eitaa logo
🕌حسینیه خیمه نور
2.4هزار دنبال‌کننده
179 عکس
258 ویدیو
0 فایل
🏴 حسینیه مجازی #خیمه_نور ✨💚 🎤 مرجع جدیدترین مداحی، مولودی، برای محبین اهل بیت (علیهم‌السلام) 🧢 مدیریت : @Hjmersad_ir 💠 تبلیغات : @FAJRTAB
مشاهده در ایتا
دانلود
خودش می‌گفت: در اتاقک نگهبانی ایستاده و مشغول پست بودم. گاهی قدم می‌زدم و گاه روی صندلیِ داخل اتاقک نگهبانی می‌نشستم. یکبار وقتی صورتم را به طرف لودرهایی که در مقابل ساختمان مهندسی رزمی پارک شده بود برگرداندم، در بین دو ماشین سنگین و حدود صد قدمی‌ام، شخصی با هیبت و چهره بسیار نورانی رؤیت شد؛ شخصی دلربا با عمامه‌ای سبز و قامتی کشیده و رعنا. ابتدا ترس به سراغم آمد و به گمان اینکه خواب بر من مستولی شده، زبان به ذکر خدا گشودم و نام او را چند بار زیر لب گفتم. دوباره دیده‌ام را به آن جهت منحرف کردم و همانجا را نگاه کردم. باز همان شخص بود و همان هیبت! به چهره نگاه کردم؛ متوجه لبخند زیبا و دلنشینش شدم و در عین حال، ترس دوباره غلبه کرد! اینبار به طرف شیر آبی که در آن نزدیکی بود رفتم و آبی به صورت زدم و وقتی برگشتم سر جای اول خودم، نه اثری از شخص نورانی بود و نه لبخند.. . تا پایان وقت نگهبانی، فکرم مشغول آن صحنه و آن چهره دلربا بود. می‌گفتم: خدایا! یعنی من چه دیدم؟! هنگامی که کاظم در حال تعریف کردن این واقعه بود، بدنش می‌لرزید و آرام و قرار نداشت. ما با خلوص نیتی که از او سراغ داشتیم و اوصاف آن نفر که گفته بود، شک نداشتیم که آن شخص، کسی جز ارواحنا فداه نبوده است. نشانه‌ها خبر از کسی می‌داد که کَس عالم بود و کَس‌ها بی او ناکس! به حالش غبطه می‌خوردیم. و البته این شک، بعد از خلسه عرفانی‌اش به یقین بدل شد و دل، قرار گرفت؛ کاظم چند شب بعد در ، به گوشه‌ای از این دیدار و شب نورانی اشاره می‌کند و آن را تجدید خاطره می‌کند 🌱 🏴 حسینیه مجازی خیمه نور 👇🏼 📻 @kheymehnur
داستان‌سالم‌ماندن‌جای‌دست‌امام‌زمان‌روی‌بدن‌شهید امیر امیرگان❤️ از همان سن کودکی و نوجوانی علاقهٔ خاصی به امام زمان ⦅عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف⦆ داشت...🌸 می گفت: من دوست دارم امام زمانم از من راضی باشد. نماز امام زمان ⦅عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف⦆ را همیشه می خواند. صورت امیر را زنبور نیش زده بود؛ به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است.🥹🥹🥹 ازش پرسیدم چی شده: گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیر نوشته بود: یا یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده!؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت: خوب می شود. باورش برای خیلی ها سخت بود؛ اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم. بارها ⟦او را⟧در حال خواندن نماز امام زمان ⦅عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف⦆ دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود.😢 شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همهٔ بدنش سوخته بود؛ ولی تعجب کردم؛ فقط گونهٔ سمت راست امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود. حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت ⦅عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف⦆ مشرف شده است💔 ‌ تعجیل در ظهور آقامون هر کدوم ⁵ صلوات بفرستین ❤️‍🩹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏴 حسینیه مجازی خیمه نور 👇🏼 📻 @kheymehnur ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام‌علیـــک 🤍 سـه روز مانـده تا میلـاد امـام‌زمان✨❤️‍🩹 | 🏴حسـینیه‌مجازی "خیـمه‌نور" 👇🏼 •[ @kheymehnur ]•
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاقبت جوانی که به بدبین بود و جشن های نیمه شعبان را مسخره می‌کرد.💔✨️ 🎤 ❤️‍🔥 🏴حسـینیه‌مجازی "خیـمه‌نور" 👇🏼 •[ @kheymehnur ]•
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چه زمانی ارواحنا فداه خیلی از ما ناراحت می شود ؟ سخنران: ❤️‍🔥 🏴حسـینیه‌مجازی "خیـمه‌نور" 👇🏼 •[ @kheymehnur ]•