هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« #شهادتنامه امام حسین علیه السلام »
راوی می گوید: این ده تن آمدند و نزد لعنه الله علیه ایستادند. یکی از آنان به نام اسید بن مالک چنین سرود:
ما بودیم که سینه را پس از پشت خرد کردیم ، به وسیله اسبان چالاکی که لجام آنها محکم بسته شده بود.
ابن زیاد لعنه الله گفت : شما که هستید؟
گفتند: ما کسانی هستیم که پشت حسین علیه السلام را زیر سم اسبانمان نهادیم، تا آنکه استخوانهای سینه اش را نرم کردیم.
ابن زیاد فرمان داد، جایزه ای اندک به آنان دادند.
ابو عمر زاهد می گوید: در این ده نفر که نظر افکندم همه آنان را زنا زاده یافتم. این ده نفر را مختار دستگیر کرد و دست و پایشان را میخکوب کر سپس بر پشت آنان اسب دواند تا هلاک شدند.
ابن رباح می گوید: مردی نابینا را دیدم که در ماجرای شهادت امام حسن علیه السلام حضور داشت، از او در باره نابینائیش پرسیدم،گفت : من یکی از ده نفری بودم که در شهادت آن حضرت حاضر بودم ، ولی نه نیزه ای زدم ، نه شمشیری و نه تیری. پس از شهادت او به خانه ام بازگشتم و پس از خواندن نماز عشاء خوابیدم. در خواب شخصی نزدم آمد و گفت: پاسخ رسول الله "ص" رابده گفتم : مرابا او چه کار؟
گریبانم را گرفت و مرا به سوی آن حضرت کشاند.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتشصتونهم نشردهید 🏴
#صلوات #شهادت
.