مردم پیامبر را بسیار اذیت وآذار کردند.بی احترامی وجسارت بسیار روا داشتند . شکنبه و خاکستر بر سر او ریختند . هر موقع پیامبر زخمی بر میداشت .حضرت زهرا (س) با چشمان اشکبار ، از پیامبر (ص) پرستاری میکرد و بر زخم های جسم و دل پیامبر مرحم میگذاشت .در کربلا هم دختر امام حسین (ع) دلش می خواهد از پدرش پرستاری کند و بر زخم هایش مرحم بگذارد ؛ ولی چه کند ؟بر سر بریده چه مرحمی بگذارد ؟ولی چه کند؟چه مرحمی میتواند بگذارد؟
آمد سر نعش پدر با چشم گریان
گیسو پریشان کرد و از غم نغمه خوان شد
بابا چرا جسمت ؛چنین افتاده بی سر
بابا چرا راس تو بر نوک سنان شد
بابا پس از قتل تو از بیداد دشمن
صد گونه ظلم و جور و کین بر کودکان شد
باباچسان،جسم تو را صد چاک بینم
کز دیدنش از دل برون، تاب و توان شد
تا بر سنان ،شد راس تو از بهر غارت
در خیمه وارد ،شمر و خولی و سنان شد
بردند معجر از سر و خلخالم از پای
سر تا به پهیم خسته از جور خسان شد
گریز به روضه پدر
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفرهی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن زینبکبریست اباعبدالله
عرض روضه ی من والتماس دعا ثوابش برسه به روح این مرحوم مغفور
آی خانواده متعزی شما با عزت و احترام پدرتون رو کفن کردید و تشییع کردید و دفن کردید
اما
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
مادرت گفت “بنیَّ” دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشهی گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
سه روز و دوشب بدن مطهرش زیر آفتاب ......
حسین حسین حسین ......
#پدر
#گریزبه روضه امام حسین
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
بابا غم مرگ تو زد آتش جگرم را
بشکست پدر بار فراقت کمرم را
تنها نه قدم از غم مرگ تو شکسته
داغ تو شکسته کمر و بال و پرم را
غمهای دلم قاتل جانم بود آخر
آماده اجل ساخته بار سفرم را
از جور عدو رفت ز کف عز و جلالم
چون برد فلک سایه لطف پدرم را
~~~~✦✦✦~~~~~~~~
پدرم تاج سرم چشم به راهت بودم
همه دم عاشق لبخند نگاهت بودم
ای فلک از چه زدی آتش غم بر جگرم
کاش جای پدرم من سر راهت بودم
ای سفر کرده به معراج به یادت هستیم
ای پدر ما همگی چشم به راهت هستیم
تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران
همه ماتم زده هر لحظه به یادت هستیم
~~~~✦✦✦~~~~~~~~
ز سروش باغ رضوان، تو چه نغمه ای شنیدی
که وصال کوی جانان، به بهای جان خریدی
شرری زدی به جان ها، که بیان آن نشاید
گوهر دلم تو بودی، که به خاک آرمیدی
دل ما شکسته اما، تو نمرده ای پدر جان
که تو از فنا گذشتی، به سر بقا رسیدی
~~~~✦✦✦~~~~~~~~
دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من
بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من
تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد
محروم ز دیدار گل روی پدر کرد
سخت است که دیدار رود تا به قیامت
رویاست پدر، آید از این در به سلامت
شب را به خیالش به سحرگاه رسانم
از حکمت الله دگر هیچ ندانم
~~~~✦✦✦~~~~~~~~
این گوهر گم گشته به دنیا پدرم بود
محبوب همه یار همه تاج سرم بود
هرجا که ز من نام و نشانی طلبیدند
آوازه همه نامش سند معتبرم بود
آن کس که مرا روح و روان بود پدر بود
آن کس که مرا فخر زمان بود پدرم بود
افسوس که رفت از سرم آن سایه رحمت
آن کس که برایم نگران بود پدرم بود
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
همه دارن غم و یک بی غمی
نیس
همه ماتم زده بی ماتمی نیس
همه چشما چو ابر نو بهاری
گهر بارند و چشم بی نمیری نیس
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیه چاره نداره مشکل من
دلم تنگه بری کس گفتنی نیست
که ای دنیا به هیچ کس موندنی نیست
همه میگن دگر بابا نداری
یقین دارم ولی دل کندنی نیست
غم داغ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و داغ کمی نیست
پدر غم خوار ودل سوز و عزیزه
کخ بی او زندگی جز ماتمی نیست
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
لالاییت می کنم شبهای زمستون
لالاییت می کنم گل در گلستون
لالالالا گلم باشی عزیزم
بمونی همدمم باشی عزیزم
فلک دیدی چه تیر کاریم زد
نه در خواب و بیداریم زد
ز ده تیری که تا آخر بسوزه
کفن از بهر بابایم بدوزه
تو را دیدم کفن پوشیده بودی
به روی خاک غم خوابیده بودی
برایم گریه میکردی تو بابا
اگه حال دلم را دیده بودی
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
پدر ای رونق کاشانه ی من.
که بودی چلچراغ خانه ی من.
برفتی از کفم ای داد وبیداد.
صفا دیگر ندارد خانه ی من.
پدر جان،یاد مظلومیت تو.
کشیدی دست خود از شانه ی من.
چوبودم شمع جان تو پدر جان .
تمام عمر شدی پروانه ی من.
به قربان خم پیشانی تو .
چرا رفتی تو ای هم سایه ی من.
نبودم لحظه ی آخر کنارت.
جهان زان پس شده غمخانه ی من.
ندانستم کنم لطف تو جبران.
حلالم کن حلال، فرزانه ی من.
دوصد حیف که نبینم روی ماهت.
کجا رفتی بگو ریحانه ی من.
(غلامی) خواستی از بهر پیری.
سپردی اش به که جانانه ی من.
کند روح تو شاد، محبوب دادار.
توبودی بهترین سرمایه ی من
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مقام پدر
گرصفايي به جهان هست ازصفاي پدراست
خوشتر از نغمه داود صداي پدر است
گفتم اي دوست دراين دهرچه بوسيدنيست
گفت ، زير قدم مادر و پاي پدر است
اهل علم و ادب از دست پدر مي بوسند
ضامن عزت فرزند دعاي پدر است
گو، به بيگانه که در خانه قلبم منشين
چونکه اينجا حرم مادر وجاي پدراست
اي جواني که به دل عشق علي پروردي
اين ولايي که توداري ازولاي پدراست
بارالها مددي کن ، پدر ازدستم رفت
چشم ما، بر درو مشتاق لقاي پدراست
ارزش علم وهنر را نه تو داني ونه من
قدراين دُروگهررانه توداني ونه من
نقد دوران جواني بود اندر کف ما
قدراين شاخه زر را نه توداني ونه من
سرنوشت من وتو دست قضا وقدر است
گردش دور قمر را نه توداني ونه من
باغ دل مي شود از بارش باران احيا
ارزش ديده تررا نه تو داني ونه من
هرچه خيريست به ما وقت سحر مي بخشند
قدرانفاس سحررا نه تو داني ونه من
تا بود برسرما سايه پر مهر پدر
به خدا قدر پدررا نه تو داني ونه من
(عاجل) اين لحظه که نقداست غنيمت دارش
چونکه فرداي دگر را نه تو داني ونه من
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
شعربراي فراق پدر
پدر مرگ تو زد آتش بجانم
زدرد دوريت اندر فغانم
زداغ مرگ تو اي لطف سرمد
نگر بر روزگار من چه آمد
به کنج غم از اين محنت غنودم
بوقت دادن جان من نبودم
دلم سوزد از اين اندوه و ماتم
که بي تو زندگي گشته جهنم
پدر جان دخترت ياري ندارد
به عالم يار و غمخواري ندارد
نشستم گوشه اي غمگين و تنها
صد آهي ميزنم بازآ بابا
شده خاموش از غم اخترانت
يتيم و بي پدر شد دخترانت
بود دختر گل زيباي بابا
انيس و مونس شبهاي بابا
بوقت روزگار سرد بابا
بود دختر شريک درد بابا
اگر بابا شود از غصه بيمار
به بالينش شود دختر پرستار
خدايا دختري تنها نباشد
به طول عمر بي بابا نباشد
چو آهن روي آتش مي گذارد
زداغ مرگ او جان مي سپارد
پدر جان زنده اي اندر ضميرم
دعا کن از غمت امشب بميرم
برويم درگه اميد بستي
زداغ هجر پشتم را شکستي
کسي بعداز تو ديگر باورم نيست
هنوزم مردن تو باورم نيست
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
از میان جمع ما نام آوری خوشنام رفت
وی بزرگ خاندان بود، چه خوش فرجام رفت
بود مولایش، علی، در لحظه های عمر او
جانب پروردگارش، با دلی آرام رفت
===========
در سوگ پدر
مهربان بابا تو رفتی جان ما را سوختی
آتشی از هجر خود بر جان ما افروختی
تا که هستیم در فراقت اشک ریزیم همچو شمع
چون که با رنج فراوان شمع ما افروختی
==========
در سوگ پدر:
در دل باغ محبت گل بی خاری بود
مظهر صدق و صفا و سرور و سالاری بود
آه از این داغ که بر خانه دل سایه فکند
رفت مردی که در این دایره پرگاری بود
آن که امروز به این خاک سیه مهمان است
اسوه ی غیرت و پاکی و وفاداری بود
=========
نشستهام تک و تنهاو، اشک میریزم
پدر تو رفتی واین روزگار بی تو گذشت
تو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب
بیا ببین چگونه شب تار بی تو گذشت
========
در سوگ پدر:
بیوجودت ای پدر، مهر و وفا از خانه رفت
قمری شیدای ما، از بام این کاشانه رفت
تا که ما شیدای مهر آن پدر گشتیم، او
دل ز ما برکند و رخ برتافت، چون پروانه رفت
ای فلک با من اگر مهر و وفا داری چرا
مهر تابانم، چنین از جمع ما بیگانه رفت
شادمان بودیم ما در سایهی مهرش ولی
قصه آخر شد، سر آمد دور و این افسانه رفت
گوییا او با خدای خویش پیمان بسته بود
دل برید از ما چنین و بر سر پیمانه رفت
ما همه مشتاق دیدار رخش بودیم و او
رخ ز ما پوشید و این سان، عاشق و مستانه رفت
در شگفتم او چه از حق دید که این سان با شتاب
همچو دانایی که بگریزد ز هر میخانه رفت
شکر لله چون که عمری با خلوص و خیر بود
عاقبت چون سرکشد این باده شکرانه، رفت
تکیهگاه خانهی ما بود اما عاقبت
از میان خانهی ما اُستُن حنانه رفت
همچنان «سیمرغ» زیر سایهی آن دولتش
رنگ و رویی داشتیم، آن دولت فرزانه رفت
========
فلک ربود و ببرد از جهان جلال مرا
به باد داد بیک لحظه ایده آل مرا
نکرد رحم به حال پریش و غربت من
گسیخت رشته امید بیزوال مرا
خیال من که همه عمر با پدر هستم
محال کرد به من فکر لامحال مرا
==========
پدر ای روی ماهت، اختر من
چهل روزه که رفتی، از بر من
پس از یک اربعین، ای دیده بسته
نگشته داغ مرگت، باور من
=====
ز داغت، دیدهام دریاست بابا
دلم چون لاله صحراست بابا
بپا خیز و ببین کاشانه ما
ز هجرت، ساکت و تنهاست بابا
============
پدر در سوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید
سراپا همچو شمعی بی فروغ آهسته می گرید
تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم ما چون ساغر بشکسته می گرید
=====
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست
======
پدرم نام تو را بر لوح زر بايد نوشت
نام تو، باباي من، بر تاج سر بايد نوشت
من که نتوانم کنم حقت ادا، باباي من
در مقامت، مثنوي ها، با گهر بايد نوشت
==========
پدرم در دلم از داغ تو غوغاست هنوز
غم فقدان تو پنهان به دل ماست هنوز
گرچه ناگه به دل خاک سیه آسودی
هر کجا می نگرم، روی تو پیداست هنوز
==========
گفتم: به کجا؟ گفت: صدایم کردند
گل بودم و از شاخه جدایم کردند
گفتم: كه فرشتگان، چه کردند بگفت
روزی خور سفره خدایم کردند
=========
پدر اي آيت عشق خدايي
گل خوش بوي باغ آشنايي
از آن ساعت كه رفتي در دل خاك
دلم مي سوزد از درد جدايي
=========
صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا
در بوته ی صبر امتحان کرد مرا
هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا...
#دوبیتی
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#دختر_جوان
خدایا شد دلم دریای ماتم
چند روز ه که مینالم دمادم
چند روزه که دل شد پاره پاره
دو چشمونم به در مانده دوباره
چند روزه که من بی نازنینم
چند روزه که رویش را ندیدم
چند روز ه به یادش ناله دارم
همی گویم گل گم کرده دارم
عزیزم نازنینم رفته از دست
زداغش پشت من یکباره بشکست
مه زیبای من از من نهان شد
خدایا پشتم از داغش کمان شد
امید و آرزویم رفته در خاک
منم با این دل بشکسته صد چاک
خدا داند چقدر زحمت کشیدم
چنین گلدسته ایی را پروریدم
به دل گفتم ز بعد من بماند
برایم سورهٔ قرآن بخواند
اجل بردی گل خوش رنگ و بویم
ربودی تو تمام آرزویم
الهی مادر زارت بمیرد
نباشد که برت ماتم بگیرد
دگر من ماندم وبا اشک و ماتم
شب و تاریکی و با ناله از غم
کجا دیگر سراغت را بگیرم
الهی من برای تو بمیرم
نشد آخر عروسی ات ببینم
کنارتو به شادی من نشینم
بسازم حجله عیشی برایت
تو رفتی زیر خاک مادر فدایت
الهی هیچ جوانی بد نبیند
گل حسرت به ناکامی نچیند
نبیند مادری داغ جوانی
بده داغدیده را صبر تا توانی
جوانمرده دل ناسور دارد
خدا داند دو چشم کور دارد
جوانمرده که شبها خواب ندارد
عزایش جز دل بی تاب ندارد
(صفا )داغ جوان درمان ندارد
جوانمرده بتن او جان ندارد
✍#شاعر_حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#روضه_ختم_زن_جوان😭😭😭
#دشتی
*آخی مو باغ بی گُلم ای داد بیداد*
*چمن بی بلبلم ای داد بیداد*
*عزیزِ جان و جانانه چو خواهر*
*انیس و مونس و فرزانه خواهر*
*به مثل شمع مو سوزُم هماره*
*ندارم از فراقت راه چاره*
*نداشت در آسمونش یک ستاره*
*زِ داغش چشم مو ابرِ بهاره*
*تو بردی خواهرم را آخر ای مرگ*
*درختی بود او بی شاخ و بی برگ*
*بگو(هستی)که غمگینه دل مو*
*بخوان()گل رفت منزل مو*
◼️🔘◼️
*مجلس امروز به یاد خواهر عزیزمون ... که اجل بهش مهلت نداد تا بتونه فرزندانشو در آغوش مهر و محبت بگیره بخدا داغش خیلی سنگینه ، گر چه مادر نبود ولی مادرانه دلسوزی کرد و مهر ورزید، خداوند به پدر و مادرش و خواهر و برادران و همسر داغدارشون صبر عطا کنه ان شاالله روحشون با بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه محشور بشه. الهی کسی آرزو به دل از دنیا نره همچون خواهرمون که طعم شیرین مادر شدن رو نچشید....
#اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه که در سن جوانی از دنیا رفت.امان امان امان*
😭😭
*دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میگن مادرش کجاست ؟، خواهرش کجاست؟(خانم جوون از دنیا بره مادر داره ، خواهر داره)*
😭😭
*آی مادرِ....... کجای مجلس نشستی آی خواهرِ ..... کجای مجلس نشستی اما بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داشت نه خواهر داشت امروز شمامادر و خواهرِ .....برا یتیمان بی بی فاطمه زهرا هم مادری کنید هم خواهری کنید، دلتو بزار کنار دل حضرت زینب، کدوم لحظه؟*
*روضه برات بخونم و التماس دعا*
*آقا امیرالمومنین تو دل شب داره از پیراهن بدن زهراشو غسل میده اسماء میگه دیدم یتیمان زهرا یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنن میگه دیدم یه مرتبه علی سر گذاشت به دیوار بلند بلند داره گریه میکنه پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردین بلند گریه نکنید آقا چرا خودتون دارین بلند گریه میکنید*
😭😭
*صدا زد اسماء دست از دل علی بردار، اسماء فاطمه ام رفت درد دلشو به منه علی هم نگفت همه صدا بزنید یا زهرا یا زهرا*
◼️🔘◼️🔘◼️🔘◼️🔘◼️🔘◼️
#داستان_آموزنده
#در_فراق_پدر
#حضرت زهرا علیها السّلام از بیوفایی امت و فرمان نبردن آنها از دستورات پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم در ایّام رحلت غصّه دار گردید؛ و فقدان پدر چنان بر او تأثیر گذارد که دنیایی از غم و اندوه بر او وارد شد.
سر را همیشه بسته، جسمش ناتوان شده بود و قوّتش را از دست داده، چشمانش گریان، قلبش سوخته و ساعتبهساعت بیحال میگشت.
به حسن علیهالسلام و حسین علیهالسلام میفرمود: «جدّ شما کجاست که شما را گرامی میداشت و در آغوش میگرفت؟!»
#فضّه ی خادمه گفت: در فقدان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم کسی بهاندازهی بانوی من حضرت فاطمه علیها السّلام غصّهاش بیشتر نبود؛ هر روز حُزنش افزونتر و گریهاش شدیدتر میشد. تا هفت روز نالهاش آرام نمیشد و ضجّهاش کم نمیگشت. وقتی به طرف قبر پدر رفت، دامن به زمین کشیده میشد و چادر به پاهایش میپیچید و از شدّت گریه چیزی نمیدید.
#چون چشمش به قبر پدر افتاد، غش کرد. پس زنهای مدینه او را به هوش آوردند. وقتی به هوش آمد، فرمود: «قوّتم از بین رفته و طاقتم تمام شده است.»
در فراق پدر این شعر را انشاء کرد که نوعاً لازمهی صاحبعزاست:
#کاش مرگ ما قبل از تو بود؛ تو از دنیا رفتی و پردهها بین ما و تو حائل شد.
تا زندهام برای تو گریه میکنم تا چشمهایم با اشک ریختن برای تو دعا کند.
#آری ای خواننده، بهجای تسلیت به دختر پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و سلّم، درب خانهاش را آتش زدند و پهلویش را شکستند و فرزندش را سقط کردند.
(مصیبت بزرگ، ص 14 -بحارالانوار، ج 43، ص 196 و 182)