هدایت شده از صفاییه
🔰بخشی از مقاله سالها پیش #استاد_امیر_غنوی پیرامون استناد و استدلال در آثار #استادصفایی
♦️امروز از اندیشه¬ای سخن می¬گوییم که از شروع انتشار آن حدود چهل سال گذشته و پس از فراز و فرود¬ها و پس از رحلت صاحب اندیشه اکنون مورد استقبال قرار گرفته است. آنچه امروز شاهدیم پذیرش این تفکر نه فقط از سوی نسل نو بلکه از سوی کسانی است که در زمان حیات مرحوم استاد به این اندیشه به دیده تردید و حتی انکار می¬نگریستند.
♦️توجه روز افزون نسل امروز به آثار استاد حکایت از ارتباط مناسبی دارد که نوشته¬ها و گفتارهای او با مخاطب امروز برقرار کرده است. این ارتباط مناسب حاصل توجه و وقوف این اندیشه به مشکلات امروز ما بوده و در این میان نثر قوی و اثر گذار صاحب این اندیشه بر قوت این ارتباط افزوده است.
♦️اما امروزه و در دوره استقبال با سؤالات تازه و پرسش¬های متفاوتی نیز روبرو می¬شویم که پرداختی تازه به این تفکر را می¬طلبد. در میان این سؤالات آنچه بیشتر مطرح می¬شود میزان قوت این اندیشه از حیث اتکاء بر #استدلال و استفاده از متون دینی است.
نکته کلیدی در کتب استاد استفاده ایشان از نثری تأثیر گذار برای القاء مطالب خویش است که البته با هدف ایشان یعنی ایجاد حس و حرکت در مخاطب کاملاً سازگار می¬باشد. اما این نثر تأثیر گذار و این شیوه در بیان که مزایای برهان و خطابه را در خود جمع کرده می¬تواند آسیب¬های را هم به دنبال داشته باشد.
♦️گزینش این نثر برای بیان مطالب گذشته از تناسب آن با مباحث اخلاقی و تربیتی نوعی پاسخ¬گویی به نیاز روانی مخاطب نیز بوده و می¬تواند با خواننده ارتباطی قوی بجای گذارده و لطافت بیان ماندگاری و اثر گذاری دراز مدت آن را تضمین می¬کند.
اما این بیان برای خواننده دشواری¬های را نیز ایجاد می¬کند. اولین مشکل صعوبت در #دریافت_دقیق استدلال¬های استاد و فهم #ساختار_فکری ایشان است. بیان شفاف و استدلالی بار فهم را بر خواننده سبک کرده ولی آنجا برهان و خطابه به هم ¬می¬آمیزد درک دقیق استدلال¬ها و استخراج آن از متن دشوار خواهد بود.
♦️البته دقت در نوشته¬های استاد ما را به این نکته واقف می¬کند که رویه نوشتاری آن مرحوم ارائه یک بیان شفاف و استدلالی در آغاز بحث است و در ادامه به تبیین و توضیح و استفاده بیشتر از بیانات تأثیر گذار می¬پردازد. این حد از تفکیک اگر چه در صورت توجه خواننده از صعوبت کار می¬کاهد ولی آنچه عملاً شاهد آن هستیم نیاز مبرم خوانندگان نوشته¬ها به توضیح ساختار استدلالی سخن استاد است.
♦️آسیب دیگری که در این شیوه می¬تواند رخ بنماید فاصله گرفتن از فضای تدقیق و نقد و اکتفا به نوعی اقناع حسی ، عقلی است. در این فضا دیگر به سخن نویسنده سخت¬گیرانه نگریسته نشده و سخن بدون توجه کافی و ارزیابی درست از ادله پذیرفته می¬شود آسیبی که در میان بسیاری از دوست¬داران این اندیشه می¬توان یافت.
♦️این شیوه در ارائه مطالب از سوی استاد موجب شده تا برخی این نوشته¬ها را خطابی تلقی کرده و لااقل آنها را فاقد استدلال و #ذوقی و #من_عندی بدانند. اگر چه صاحبان این ادعا بر خود زحمت تحلیل و فهم عمیق متن را نداده و بدون دریافتی درست از ساختار استدلالی کتب و اندیشه استاد به نقد آن پرداخته اند.
♨️شاید بیراه نباشد که ذوقی و من عندی خواندن امروز این نوشته¬ها و سکوت و بی¬توجهی عامدانه¬ی دیروز و هجوم¬ها و اتهام¬های گذشته¬ها را در یک چیز همسان می¬توان دید و آن نبریده گز کردن و نخوانده نقد کردن است. آنچه شیوه¬ها را در برخورد متفاوت کرده نه انصاف بیشتر ناقدین امروز بلکه فضای متفاوت پریروز و دیروز و امروز است و ⬅️در حقیقت این تغییر فضا است که شکل بی¬انصافی¬ و کم توجهی را متفاوت کرده است.
♨️دوستانی که تا دیروز به عنوان احتیاط، کم لطفی¬ها و #نامردی_ها را به نوعی تقریر می¬کردند اکنون ⬅️با مشاهده¬ی رشد طبیعی و استقبال فزاینده از این فکر و با رحلت استاد و رفع دغدغه¬ی طرح شخصیت او ، همچنان بجای برخورد شفاف و نشان دادن ضعف¬ها و قوت¬های این اندیشه با تعابیری مبهم عملاً ⬅️راه را بر استفاده درست و کامل از این تفکر می¬بندند.
♦️این حد از احتیاط آن هم در شرایطی که از گزینه¬های بسیار محدودی در عرصه #اندیشه برخورداریم و #نسل_امروز در غرقاب #شبهات و سؤالات غوطه¬ورند چه توجیهی دارد و چگونه بجای #تحقیق و تعیین نقاط ضعف و قوت یک اندیشه، با القاء این نوع بیانات به دست اندر کاران عملاً همچنان راه را بر استفاده کامل از این تفکر می¬بندیم، آن هم در شرایطی که متفکرین مورد اعتماد ما در #اساس_تفکرات شان از ابتکارات و ذوقیاتشان بهره برده و بر منابع استناد چندانی ندارند.
#استناد_در_اندیشه_استاد
#عین_صاد
#علی_صفایی_حائری
#غنوی
@Safaeiyeh
هدایت شده از صفاییه
🔰بخشی از مقاله سالها پیش #استاد_امیر_غنوی پیرامون استناد و استدلال در آثار #استادصفایی
♦️امروز از اندیشه¬ای سخن می¬گوییم که از شروع انتشار آن حدود چهل سال گذشته و پس از فراز و فرود¬ها و پس از رحلت صاحب اندیشه اکنون مورد استقبال قرار گرفته است. آنچه امروز شاهدیم پذیرش این تفکر نه فقط از سوی نسل نو بلکه از سوی کسانی است که در زمان حیات مرحوم استاد به این اندیشه به دیده تردید و حتی انکار می¬نگریستند.
♦️توجه روز افزون نسل امروز به آثار استاد حکایت از ارتباط مناسبی دارد که نوشته¬ها و گفتارهای او با مخاطب امروز برقرار کرده است. این ارتباط مناسب حاصل توجه و وقوف این اندیشه به مشکلات امروز ما بوده و در این میان نثر قوی و اثر گذار صاحب این اندیشه بر قوت این ارتباط افزوده است.
♦️اما امروزه و در دوره استقبال با سؤالات تازه و پرسش¬های متفاوتی نیز روبرو می¬شویم که پرداختی تازه به این تفکر را می¬طلبد. در میان این سؤالات آنچه بیشتر مطرح می¬شود میزان قوت این اندیشه از حیث اتکاء بر #استدلال و استفاده از متون دینی است.
نکته کلیدی در کتب استاد استفاده ایشان از نثری تأثیر گذار برای القاء مطالب خویش است که البته با هدف ایشان یعنی ایجاد حس و حرکت در مخاطب کاملاً سازگار می¬باشد. اما این نثر تأثیر گذار و این شیوه در بیان که مزایای برهان و خطابه را در خود جمع کرده می¬تواند آسیب¬های را هم به دنبال داشته باشد.
♦️گزینش این نثر برای بیان مطالب گذشته از تناسب آن با مباحث اخلاقی و تربیتی نوعی پاسخ¬گویی به نیاز روانی مخاطب نیز بوده و می¬تواند با خواننده ارتباطی قوی بجای گذارده و لطافت بیان ماندگاری و اثر گذاری دراز مدت آن را تضمین می¬کند.
اما این بیان برای خواننده دشواری¬های را نیز ایجاد می¬کند. اولین مشکل صعوبت در #دریافت_دقیق استدلال¬های استاد و فهم #ساختار_فکری ایشان است. بیان شفاف و استدلالی بار فهم را بر خواننده سبک کرده ولی آنجا برهان و خطابه به هم ¬می¬آمیزد درک دقیق استدلال¬ها و استخراج آن از متن دشوار خواهد بود.
♦️البته دقت در نوشته¬های استاد ما را به این نکته واقف می¬کند که رویه نوشتاری آن مرحوم ارائه یک بیان شفاف و استدلالی در آغاز بحث است و در ادامه به تبیین و توضیح و استفاده بیشتر از بیانات تأثیر گذار می¬پردازد. این حد از تفکیک اگر چه در صورت توجه خواننده از صعوبت کار می¬کاهد ولی آنچه عملاً شاهد آن هستیم نیاز مبرم خوانندگان نوشته¬ها به توضیح ساختار استدلالی سخن استاد است.
♦️آسیب دیگری که در این شیوه می¬تواند رخ بنماید فاصله گرفتن از فضای تدقیق و نقد و اکتفا به نوعی اقناع حسی ، عقلی است. در این فضا دیگر به سخن نویسنده سخت¬گیرانه نگریسته نشده و سخن بدون توجه کافی و ارزیابی درست از ادله پذیرفته می¬شود آسیبی که در میان بسیاری از دوست¬داران این اندیشه می¬توان یافت.
♦️این شیوه در ارائه مطالب از سوی استاد موجب شده تا برخی این نوشته¬ها را خطابی تلقی کرده و لااقل آنها را فاقد استدلال و #ذوقی و #من_عندی بدانند. اگر چه صاحبان این ادعا بر خود زحمت تحلیل و فهم عمیق متن را نداده و بدون دریافتی درست از ساختار استدلالی کتب و اندیشه استاد به نقد آن پرداخته اند.
♨️شاید بیراه نباشد که ذوقی و من عندی خواندن امروز این نوشته¬ها و سکوت و بی¬توجهی عامدانه¬ی دیروز و هجوم¬ها و اتهام¬های گذشته¬ها را در یک چیز همسان می¬توان دید و آن نبریده گز کردن و نخوانده نقد کردن است. آنچه شیوه¬ها را در برخورد متفاوت کرده نه انصاف بیشتر ناقدین امروز بلکه فضای متفاوت پریروز و دیروز و امروز است و ⬅️در حقیقت این تغییر فضا است که شکل بی¬انصافی¬ و کم توجهی را متفاوت کرده است.
♨️دوستانی که تا دیروز به عنوان احتیاط، کم لطفی¬ها و #نامردی_ها را به نوعی تقریر می¬کردند اکنون ⬅️با مشاهده¬ی رشد طبیعی و استقبال فزاینده از این فکر و با رحلت استاد و رفع دغدغه¬ی طرح شخصیت او ، همچنان بجای برخورد شفاف و نشان دادن ضعف¬ها و قوت¬های این اندیشه با تعابیری مبهم عملاً ⬅️راه را بر استفاده درست و کامل از این تفکر می¬بندند.
♦️این حد از احتیاط آن هم در شرایطی که از گزینه¬های بسیار محدودی در عرصه #اندیشه برخورداریم و #نسل_امروز در غرقاب #شبهات و سؤالات غوطه¬ورند چه توجیهی دارد و چگونه بجای #تحقیق و تعیین نقاط ضعف و قوت یک اندیشه، با القاء این نوع بیانات به دست اندر کاران عملاً همچنان راه را بر استفاده کامل از این تفکر می¬بندیم، آن هم در شرایطی که متفکرین مورد اعتماد ما در #اساس_تفکرات شان از ابتکارات و ذوقیاتشان بهره برده و بر منابع استناد چندانی ندارند.
#استناد_در_اندیشه_استاد
#عین_صاد
#علی_صفایی_حائری
#غنوی
@Safaeiyeh