eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
641 دنبال‌کننده
548 عکس
320 ویدیو
98 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
سیر مطالعاتی کتب عین.صاد.pdf
38.5K
📚 سیر مطالعاتی فوق جمع بندی مصاحبه با چند تن از شاگردانِ بزرگوار مرحوم استاد می باشد که با در نظر گرفتن نظر استاد و نیز نظام اندیشه استاد تنظیم شده است. 📲 آیدی کانال های ما در تلگرام، ایتا، سروش، بله: ▶️ @einsad 🔻خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری : 🛒 www.zekraa.ir 🔲 پاسخ به سوالات کاربران : 🗨 @ad_einsad
✨مزار مطهر مرحوم آیة الله شیخ عباس و مرحوم شیخ علیرضا پدر و برادر مرحوم استاد رضوان الله تعالی علیهم قبرستان بقیع نزدیک جمکران ✨شادی روح اموات شهدا حاج قاسم و این سه عالم عامل فاتحه مع الصلوات 🙏🌷🤲
این عکس امروز برایم ارسال شده! افراد از راست شهید حسین مولوی و آ زندیه و مرحوم رضوی و مرحوم علیرضا صفایی حایری محل کار در موسسه در راه حق سال ۱۳۵۵ عکس توسط علی محب الاسلام که پس ازاینکه به المان رفت این عکس را انجا چاب و پست کرده! علی محب الاسلام آلمانی الاصل که مسلمان شده بوده و در موسسه در راه حق تحصیل میکرده است. مرحوم رضوی هم گویا اخیرا با کرونا مرحوم شده. شادی روح همه اموات و شهدا بویژه مرحوم استاد و مرحوم حاج علیرضا صفایی و ... صلوات
سلام علیکم از چهارشنبه قبل از عاشورا ، حدود چهارده، پانزده روز پیش خانه نشین هستم ، سرما خوردن های مکرر ، تپش قلب، احتمالا فشار خون و چربی خون (احتمال جناب آقای صهر اکبر و در معرض کرونایی شدن )، خواب روزی ده دوازده ساعت باعث شده است تا هرگاه از مطالعه و نوشتن خسته می شوم ، پای سیمای آقای علی عسکری می نشینم ، فقط هم شبکه نمایش را نگاه می کنم . غیر از فیلم دیدن حال مشاهده هیچ برنامه ای را هم ندارم . دیروز صبح برای سومین یا چهارمین بار فیلم دشمن پشت دروازه ها را ، البته این بار به طور کامل دیدم . انگار که فیلمساز آثار مرحوم عین صاد ره را یک دور خوانده باشد. موضوع فیلم محاصره استالینگراد توسط آلمانی ها ست. جوانی که به واسطه مهارتش در تک تیراندازی ، و کشتن افراد رده بالای آلمانی به قهرمانی تبدیل می شود به طوری که در اعلامیه ها و روزنامه ها نام و تصویر او را به عنوان قهرمان اعلام می کنند . این فرد به سبب مزاحمت های ویژه ای که برای سپاه اشغالگر ایجاد می کند به مساله خاص آلمانی ها تبدیل می شود . سرگرد متخصص مواجهه با این گونه پدیده ها را به استالینگراد می فرستند تا این مزاحم را از پا در آورد . فیلم رویارویی آن قهرمان با این ضد قهرمان آلمانی است که به درستی و با استفاده از میزانسن صحیح و ارائه جعرافیایی مناسب و بازی های درخشان و کارگردانی دقیق به تصویرکشیده شده است. در ذهن بنده آن کلام مرحوم استاد پر رنگ شد که در مواجهه با دشمن باید به گونه ای عمل شود که به رغم اخلاص و پرهیز از ریا سلامت نفس تو ملعبه دشمن قرار نگیرد. دشمن از احساس غرور تو، کم توجهی به پیرامونت ، عدم توجه به حسادت ها و احساس رقابت هایی که دیگران با تو دارند ، تو را در دام دشمن نیندازد. سرگرد آلمانی پس از حضور در استالینگراد ، به شهر می آید . از سادگی نیروهای بومی ، نوجوانی که به قهرمانی فرد مورد نظر در نبرد با دشمن، سوء استفاده می کند و از طریق او به مخفی گاه ها و کمین گاه های او راه می یابد. از طرفی در یک مواجهه رویاروی دوست نزدیک قهرمان را دستگیر می کند . دوست قهرمان دل در گرو عشق نامزد قهرمان دارد ، از این فرصت استفاده می کند و در معامله با سرگرد دشمن که از کشتن او دست بر دارد، قول تحویل قهرمان و اعلام مخفی گاه او را می دهد.سرگرد آلمانی هم چنان از روابط صمیمانه ای که با نوجوان پیدا کرده است ، بهره می برد و به قول دوست قهرمان کفایت نمی کند. قهرمان هم ساده دلانه بی توجه به عشق پنهان دوستش به نامزد خود و روابط ساشا نوجوان با سرگرد همچنان در تلاش برای شکار افسران آلمانی در گوشه و کنار ویرانه های استالینگراد است. در نبرد تن به تنی که اتفاق می افتد ، قهرمان که تقریبا در تله گرفتار شده است ، خود را به مردن می زند ، سرباز ی وراق المانی اوراق هویت او را از جیب هایش بر می دارد ، و این تصور پیش می اید که قهرمان کشته شده است . سرگرد قبول نمی کند ، از طریق ساشا می فهمد که قهرمان زنده است . ساشا به یک باره متوجه می شود که جاسوس بی جیره و مواجب سرگرد شده است . سرگرد ساشا را به تیر برق میدان وسط شهر به دار می زند . دوست خیانت کار قهرمان . پس از زخمی شدن نامزد قهرمان ، به تصور آن که او مرده است . پشیمان می شود و نزد قهرمان به علاقه به آن دختر و قولی که به سرگرد داده است اعتراف می کند . برای جبران خیانت تصمیم می گیرد به قهرمان در از پای درآوردن سرگرد کمک کند . در یک رویارویی دوست خیانت کار توسط سرگرد کشته می شود ، و قهرمان هم سرگرد را می کشد ، اما به گونه ای صحنه سازی می کند که دوستش سرگرد را از پای در آورده است و در اذهان از دوست خود قهرمانی جدید می سازد . به دنبال نامزدش می گردد و او را در بیمارستانی صحرایی می یابد. به قول مرحوم استاد ، نقاط ضعف قهرمان در مقابل دشمن ، یکی سادگی اطرافیان، ساشا، و دومی خیانت دوست و بی توجهی قهرمان به اطرافیان خود است .اگر ساشا نوجوان به این مساله توجه می کرد که دشمن دشمن است و ضرورتی ندارد که داد سخن دهد که قهرمان را از نزدیک می شناسد ، سرگرد در او طمع نمی کرد و ساشا به تیر برق وسط میدان شهر به دار آویخته نمی شد. وقتی قهرمان متوجه می شود که اشتباهاتش در کجا بوده است ، سعی می کند تا به جبران منطقی شکست به دور از هیجانی شدن اقدام کند. این فیلم برایم یادآور هشدار هایی بود که مرحوم استاد در مواجهه با دشمن می دهد. ما امروز در مقابل دشمن که همه جانبه و با تمام قوا به سرکوب مان اقدام می کند باید تمامی هوش و حواس مان را به کار بگیریم و از اطرافیانی که ناخواسته و بدون قصد سوء به آلت فعل دشمن می شوند غافل نباشیم.
پای درس و خاطرات استاد1 13990625.mp3
1.15M
پای درس و خاطرات استاد1 - عوامل تقویت عقلانیت 13990625
گزیده ای از سیر رشد کودک در بازخوانی صوت کشف استعدادها با استاد 13990626.mp3
1.26M
گزیده ای از سیر رشد کودک در بازخوانی صوت کشف استعدادها با استاد 13990626
یک نمونه شروع خوب و روشن با نوجوان در بازخوانی نامه های بلوغ با استاد 13990626.mp3
805.9K
یک نمونه شروع خوب و روشن با نوجوان در بازخوانی نامه های بلوغ با استاد 13990626
هدایت شده از نصرت الله
سلام یکی از دوستانم میگفت که روزگاری بود که در معرض هجوم سنگین شهوات بودم بگونه ای که حتی نسبت به محارم خود وسوسه میشدم. آنقدر این مساله برایم تلخ و دشوار شده بود که قصد خودکشی داشتم. تا اینکه صفایی را دیدم و حال و روزم را بیان کردم. گل از گلش شکفت و خندید و گفت هجوم این وسوسه ها نشان میدهد که گوهر ایمان در قلبت رشد کرده. کسی که ایمانش رشد میکند بیشتر مورد کینه شیطان واقع میشود!
سلام یکی از دوستانم میگفت که روزگاری بود که در معرض هجوم سنگین شهوات بودم بگونه ای که حتی نسبت به محارم خود وسوسه میشدم. آنقدر این مساله برایم تلخ و دشوار شده بود که قصد خودکشی داشتم. تا اینکه صفایی را دیدم و حال و روزم را بیان کردم. گل از گلش شکفت و خندید و گفت هجوم این وسوسه ها نشان میدهد که گوهر ایمان در قلبت رشد کرده. کسی که ایمانش رشد میکند بیشتر مورد کینه شیطان واقع میشود!
هدایت شده از ⁦🇮🇷خبر طلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلا و اندازه انسان سخنان نغز و بسیار زیبای استاد علی صفایی، رحمة الله علیه 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/1026359310Cd87a388a56
هدایت شده از ⁦🇮🇷خبر طلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅حرکت و حرکت ✍سخنان نغز و بسیار زیبای استاد علی ، رحمة الله علیه 🎙حتما بشنوید 🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/1026359310Cd87a388a56
سیر مطالعاتی کتب عین.صاد.pdf
38.5K
نمودار سیر مطالعاتی آثار ارزشمند و ماندگار مرحوم استاد
پاسخ یک دانشجوی حقوق ۲۰ ساله بعد از مطالعه کتاب رشد مرحوم استاد: «با این که من به کتاب‌های سخت خوندن علاقه دارم، واقعا بعضی قسمت هاش رو مجبور بودم ۲ ۳ بار بخونم تا کامل متوجه بشم البته این منو خسته نمیکنه 😁 و به حجمش نمیومد که اینقدر جامع و مانع باشه و کلا فرق میکرد با آثار دیگه ای که خونده بودم ازشون و جدید بود در کل من یه علاقه وافری دارم که کتابهایی رو بخونم که مجبور باشم بعضی قسمت هاش و چندبار بخونم و این کتاب کاملا این ویژگی رو داشت از طرفی هیچ وقت به سوره عصر از این زاویه نگاه نکرده بودم با اینکه تفسیر آیت الله مکارم رو خونده بودم ولی این کلا فرق داشت برای اینکه کامل بشینه به دلم حتما باید چندین بار دیگه هم بخونمش🙂
ولایت فقیه.mp3
3.63M
ولایت فقیه مرحوم حاج شیخ علی صفایی حائری سال ۱۳۶۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بلا و دیدگاه های مختلف انسان به آن، استاد صفایی حایری رحمه الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞  این باری است که بدوش شماست. 📲 آیدی کانال های ما در تلگرام، ایتا، سروش، بله: ▶️ @einsad 🔻خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری : 🛒 www.zekraa.ir 🔲 پاسخ به سوالات کاربران : 🗨 @ad_einsad
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 آخوندی چه فایده‌ای دارد؟ 📝 پاسخ مرحوم علی صفایی حائری به ناامیدان سیاه‌نما 🔻 هنگامی که من وارد حوزه شده بودم، افرادی که دلسوزی می‌کردند و استعداد مرا می‌شناختند، می‌گفتند: «پسرم! آخر آخوندی چه فایده‌ای دارد؟ اصلا آخوندی دوره‌اش گذشته»! و گاهی می‌گفتند: «بين آخوندها چقدر بد هستند و چه کارها که نکرده‌اند!» و شروع می‌کردند دادِ سخن دادن در این زمینه‌ها. 🔹 و هنگامی که خطابه طولانی آنها تمام می‌شد، می‌گفتم: «این حرف‌ها را قبول دارم و بهتر از شما هم می‌دانم و چون اینها را دانسته‌ام مجبور شدم که در این راه بیایم. اگر به اندازه احتیاج، آخوند و روحانی داشتیم، که به من احتياج نبود. اما حالا شما هم باید بیایید تا این زمینه پر شود و به اندازه احتیاج و نیاز اجتماع، فقیه در دین تهیه شود و آنگاه به کارهای دیگر بپردازیم، چون اجتماعی که مغز و قلبش گرفتار است، فکر و روحش عليل است، نمی‌توان برایش لباس قشنگ و وسایل قشنگ و مدرن و تکنیک پیشرفته درست کرد؛ چون این تکنیک پیشرفته با این فکر مسموم و قلب آلوده، جز به نابودی و هلاکت ما خدمت نمی‌کنند، جز تیغ دادن در کف زنگی مست نیست!» 🔻 و در اینجا بود که همان خطابه‌سرایان زبردست، با بیچارگی می‌گفتند: «آخر ما کار داریم و بار داریم و فلان داریم و بهمان داریم». 🔹 و من می‌گفتم: «وقتی که انسان کارهای زیادی پیش رو دارد، باید به ترتيب الأهم فالأهم شروع کند و با ملاک اهمیت جلو بیاید. مگر این تربیت‌ها و آدم‌سازی‌ها و درمان دردها، بیکاری است؟! این بزرگترین نیاز و بزرگترین احتياج و در نتیجه بالاترین کار است.» «آخر آدم‌هایی که از درون پوک و فاسد شده‌اند، طبیب و مهندس می‌خواهند چه کار؟! یا مربی می‌خواهند و یا جلّاد. و تازه این‌قدر داوطلب در آن طرف هست که هر سال پشت دیوار کنکور روی هم کپک می‌زنند و گند می‌گیرند. پس برای این طرف هم باید کاری کرد و با این توجه شروع به کار کرد، که همه فاسد و بد هستند و همانطور که می‌گویید فلان و بهمان هستند. 🔻 و در اینجا بود که می‌گفتند: «آخر این کارها هم نتیجه ندارد. این همه آخوند، مگر چه کرده‌اند؟!» 🔹 و در اینجا بود که مشتشان باز می‌شد، می‌گفتم: «تا به حال می‌گفتید همه بد هستند و فلان و بیسار هستند. خب، از بدها چه توقع دارید و چه کاری می‌خواهید؟!» و می‌گفتم: «بر فرض اینها کاری نکرده باشند، این وسیله‌ی تبرئه‌ی شما نمی‌شود و دلیل نشدنِ کار نمی شود. شما دست‌ها را بالا بزنید و مریض‌ها را درمان کنید و از غرق شده‌ها دستگیری نمایید و لااقل دارو و درمان را در دسترس بگذارید تا هر کس بخواهد نجات بیابد و هرکس نخواست و از روی نخوت و عناد درمان پذیرفت، با حجت تمام جان بکند و بمیرد.» 📗 روحانیت و حوزه، صص۱۷۵-۱۷۷ @Manahejj
سلام علیکم متن زیر را که شفقنا از حجت الاسلام و المسلمین رهدار زید عزه نقل کرده است ، مشاهده کنید تا تاثیر عمیق مباحث حاج شیخ را در لا به لای کلام ایشان در یابید ، ایشان که از علاقه مندان دور حاج شیخ است ، بدون این که اسمی از منبع مطالب خود ذکر کند با ادبیات فوق و به عنوان یک صاحب نظر سیاسی ، اجتماعی آن هم در سایتی که کمی تا اندکی غیر موجه است ، شفقنا(که مدیرش ظاهرا مقیم لندن باشد) به بیان دو مولفه اصلی کلام حاج شیخ می پردازد : 1(تقدم تربیت بر آموزش 2(ضرورت پرداختن حوزه به دین و پرهیز از یک بعدی بودن پرهیز از فقه به تنهایی👇
✔ احمد رهدار در میزگرد «حوزه از آنچه هست تا آنچه باید»🔻 🔹بعضی از ما از دین یک موجود ناکارآمد، تشریفاتی و مقدس به معنای اینکه به درد هیچ چیزی نمی‌خورد ارائه کردیم. اگر الآن شما به سازمان فرهنگ و ارتباطات بروید و برای تبلیغ در اروپا امتحان بدهید، از شما کفایه، مکاسب و رسائل می‌پرسند؛ یعنی این درک نیست که ما در اروپا با آدم‌هایی روبرو هستیم که بایسته است با منطق اسلام مکی روبرو شوند، نه اسلام مدنی. اسلام مکی یعنی اسلام اعتقادات، کلیات و اصل دین. درک‌ها آن قدر حداقلی و ضعیف است که فایده‌ای ندارد. 🔹حوزه نظام ارزش خود را بیشتر به فقه منحصر کرده است، چه بسا نتیجه ابتنای بر فقه اصغر موجب شده چهره دین در ذهنیت مسلمانان و غیرمسلمانان یک چهره ناکارآمد جلوه کند. دو چیز اشتباه است؛ یکی اینکه تمام دین را در فقه خلاصه کنیم و اشتباه دیگر این است که فقه را به حوزه فقه فردی منحصر کنیم. از نظر بعضی اگر یک فقیهی در همان دایره فقه، کلان‌تر از ابواب فقهی متعلق به چند قرن قبل حرف بزند فقیه تلقی نمی‌شود. 🔹مسئله بعدی در بحث تغییرات کلان حوزه در بحث کنشی است و آن ضرورت گذر از قم به جامعه شیعه و از جامعه شیعه به دارالاسلام و از دارالاسلام به جهان است. الزامات کنش در جامعه غیر از الزامات کنش در قم است. الزامات کنش در جهان غیر از الزامات کنش در دارالاسلام است. بعضا فقط یک دست فرمان تولید کردیم و آن دست فرمانی است که به ما قدرت حرکت در کوچه‌ و پس‌کوچه‌های قم را می‌دهد، آن هم کوچه‌هایی که به مراکز حوزوی منتهی می‌شود. نتیجه اینکه ما کمترروحانی داریم که توان ارتباط با جامعه را داشته باشد. 🔹واقعیت این است که بعضی از روحانیت ما مزیت تقوا را از دست داده و جامعه به این دسته روحانیت به عنوان نماد تقوا نگاه نمی‌کند. الآن بعضی از ما این مزیت را نداریم و به همین علت بعضا حتی الگوهای اخلاقی جامعه هم از روحانیت به غیر روحانیت تغییر پیدا می‌کند. از این امر ناراحت نیستیم که غیر روحانیون الگوی اخلاقی شوند، ولی از این ناراحتیم که چرا روحانیت از این امر باز بماند که بر قله تقوا حضور داشته باشد. 🔹بر این اساس حوزه به نظر می رسد باید نظام ارزش و سنجش خود را تغییر دهد و منطق توزیع مأموریت‌هایی که دارد را بر مدار تقوا ببیند و برنامه‌ها را تقوایی تنظیم کند؛ چراکه ما داریم مزیت نسبتی تاریخ‌مان را از دست می‌دهیم. پیشنهاد من در این زمینه اولویت تربیت بر آموزش است. ما دیگر تحت تربیت نیستیم، نه خودمان تربیت دیدیم و نه کار ویژه تربیت کردن داریم. ما فقط آموزش دیدیم و کار ویژه آموزش دادن داریم. این تقدم تربیت بر آموزش از اموری است که حوزه باید دنبالش برود/شفقنا/