خشتـــ بهشتـــ
#زندانالرشید 😍🍃 #عاقبتبهخیریوعاقبتبهشری ☺️ #قسمتنهم🌈✨ بعد از پایان جنگ و آتش بس بین ایران
#زندانالرشید 😍🍃
#عاقبتبهخیریوعاقبتبهشری ☺️
#قسمتدهم🌈✨
این سرنوشت ما شده بود؛ نه راه پس داشتیم و نه راه پیش. واقعا آدم در وطن خودش باشد هیچ وقت به این حد از رذالت تن نمی دهد. هر روز دلم می خواست خودکشی کنم، ولی توانایی این کار را نداشتم. آرزو می کردم کسی با گلوله، چاقو، یا ماشین مرا بکشد و راحت شوم، ولی انگار خدا داشت از من تقاص می گرفت.
یک شب، همراه عده ای از دوستانم به #کاباره_ای رفتیم. عربها مشغول عیاشی بودند. میزها پر از شیشه های مشروب بود. #خواننده_زن ترانه می خواند و عده ای کنار او می رقصیدند. آرام، در گوشه ای پشت میز نشستم و به جلو نگاه کردم. یادم آمد در #ایران چقدر به #کاباره_های_لاله_زار رفته بودم و حالا با چه ذلتی داشتم نگاه می کردم.
یکی از بچه ها دهانش را نزدیک گوشم آورد و گفت:"داریوش اگر اینجا پرسیدند کجایی هستی؛ نگو ایرانی ام، بگو عربم. " پرسیدم:"چرا باید اینطور بگویم؟" گفت:"بدبخت ما که داریم خودفروشی می کنیم، لااقل نگوییم ایرانی هستیم." او چون می دانست زبان عربی را خوب بلدم این پیشنهاد را به من داد. گفتم:"ما که آب از سرمان گذشته؛ حالا چه یک نی، چه صد نی." از میزهای کناری اگر ته مانده غذایی، کیکی، مشروبی، یا میوه ای بود برمی داشتم و می خوردم. عراقی ها مست مست بودند و عربده می کشیدند. بوی سیگار و مشروب تمام کاباره را فرا گرفته بود. باغ وحش بود. گاهی عده ای مست روی میزمان می افتادند و دعوایمان می شد....
⏳ #ادامهدارد...🇮🇷