eitaa logo
خزینة الجواهر
1.2هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
30.1هزار ویدیو
36.1هزار فایل
منبعی از محتوای ناب تبلیغی مناسبتی ارتباط باخادم كانال @a1nemati پستهای مفیدتان را به ما ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
تطهیر پهلوی در شبکه افق! در برنامه هاشور را آورده‌اند؛ معتضد که چهره‌ای وابسته به دربار و مذبذب بوده، بعد از آنکه به خاطر عملگرایی برخی عناصر انقلابی در رسانه ملی تریبون پیدا کرده و جایگاه خود را تثبیت کرده، هر از گاهی ماهیت درونی اش را رو می‌کند! مثلا در برنامه هاشور چهره‌ خبیث یک عنصر وابسته و خیانت‌کار مانند را تطهیر می‌کند و او را فردی معرفی می‌کند! این فقط یک نمونه است؛ موارد دیگر هم هست. متخصصان برنامه را ببینند روشن می‌شود. حافظه تاریخی ملت را نباید گروگان عملگرایی و محاسبات غلط قرار داد‌. آقایان به زودی جبران کنند. @rozaneebefarda
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر به بهانه اظهارات تحریف‌آمیز خسرو معتضد در شبکه افق [صفحه ۱ از ۵] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اشاره برنامه‌ی شبکه‌ی افق در 5 اسفند، میزبان بود. در لابلای مطالب گفته‌شده در این برنامه حرف‌هایی زده شد که محل تأمل‌ند. یکی از آن‌ها، تمجید میهمان برنامه از شخصیت در کنار بیان برخی معایب و مفاسد پسرش بود. معتضد از اردشیر با عنوان «خبرنگار رویترز» در دوران مشروطه و فردی «نیکوکار» یاد کرد و این پدر و فرزند را از زرتشتیان هندی دانست که البته پسر، شخصیتی قالتاق و نوکر انگلیس بوده است. برای آشنایی با و خدمات(!) او، خوب است نگاهی به کارنامه‌ی وی بیندازیم. او یکی از است که در سال 1311 ه‍.ق (پاییز 1893م) با مأموریت سازماندهی نیروهای همسو با سیاست استعماری انگلستان در ایران، پا به ایران گذاشت. پیش از او، یکی دیگر از پارسیان، به نام این مأموریت را بر عهده داشت که در رمضان 1307 ه‍.ق (اردیبهشت 1269ش، فوریه 1890م) در تهران درگذشت. مانکجی که در جوانی، در ارتش استعماری در هند به صندوق‌داری و نیز جاسوسی مشغول بود، در مدت اقامت خود در ایران، در پوشش رسیدگی به امور زرتشتیان ایران، و با اسامی مختلف، به ، و شناسایی و برقراری ارتباط با فعالان غرب‌گرا (از جمله میرزا حسین خان سپهسالار، فتحعلی آخوندزاده، جلال‌الدوله، یوسف مستشارالدوله و میرزا ابراهیم فرزند میرزا ابوالحسن ایلچی) پرداخت. او همچنین با اعضای فرقه‌ی ضاله‌ی (ابوالفضل گلپایگانی و میرزا عزیزالله) ارتباط گرفت و از جمله آنان را به نگارش (و در واقع جعلِ) تاریخ بهائیت در راستای تحکیم این فرقه تشویق نمود. او مدرسه‌ای برای تحصیل زرتشتیان ایران تأسیس کرد، ولی از معلمان بهائی در آن مدرسه بهره جست؛ امری که ثمره‌ی آن را در دهه‌های بعد می‌توان در گرایش جمع زیادی از زرتشتیان به بهائیت یافت. از دیگر فعالیت‌های او، برقراری روابط با برخی دراویش و صوفیه بود، چنان که از طرف آنان به «درویش فانی» ملقب شد. او علاوه بر نفوذ در عناصر حکومتی، تلاش داشت تا در میان روحانیون ایران و عتبات رفته و در پوشش یک زرتشتی با آنان ارتباط گیرد که در مواردی نیز توفیق یافت. او حتی کوشید تا با خاتم‌الفقهاء شیخ مرتضی انصاری (ره) نیز تماس برقرار کند. او که حتی از به‌کارگیری روان ادبیات فارسی بی‌بهره بود، تلاش داشت تا با معرفی خود و پارسیان هند به عنوان ایرانیان اصیل، نگرش باستان‌گرایانه‌ی شوونیستی و سره‌نویسی فارسی را در ایران رواج دهد و در این راستا، از زرتشتیان ایران استفاده‌ی ابزاری نماید. [متأسفانه در سالیان اخیر برخی تلاش دارند تا این عنصر معلوم‌الحال را به عنوان یک و منجی زرتشتیان ایران معرفی کنند.] اردشیر ریپورتر، در امتداد این کنش‌گری، و به گفته‌ی خود، «از طرف نایب‌السلطنه‌ی هند، و با مقام مستشاری سیاسی عازم طهران» شده، «و با استوارنامه‌ی صادره از حکومت هند، به دربار ایران معرفی و در سفارت انگلیس در طهران» مشغول شد. او از آن پس «به استثنای ... مسافرت‌های خارج»، «بقیه‌ی عمر» خود را در ایران گذراند و «در جریانات سیاسی این کشور، نه به عنوان یک نفر ناظر، بلکه فعالانه شرکت» جست. او تلاشی پیگیر در سازماندهی و هدایت پنهان شبکه‌ی استعماری انگلیس در ایران به خرج داد. میرزا محمدحسین (ذکاءالملک اول)- فرزند «محمدمهدی ارباب»ِ یهودیِ بابی‌شده‌ی به‌ظاهر مسلمان، تاجر مرتبط با هند بریتانیا- در 20 ذی‌القعده‌ی 1322ق و در آستانه‌ی مشروطه، در روزنامه‌ی تربیت نوشت: «اردشیر جی را که از جانب اکابر فارسیان هندوستان مأمور سرپرستی فارسی‌های ایران بوده، ... «سال‌ها»ست که بنده می‌شناسم و به تفصیل و تحقیق از مجاری امور او باخبرم. اولاً در هندوستان متولد شده نه در ایران، ثانیاً تحصیل‌کرده و فاضل و آگاه است و همه‌کس این مطلب را می‌داند. و گواهی امین‌تر از این نیست که جناب مستطاب اجلّ اکرم مشیرالملک وزیرمختار دولت علیه‌ی ایران در پطرزبورغ در افتتاح مدرسه‌ی مبارکه‌ی علوم سیاسی اردشیرجی را یکی از معلمین این دارالعلم قرار دادند. مشیرالملک از جمله‌ی فضلاء و اهل خبره می‌باشد، ناشی نیست که فریب بخورد. گذشته از فضل و دانش اردشیرجی، منِ بنده خود از مشرب و کار و مأموریت و خیال آن مرد کاملاً آگاهم و می‌دانم یک قدم برنداشته مگر به خیال ترقی مملکت ایران.» ؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر به بهانه اظهارات تحریف‌آمیز خسرو معتضد در شبکه افق [صفحه ۵ از ۵] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آن‌گاه که مرگ ریپورتر فرارسید، خلاصه‌ای از و نیکوکاری‌های او چنین برشمردند: «... اردشیرجی مدت چهل سال تا پایان زندگی مصدر خدمات بسیار مهمی در ایران... بود. دوره‌ی زندگی فرزانه اردشیرجی در ایران... دوره‌ی انقلاب و تجدد و مشروطه‌خواهی بود و رویه‌ی خدمت و فعالیت نیز مختلف. نسل جوان جویای ترقی و نام و شهرت و هرچیز، مغرب‌زمین را نمونه‌ی پیشرفت می‌دانستند. بنابراین در بیدار کردن احساسات ایرانی‌پرستی و آزادی و احیای سنن و شعائر ملی و تذکر مفاخر باستانی بین نسل جوان و رجال متجدد مساعی جمیله ابراز می‌داشت و یکی از اعضای انجمن آزادی‌خواهان ایران بود. ... فرزانه اردشیرجی نه‌تنها بین رجال و درباریان و خاندان سلطنتی ایران طرف توجه و صاحب نفوذ بود، بلکه رجال سیاسی دولت انگلستان مقیم تهران نیز با نظر احترام به او می‌نگریستند و در امور خاورمیانه به‌ویژه ایران جویای نظرات و خیالات او می‌بودند. رجال معروف انگلیس مانند سر پرسی کاکس، سر دنیس راس، لرد لینگتن و غیره از دوستان صمیمی او بودند. کابینه‌ی انگلستان او را به سِمت مشاور مخصوص سفارت خود در تهران منصوب و گذرنامه‌ی خصوصی برایش صادر ساخت. فرزانه اردشیرجی با خانواده‌های رجال بزرگ ایران آمدوشد داشت و مخصوصاً در بیدار کردن گروه زنان ایرانی و آشنا ساختن آنان به حقوق خود... کوشش خستگی‌ناپذیر به عمل می‌آورد... خدمت اجتماعی او در پس پرده انجام می‌گرفت. جویای نام و شهرت نبود. هر چند سال یک‌بار سفری به هند می‌نمود و پارسیان را از نتایج حاصله و روش کار خود باخبر می‌ساخت و طرح فعالیت‌های آینده را می‌ریخت... فرزانه اردشیرجی با سران ایل بختیاری روابط صمیمانه داشت و آن‌ها را به اعاده‌ی مجد و جلال و فرّ و شکوه ایران باستان تهییج می‌نمود. کلیه‌ی سفارت‌خانه‌های خارجه در تهران با نظر احترام به او می‌نگریستند. رجال معتبر دولت ایران در امور سیاسی نیز فرزانه اردشیرجی را مشاور خود قرار می‌دادند، و بسیاری تربیت فرزندان خود را به سرپرستی او واگذار می‌نمودند و زمانی هم در مدرسه‌ی علوم سیاسی تهران سِمت استادی را داشت. روزنامه‌ی تایمس لندن او را به سِمت خبرنگار خود در ایران و خاورمیانه برگزیده بود. فرزانه اردشیرجی زبان‌های کردی و لُری را نیز می‌دانست و بین آن ایلات صاحب نفوذ بود و طرف توجه و احترام همه‌ی ایشان. دانشگاه السنه‌ی آسیایی پتروگراد از او برای تدریس زبان‌های آسیایی دعوت به عمل آورده بود ولی چون صاحب گذرنامه‌ی خصوصی بود از پذیرفتن دعوت خودداری نمود. ...»(ظهور و سقوط پهلوی، ج۲، صص ۱۳۷_۱۳۸) در پایان، سؤال این است: آیا با این‌همه، می‌توان اردشیر را به عنوان یک معرفی کرد؟ و آیا اگر چنین گفتاری در سیمای جمهوری اسلامی بیان شود، چگونه است؟ و به راستی در ارزیابی رفتار یک شخصیت تاریخی چیست؟ [در نگارش این متن، از برخی نوشتجات آقایان شهبازی و حقانی استفاده‌ی فراوانی شده و در موارد متعدد، عین عبارات نقل شده است.] بعد التحریر پرداختن به مقولات تاریخی در قالب مستند یا برنامه‌های ترکیبی و...، از نقاط مثبت در کارنامه شبکه انقلابی افق است که تا کنون گره‌های ذهنی فراوانی را در ذهن مخاطب ایرانی باز کرده است و حتما آن خدمات در جای خود قابل تقدیر است اما تسامح‌گری در عرصه تاریخ، نتیجه‌اش مخدوش کردن حافظه تاریخی و مشارکت در پدیده شوم تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌هاست. حتما و قطعا در مجموعه‌های انقلابی اراده‌ای برای ضریب دادن به تطهیر و تحریف وجود ندارد اما گاه از روی بی‌اطلاعی و گاه عملگرایی یا احیانا انفعال و روشنفکرمآبی‌، ممکن است در بدنه تصمیم‌گیران میانی یا تولیدکنندگان برنامه‌های تاریخی، خط تحریف و تطهیر در برخی برنامه‌ها مشاهده شود که البته هرگز پذیرفتنی و قابل توجیه نیست و اگر (ولو یک مورد) اتفاق بیفتد حتما باید تدارک شود. چرا که رسانه ملی به عنوان متولی تولید ابر روایت مورد تایید جمهوری اسلامی، شناخته می‌شود و این جایگاه بی‌بدیل اقتضای احتیاط و دقت حداکثری دارد. فراموش نکنیم که امثال ریپورتر‌ها از ایرانی بودن تنها نام و نژاد را واجد بودند و در حقیقت همه هویت و ماهیت‌شان در وابستگی و خدمت به دشمنان و بیگانگان تعریف می‌شد. او گرچه در ظاهر در زمره پارسیان هند و مدعی پیروی از آئين زردشتی بود اما به دین و آئین و وطن و نژادش را در قمار سرسپردگی به انگلیس باخته بود و صد البته فعالیت این سلسله منحوس از سرسپردگان و خیانتکاران پارسی_انگلیسی(!) از عصر پهلوی تاکنون در عرصه سیاست ایران هرگز متوقف نشده است؛ خطر جدی است! ؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
📌 زندگی نامه امام مجتبی(ع) ◀️نام پدر: بن ابیطالب. ◀️نام مادر: . ◀️متولد: ۱۵رمضان سال سوم هجری. ◀️روز هفتم تولد، سر او را تراشیده و هموزن آن را نقره دادند و رسول خدا(ص) به امر خدا نام او را نام گذاشت و برای وی گوسفندی کرد. ◀️به سن ۶سالگی در حضور داشت. ◀️كنيه آن حضرت و شبيه ‏ترين مردم به رسول الله(ص) بود. ◀️ذهبى(م748ق) در وصف آن حضرت نوشته است: «اين امام، بزرگ منش، زيباروى، ، متين، ، ، ، ، با حشمت و از هر كس فاضل تر، و بود. ◀️امام منتقد جدی خلفا بود و از پدر حمایت جدی کرد و مردم را برای کمک به پدرش در جنگ بسیج کرد. ◀️در جهاد علیه و نیز حضور داشت. ◀️بعد از پدر، عموم مردم با وی در کوفه با کردند که خلیفه مسلمانان باشد. ◀️دربرابر نظامی معاویه ایستاد، اما به دلیل سستی یاران و معاویه، برای حفظ اسلام و جان ، اجباری را پذیرفت. ◀️بعد از صلح، به رفت و را در تربیت و احیای نام پیامبر(ص) و علی(ع) آغاز کرد. ◀️امام حسن(ع)با مکر معاویه و به دست همسرش در ۲۸صفر سال۵۱ در سن۴۸ سالگی به شهادت رسید. ◀️زنان بنى هاشم براى شهادت امام حسن(ع) يك ماه مجلس برپا داشتند. 📚ابن اثير، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج1، ص493. 📚ذهبی، سير اعلام النُبلاء، ج3، ص253. 📚ر.ک: ابن سعد، ترجمة الإمام الحسن من کتاب الطبقات. 👇👇 🌻 @ahlebait110