هدایت شده از شیدا صدیق | آرامش ماندگار💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ چیزی نمی نویسم
✅ خودتون بشنوید
💌دعوت رسول
✨استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم
⭐️@arameshemandegar
هدایت شده از خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
✨«مرحوم #علی_صفایی_حائری به سال 1330 در شهر قم در خاندانی از عالمان دین تولد یافت. در نوجوانی به سوی حوزه آمد و در پانزده سالگی موفق به پایان سطح گردید. نوزده ساله بود که به تایید برخی استادان به درجه #اجتهاد نائل شده و به تدریس سطوح عالی پرداخت.
اولین نوشته¬ها و طرح¬های سلوکی¬اش را پیش از بیست¬سالگی در دو کتاب رشد و مسئولیت و سازندگی عرضه کرد. وسعت مطالعات به او این امکان را داده بود که در زمینه¬های متنوعی به تحقیق و تألیف در آموزه¬های دینی بپردازد. از آخرین کتب و مقالات در حوزه گسترده مطالعات دینی مطلع بود؛ حتی از کتاب¬هایی که در ممیزی گرفتار شده، توفیق چاپ نیافته بود.
سخنرانی متفاوت بود و معلمی گرم و #صمیمی؛ #اطلاع از شرایط اجتماعی و تکیه بر #منابع_وحیانی طراوتی خاص به سخنانش می داد که احساس سرشار و باور عمیق او، آن را به عمق جان مخاطبان می¬رساند. در تعلیم به همه نیازهای دور و نزدیک شاگردانش می اندیشید و این صمیمیت به ارتباطی #پدرانه میان او و شاگردان می انجامید. او در کنار #تدریس تفسیر و کفایه و مکاسب، به طلاب جوان صرف و نحو نیز می آموخت؛ چراکه آنان را در سن تصمیم و شکل-گیری می¬دانست و محتاج #همراهی و #راهنمایی.
نثری #ممتاز داشت؛ #عمیق و #اثرگذار. خود ریشه این نثر خاص را در ختمهای بسیار #قرآن، انس با #نهج_البلاغه و #مطالعه گسترده روایات می دانست که در کنار ذوق سرشار ادبی و آشنایی و مرور مستمر #ادبیات ایران و جهان به بلوغ و پختگی رسیده بود.
آدمی را در همه عرصه¬ها محتاج #دین می¬دانست و به پاسخگویی دین در همه حوزه¬ها باور داشت؛ اعتقاد او به کفایت دین همراه با حرمتی بود که برای آورده¬های فلسفه، عرفان و علم قائل بود. از نگاه او، دین و تفقه در دین محدود به حوزه احکام نبود و تمامی گستره معارف، عقاید، اخلاق و احکام را در خود جای می¬داد و حتی تمامی نظام¬های فردی و اجتماعی را در بر می¬گرفت. نظام¬های فکری، عرفانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، حقوقی و جزایی. دین برای تدمین همه این نیازها آماده شده و محتاج حمایت دیگران نبود.
باور به #جامعیت دین و #پرباری متون دینی در تمامی سخنرانی¬ها و درس¬های خارج فقه و اصول و تفسیرش موج می-زد. در پاسخگویی به سوالات اولین دغدغه¬اش #استناد بود و اتکاء به حجت. در عقلی ترین مباحث کلامی یا ذوقی ترین گفت¬و¬گوهای عرفانی یا عرفی ترین مباحث اجتماعی تلاش می¬کرد تا پاسخ¬هایش بر #نظام_پاسخگویی مبتنی باشد که دین به او داده بود.
زندگی فردی او جلوه¬ای عمیق از باورهای او بود؛ #زهد او فراتر از یک زندگی ساده با امکانات محقر بود؛ جلوه زهد و #عهده_داری او در دیون سنگینی نمودار می¬شد که برای حفظ و #حراست از زندگی #دیگران بر دوش می¬گرفت. #وسعت غریبی در معاشران او بود که از #ظرفیت و #ظرافت بسیار او خبر می¬داد و در شب¬های #بیدار، #زمزمه های بسیار و #زیارت های مکررش ریشه داشت؛ زیارت¬های ماهیانه¬ی مشهد رضوی که در همین راه به سال 1378 به دیدار محبوبش شتافت.» روحش شاد با ذکر یک صلوات🤲
📗سلوک اخلاقی – طرح¬های برگرفته از کتاب و سنت – #امیر_غنوی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ ص 199 🌷🇮🇷🌷
❌🎥 مستند "برای پس از مرگم" در مسیر مرور زندگی و شخصیت آقای #علی_صفایی_حائری، سوالات و ابهاماتی را میپرسد.
۱۰ سوال اصلی:
۱. چرا علی صفایی حائری منزوی شد؟
۲. چه کسانی پشت پرونده سازی و اتهام زنی به مرحوم آقای صفایی بودند؟
۳. عین.صاد چند بار و به چه اتهاماتی محاکمه شد.
۴. راز جذابیت شخصیت و منش مرحوم صفایی برای هنرمندان و روشنفکران طیفهای مختلف چه بود؟
۵. جریان برخورد سخت با مرحوم صفایی از سوی بزرگان وقت حوزه چیست؟
۶. عین. صاد چرا به جبهه رفت؟ و چرا عذرش را از آنجا خواستند؟
۷. ریشه سوتفاهمات اطرافیان مرحوم صفایی در چه بود؟
۸. چرا منزل مرحوم صفایی محل رجوع طیفهای متنوعی از مومن تا ناباب بود؟
۹. این شخصیت حوزوی بالاخره انقلابی بود با ضدانقلاب؟
۱۰. تصادف منجر به درگذشت علی صفایی حائری در تیر ماه ۷۸ مشکوک بود؟
📌 مستند برای پس از مرگم اکنون در جشنواره مستند #سینماحقیقت نمایش داده میشود
🔗 مهدی نوری
🔺دانلود مستند: 👇
https://hashure.com/movies/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%DA%AF%D9%85
🌷🇮🇷🌷
19.mp3
4.95M
نکاتی از استاد میرباقری(حفظه الله) در خصوص اندیشه استاد علی صفائی(ره):
http://mirbaqeri.ir/component/search/?searchword=%D8%B5%D9%81%D98%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C&searchphrase=all&Itemid=108
هدایت شده از بچه های مسجد-اصفهان
#شنبه_های_کتاب ۱۴۰۱/۹/۲۶
📗 نامه های بلوغ
✒️ مرحوم_علی_صفایی_حائری
🌈انتشارات لیلة القدر
✅ در گذشته این اتفاق بوده است که بزرگان به هنگام بلوغ برای فرزندان خود نامه مینگاشتند چنانکه مرحوم سیدبن طاووس هم نامهاش را بهصورت کتابی تنظیم نموده و اکنون ترجمه شده است.
👌این اثر مجموعه پنج نامه از نویسنده است خطاب به فرزندانش که هنگام بلوغ هر کدام نوشته شده ولی حقیقت این است که همه، مخاطب این نامهها هستند.
🔴در این کتاب از مسائلی مثل حجاب و داشتن استاد در سلوک و حتی نقد رمانهای نویسندههای معاصر،تا عمل و بحرانهای عمل که یکی از بهترین بخش های این کتاب است و میتواند مشکلات زیادی را در زندگی دینی از پیش پای بردارد،گفتگو شده است.
⭐️ از کارآمدی این کتاب همین بس که جوانی دچار بحران روحی شدید و از درس و دانشگاه مانده و حتی فکرخودکشی به سرش زده بود، را به لطف الهی به سادگی از این بنبست و بحرانها نجات داد.
📎تهيه کتاب:
https://b2n.ir/s02073
📎نسخه الکترونیکی:
https://b2n.ir/b10058
📎فرم نظرسنجی:
https://fhma.ir/zn9
هدایت شده از بچه های مسجد-اصفهان
❇ دوره توانافزایی مربیان نوجوان
🔺 پیشگیری از آسیبهای دوران قبل از بلوغ 🔺
💠 با حضور و سخنرانی حجتالاسلام استاد محمدتقی هادیزاده(شاگرد استاد علی صفایی حائری)
📩 ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر: ارسال عدد 1 به شماره 09162671882
🗓 جمعه 2 دیماه | ⏰ ساعت 8:30 لغایت 17
🔘 مکان: اصفهان، خیابان صائب، مجتمع فرهنگی هنری صائب
➖➖➖➖➖➖
همراه فرهنگ و هنر مساجد اصفهان باشید🔻🔻
📌 @Fahma_Esf
➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨امشب مرحوم استاد ما را با میوههایی متنوع و رنگارنگ و شیرین و تفکر برانگیز از حاصل باغ زندگی خرم و نورانی خود پذیرایی میکنند. 🎁
امشب با این سرودههای ناب پاییز امسال زندگی خود را که دیگر هیچگاه تکرار نخواهد شد بدرقه خواهیم کرد.
#یلدای_فاطمی
🌷🏴🌷
1⃣ اين روزها، روزهاى فاطمه (س) و اين شبها، شبهاى على (ع) است.
بارها با خودم انديشيدهام كه چگونه مىتوان در فرصتهاى كوتاه، بهرههاى زياد برداشت.
همين ديشب فكر مىكردم كه دارم بهارهى چهل و پنجم عمرم را به پاييز مىسپارم. چهل و پنج سال فرصت زيادى است؛ ولى در اين فرصت، من، نه در زمين، نه در آسمانها و نه در حضور حق، جلوهاى نكردهام. شكوفهاى و حاصلى نياوردهام.
📗 روزهاى فاطمه(س) ؛ ص۱۱
🌷🏴🌷
2⃣ اين روزها، روزهاى فاطمه (س) و اين شبها، شبهاى على (ع) است.
با خودم مىگويم چگونه در عمرهاى كوتاه و در بهارههاى محدود، اين همه جوشش و شكوفايى و اين همه زايش و بارورى!! جوششى كه از مرز قرنها گذشته و از محدودهى جغرافيا و تاريخ پركشيده و حتى اين دل خسته و اين كوير تشنه را در خود گرفته است.
📗روزهاى فاطمه(س)، ص: ۱۴
🌷🏴🌷
3⃣اين روزها، روزهاى فاطمه (س) و اين شبها، شبهاى على (ع) است.
بارها با خودم مىگويم: «يك لحظه و اين همه ارزش؟! نه سال و اين همه استمرار؟!». همين لحظه از همين بلندگوهاى دور و خسته مىشنوم: «فَاطِمَةُ امُّ ابِيهَا». و در جواب فرشتهها در مورد اصحاب كساء مىشنوم: «هُمْ فَاطِمَةُ وَ ابِيهَا وَ بَعْلُهَا وَ بَنِيهَا». رسالت و ولايت و امامت را فاطمه رابط است و پيوند.
📗روزهاى فاطمه(س)، ص: ۱۴
🌷🏴🌷
4⃣با تحوّل مستمر شرايط و اندازهها، راه را بر غرور و عجب و يأس و شكست مىبندند و با بهار و پاييز و سبزى و زردى، ما را به حركت و رحيل مىخوانند.
📗چهل حديث از امام حسين عليه السلام. ۱۶۰
🌷🇮🇷🌷
5⃣آنها كه در سر چهار راه فصول گاهى شاداب بهار هستند و گاهى خستهى پاييز، اگر اين همه را با هم ببينند و اين حركت را احساس كنند، راه مىافتند و در بهار آمادهى پاييز هستند و در انتظار زمستان.
📗تطهير با جارى قرآن ؛ ج۲ ؛ ص ۸۸
🌷🇮🇷🌷
6⃣ در دنيايى كه شب و روز و بهار و پاييز و زمستان و تابستان با هم است،
🔺نمىتوان از شب رنجيد، كه روز در راه است. و
🔺نمىتوان به روز دلخوش بود، كه گرفتار شب است.
🔺نمىتوان در بهار غزلخوان شد، كه پاييز در راه است. و
🔺نمىتوان در پاييز غصّهدار ماند، كه بهار مىآيد. پس در اين دنياى بىآرام،
🔺نمىتوان نشست.
🔺نمىتوان مغرور و مأيوس بود.
آنها كه شب و روز را و بهار و پاييز را مقصد گرفتهاند، هر دو به پوچى مىرسند. و
آنها كه حركت را و كوچ را و رحيل را فهيمدهاند و بانگ رحيل را شنيدهاند، آمادهاند و بهرهبردار. اينها در رنج، راحت هستند و ديگر به انتظار موقعيتهاى خوب نيستند؛ كه فهميدهاند بايد در هر موقعيت، كارى كرد و بهرهاى برداشت. بهجاى موقعيت و امكانات، به موضعگيرىهاى مناسب روى آوردند.
📗نامه هاى بلوغ. ۸۰
🌷🇮🇷🌷
7⃣ اگر، از اين مدار بسته و از اين تلاوت تكرار هم خسته شدى، مىتوانى با من بيايى تا من از اين جام سيرابت كنم و در ضيافت نور و سرور، سرشارت نمايم؛ كه اين مكاشفه و آگاهى، غرور و يأس را پاك مىكند و در بهار و پاييز و در شب و روز، تو را به راه مىاندازد. و تو را از پوچى درد و از پوچى دارايى، حتّى از پوچى تكامل و شكوفايى، به سوى جهتى عالىتر و مقصدى بدون محدوديت و محكوميت مىكشاند.
📗نامه هاى بلوغ. ۸۱
🌷🇮🇷🌷
8⃣من مىخواهم در تو نگاهى روشن شود و دل تو، آنگونه برويد و بارور شود كه بتوانى در برابر اين درد و رنج فراگير، كه نتيجهى بىقرارى دنيا و انسان است، مقاوم باشى.
🔺دنيا، دنياى حركت و بهار و پاييز و زمستان و تابستان است. دنيا، دنياى چهار فصل است. و انسان هم، انسانى است كه به تكرار و تنّوع دل نمىبندد و قرار نمىگيرد. و هر روز، بتهاى ديروزش را خودش مىشكند.
🔺من مىخواهم با اين نور و سرور، در برابر اين درد و رنج فراگير، بهرهبردار باشى و بدون انحراف و شكست، سرفراز و پيروز و مُفلح باشى.
📗نامه هاى بلوغ. ۸۵
🌷🇮🇷🌷
9⃣ آنجايى كه اهل دنيا، در راحتىها رنجورند، كه درگيرىها را دارند و ترس پاييز را در بهارشان به دل مىكشند؛ مىبينى كه اهل معرفت، در رنجها راحت هستند و با درگيرىها روبهراه و از ترسها و خوفها و از خوف و حزن، ايمن؛ كه: «انَّ اوْلِياءَ اللَّهُ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ». آنها كه سرپرستى خود را به خدا سپردند و او را به دوستى گرفتند، نه از آينده ترسى دارند و نه از گذشته اندوهى.
📗نامه هاى بلوغ. ۱۱۸
🌷🇮🇷🌷
1⃣0⃣
اگر از ديگران نمىگويم، ناسپاس نيستم.
من از آنها وامى ندارم.
بارها از مهمانى دستهاشان گرسنه بازگشتهام.
با توقعى كه تو در باغ دلم كاشتى،
به پاييز آرزوهاى كوچكشان رسيدهام.
از روزى كه تو عطش را به من هديه دادى،
درياى طوفانى آنها،
در وسعت عطشناك دلم سرگردان است.
دل دريايىام، در دنياى بزرگ آنها زندانى است.
آسمان بلند اينها سقف كوتاهى است كه سرهاى آرزو را بر زانوى ماتم مىنشاند.
من اگر در مدينه تازيانه خوردم،
اگر تا كوفه، در پس كوچههاى عشق دويدم،
اگر تا امروز چشمِ انتظار، به راه نشاندم،،،
خوب مىدانستم، كه هيچ كس دنياى گسترده مرا نمىفهمد
و آرزوى دل شوريدهام را نمىسنجد.
دل بزرگتر از زندگى را چه كسى مىفهمد؟
چه دانشى او را تجربه مىكند؟
چه انديشهاى او را مىسنجد؟
دل درياييم مهمان آسمان بزرگوارى توست.
📗 نامه هاى بلوغ، ص: ۲۴۵
🌷🇮🇷🌷
1⃣1⃣ در باب مصافحه از كافى، رواياتى است كه
🔺 ديدار و مصافحهى مؤمنين، گناهان را مىريزد همانطور كه در پاييز برگها از شاخهها مىريزد.
🔺 اين روايات نشان مىدهد كه در ديدار، معرفت و محبت خداوند، ريشهدارتر مىشود و پيوند گناه با جوارح و جوانح آدمى سست مىشود و مثل برگهاى سست پاييز مىريزد.
🔺 در اين ديدارها، اقبال و توجه و نظر خداوند، گناهان را مىخشكاند.
🔺در ديدار ذكر و امن و محبت و معرفت شكل مىگيرد و هر يك از اينها مىتواند ريشههاى گناهان زيادى را بخشكاند و سلطان شيطان و ولايت او را بردارد.
📗 وارثان عاشورا. ۱۹۹
🌷🇮🇷🌷
2⃣1⃣ آنها كه همراه بهار و تابستان حركت كردهاند، آنها كه در جوانى بهره گرفتهاند، از زمستان و پاييز و پيرى رنج نمىبرند.
📗 مسئوليت و سازندگى. ۲۵۶
🌷🇮🇷🌷
3⃣1⃣ عدهاى غمهاى زندگى را در زَروَرق مىپيچند و در هالهاى از شادى كاذب، رنجها را نقش مىزنند؛ همانطور كه دستهى ديگر خوشىها را در ناخوشى آخر مىخوانند و بهارها را در پاييز مىبينند.
📗مسئوليت و سازندگى. ۲۶۰
🌷🇮🇷🌷
4⃣1⃣ به اين جمله اباعبد اللَّه در دعاى عرفه دقّت كنيد كه؛
🔺«اللَّهُمَّ انَّ اخْتِلافَ تَدْبِيرِكَ وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِيرِكَ مَنَعَا عِبَادَكَ الْعَارِفِينَ بِكَ عَنِ السُّكُونِ الَى عَطَاءٍ وَ الْيَأْسِ مِنْكَ فِى بَلاءٍ »؛
🔺خدايا! سرعت گذشت مقادير و اندازههاى تو و اختلاف تدابير تو؛ اين كه مستمراً جريان تدبيرهاى تو مختلف مىشود، اين كه هميشه بهار و پاييز نيست، هميشه تابستان و زمستان نيست، كه تدبيرهايت جايگزين مىشود،
🔺اين دو، مانع از اين است كه بندگانى كه به تو، تو را شناختهاند، در دارايىها آرام بگيرند و در ندارىها و گرفتارىها مأيوس باشند. نه سكون به عطا دارند و نه يأس در هنگام بلا، كه مطمئن به قدر هستند، نه به عطا.
📗 فوز سالك ؛ ص ۱۸۰
🌷🇮🇷🌷
5⃣1⃣ زير پايت را داغ مىكند كه نمانى و فشارت مىهد كه پر نخورى و با شتاب تو را جلو مىراند كه در بهار و پاييز فرو نروى، كه حركتها را ببينى، كه چهار فصل را ببينى و هماهنگ گام بردارى.
📗 صراط. ۱۱۶
🌷🇮🇷🌷