صورت نبست در دل ما کینهٔ کسی آیینه هرچه دید، فراموش می‌کند #سلیم_تهرانی

افروختن و سوختن و جامه‌دریدن پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت #طالب_آملی

‌روزگاری قهر بودی، روزگاری آشتی ماجرای عشق ما را ساده می‌انگاشتی! من زمین کوچکی بودم که از ترس کلاغ جای گندم دور تا دورم مترسک کاشتی! وقت برگشتن اگر راحت نمی‌بخشیدمت این‌قَدَرها هم مرا احمق نمی‌پنداشتی! نامه دادی: جانِ من هستی و فهمیدم چرا از به لب آوردنم احساس خوبی داشتی! ماه پنهان شد، نمایان شد، پلنگی نعره زد: داشتم از یاد می‌بُردم تو را، نگذاشتی #احسان_افشاری

حکایت عجیبی است؛ به شب که می‌رسیم دردهایمان به‌روز می‌شوند... 🌌🍂

کتاب تنباکوی هندی از مسعود یوسف‌پور معرفی مختصر چهل شاعر سبک هندی و یاددادشت‌هایی کوتاه بر شعر آنها مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به اشعار سبک هندی شدیداً توصیه می‌شه #کتاب #معرفی_کتاب

بس‌که با خود، بی‌تعلّق گشته‌ام مانند گل از تنم گر عضوی افتد، برنمی‌دارم ز خاک! #نظام_دستغیب

دل ما دعویِّ اعجاز می‌کرد اگر دیوانگی پیغمبری داشت! #اسیر_شهرستانی

ما تباهی‌ماندگانِ موج‌خیزِ حیرتیم کشتی ما شوربختان را به ساحل کار نیست! #فصیحی_هروی

نخ به پای بادبادک‌های کم طاقت مبند زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است #فاضل_نظری

فکر شنبه تلخ دارد جمعهٔ اطفال را عشرت امروز بی‌اندیشهٔ فردا خوش است #صائب_تبریزی

این ما و من نتیجهٔ بیگانگی بُوَد صد دل به یکدگر چو شود آشنا، یکی است #صائب_تبریزی

به کام دل نرسیدیـم اگر در این دنیـــا به این خوشیم که دنیای دیگری هم هست #سعید_بیابانکی