#زندگینامه_شهیدهمت
#قسمت_اول
#تولد_شهید
🌸دوازدهم فروردین ماه سال 1334 در شهرضای اصفهان، در خانواده ای مذهبی و در خانه ای کوچک، فرزندی به دنیا آمد که #محمدابراهیم نام گرفت و در همان شهر بزرگ شد و تربیت یافت😊. او پسری بود که پدر و مادرش به واسطه رخدادی شگفت، تولد او را مرهون کرامتی بزرگ از امام حسین علیه السلام می دانستند🌱. #محمدابراهیم، سومین فرزند خانواده و همان #شهیدهمّت، فرمانده لشکر 27 محمدرسول اللّه صلی الله علیه و آله بود.😌✌️
#قسمت_دوم
#دورانکودکی_شهید
روحیه کمک به دیگران و هم چنین رعایت حقوق مردم،از همان دوران کودکی در وجود #شهیدهمّت موج می زد.وقتی به همراه برادرش برای کار به مزرعه شان🌾 می رفتند،اگر کسی پا روی محصولات مزرعه های همسایه می گذاشت،او بسیار ناراحت می شد🙁،یا این که،در پایان هر سال تحصیلی، کتاب هایش را جلد و مرتب می کرد و آن ها را به دانش آموزان بی بضاعت هدیه می داد👌. #محمدابراهیم، این ویژگی را از پدری زحمتکش و پرکار آموخته بود که با وجود فقر و تنگ دستی،در مقابل سختی ها،ایستادگی می کرد تا بچه هایش رنجِ طاقت فرسای فقر را در زندگی احساس نکنند🙂.مادر شهیدهمّت نیز زن بسیار مؤمنی بود و می کوشید بچه ها را ازهمان اوایل کودکی،با نماز و مسایل دیگر مذهبی آشنا سازد. #محمدابراهیم در پرتو تربیت چنین پدر و مادر دل سوزی،از همان پنج،شش سالگی،نمازهایش را مرتب می خواند و بسیاری از سوره های کوچک قرآن را حفظ کرده بود.❤️
#ادامه_دارد...
@kheiybar
#زندگینامه_شهیدهمت
#قسمتسوم
تحصیلات و دورانسربازی
#تحصیلات
🌸 #محمدابراهیمهمّت،در سال 1352 دیپلم گرفت و همان سال در امتحانات ورودی تربیت معلم قبول شد و برای ادامه تحصیل،از شهرضا به اصفهان رفت. تحصیل در دانشسرا، فرصت بسیار خوبی برای مطالعه📚 و بالا بردن تجربیات علمی و فکری گوناگون وی بود. این امر، به اضافه اقامت در اصفهان و آشنایی با دانشجویانی که از شهرهای مختلف برای تحصیل به آن جا آمده بودند، در بلوغ فکری و روحی #شهیدهمّت تأثیری به سزا داشت👌. او در سال 1354، تحصیلاتش را به پایان رساند و به خدمت نظام رفت.✅
#دوران_سربازی
#شهیدهمّت، بعد از سپری کردن دوران تحصیل، به خدمت سربازی رفت و با چند نفر از دوستانش، در آشپزخانه پادگان مشغول به کار شد🍃. وقتی ماه رمضان فرارسید، او تصمیم گرفت تا به کمک دوستانش، برای سربازهای پادگان، سحری تهیه کنند. وقتی تیمسار ناجی ـ که از مزدوران رژیم و فرمانده پادگان بود از جریان باخبر شد، #شهیدهمّت را به سلّول انفرادی فرستاد و همه سربازان را مجبور به شکستن روزه کرد.🙁 #شهیدهمت پس از آزاد شدن از سلّول انفرادی، تصمیم گرفت تا درس خوبی به فرمانده دین ستیز پادگان بدهد.🙊وقتی دوستانش با او مخالفت کردند،شهیدهمّت گفت: «شما از خدا می ترسید یا از ناجی؟😒. او به کمک دوستانش، کف آشپزخانه را با کف صابون و روغن لیز کردند.زمانی که ناجی برای بازرسی وارد آشپزخانه شد،به شدت بر زمین افتاد و نتوانست از جایش بلند شود و به بیمارستان منتقل شد و تا پایان ماه رمضان،درآن جا بستری بود و سربازها توانستند تا آخر ماه رمضان،با خیال آسوده روزه بگیرند.😇🌹
#ادامه_دارد...
@kheiybar
#زندگینامه_شهیدهمت
#قسمت_چهارم
فعالیتها و مبارزات دوران ستم شاهی
اوّلین راهپیمایی
با آغاز فعالیت های سیاسی و انقلابی مردم شهرهای مختلف کشور بر ضد شاه، زمانی که #شهیدهمّت از راهپیمایی های مردمی باخبر شد👌، تصمیم گرفت که به کمک دوستانش، در شهرضای اصفهان راهپیماهایی بر ضد نظام بر پا کنند. او به دلیل عشق و علاقه به امام خمینی رحمه الله و اسلام و با وجود حکومت نظامی، توانست اولین راهپیمایی مردمی شهر را به راه اندازد😊. پس از مدتی، #شهیدهمّت تصمیم گرفت تا مجسمه شاه را که در میدان بزرگ شهر قرار داشت، پایین بکشد☝️. بنابراین، به کمک دوستانش در ماه محرم 1356، زمانی که مردم شهر در دسته های سینه زنی و زنجیرزنی به طرف میدان می آمدند، #محمدابراهیم با کمک چند تن از دوستانش، مجسمه را پایین کشیدند🍃 و مردم در حالی که تکه های مجسمه را در دست داشتند، شعار «مرگ بر شاه» سر می دادند.😌✌️
#ادامه_دارد...
@kheiybar