eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
17.1هزار دنبال‌کننده
448 عکس
186 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeemeh110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
به عالم محرم و یار م پدر بود صفا بخش دل زارم پدر بود کشید از بهر من رنـج فراوان به هر سختی مددکارم پدر بود به سن کــودکـی و نــاتوانی همیشه یار وغمخوارم پدربود اگر از شیر مادر جان گرفتم طـبیبانه پـر ستارم پـدر بـود به من آموخت درس زندگی را زجان و دل خریدارم پدر بود به راهم هستی خود را فنا کرد زپای جـان گرفتارم پدر بـود اگـر قـدش خمید و گشت رنجـور شریک رنـج در کـارم پدر بـود زجان گوید خداداد این سخن را رفـیـقم یـارو دلـدارم پـدر بـود :سید اصغر خداداد اردیبهشت @khatmkhanimajma
عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) ای جوان رفتی و داغِ تو بِروی جگرم از غمت ای گُلِ پرپر چو شکسته کمرم عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) مادرت مویه کنان سینه ی خود چاک کند همه ی هستیِ خود را به دلِ خاک کند عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) غصه ها در دلش از داغ‌ِ تو بابا دارد از غمت گر بدهم جان بخدا جا دارد عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) سرِ نعشت که رسیدم بکشیدم آهی چکنم از غمِ جانسوز ندارم راهی عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) رختِ دامادی من آخر که ندیدم به تنت زود از بهرِ تو بوده که بپوشی کفنت عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) حجله ی عیشِ جوانم بزنید رنگِ سیاه که ندیده شبِ دامادیِ خود واویلا عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) گُل بیارید زِ بهرش کِلِ شادی بزنید همه بر داغِ جوانمُرده تسلا بدهید عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) آرزوهای دلِ من عاقبت رفته به باد روزگار بر دلِ من داغ جوانم بنهاد عمر من رفته فنا، شد عروسیت عزا(۲) ✍ شعر: علیمحمدی 🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳
در ختم پدر، مادر در ختم خواهر، برادر در ختم جوان ناکام بنال ای دل که نالیدن ثوابه که هر نالیدنُم رنج و عذابه بنال ای دل به حالِ روزگارُم که در خاکه همه دار و ندارُم بنال ای دل غریبی بد بلائیست بلای جون مو دردِ جدائیست مو که غربت نصیبُم چون ننالُم جدایُم از طبیبُم چون ننالُم عزیزُم از کنارُم پَر کشیده از این دنیای غم خیری ندیده شکسته عاقبت سنگِ صبورُم که گشته قبر او راهِ عبورُم شدم بیمار و بر دردُم دوا نیست طبیبُم رفت و در خانه صفا نیست کِشُم بر دل فراقِ یار تا کی بزن نی زن شدم همدرد با نی دلِ افسرده ی مو خون گشته زِ دردِ دوریش مجنون گشته دلی دارُم که(هستی)دونه دردِش بخونه(پرویزی)از آهِ سردِش 🖌 شعر: علیمحمد ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️