eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
39.1هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
#ڪلامے_از_شهید با خدای خود پیمان بستم تا آخرین قطره خونم ، در راه حفظ و حراست این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم✌️ ، ایستاد هـمـچــو ســرو👌 ، سرش ضمانت ایستادگی او بود💔 #شــهـیــد_بـی_ســــــر #منتخب_فاطــمه_س #شهید_ابراهیم_همت🌹 @kheiybar
🍃🌺🍃 باتو ازمرگ‌ندارم بہ‌خدا واهمہ‌اے! جانِمان پیشڪِش  سیدناخامنہ ‌اے...{♥️✨} #بودنت‌تا‌ظهورمنجےعالم‌مستدام🎈 #حضرت_آقا✨ @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
روشنايي چراغِ يك ماشين، اكبر را از جا ميپراند؛ ماشين #حاج_همت است. او خسته و خاك آلود از ماشين پياده
بر اساس زندگی شهید معلم فراری ۳ ❤️ظرفشوی نیمه شب❤️ بدون اعتنا به طرف شير آب ميرود. همين كه ميخواهد شير را باز كند، صـداي اكبر متوجه‌اش ميكند😐. اكبـر در حـالي كـه پنكـه‌اي در دسـت دارد، دوان دوان ميآيد. ـ ، ببين چي واسه‌ات آوردهام... پنكه ! با خوشحالي، ميگويد: «به به... عجب چيزي آورده‌اي☺️. بعد از چند شب بيخوابي، امشب با پنكه خواب راحتي ميكنيم.»🙂 بعد فكري ميكند و ميپرسد: «راستي، از كجا آوردهاي؟»😕 اكبر در حالي كه مراقب اطراف است، ميگويد: «هيس ! يـواش حـرف بـزن. راستش، تداركات همين يك پنكه را داشـت. تـداركاتي گفـت: ايـن را گذاشته‌ام كنار براي . برو، نصفه شب بيا، ببرش تا هيچ كس بو نبرد.»😮 اخمهاي درهم ميرود😑. شير آب را باز ميكند و از ناراحتي سـرش را ميگيرد زير شير. اكبر كه متوجه ناراحتي او شده است منتظر ميماند تـا علـت ناراحتي‌اش را بپرسد😐. ، در حالي كه سرش را رو به آسمان مـيگيـرد، ميگويد: «الان بسيجيهاي سيزده ساله، تو خط مقدم، زيـر آتـش تـوپ و تانـك دارند شُرشُر عرق ميريزند😓... پيرمردهاي شصت، هفتاد ساله، با هزار جور ضعف و بيماري، گرما را تحمل ميكنند و لب از لب باز نميكنند... كه چي؟ كـه فرمانـده لشكرشان هم مثل خودشان است.»😢 اكبر با دلسوزي ميگويد: «آخر شما فرمانده يك لشكري. اگـر خـداي نكـرده مريض بشوي، كار يك لشكر زمين ميماند. اگر خوب استراحت نكنـي، كارهـاي يك لشكر عقب ميافتد.»😥
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
#رمان_شهیدهمت بر اساس زندگی شهید معلم فراری ۳ #پایان_فصل_هفتم ❤️ظرفشوی نیمه شب❤️ بدون اعتنا به طرف
اكبر پنكه را برميدارد كه به تداركات بازگردانـد. بـه يـاد ظرفهـا مـيافتـد. ميگويد: «آن ظرفها را ديدي؟»😒 ـ آره، ديدم. ـ باز هم تنبلي كردند. ـ باز هم بهشان تذكر بده. اگر قبول نكردند، اشـكالي نـدارد... بگـذار صـبح بشويند. لابد خسته ميشوند ديگر... بگذار هر كس هر طور راحت است، كار كند🙂. جنگ به اندازة كافي سختي دارد. نميشود از بچه‌ها توقع زيادي داشت👌. اكبر وقتي به اتاق باز ميگردد، به خواب رفته است. پشه‌ها مدام به سر و گردنش مينشينند و نيشش ميزنند😤 و او مدام تكاني ميخورد و در خـواب بيقراري ميكند. اكبر دلسوزانه نگاهش ميكند. چفية سياهش را از دور گردن بـاز ميكند و از اتاق خارج ميشود. آن را زيـر شـير آب خـيس مـيكنـد، آبـش را ميچلاند و به اتاق باز ميگردد. اكبر، چفية مرطوب و خنك را روي صورت ميكشد. آرام ميشود.☺️ اكبر هم خسته و بيحال كنار او دراز ميكشـد. تصـميم مـيگيـرد از امشـب خودش بتنهايي ظرفشوي نيمه شب را تعقيب كند. پتوي خـود را برمـيدارد و از اتاق خارج ميشود. جاي خود را بيرون از اتاق، كنار ظرفها مياندازد. به اين اميد كه نيمه شب از سر و صداي ظرفها بيدار شود و او را شناسايي كند.😱 نيش يك پشه، جان اكبر را آتش ميزند. از خواب ميپرد نه؛ خبري از ظرفهـا نيست!مثل برق گرفته‌ها از جا ميپرد. كفشهايش را پايش ميكند و مـيدود.🏃 آهسـته خودش را پشت در مخفي ميكند و سرك ميكشد. لحظه‌اي بعد، يـك جـوان را ميبيند. اكبر دقت ميكند تا او را بشناسد؛ اما چفيهاي كه او بـه سـر و صـورتش بسته، مانع از شناسايي است😕. چفيه مشكي است؛ درست مثل چفية اكبر ! اكبر كه تازه جوان را شناخته است از شرم به شير آب پناه ميبرد و سـرش را ميگيرد زير شير!☹️😒 ... @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوے عشق #یارقیہ (س)💚🍃 با عمو اُنسے ڪہ دارد دیدنے سٺ ڪَس نشد #دلبر بہ سَقا اینچنین❤️ بینِ #فرزندان‌ ِ اربابم فقط... او حرم دارد مُجـَــزا اینچنین😌💝 #دردانہ‌ےاربابـــــ❣ #ٺولدٺ‌مبارڪــــــ🎉 @kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پر مےزند دوباره دلم در هواے تو🕊 دارم هواے بوسه به صحن و سراے تو🙌 بر روے فرش ، عرش خدا جلوه مےکند تا مےخورد تکان ز نسیمے عباے تو✨ صدها هزاربار جهان وهرآنچه هست آقا غلام کوے تو ، آقا فداے تو❤️ 💚 @kheiybar
🍃🌺🍃 نگریستن بہ لبخندتان و صلابت نگاهتان دلِ دربنـد ما را از بند تن آزاد می‌ڪند🕊 مگر می‌شود بہ شمــا نگاه ڪرد و شوق پـرواز را نیافت ؟؟🙂☝️ #شهید_ابراهیم_همت #روزتون_متبرڪ_به_نگاه‌شهید☺️❤️ @kheiybar
🌺 #پیامبر_اکرم_ص: بعد از ایمان به خدا، نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.🌹 📖 مستدرک الوسائل، ج۲ ┄┄┅─ 💚✵─┅┄ @kheiybar
قابل توجه مدیران خودشیفته❗️ ☀️ظهر تابستان بود و دمای هوا 45 درجه⚡️، یکی از بچه ها پنکه ای را آورد، #حاج_همت با ناراحتی گفت: «برای چه پنکه آوردید😒؟» گفتم: «خب هوا گرم است.» گفت: «نه، فرقی نمی کند بسیجی های دیگر هم همین وضعیت را دارند.» پنکه را رد کرد و گرفت خوابید.☹️🙂 #شهید_ابراهیم_همت #فرمانده_دلهــا❤️ @kheiybar