eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.9هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 جشن ولادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) 🌼 📆 زمان: شنبه - 16 فروردین - ساعت 18:30 📱پخش زنده جشن از طریق حسینیه مجازی هیئت عصر انتظار: https://instagram.com/asr__entezar?igshid=1nr9wp0r53k6m ♦️توجه: حضور در هیئت برای عموم آزاد است اما تنها جوانان می توانند در این هیئت برنامه اجرا کنند (سخنرانی کوتاه - مدیحه سرایی - قرائت قرآن). جهت هماهنگی اجرا به آدرس @navidebrahimy در پیامرسان ایتا مراجعه نمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید |کلیپ ذکر میگفتن، تیر میخوردن، شهید میشدن...💔 🎙 به روایت حاج حسین یکتا @kheiybar
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) : 🌿مردم سه دسته هستند : 1⃣ کسی که ظاهرش با باطنش فرق داره،این آدم دشمن خداست، مثلا مثل کسی که وانمود میکنه‌ نماز شب میخونه در حالیکه نماز صبحشم قضاست❗️ 2⃣ کسی که ظاهرش و باطنش یکی است،مثل مومنین که در ظاهر و باطن یکی هستن.☝️ 3⃣کسی که باطنش از ظاهرش بهتر است که این‌شخص ولیّ‌خداست.✨ @kheiybar
🔰پویش قرائت هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا 🌹 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 ✨ به روایت همسر قسمت 4⃣ یادم هست، گفتم : "هر کس دیگری بود سعی می کرد جبران کند، ولی تو زدی بدتر خرابش کردی. " آن شبی را یادش آوردم که باز آمد سرم داد زد.😞 دیر رسیده بودیم از روستاهای اطراف. خسته هم بودیم. آمدیم توی اتاق خودمان، که دیدیم دو تا دختر دیگر هم به جمع مان اضافه شده‌اند.حدس زدم نیروی جدید باشند. حرف هایی میزدند که در شان خودشان و ما و آنجا نبود.😒 نمی دانستم باید چکار کنم. فکر می کردم باید تحمل شان کنم، منتها نه تا آن حد که تایید شان کنم.نگاهشان نکردم و نشستم ولی تمام حواسم به آن ها بود. توی ساکشان دوربین فیلمبرداری🎥 و عکاسی📸 و این چیزها هست.شک کردم، ولی عکس‌العمل نشان ندادم. تا اینکه از دست یکی شان کاغذی افتاد زمین، دولا شدم کاغذ را بردارم، بدهمش، حتی محترمانه، که کاغذ را از دستم گرفت کشید، پاره کرد، چند تکه اش را خورد😱. تکه ای کوچکی از آن را از دستش گرفتم، آمدم بیرون، به کسی گفتم برو ماجرا را به برادر همت بگوید. کاغذ را هم دادم بدهد ببیند. و گفتم : بگویید اینها کی اند آمده اند توی اتاق ما؟😤 فرستاد دنبالم. نفس نفس می زد وقتی می گفت : "شما چرا کنترل اتاق خودتان را ندارید؟" نگاهش نکردم. فقط گفتم :چه شده؟ گفت :"اینها کی اند که آمدن توی اتاق شما همنشین شدن؟ "صدام را بلند کردم گفتم :"این سوال را من باید از شما بپرسم که مسوول ساختمان هستید نه شما از من!! "🙁 گفت : "عذر بدتر از.... " گفتم: "ما اصلاً اینجا نبودیم که بخواهیم بفهمیم این ها کی هستند و چکاره. اعزام شده بودیم روستاهای اطراف. " گفت :"شما باید همان موقع می فهمیدید اینها نفوذی اند. "🚷 گفتم: "از کجا؟ با آن همه خستگی؟ " پرخاشگر گفت : "حتماً نقشه بمب گذاری ست این. باید می فهمیدید. " چیزی نگفتم و برگشتم برم، که گفت : "شما باید تا صبح مواظب شان باشید!"☝️ برگشتم عصبی و با تحکم گفتم : " نمی توانم. " صدایش رگه های خشم گرفت، گفت : " این یک دستور است. "✅ گفتم : " دستور؟ " گفت : " از شما بعید است!! "😒 گفتم : " نه نیست. " گفت : " مگر شما نیامده اید اینجا که شهید بشوید..... "🕊 گفتم : " ساده و بی پرده، هیچ کدام از ما جرات نمی کنیم با اینها تنها باشیم. " فکر کنم در صدایش رنگ خنده شنیدم. گفت :" شما و ترس؟ "😕 گفتم : " نمی توانم و نمی خواهم با اینها توی یک اتاق بمانم. " گفت :" آهان، پس این است. پس فقط از ترس نیست، شاید از خستگی ست." گفتم : " می توانم بروم؟ " گفت : "نه"😐 نمی دانستم توی سرش چه می گذرد. عصبانی بودم، عصبانی تر شدم وقتی باز سرم داد زد. فکر می کردم با اسلحه بفرستدم برای نگهبانی از آن ها،که نه،رفت تمام دختر های ساختمان🏢 را فرستاد توی اتاق خانم سرایداری که آن جا زندگی می کرد. گفت :" این طوری خیالم راحت تر است." ☺️ توی دلم گفتم :"من بیشتر. "😌 و رفتم خوابیدم. ...... @kheiybar
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ هدیه به {حضرت علی ع،حضرت فاطمه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها} برای سلامتی و تعجیل آقا امام‌زمان‌عج💐 ✨حاجت‌روایی اعضای کانال ان‌شاءالله✨ 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii
👤استاد : ‏ساعت هایمان را کوک کنیم ! یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ❇️پویش همگانی ‎ ( دعای ‎ ) به نیت تعجیل در (عج)🌹 و رفع گرفتاری از مردم رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب✅ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولایٺ پایہ و ارڪان دین اسٺ ارادٺ بر علی شرط یقین اسٺ🌱 شعــارم این بُوَد تا روز محشر✨ فقط حیدر امیرالمؤمنین اسٺ😍☝️ @kheiybar
صبح✨ یعنی طلوعِ ” تو ”😍 بر مَدارِ بی قراریِ من . .💚 🌹 @kheiybar
: 🌿هیچ جوانی نیست که دنیا و خوشی های دنیا و مظاهر فریبنده ی دنیا را به خاطر خدا رها کند🍁 و جوانیش را در راه اطاعت خدا به پیری رساند،مگر این که خداوند پاداش هفتاد و دو صدیق را به او عطا کند.😇👌 📚 مکارم الاخلاق، ج۲، ص ۳۷۳ @kheiybar
الگوی حاج همت در فرماندهی امام علی (ع) بود😊☺️☺️ وقتی سخن می‌ گفت و بسیجیان را برای جنگیدن با دشمن تشجیع می‌کرد ((انسان به یاد خطبه‌ ای از نهج‌البلاغه می‌ افتاد✨ که امام علی (ع) خطاب به محمد حنفیه می‌ فرماید سرت را بالا بگیر و به دوردست‌ ها بنگر تا همه‌ چیز را از دشمن ببینی و چون کوه استوار باش.💪 در روحیه دادن با رزمندگان خیلی خوب سخن می‌ گفت و خیلی خوب عمل می‌ کرد.☺️👌 @kheiybar
جوانانی که هیچگاه پیر نشدند و از قاب عکس نورانےشان همیشه به ما لبـ😊ـخند زدند و دعایمان کردند...✨ علی‌اکبر امام‌زمان😍 ❤️ @kheiybar
🔶🔸ثبت نام شروع شد🔸🔶 ♦️در یک سال حافظ کل قرآن شوید ♦️ثبت نام هفتمین دوره حفظ تخصصی قرآن کریم مؤسسه فرهنگی قرآنی بیت الزهرا سلام الله علیها شروع شد.(ویژه برادران) مزایا: 1⃣ آموزش تجوید توسط اساتید مجرب 2⃣ تفسیر موضوعی آیات 3⃣ برگزاری اردوهای زیارتی و تفریحی اعطای گواهی حفظ پس از پایان دوره تحفیظ توجه👇👇 توجه👇👇 🔰دوره به صورت شبانه روزی بوده و تمامی امکانات آموزشی و رفاهی این مؤسسه به صورت 👈رایگان👉 می باشد. 🔔مهلت ثبت نام تا پایان تیر ماه🔔 🗓شروع دوره شهریور ماه علاقه مندان جهت ثبت نام می توانند با شماره های ذیل تماس حاصل نمایند . 09170283384☎️ 09173651326☎️
چه نمـــازی بشود جنتـ😍ــ اعـلا وقتے تـ💚ـو موذن شوی و شیخ جماعـت پدرت 💐 😍 @kheiybar
⁉️ رجبعلی خیاط : 🌸قیمت تو به اندازه خواست توست ، اگر خدا را بخواهی قیمت تو بی نهایت است✨ و اگر دنیـا را بخواهی قیمت تو همان است که خواسته ای☝️ @kheiybar
🔰پویش قرائت #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا #نشرحداکثری🌹 #کرونا @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙 ✨ به روایت همسر قسمت 5⃣ ابراهیم را کم میدیدم.صبح ها بعد از تمام کارهایی که باید می کرد، با نیروهای دیگر می رفت پاکسازی مناطق اطراف. خیلی زود رفت جزو نیروهای نظامی.✌️ تا اینکه من حصبه گرفتم، مثل خیلی های دیگر، به خاطر آلودگی منطقه. حال من از همه بدتر بود. طوری که رفته بودم توی اغما. 🙁 همه ترسیده بودند،ابراهیم از همه بیشتر. دکتر گفته بود :اگر بهتر نشد، باید سریع برسانیدش تهران یا اصفهان. این جا ماندن ممکن ست به قیمت جانش تمام شود.😢 توی بیمارستان تنها بودم. البته بچه ها می آمدند عیادتم. منتها تنهایی ام پر نمی شد. آن روزها انتظار هر کسی را داشتم جز ابراهیم. دوبار تنها آمد. هیچ وقت نیامد تو. می ایستاد دم در گزارش می داد،چند نفر کشته شدند، چند نفر اسیر گرفتیم، چه جاهایی آزاد شده، از همین حرف ها. بعد می رفت.☹️ ته دلم می خندیدم. بعدها بهش گفتم : "مگر من فرمانده ات بودم که سریع می آمدی بهم گزارش می دادی؟؟ "🙊 می خندیدیم.☺️ یکی را فرستاد بیاید ازم بپرسد این انگشتری که دستم است، قضیه اش چی هست. خیلی بهم برخورد که یک پسر جوان رو فرستاده تا ازم بپرسه، چرا انگشتر عقیق دستم ست. برخورد تندی کردم.😤آن روز ها من از ابراهیم داغ تر بودم،ترجیح می دادم آن جا توی آن منطقه خطرناک باشم و شهید🕊 شوم، تا این که در دنیا بمانم و ازدواج کنم. هر کس پا پیش می گذاشت جواب همیشگی را می شنید : " نه ". 😒 از این حرفها خسته شده بودم،صبح یکی از روز های ماه رمضان، مهر همان سال، بعد از نماز، بدون اینکه به کسی بگویم، ساکم را برداشتم رفتم ایستگاه مینی بوس های🚌 کرمانشاه، حرکت کردم به سمت اصفهان. می خواستم خیلی چیزها را فراموش کنم. دیگه خیالم راحت بود که تا آخر عمر او (ابراهیم) را نمی بینم...🙁😊 ...... @kheiybar
🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهیدمحمدابراهیم‌همت✨ هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐 🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺 تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇 @Behzadii