این شیوه در بیان که مزایای برهان و خطابه را در خود جمع کرده می¬تواند آسیب¬های را هم به دنبال داشته باشد. ♦️گزینش این نثر برای بیان مطالب گذشته از تناسب آن با مباحث اخلاقی و تربیتی نوعی پاسخ¬گویی به نیاز روانی مخاطب نیز بوده و می¬تواند با خواننده ارتباطی قوی بجای گذارده و لطافت بیان ماندگاری و اثر گذاری دراز مدت آن را تضمین می¬کند. اما این بیان برای خواننده دشواری¬های را نیز ایجاد می¬کند. اولین مشکل صعوبت در استدلال¬های استاد و فهم ایشان است. بیان شفاف و استدلالی بار فهم را بر خواننده سبک کرده ولی آنجا برهان و خطابه به هم ¬می¬آمیزد درک دقیق استدلال¬ها و استخراج آن از متن دشوار خواهد بود. ♦️البته دقت در نوشته¬های استاد ما را به این نکته واقف می¬کند که رویه نوشتاری آن مرحوم ارائه یک بیان شفاف و استدلالی در آغاز بحث است و در ادامه به تبیین و توضیح و استفاده بیشتر از بیانات تأثیر گذار می¬پردازد. این حد از تفکیک اگر چه در صورت توجه خواننده از صعوبت کار می¬کاهد ولی آنچه عملاً شاهد آن هستیم نیاز مبرم خوانندگان نوشته¬ها به توضیح ساختار استدلالی سخن استاد است. ♦️آسیب دیگری که در این شیوه می¬تواند رخ بنماید فاصله گرفتن از فضای تدقیق و نقد و اکتفا به نوعی اقناع حسی ، عقلی است. در این فضا دیگر به سخن نویسنده سخت¬گیرانه نگریسته نشده و سخن بدون توجه کافی و ارزیابی درست از ادله پذیرفته می¬شود آسیبی که در میان بسیاری از دوست¬داران این اندیشه می¬توان یافت. ♦️این شیوه در ارائه مطالب از سوی استاد موجب شده تا برخی این نوشته¬ها را خطابی تلقی کرده و لااقل آنها را فاقد استدلال و و بدانند. اگر چه صاحبان این ادعا بر خود زحمت تحلیل و فهم عمیق متن را نداده و بدون دریافتی درست از ساختار استدلالی کتب و اندیشه استاد به نقد آن پرداخته اند. ♨️شاید بیراه نباشد که ذوقی و من عندی خواندن امروز این نوشته¬ها و سکوت و بی¬توجهی عامدانه¬ی دیروز و هجوم¬ها و اتهام¬های گذشته¬ها را در یک چیز همسان می¬توان دید و آن نبریده گز کردن و نخوانده نقد کردن است. آنچه شیوه¬ها را در برخورد متفاوت کرده نه انصاف بیشتر ناقدین امروز بلکه فضای متفاوت پریروز و دیروز و امروز است و ⬅️در حقیقت این تغییر فضا است که شکل بی¬انصافی¬ و کم توجهی را متفاوت کرده است. ♨️دوستانی که تا دیروز به عنوان احتیاط، کم لطفی¬ها و را به نوعی تقریر می¬کردند اکنون ⬅️با مشاهده¬ی رشد طبیعی و استقبال فزاینده از این فکر و با رحلت استاد و رفع دغدغه¬ی طرح شخصیت او ، همچنان بجای برخورد شفاف و نشان دادن ضعف¬ها و قوت¬های این اندیشه با تعابیری مبهم عملاً ⬅️راه را بر استفاده درست و کامل از این تفکر می¬بندند. ♦️این حد از احتیاط آن هم در شرایطی که از گزینه¬های بسیار محدودی در عرصه برخورداریم و در غرقاب و سؤالات غوطه¬ورند چه توجیهی دارد و چگونه بجای و تعیین نقاط ضعف و قوت یک اندیشه، با القاء این نوع بیانات به دست اندر کاران عملاً همچنان راه را بر استفاده کامل از این تفکر می¬بندیم، آن هم در شرایطی که متفکرین مورد اعتماد ما در شان از ابتکارات و ذوقیاتشان بهره برده و بر منابع استناد چندانی ندارند. @Safaeiyeh
مصاحبه کوتاه با استاد غنوی در باب نظریه ایشان در مورد نظام اخلاقی اسلامی و مراحل سلوک.pdf
286.1K
مصاحبه کوتاه با استاد در باب نظریه ایشان در مورد نظام اخلاقی اسلامی و مراحل سلوک
هدایت شده از صفاییه
🔰بخشی از مقاله سالها پیش پیرامون استناد و استدلال در آثار ♦️امروز از اندیشه¬ای سخن می¬گوییم که از شروع انتشار آن حدود چهل سال گذشته و پس از فراز و فرود¬ها و پس از رحلت صاحب اندیشه اکنون مورد استقبال قرار گرفته است. آنچه امروز شاهدیم پذیرش این تفکر نه فقط از سوی نسل نو بلکه از سوی کسانی است که در زمان حیات مرحوم استاد به این اندیشه به دیده تردید و حتی انکار می¬نگریستند. ♦️توجه روز افزون نسل امروز به آثار استاد حکایت از ارتباط مناسبی دارد که نوشته¬ها و گفتارهای او با مخاطب امروز برقرار کرده است. این ارتباط مناسب حاصل توجه و وقوف این اندیشه به مشکلات امروز ما بوده و در این میان نثر قوی و اثر گذار صاحب این اندیشه بر قوت این ارتباط افزوده است. ♦️اما امروزه و در دوره استقبال با سؤالات تازه و پرسش¬های متفاوتی نیز روبرو می¬شویم که پرداختی تازه به این تفکر را می¬طلبد. در میان این سؤالات آنچه بیشتر مطرح می¬شود میزان قوت این اندیشه از حیث اتکاء بر و استفاده از متون دینی است. نکته کلیدی در کتب استاد استفاده ایشان از نثری تأثیر گذار برای القاء مطالب خویش است که البته با هدف ایشان یعنی ایجاد حس و حرکت در مخاطب کاملاً سازگار می¬باشد. اما این نثر تأثیر گذار و این شیوه در بیان که مزایای برهان و خطابه را در خود جمع کرده می¬تواند آسیب¬های را هم به دنبال داشته باشد. ♦️گزینش این نثر برای بیان مطالب گذشته از تناسب آن با مباحث اخلاقی و تربیتی نوعی پاسخ¬گویی به نیاز روانی مخاطب نیز بوده و می¬تواند با خواننده ارتباطی قوی بجای گذارده و لطافت بیان ماندگاری و اثر گذاری دراز مدت آن را تضمین می¬کند. اما این بیان برای خواننده دشواری¬های را نیز ایجاد می¬کند. اولین مشکل صعوبت در استدلال¬های استاد و فهم ایشان است. بیان شفاف و استدلالی بار فهم را بر خواننده سبک کرده ولی آنجا برهان و خطابه به هم ¬می¬آمیزد درک دقیق استدلال¬ها و استخراج آن از متن دشوار خواهد بود. ♦️البته دقت در نوشته¬های استاد ما را به این نکته واقف می¬کند که رویه نوشتاری آن مرحوم ارائه یک بیان شفاف و استدلالی در آغاز بحث است و در ادامه به تبیین و توضیح و استفاده بیشتر از بیانات تأثیر گذار می¬پردازد. این حد از تفکیک اگر چه در صورت توجه خواننده از صعوبت کار می¬کاهد ولی آنچه عملاً شاهد آن هستیم نیاز مبرم خوانندگان نوشته¬ها به توضیح ساختار استدلالی سخن استاد است. ♦️آسیب دیگری که در این شیوه می¬تواند رخ بنماید فاصله گرفتن از فضای تدقیق و نقد و اکتفا به نوعی اقناع حسی ، عقلی است. در این فضا دیگر به سخن نویسنده سخت¬گیرانه نگریسته نشده و سخن بدون توجه کافی و ارزیابی درست از ادله پذیرفته می¬شود آسیبی که در میان بسیاری از دوست¬داران این اندیشه می¬توان یافت. ♦️این شیوه در ارائه مطالب از سوی استاد موجب شده تا برخی این نوشته¬ها را خطابی تلقی کرده و لااقل آنها را فاقد استدلال و و بدانند. اگر چه صاحبان این ادعا بر خود زحمت تحلیل و فهم عمیق متن را نداده و بدون دریافتی درست از ساختار استدلالی کتب و اندیشه استاد به نقد آن پرداخته اند. ♨️شاید بیراه نباشد که ذوقی و من عندی خواندن امروز این نوشته¬ها و سکوت و بی¬توجهی عامدانه¬ی دیروز و هجوم¬ها و اتهام¬های گذشته¬ها را در یک چیز همسان می¬توان دید و آن نبریده گز کردن و نخوانده نقد کردن است. آنچه شیوه¬ها را در برخورد متفاوت کرده نه انصاف بیشتر ناقدین امروز بلکه فضای متفاوت پریروز و دیروز و امروز است و ⬅️در حقیقت این تغییر فضا است که شکل بی¬انصافی¬ و کم توجهی را متفاوت کرده است. ♨️دوستانی که تا دیروز به عنوان احتیاط، کم لطفی¬ها و را به نوعی تقریر می¬کردند اکنون ⬅️با مشاهده¬ی رشد طبیعی و استقبال فزاینده از این فکر و با رحلت استاد و رفع دغدغه¬ی طرح شخصیت او ، همچنان بجای برخورد شفاف و نشان دادن ضعف¬ها و قوت¬های این اندیشه با تعابیری مبهم عملاً ⬅️راه را بر استفاده درست و کامل از این تفکر می¬بندند. ♦️این حد از احتیاط آن هم در شرایطی که از گزینه¬های بسیار محدودی در عرصه برخورداریم و در غرقاب و سؤالات غوطه¬ورند چه توجیهی دارد و چگونه بجای و تعیین نقاط ضعف و قوت یک اندیشه، با القاء این نوع بیانات به دست اندر کاران عملاً همچنان راه را بر استفاده کامل از این تفکر می¬بندیم، آن هم در شرایطی که متفکرین مورد اعتماد ما در شان از ابتکارات و ذوقیاتشان بهره برده و بر منابع استناد چندانی ندارند. @Safaeiyeh
✅ استاد : سه سطح اجتهاد: استظهار، علی القواعد، مستحدثات 🔹ما در فقه با سه دسته از مسائل روبه‌رو هستیم که طلبه باید به ‌طور جداگانه، روش برخورد با این مسائل و استنباط را بیاموزد: فقه استظهاری، فقه علی‌القواعد و فقه مستحدثات. 🔹فقه در مواردی که روایات متنوع‌تر و مفصل‌تر و برخورد بین روایات بیشتر باشد، پرکاربردتر می‌شود. 🔹مهارت‌های مورد نیاز در فقه استظهاری، عبارتند از مهارت تحلیل سؤال، مهارت تجمیع ادله، مهارت تحلیل محتوای آیات و روایات و مهارت جمع‌بندی محتویات به دست آمده 🔹ابواب خاصی برای فقه استظهاری مناسب‌تر است، مثل قسمت‌هایی از طهارت، بخش‌های عمده صلاه، حج، نکاح، حدود و… . 🔹فقه بعد از فقه استظهاری است،وقتی با یک مسئله روبه‌رو می‌شوید، تجزیه مسئله به مسائل بسیط و تطبیق هر قاعده بر بخش مربوط به خودش، فقه علی‌القاعده است. از این رو، به روندی که در آن از قاعده‌ها، مسائلی را می‌یابید که مستقیم با واقعه مرتبط است، فقه علی‌القاعده می‌گویند. 🔹کاربرد مهارت تفریع بیشتر در فقه است. مسائل بیع، اجاره و عمده مسائل نکاح، مباحث علی‌القواعدشان خیلی بیشتر است. بحث طهارت و بحث‌هایی از صلاه، مانند بحث خلل صلاه نیز این‌گونه هستند. متن کامل در: http://ravesh-ejtehad.blog.ir/post/64 🔸روش‌شناسی اجتهاد (روشنا) @Ravesh_ejtehad
هدایت شده از هادیانه ها
۲ 📌 قبل جلسه 🔹قبل جلسه یک دوری در زدیم 🔹سپس دیدار کوتاهی با در اتاق کارشان داشتیم ایشان از اعضای جدید هیأت علمی دانشگاه هستند اهل مطالعه متراکم و آشنا با مباحث و شاگردان آقای _ همانطور که در عکس قابل مشاهده است یک ردیف از قفسه کتاب دم دست ایشان به آثار آقای صفایی اختصاص دارد این استاد دانشگاه که خود حافظ قرآن است از جاذبه مباحث تفسیری عین صاد می‌گفت _ تعریف میکرد از اولین آشنایی اش با آثار استاد صفایی ؛ می گفت بعد از خواندن اکثر کتب آقای مطهری و دکتر شریعتی، احساس خلأی داشتم؛ وقتی با قلم صفایی مواجه شدم آن را طور دیگری یافتم و این شد آغاز مطالعاتم دکتر از آشنایی اش با استاد هم گفت _ وقتی از استاد و تحقیقات جدیدشان در مباحث روش شناسی فقه معارف و به تعبیری گفتم؛ مشتاقانه پیگیری مطالعه آثار شدند دکتر از روی علاقه اش، به قدری با آثار و نزدیکان شیخ انس پیدا کرد که تایپ یکی از آثار را عهده دار شد در ادامه پیشنهاد کردند جلسه ی گفتگویی بین و استاد هادیزاده هماهنگ کنیم که هماهنگی با دکتر باقری را خود عهده دار شدند @hadianeha