eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
14.5هزار دنبال‌کننده
428 عکس
172 ویدیو
25 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴گریز به حالات حضرت زهرا ✍شاعر:علی عبدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اورکده دائما حسرت چکر عیالی ئولن ائوونده حال پریشان گزر عیالی ئولن اطاقی خلوت اولاندا قوجاقلیار دیزینی یواش یواش توکر اَشک بَصر عیالی ئولن نجه قرانقلوق انسان ایچون اولار گجه لر گونوزلری گئجه مثلی گئچر عیالی ئولن جمال یاره اولار قاب عکسیده خیره اورکده قانیله عکسین چکر عیالی ئولن غبار غم گورونر دائما وجودینده بو دهریده یوزی کمتر گولر عیالی ئولن گلنده قبرینون اوسته ئوزون مرتب اِئدر کنار قبریده جسمی اَسر عیالی ئولن او دلده نچّه زمانه نهان قالان سوزونی وفالی همسرینه فاش اِئدر عیالی ئولن بقیعده ده گجه دفن اولدی بیرجوان عورت سالوبدی دُرِّ نهانه نظر عیالی ئولن قویوبدی تپراقین اوسته یواشجا ساق یوزونی ئوپوبدی مرقدینی دیده تر عیالی ئولن بویوردی گوزلرین آچ فاطمه منیله دانیش نگاری سیز نئجه آیا دوزر عیالی ئولن صفالی گلشنه اوت دوشدی گللرین سولدی او درود اوشاقیله ائوده مَلَر عیالی ئولن دیَّنده اوخشاما زینب منیم حالیم پوزولار بو دردی دهریده تنها بیلَر عیالی ئولن اگرچه فاطمه سنسیز هله من ئولممیشم ولی در عالم باطن ئولر عیالی ئولن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر اسفندیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ در حـریم حضرت پـروردگار پـر حـلاوت می شود دیدار یار مرگ مومن زندگی هست و برات هجرت ازاین خاک تا شهر حیات مرگ ما آغاز زندگانی است یک سفر تا شهر جاودانی است سرنوشت هر کدام ازما جداست خیر خـواه بندگان تنها خداست ای خوشا آنکه بُوَد تسلیم دوست هستی خود را کند تقدیم دوست جاودان شدآنکه پاک ازخاک رفت آنچنان که پاک آمد پاک رفت ای خوش آن حاجی که هنگام طواف با خدای خودحسابش کرده صاف هرچه خواهی یارب از من آن دهم لایقم کن در حریمت جان دهم جان سپردن دارد اینجا گر ثواب جان احمد کن دعایم مستجاب در طواف خانه ی حق ای خوشا آنکه دیده روی صاحب خانه را حاجی ما که کنون آسوده خفت بـا نثار جـان بـه حق لبیک گفت ناگهان از کـوی وحی آمـد خبر زد بــه دلهـا داغ پیـک بـد خبر بی قرار ازاین مصیبت سینه ها بـرده صـبر از سینه ی آیینه ها قلب یاران زین خبرشد پر شرر «حاج.........» آسمانی شد دگر حاجی از مکه کفن پوش آمده از نـوا افتاده خاموش آمده این مسافر از دل میقات او جسم بی جانش شده سوغات او در جوار دوست پس تعظیم کرد صـادقانه جـان خـود تسلیم کـرد مردم امـا از برای احترام کرده اند از بهر تغسیلش قیام حرمت او را چو باور داشتند پیکرش را از زمین بر داشتند بعد غسل وبعد تشییع و کفن پیکرش شد دفن در خاک وطن تسلیت گفتند به فرزندان او تعزیت دادند به دلبندان او ای امـان از غـربت مـولا حسین چون شکستندحرمت مولا حسین نه کفن نه غسل دادند پیکرش در دل گودال غارت شد سرش مثل قرآن پاره پاره شد تنش زخمها بیش از هزاره شد تنش بس کن ای«مداح»مکن آه وفغان ای امان از ظلم و جور ساربان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بابا فراقوه دوزوم یوخ غمون ویروبدی سینه اوخ       یروی بوش گورورم ایوده              یانورام من کیمون اگر ئوله آتاسی چخار سمایه غم نواسی             قوجاقلارام دیزیمی منده                     یانورام من ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ئولوب آتام نوالیام من بو سیندن یارالیام من           هامی بیلور عزالیام من                    یانورام من ایومیزین صفاسی گیتدی چراغ رهنماسی گیتدی        بو محنته هی آغلارام من                  یانارام. من ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ آتامیدی ایوین دایاقی مثال سرولر سیاقی             سنسیز گیدوب ایوین صفاسی                یانورام من بهاریمیز دونوب خزانه خزان گلوبدی دودمانه         بالالارون گلور فغانه          یانورام من بیر عمر سسلرم بابام وای گون گورمین آتاما لای لای         نسگللروه آغلارام من              یانارام من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه‌ساله دلتنگِ نگاهِ پدرم یه‌‌ساله که داره می‌سوزه جیگرم مَحاله که یادم بره مهربونیت محاله که فکرت بیفته از سرم پاشو ببین دوباره بی‌قراری‌مو دو تا چشِ بارونی و بهاری‌مو تو رفتی و یه ساله تویِ خونه‌َ‌مون هر شب و روز روضه‌یِ بابا داریم‌و،،،، از دلِ مهربون و باصفات میگیم بغض می‌کنیم از تو و خنده‌هات میگیم از ذکرِ یاحسینِ هر روزه‌یِ تو از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین شک ندارم مهمونِ اربابِ منی خیالِ من راحته آخه می‌دونم حالا کنارِ دلبرِ بی‌کفنی حرفِ شبِ اوّلِ قبر که می‌زنن هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده آروم میشم وقتی میگم حسین حسین شک ندارم آقام به دادش رسیده مگه میشه یکی حسین حسین بگه امّا حسین دستِ خالی‌شو نگیره هر کسی نوکرِ حسینه  آخرش رو زانویِ یوسفِ زهرا می‌میره کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین ثوابِ این روضه‌یِ گودال واسِه تو بهشتی میشی با دعایِ زینبین یادم میاد کفن شدی امّا تنِ .... عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت خیمه‌هاشو سوزوندن و بچّه‌هاشو‌ با تازیانه بردن از تو قتلگاه سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن شد بدنِ دخترِ دُردونه‌َش سیاه یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین تو کوچه بازار وُ محلّه‌یِ یهود باید برا آقام حسین گریه کنید که راهِ عاقبت به خیری همینه گریه کنید واسه سرِ نیزه‌نشین برایِ اون پیکری که رو زمینه حسین حسین حسین حسین حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 در حـریم حضرت پـروردگار پـر حـلاوت می شود دیدار یار مرگ مومن زندگی هست و برات هجرت ازاین خاک تا شهر حیات مرگ ما آغاز زندگانی است یک سفر تا شهر جاودانی است سرنوشت هر کدام ازما جداست خیر خـواه بندگان تنها خداست ای خوشا آنکه بُوَد تسلیم دوست هستی خود را کند تقدیم دوست جاودان شدآنکه پاک ازخاک رفت آنچنان که پاک آمد پاک رفت ای خوش آن حاجی که هنگام طواف با خدای خودحسابش کرده صاف هرچه خواهی یارب از من آن دهم لایقم کن در حریمت جان دهم جان سپردن دارد اینجا گر ثواب جان احمد کن دعایم مستجاب در طواف خانه ی حق ای خوشا آنکه دیده روی صاحب خانه را حاجی ما که کنون آسوده خفت بـا نثار جـان بـه حق لبیک گفت ناگهان از کـوی وحی آمـد خبر زد بــه دلهـا داغ پیـک بـد خبر بی قرار ازاین مصیبت سینه ها بـرده صـبر از سینه ی آیینه ها قلب یاران زین خبرشد پر شرر «حاج.........» آسمانی شد دگر حاجی از مکه کفن پوش آمده از نـوا افتاده خاموش آمده این مسافر از دل میقات او جسم بی جانش شده سوغات او در جوار دوست پس تعظیم کرد صـادقانه جـان خـود تسلیم کـرد مردم امـا از برای احترام کرده اند از بهر تغسیلش قیام حرمت او را چو باور داشتند پیکرش را از زمین بر داشتند بعد غسل وبعد تشییع و کفن پیکرش شد دفن در خاک وطن تسلیت گفتند به فرزندان او تعزیت دادند به دلبندان او ای امـان از غـربت مـولا حسین چون شکستندحرمت مولا حسین نه کفن نه غسل دادند پیکرش در دل گودال غارت شد سرش مثل قرآن پاره پاره شد تنش زخمها بیش از هزاره شد تنش بس کن ای«مداح»مکن آه وفغان ای امان از ظلم و جور ساربان 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
…………… فاطمیه روضه بخونم روح این عزیزوهمه جوانهای زیرخاک خفته فیض ببرند ایام فاطمیه است دلتوببرمدینه آی گریه کنای فاطمه اینجاکسی نمیگه آهسته گریه کن نالتوآزادکن به حق بی بی زینب صدابزن یازهرا..... گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش ۲ سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش گریه کن های حسینیم ولی آقا جان اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش السلام علیک یا ابا عبدالله بذار اول دلتانو آماده کنم.... چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبدالله برات بگم ... خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب @khatmkhanimajma
دعای آخر مجلس نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله یا رَحمنُ یا رَحیم یا مُقَلِبَ القُلوب ثَبِت قُلوبَنا علی دینِک و علی مُحَبَهِ الحُسَین فِی الدُّنیا و الاَخِرَه ، الهی یا حَمیدُ بِحقِ مُحمَّد یا عالیُ بِحقِ علیّ یا فاطِرُ بِحقِ فاطِمَه یا مُحسِنُ بِحقِ الحَسَن یا قَدیمَ الاِحسان بِحقِ الحُسَین الهمَ عَجّل لِوَلیِکَ الفَرَج (2) بارپروردگارا فرج امام زمان(عج) ما را برسان در ظهور ولی نعمت ما تعجیل بفرما قلب آقامون از ما راضی و خشنود بدار چشمان آلوده به گناه و معصیت ما به دیدار حضرتش منور بگردان خداوندا به آبروی چهارده معصوم ، به ناله های امام زمان ، قلم عفوت بر جرم و جرایم این بنده حقیر بکش خداوندا به پهلوی شکسته بی بی زهرا ، آبروی ما مریز ، گناهنمون ببخش و بریز خداوندا آنی و کمتر از آنی ما را به خود وا مگذار همه ی مریض ها علی الخصوص مرضای اسلام ، جانباز ها ، شیمیایی ها ، اونایی که الان روی تخت بیمارستان ها هستند ، همه ی کسانی که ملتمس دعا بودند الساعه از شفاخانه ی کرمت شفای عاجل عنایت فرما خداوندا باران رحمتت بر این شهر و دیار نازل بفرما خداوندا داغ زیارت کربلا و نجف ، کاظمین و سامرا و مدینه و سوریه و مشهد و قم بر دلهای ما مگذار لحظه ای ما را از اهلبیت جدا مفرما توفیق شرکت در مجالس و مراسم سوگواری اهلبیت را از ما صلب مفرما مرگ ما را در مجلس روضه ی آقا ابی عبدالله قرار بده خداوندا در دنیا از زیارت و در آخرت از شفاعت ائمه بزرگوار ما را بهره مند فرما لذت مناجات وشب زنده داری و دوری از گناه به ما عنایت فرما ما را جزو سینه زنان و محبین اهل بیت(ع) قرار بده. رهبرمون در سایه ی توجهات آقا امام زمان حفظ فرما ، بر توفیقاتش بیفزای ، طول عمر با عزت به ایشان عطا فرما ، انقلابمون رو به انقلاب آقا امام زمان متصل فرما ، خداوندا لحظه ی مرگ را برای ما آسان و راحت قرار بده خداوندا مرگ ما را شهادت در راه خود قرار بده تا پاکمان نکردی خاکمان نکن لحظه مرگ و شب اول قبر علی و آل علی را به فریاد ما برسان. ما را حسینی زنده بدار ، عاشورایی بمیران ، با شهدای کربلا محشور بگردان حب اهل بیت(ع) به ویژه حب امیرالمؤمنین(ع) را در نسل ما قرار بده. در نسل و ذریه ما دشمن و بی تفاوت نسبت به اهل بیت عصمت قرار مده به مردای ما غیرت ابلفضلی ، به زنان ما عفت زینبی عطا فرما دشمنان ما اگر قابل هدایت هستند هدایت و الا ریشه کن بفرما این قلیل توسلات را به شایستگی از ما قبول و ذخیره شب اول قبر ما قرار بده آنچه گفتیم و نگفتیم ، آنچه دعا کردیم و نکردیم ، آنچه حاجات این جمع است روا به خیر بگردان از بانی محترم به احسن وجه قبول فرما خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار هدیه نثار ارواح طیبه شهدا ، امام شهدا ، شهدای 8 سال دفاع مقدس ، شهدای هسته ای کشورمون ، شهدای شهر و دیارمون ، شادی روح اموات جمع حاضر علی الخصوص شادی روح مرحوم ........... رحمه الله من یقرا فاتحه مع الصلوات @khatmkhanimajma
ی حضرت زینب(س) کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2 سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش گریه کن های حسینیم ولی آقا جان اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش السلام علیک یا ابا عبداله بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی. گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر. فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه. میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین). زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین) قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم) اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین) اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) . یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه. اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2) حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین) چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده .... یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب @khatmkhanimajma