🏴#فراق_پدر
🏴#ترکی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بابا فراقوه دوزوم یوخ
غمون ویروبدی سینه اوخ
یروی بوش گورورم ایوده
یانورام من
کیمون اگر ئوله آتاسی
چخار سمایه غم نواسی
قوجاقلارام دیزیمی منده
یانورام من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ئولوب آتام نوالیام من
بو سیندن یارالیام من
هامی بیلور عزالیام من
یانورام من
ایومیزین صفاسی گیتدی
چراغ رهنماسی گیتدی
بو محنته هی آغلارام من
یانارام. من
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتامیدی ایوین دایاقی
مثال سرولر سیاقی
سنسیز گیدوب ایوین صفاسی
یانورام من
بهاریمیز دونوب خزانه
خزان گلوبدی دودمانه
بالالارون گلور فغانه
یانورام من
بیر عمر سسلرم بابام وای
گون گورمین آتاما لای لای
نسگللروه آغلارام من
یانارام من
🏴#پدر
🏴#سالگرد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یهساله دلتنگِ نگاهِ پدرم
یهساله که داره میسوزه جیگرم
مَحاله که یادم بره مهربونیت
محاله که فکرت بیفته از سرم
پاشو ببین دوباره بیقراریمو
دو تا چشِ بارونی و بهاریمو
تو رفتی و یه ساله تویِ خونهَمون
هر شب و روز روضهیِ بابا داریمو،،،،
از دلِ مهربون و باصفات میگیم
بغض میکنیم از تو و خندههات میگیم
از ذکرِ یاحسینِ هر روزهیِ تو
از اَشکایِ ماهِ محرّمات میگیم
یه عمر صدا زدی حسین حسین حسین
شک ندارم مهمونِ اربابِ منی
خیالِ من راحته آخه میدونم
حالا کنارِ دلبرِ بیکفنی
حرفِ شبِ اوّلِ قبر که میزنن
هِی به خودم میگم که خیلی ترسیده
آروم میشم وقتی میگم حسین حسین
شک ندارم آقام به دادش رسیده
مگه میشه یکی حسین حسین بگه
امّا حسین دستِ خالیشو نگیره
هر کسی نوکرِ حسینه آخرش
رو زانویِ یوسفِ زهرا میمیره
کاری بلد نیستم براٰ بابا کنم
به جز همین ذکرِ حسین حسین حسین
ثوابِ این روضهیِ گودال واسِه تو
بهشتی میشی با دعایِ زینبین
یادم میاد کفن شدی امّا تنِ ....
عزیزِ فاطمه چرا کفن نداشت
پیراهنِ پاره تو دستِ گرگا بود
سرورِ عالَم چرا سر به تن نداشت
خیمههاشو سوزوندن و بچّههاشو
با تازیانه بردن از تو قتلگاه
سیلی به رویِ دخترِ زهرا زدن
شد بدنِ دخترِ دُردونهَش سیاه
یکی نبود واسِه آقا ختم بگیره
رویِ خاکا یه بدنِ صدپاره بود
زخمِ زبون زدن به دخترِ حسین
تو کوچه بازار وُ محلّهیِ یهود
باید برا آقام حسین گریه کنید
که راهِ عاقبت به خیری همینه
گریه کنید واسه سرِ نیزهنشین
برایِ اون پیکری که رو زمینه
حسین حسین حسین حسین حسین
#در_حریم_حضرت_پروردگار
#در_فراق_حاجی_مکه_فوت_شده
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
در حـریم حضرت پـروردگار
پـر حـلاوت می شود دیدار یار
مرگ مومن زندگی هست و برات
هجرت ازاین خاک تا شهر حیات
مرگ ما آغاز زندگانی است
یک سفر تا شهر جاودانی است
سرنوشت هر کدام ازما جداست
خیر خـواه بندگان تنها خداست
ای خوشا آنکه بُوَد تسلیم دوست
هستی خود را کند تقدیم دوست
جاودان شدآنکه پاک ازخاک رفت
آنچنان که پاک آمد پاک رفت
ای خوش آن حاجی که هنگام طواف
با خدای خودحسابش کرده صاف
هرچه خواهی یارب از من آن دهم
لایقم کن در حریمت جان دهم
جان سپردن دارد اینجا گر ثواب
جان احمد کن دعایم مستجاب
در طواف خانه ی حق ای خوشا
آنکه دیده روی صاحب خانه را
حاجی ما که کنون آسوده خفت
بـا نثار جـان بـه حق لبیک گفت
ناگهان از کـوی وحی آمـد خبر
زد بــه دلهـا داغ پیـک بـد خبر
بی قرار ازاین مصیبت سینه ها
بـرده صـبر از سینه ی آیینه ها
قلب یاران زین خبرشد پر شرر
«حاج.........» آسمانی شد دگر
حاجی از مکه کفن پوش آمده
از نـوا افتاده خاموش آمده
این مسافر از دل میقات او
جسم بی جانش شده سوغات او
در جوار دوست پس تعظیم کرد
صـادقانه جـان خـود تسلیم کـرد
مردم امـا از برای احترام
کرده اند از بهر تغسیلش قیام
حرمت او را چو باور داشتند
پیکرش را از زمین بر داشتند
بعد غسل وبعد تشییع و کفن
پیکرش شد دفن در خاک وطن
تسلیت گفتند به فرزندان او
تعزیت دادند به دلبندان او
ای امـان از غـربت مـولا حسین
چون شکستندحرمت مولا حسین
نه کفن نه غسل دادند پیکرش
در دل گودال غارت شد سرش
مثل قرآن پاره پاره شد تنش
زخمها بیش از هزاره شد تنش
بس کن ای«مداح»مکن آه وفغان
ای امان از ظلم و جور ساربان
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبراسفندیار_مداح
#او_خشاما_در_عزاي_خواهر
……………
#روضه_خواهر_کار_بردی_برای_ایام_ فاطمیه
روضه بخونم روح این عزیزوهمه جوانهای زیرخاک خفته فیض ببرند
ایام فاطمیه است دلتوببرمدینه آی گریه کنای فاطمه اینجاکسی نمیگه آهسته گریه کن نالتوآزادکن به حق بی بی زینب صدابزن یازهرا.....
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش ۲
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبدالله
بذار اول دلتانو آماده کنم....
چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبدالله برات بگم ...
خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#ختم_خوانی
دعای آخر مجلس
نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم بدماء شُهَداءِنا و بِحَقِ اِمامِ زَمانِنا یاالله یا رَحمنُ یا رَحیم یا مُقَلِبَ القُلوب ثَبِت قُلوبَنا علی دینِک و علی مُحَبَهِ الحُسَین فِی الدُّنیا و الاَخِرَه ، الهی یا حَمیدُ بِحقِ مُحمَّد یا عالیُ بِحقِ علیّ یا فاطِرُ بِحقِ فاطِمَه یا مُحسِنُ بِحقِ الحَسَن یا قَدیمَ الاِحسان بِحقِ الحُسَین
الهمَ عَجّل لِوَلیِکَ الفَرَج (2)
بارپروردگارا فرج امام زمان(عج) ما را برسان
در ظهور ولی نعمت ما تعجیل بفرما
قلب آقامون از ما راضی و خشنود بدار
چشمان آلوده به گناه و معصیت ما به دیدار حضرتش منور بگردان
خداوندا به آبروی چهارده معصوم ، به ناله های امام زمان ، قلم عفوت بر جرم و جرایم این بنده حقیر بکش
خداوندا به پهلوی شکسته بی بی زهرا ، آبروی ما مریز ، گناهنمون ببخش و بریز
خداوندا آنی و کمتر از آنی ما را به خود وا مگذار
همه ی مریض ها علی الخصوص مرضای اسلام ، جانباز ها ، شیمیایی ها ، اونایی که الان روی تخت بیمارستان ها هستند ، همه ی کسانی که ملتمس دعا بودند الساعه از شفاخانه ی کرمت شفای عاجل عنایت فرما
خداوندا باران رحمتت بر این شهر و دیار نازل بفرما
خداوندا داغ زیارت کربلا و نجف ، کاظمین و سامرا و مدینه و سوریه و مشهد و قم بر دلهای ما مگذار
لحظه ای ما را از اهلبیت جدا مفرما
توفیق شرکت در مجالس و مراسم سوگواری اهلبیت را از ما صلب مفرما
مرگ ما را در مجلس روضه ی آقا ابی عبدالله قرار بده
خداوندا در دنیا از زیارت و در آخرت از شفاعت ائمه بزرگوار ما را بهره مند فرما
لذت مناجات وشب زنده داری و دوری از گناه به ما عنایت فرما
ما را جزو سینه زنان و محبین اهل بیت(ع) قرار بده.
رهبرمون در سایه ی توجهات آقا امام زمان حفظ فرما ، بر توفیقاتش بیفزای ، طول عمر با عزت به ایشان عطا فرما ، انقلابمون رو به انقلاب آقا امام زمان متصل فرما ،
خداوندا لحظه ی مرگ را برای ما آسان و راحت قرار بده
خداوندا مرگ ما را شهادت در راه خود قرار بده
تا پاکمان نکردی خاکمان نکن
لحظه مرگ و شب اول قبر علی و آل علی را به فریاد ما برسان.
ما را حسینی زنده بدار ، عاشورایی بمیران ، با شهدای کربلا محشور بگردان
حب اهل بیت(ع) به ویژه حب امیرالمؤمنین(ع) را در نسل ما قرار بده.
در نسل و ذریه ما دشمن و بی تفاوت نسبت به اهل بیت عصمت قرار مده
به مردای ما غیرت ابلفضلی ، به زنان ما عفت زینبی عطا فرما
دشمنان ما اگر قابل هدایت هستند هدایت و الا ریشه کن بفرما
این قلیل توسلات را به شایستگی از ما قبول و ذخیره شب اول قبر ما قرار بده
آنچه گفتیم و نگفتیم ، آنچه دعا کردیم و نکردیم ، آنچه حاجات این جمع است روا به خیر بگردان
از بانی محترم به احسن وجه قبول فرما
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
هدیه نثار ارواح طیبه شهدا ، امام شهدا ، شهدای 8 سال دفاع مقدس ، شهدای هسته ای کشورمون ، شهدای شهر و دیارمون ، شادی روح اموات جمع حاضر علی الخصوص شادی روح مرحوم ........... رحمه الله من یقرا فاتحه مع الصلوات
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#ختم_مادر
#روضه ی حضرت زینب(س)
کاربردی درمجالس ختم مادر و خواهر
مداح حاج صفرصادقی منش ازاصفهان
گر کسی بهر تو مشغول دعا نیست ببخش
دست این طایفه از سوی خدا نیست ببخش
در نبودت همه بازیچه ی این نفس شدیم
اگر آقا سر ما گرم شما نیست ببخش
اصلا انگار نه انگار که تو را گم کردیم
بودنت دغدغه ی قلبی ما نیست ببخش
نشده نیمه شبی با تو مناجات کنیم
نیمه شب پشت در خیمه گدا نیست ببخش 2
سوز هر ناله ی ما پای گناهان رفته
در دعاهای فرج سوز صدا نیست ببخش
از وطن دور شدیم و غم غربت خوردیم
خانه ی ما طرف کرببلا نیست ببخش
گریه کن های حسینیم ولی آقا جان
اشک ما مثل شما صبح و مسا نیست ببخش
السلام علیک یا ابا عبداله
بذار اول دلتا آماده کنم. چند جمله از علاقه ی زینب و ابی عبداله برات بگم .خانم فضه اومد خدمت امیرالمومنین ، عرضه داشت علی جان زینبت نو عروسه ، رسم مدینه ، وقتی عروس سه روز خونه ی بخت میره مادر بره به نو عروسش سر بزنه ،ها ها ها، زینب که مادر نداره. بایدم نالت بره مدینه
بایدم اینگونه ناله بزنی. علی جان میدونی وقت چیه، امیرالمومنین سرشا پائین انداخت چشاش پر اشک شد ، فضه اومدی دل علی را خون کنی.
گفت نه علی جان فقط میخوام بگم زینبت چشم به راهه، میخوام بگم لی جان زینبت مادر نداره ، اومدم اجازه بدی برم یه سری به زینب بزنم. . آی مادر مادر مادر.
فضه میگه اجازه گرفتم اومدم خونه ی عبداله جعفر(اله اکبر2) من یه چیز میگم تو یه چیز میشنوی ، تو ذهنت مجسم کن این لحظه را ببینم طاقت میاری با نه.
میگه خودم دیدم زینب سجاده انداخته ، زار زار داره گریه میکنه. ناله میزنه. عرضه داشتم زینب جان شما نو عروسی اول شادیتونه چرا داری گریه میکنی ، فرمود فضه سه روز حسینما ندیدم(ای حسین).
زینب جان اینکه کاری نداره ، الآن میرم به حسینت میگم میاد بهت سر میزنه میگه اومدم خدمت آقا امام حسین ،اما دیدم زانوی غم بغل گرفته چشاش پر اشکه ، حسین جان چته عزیزم چرا داری گریه میکنی فرمود فضه دست رو دلم نذار سه روز زینبما ندیدم. (ای حسین)
قضیه را برا حسین گفتم هنوز حرفم تموم نشده دیدم دوید سمت خانه ی زینب اما وقتی رسید ، دید خواهرش توی اتاق خوابیده اما از شکاف در نور داره صورت زینبا اذیت میکنه ، میدونی چه کرد (الهی قربون تو برادر برم)
اومد جلوی نور ایستاد زینب راحت بخوابه . (الهی قربون تنت برم حسین)
اجازم میدید یه جمله بگم . آیا زینب خبر داره یه روز میاد بالا سر این بدن میبینه تمام این بدن پاره پاره. حسین جان شنا اینجا جلوی یه ذره نورا گرفتی زینب راحت بخوابه ، آیا زینبت خبر داره یه روز میاد تو صحرای گرم کربلا ، میبینه این بدن پاره پاره زیر برق آفتاب کرلات. (ای حسین) .
یه وقت زینب حس کرد حسینش اومده ، بوی حسین به مشام زینب خورد بیدار شد چرا وارد نمیشی داداش فرمود زینبم نور آفتاب نمی ذاره بخوابی میدونی چی گفت : داداش خدا سایتا از سرم کم نکنه.
اما آیا گذاشتن سایه ی حسین بالا سر زینب باشه. یه روز اومد تو گودی قتلگاه دید این بدن پاره پاره.(اله اکبر2)
حسین جان آیا تو برادر منی آیا تو پسر مادر منی
معمولا خواهر و برادر موقع ملاقات دست به گردن هم میندازن صورت هما میبوسن . میخوام صورتتا ببوسم سر در بدن نداری. میخوام دستتا ببوسم ساربان جسارت کرده. (ای حسین)
چه کرد زینب: اون لحظه ای که مدینه رو کشته ی مادر افتادن هاتفی ندا علی جان ملائکه ها طاقت ندارن این لحظه را ببینن میخوام بگم علی جان آیا ملائکه ها طاقت آووردن این صحنه را ببینن اومد بدن حسینا گذاشت رو زانوهاش لبها را گذاشت رو رگهای بریده ....
یه وقت دیدن ؛ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🥀🥀🥀🥀
# مجلس ختم پدر(۱)
فوت چند روز(هفتم چهلم سالگرد
گریز حضرت اباالفضل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
♦️زندگی طعم خوشی داشت اگر بابا بود)
♦️دلم زارم چه غمی داشت اگربابابود
♦️باغبان فلک از داغ به خاک دل من
♦️بذراندوه نمیکاشت اگر بابا بود
♦️هیچ غمهای جهان دردل حسرت زده ام
♦️تا ابد پای نمیزاشت اگر بابا بود
♦️خانه تاریک شده بی گل رویش حالا
♦️خانه ام برگ وبری داشت اگر بابابود
♦️بال میزد دل من تا بخدا بانگهش
♦️دل من بال وپری داشت اگر بابابود
چه پدری که طاقت اشکهای من غمدیده را نداشت
♦️طاقت دیدن اشک منه غمدیده نداشت
♦️گریه هایم ثمری داشت اگر بابا بود
⬅️مجلس امشب به مناسبت درگذشت پدری مهربان برادری دلسوزیکی ازمحبان اهل بیت برگذارگردیده انشاالله روحش بر سر سفره امام حسین مهمان بشه اما خانواده محترم شما چند روزه جای خالی بابا را احساس می کنیداما به خدا قسم هیچ کس جای بابا برای شما نمی گیرد امروز همه دوستان و آشنایان همسایگان و اقشار مردم آمدند در کنار شما بودند در مجلس ختم پدرتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ
پدر برای دخترها خیلی سخت است چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند بچه های مرحوم
امروز شما از غم پدرناله زدید کسی هم با شما کاری نداشت اما دختر ابا عبدالله تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما
برات روضه آقا اباالفضل بخونم روح این پدر فیض ببرد
⬅️آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر
برادر درخون تپیده ات را دریاب
انشاءالله خدا کنه کسی درمجلس ما نباشه که داغ برادر دیده باشه
صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد
به خدا قسم کمرم شکست
عباسم برادر آیا وصیتی دارید 😭
صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم
⬅️وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگه شما برادرم😭 راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭
⬅️وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم😭
🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم
🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم
🔸نشد که قطزه ابی برای او ببرم😭
⬅️اما وصیت سوم برادر حسین جان
سلام من را به خواهرم زینب برسان
بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشاءالله هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭
بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭😭
🌾صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم
🌾سلام من را برسان نزد مادر پیرم
🌾بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر
🌾غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭
🌾چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 😭
🌾کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد
🌾علی الخصوص یتیمی که باب او مرده
🌾بهارخرمی او همیشه پژمرده
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۴/۲/۱۷
#جوان
فلک بُردی ز باغم حاصل من
زدی آتش تو آخر بر دل من
ندیدی اشک چشم مادرش را
چرا بردی ز باغش حاصلش را
عجب نامردی ای دنیای فانی
ربودی دخترم را در جوانی
ز خاک غم گِلِ من را سرشتند
به تقدیرم چنین غم را نوشتند
عزیزم قامت بابا شکسته
شدم از زندگی بیزار و خسته
در و دیوار غبار غم گرفته
چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته
تو ای زیبا گل در خاک و خفته
درود زندگی را زود و گفته
چسازد بعد بابای زارت
بیاید هرشب جمعه مزارت
اگر چه داغ تو بنموده پیرم
مرا از زندگانی کرده سیرم
کنم در خاطرات خود مصوّر
غم آن نو جوان شهزاده اکبر
نبوده در تن تو زخم شمشیر
چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر
ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن
ولی جسم علی صد جا بریدن
نبوده جای بوسه بر تن او
نموده اربأ اربا دشمن او
بده صبری تو ای خلاق باری
دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری
🔸️شاعر:
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#جوان
#سبک_شیرعلی_مردون
ای دل از غم ناله کن
با من هر دم ناله کن
وامصیبت کـه خـزان
شـد بهـارم ناله کـن
از آسمانِ دلخوشی ام قمرم رفت
دریغ وافسوس که زدستم پسرم رفت
ماندم از درد فراقش چه کنم
خم شد از بار مصیبت کمرم
چه سنگینه داغ جوون و نور دیده
حالا میدونم امام حسین چی کشیده
اَمان ای دل وای اَمان ای دل «۲»
وای امان ای دل وای امان ای دل وای
کـجا رفتـی پسـرم
میـوهٔ جـان ثمـرم
بعدمرگت ای عزیز
خاک غم شدبه سرم
امیدم بوده روز شادی ات ببینم
تو را در لباس دامادی ات ببینم
رفتی وشیشه ی امیدم شکست
کشتیِ آرزوهـام بـه گِل نشست
بگو چه سازم بعد از این ای نازنینم
پسر جـانم داغ غمت زد بـر زمینم
اَمان ای دل وای اَمان ای دل «۲»
وای امان ای دل وای امان ای دل وای
🔸️شاعر:
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح