🔶🔸ثبت نام شروع شد🔸🔶
♦️در یک سال حافظ کل قرآن شوید
♦️ثبت نام هفتمین دوره حفظ تخصصی قرآن کریم مؤسسه فرهنگی قرآنی بیت الزهرا سلام الله علیها شروع شد.(ویژه برادران)
مزایا:
1⃣ آموزش تجوید توسط اساتید مجرب
2⃣ تفسیر موضوعی آیات
3⃣ برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی
اعطای گواهی حفظ پس از پایان دوره تحفیظ
توجه👇👇 توجه👇👇
🔰دوره به صورت شبانه روزی بوده و تمامی امکانات آموزشی و رفاهی این مؤسسه به صورت 👈رایگان👉 می باشد.
🔔مهلت ثبت نام تا پایان تیر ماه🔔
🗓شروع دوره شهریور ماه
علاقه مندان جهت ثبت نام می توانند با شماره های ذیل تماس حاصل نمایند .
09170283384☎️
09173651326☎️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عینکم_رو_نمیدم_ببری_سوریه!!
📽 کلیپ تصویری
❣لحظاتی دلنشین و زیبا از #شهیدمدافعحرم_رسول_خلیلی و توصیه هایی به جوانان در قالب شوخی...☺️👌
@kheiybar
#یا_علے_اڪبر
چه نمـــازی بشود
جنتـ😍ــ اعـلا وقتے
تـ💚ـو موذن شوی و
شیخ جماعـت پدرت
#میـــــلادٺ_مبــــارڪ💐
#ای_شبہ_پیغمـــــــبـــــر 😍
@kheiybar
4_359326163803308780.mp3
6.05M
اومده دلبر😍
محشر محشر😍
زاده ارباب #علےاڪبر😍
#یاعلےبنالحسینمولانا🙌
#سیدرضانریمانے🎤
#پیشنهاد_دانلوود✨
@kheiybar
#قیمت_خودت_رو_میدونی⁉️
رجبعلی خیاط :
🌸قیمت تو به اندازه خواست توست ، اگر خدا را بخواهی قیمت تو بی نهایت است✨ و اگر دنیـا را بخواهی قیمت تو همان است که خواسته ای☝️
@kheiybar
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان📙
✨ #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به روایت همسر
قسمت 5⃣
ابراهیم را کم میدیدم.صبح ها بعد از تمام کارهایی که باید می کرد، با نیروهای دیگر می رفت پاکسازی مناطق اطراف. خیلی زود رفت جزو نیروهای نظامی.✌️
تا اینکه من حصبه گرفتم، مثل خیلی های دیگر، به خاطر آلودگی منطقه. حال من از همه بدتر بود. طوری که رفته بودم توی اغما. 🙁
همه ترسیده بودند،ابراهیم از همه بیشتر.
دکتر گفته بود :اگر بهتر نشد، باید سریع برسانیدش تهران یا اصفهان. این جا ماندن ممکن ست به قیمت جانش تمام شود.😢
توی بیمارستان تنها بودم. البته بچه ها می آمدند عیادتم. منتها تنهایی ام پر نمی شد. آن روزها انتظار هر کسی را داشتم جز ابراهیم. دوبار تنها آمد. هیچ وقت نیامد تو. می ایستاد دم در گزارش می داد،چند نفر کشته شدند، چند نفر اسیر گرفتیم، چه جاهایی آزاد شده، از همین حرف ها. بعد می رفت.☹️
ته دلم می خندیدم.
بعدها بهش گفتم :
"مگر من فرمانده ات بودم که سریع می آمدی بهم گزارش می دادی؟؟ "🙊
می خندیدیم.☺️
یکی را فرستاد بیاید ازم بپرسد این انگشتری که دستم است، قضیه اش چی هست. خیلی بهم برخورد که یک پسر جوان رو فرستاده تا ازم بپرسه، چرا انگشتر عقیق دستم ست. برخورد تندی کردم.😤آن روز ها من از ابراهیم داغ تر بودم،ترجیح می دادم آن جا توی آن منطقه خطرناک باشم و شهید🕊 شوم، تا این که در دنیا بمانم و ازدواج کنم. هر کس پا پیش می گذاشت جواب همیشگی را می شنید : " نه ". 😒
از این حرفها خسته شده بودم،صبح یکی از روز های ماه رمضان، مهر همان سال، بعد از نماز، بدون اینکه به کسی بگویم، ساکم را برداشتم رفتم ایستگاه مینی بوس های🚌 کرمانشاه، حرکت کردم به سمت اصفهان.
می خواستم خیلی چیزها را فراموش کنم. دیگه خیالم راحت بود که تا آخر عمر او (ابراهیم) را نمی بینم...🙁😊
#ادامه_دارد......
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به {حضرت علی ع،حضرت فاطمهالزه
جمع کل صلوات
🌸6,913🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهیدمحمدابراهیمهمت✨
هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
👤استاد #رائفی_پور :
ساعت هایمان را کوک کنیم !
یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة...
❇️پویش همگانی #چله_قرائت_دعای_فرج ( دعای #الهی_عظم_البلا )
به نیت تعجیل در #فرج_امام_زمان (عج)🌹
و رفع گرفتاری از مردم
رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب✅
#نشر_حداکثری
#شب_بیستوهفتم✅
@kheiybar
هستند تمامےِ خلائق بہ صف حشر
محتاج عنایاٺ و دعای تو✨
#حسـن_جـان🌸
آنقدر گِره باز نمودی ڪه رسولان
بستند دخیلے بہ عبای تو🌱
#حسـن_جـان✨😍
#دوشنبہ_های_امام_حسنی💚
@kheiybar
امروز را با
نفس گرمتان آغاز مےڪنیم😊
آنـان همه از
تبار بـاران بودند ،🌱
رفتنــد ولے
ادامـه دارند هنــوز ....✨
#شهید_ابراهیم_همت
#روزتـــون_شهدایے🕊
@kheiybar
#امام_على_عليه_السلام:
✨دل هاى خود را از كينه پاك كنيد زيرا كينه مرضى مُسرى است☝️
غررالحكم حدیث 6017📚
@kheiybar
#حـــر_زمان
روایت شهــیدیست ڪه به وسیله #شهیدهمت تغییر کرد😍👇👇
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#حـــر_زمان روایت شهــیدیست ڪه به وسیله #شهیدهمت تغییر کرد😍👇👇
یک شب که در مقر بودیم یکی از بچه ها با عجله خودش را به ما رساند و گفت: یک نفر از بالا صدا می زند که من می خواهم بیایم پیش شما. #حاج_همت کیست ؟!سریع بلند شدیم و خودمان را به محل رساندیم تا ببینیم قضیه از چه قرار است.گفتیم که شاید کلکی در کار است و آن ها می خواهند کمین بزنند😒. وقتی به محل رسیدیم فریاد زدیم : اگر می خواهی بیایی نترس!بیا جلو!گفت:من #حاج_همت را می خواهم!😢گفتیم:بیا تا ببریمت پیش #حاج_همت با ترس و دلهره و احتیاط جلو آمد.🙁 وقتی نزدیک رسید و دید که همه پاسدار هستیم جاخورد.فکر کرد که دیگر کارش تمام است ولی وقتی برخورد خوب بچه ها را دید کمی آرام گرفت🙂.او را پیش #همت بردیم.پرسید: #حاج_همت شما هستید همت گفت بله خودم هستم.☺️آن مرد کرد پرید جلو و دست همت را گرفت که ببوسد. همت دستش را کشید و اجازه نداد.آن مرد دوباره در کمال ناباوری پرسید:شما ارتشی هستید یا سپاهی؟ همت گفت: #ما_پاسداریم.😊او گفت:من آمده ام پیش شما پناهنده شوم قبلا اشتباه میکردم.رفته بودم طرف ضد انقلابها و با آنها بودم , ولی حالا پشیمانم.😢 همت گفت:قبلا از ما قهر کرده بودی.حالا هم که آمدی خوش آمدی.ما با تو کاری نداریم و به تو امان نامه میدهیم.و بعد #همت او را در آغوش کشید و بوسید و گفت: فعلا شما پیش سایر برادرهایمان استراحت کن تا بعد با هم صحبت کنیم.🙂آن مرد مسلح بود. #همت اجازه نداد که اسلحه اش را از او بگیریم و او با خیال راحت در میان بچه ها نشست.شب همت با او صحبت کرد از وضعیت ضد انقلاب گفت و سعی کرد تا ماهیت آنها را برای او فاش کند.
آن مرد گفت:راستش خیلی تبلیغات میکنند.میگویند که پاسدارها همه را میکشند همه را سر میبرند خلاصه از این حرفها.😒 #همت گفت:نه! اصلا این حرفها حقیقت ندارد . #همه_ما_پاسدار_هستیم و صحبت می کنیم آن مرد محو صحبت های #همت شده بود.وقتی این جملات را شنید , به گریه افتاد. #همت پرسید: برای چه گریه می کنی ؟گفت: به خاطر این که در گذشته در مورد شما چه فکرهایی میکردم.😞 #همت گفت:دیگر فکرش نکن حالا که برگشته ای عیب ندارد.🙂او گفت: من هم میخواهم پاسدار شوم. #همت گفت: اشکالی ندارد.پاسدارباش.اگر اینطوری دوست داری از همین لحظه به بعد تو پاسدارباش.🙂آن شخص با شنیدن این حرف خیلی خوشحال شد. رفتار و برخورد #همت چنان تأثیر عمیقی بر او گذاشت که یکی از نیروهای خوب و متعهد شد و در همه جا حضور فعال داشت👌. او بعد از مدتی در عملیات محمد رسول الله (ص) شرکت کرد و شهید شد🕊 . بچه ها به او لقب #حر_زمان داده بودند . پس از این ماجرا تعداد دیگری از ضد انقلابیون فریب خورده هم آمدند و خود را تسلیم کردند. جالب این که آن ها هم در لحظه ورود سراغ #حاجهمت را می گرفتند.☺️🌹
@kheiybar
متاسفانه عکسی📸 از جارو کردن اموال مردم به دست یکی از مسئولین سپاه منتشر شد‼️
سردار شهید حاج حسین اسداللهی
#مجاهد_خستگی_ناپذیر🕊
فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله✌️
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه به حاج قاسم گفتم ان شاءالله بعد از صد و بیست سال شهید بشید
حاج قاسم گفت نه!☝️
اون اثری که خون من الان در بین جوانها داره، در آینده نداره...💔
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی🕊
@kheiybar
#تلنگرانــه❗️
مولوي تمثيل آورده است كه فردي نشسته بود و "ياربّ" ميگفت.
شيطان براو ظاهر ميشود وميگويد: تابه حال اين همه "ياربّ" گفته اي، چه فايده داشته است!؟♨️
مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابيد.
شب كسي به خواب او آمد و گفت چرا ديگر "ياربّ" نمي گويي!؟😢
جواب داد : چون جوابي نمي شنوم و ميترسم ازدرگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بكنم!؟😒
گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين "ياربّ" گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!☝️
يعني اگر خداوند نخواهد صداي ما به درگاهش بلندشود ، اصلا نميگذارد " ياربّ" بگوييم!😭
#استاد_فاطمی_نیا🎤
@kheiybar
#به_مجنون_گفتم_زنده_بمان📙
✨ #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به روایت همسر
قسمت 6⃣
سال شصت بود، که یکی از دوست هام در اصفهان گفت: "می خواهد برود پاوه.
گفت : "چطور می توانم بروم؟ "
گفتم : "برادری هست، به اسم همت، که الان هم فکر کنم آن جاست. با او تماس📞 بگیری از همه نظر مشکلت را حل می کند.هم از نظر خانه و هم از نظر کار. "
تاکید کردم که اگر رفتی آنجا از من هیچ حرفی نزنیا.. نزد هم.
خود ابراهیم فقط زرنگی به خرج داده بود گفته بود : " شما را خواهر بدیهیان معرفی کرده؟ "😐
او هم گفته بود: " بله. شما از کجا فهمیدید؟"
ابراهیم زنگ زد خانه مان. 🏠
گفت : "شنیدم قرار است بیایید پاوه؟ دیدم نیامدید، دیر کردید، گفتم شاید خدای ناکرده..... "
گفتم :" نه،کی گفته؟ اصلا همچنین قراری نبوده... "😒
گفت : " دوستتــــــــــــــــــــان زنگ زد گفت. "
گفتم :" نه، اولاً قرار نیست بیام، بعد هم این که اگر بیام اصلا آن جا نمیام. "😊
توی یکی از جلسه های امور تربیتی یکی از دوستانم از نیمرخم مرا شناخت.آمد و
گفت : "پس چرا نرفتی پاوه؟؟ اگر من بیام تو هم می آیی؟؟ "
گفتم :"خانوادت اجازه می دهند؟"
گفت : " به امتحانش می ارزد. "👌
به مادرش گفته بود، می خواهد برود کردستان و مادرش فکر کرده بود، می خواهد برود شهر کرد و گفته بود : " باشد... "بخصوص وقتی شنیده بود من هم همراهش می روم، گفته بود ؛بهتر خیالم این طوری راحتر است.
هر منطقه یی استخاره📿 کردم بد آمد، جز کردستان.
به دوست همراهم گفتم :" هر جا به جز پاوه. "می دانستم ابراهیم فرمانده سپاه پاوه شده.به او گفتم :" می رویم سقز. "
گفت :" یعنی اینقدر برات مهمه؟ "😕
گفتم : "بله. خیلی. "
گفتم : " وقتی رسیدیم آموزش و پرورش کرمانشاه و ازت پرسیدند کجا می خواهید اعزام شوید، فقط بگو سقز. یادت نره؟؟ "گفت : " نه. "
رسیدم کرمانشاه، باران زیادی می آمد، رفتیم آموزش و پرورش. پرسیدند : " خب خواهرها دوست دارند کجا اعزام شوند؟ "☺️
دوستم گفت : " پاوه. "😨
زبانم بند آمده بود، نه به دستم و نه به آن که داشت حکم مان را می نوشت نتوانستم چیزی بگویم. حکم را دست مان داد،گفت :مواظب خودتان باشید.
به دوستم گفتم :
" مگر من دو ساعت به تو توضیح ندادم نگو پاوه؟ 😤
مگر من زندگی خصوصی ام را برای تو تعریف نکردم که بفهمی برای چی می گویم سقز؟ چی شد که گفتی پاوه؟ "
گریه می کرد، قسم می خورد، (باور می کنید؟)قسم می خورد که خودش هم متوجه نشده چرا گفته پاوه.🙁
تمام راه را،در آن هوای بارانی و غروبی که رنگ می باخت و شبی که می غرید، فقط گریه می کردم و نمی دانستم چرا.😢😞
#ادامه_دارد.....
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهیدمحمدابراهیمهمت✨ هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع }
جمع کل صلوات
🌸8,620🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید💐