🌿🌱
ما هم شهید می شویم !
وقتی در #قتلگاه_دنیا ...
لذت گناهانش را
حراممان می کنیم...
و به جرم حزب اللهی بودن هم ،
سرزنش می شویم !
جهاد اکبر ... بیش از ...
جهاد اصغر ... شهید دارد ...
شهدایی از جنس ذوب شدن های ...
چندین ساله ... ذره ذره ...
.
توجه 👌.توجه👌👌
اما امان از #قتلگاه_مجازی ...
چه خوب هایی آمدند و غرق شدند!
و آن هم ، ذره ذره ...
اینجا هم میتواند سکوی پرش باشد
و هم مرداب شیطان ...
#بنگر_که_چگونه_ایی؟
.
#مراقب_دل_هایمان_باشیم ...
#تلنگر
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
چارلز دانشجوی انگلیسی👨🏻🎓 با طعنه😏 به دوست و همکلاسی ایرانی🇮🇷 اش همایون می گه :
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن😵🤭 !؟؟
یعنی مردای ایرانی🇮🇷 اینقدر کارنامه خرابی دارند😣 و خودشون رو نمیتونن کنترل کنن؟؟😠
- همایون لبخندی🙂 میزنه و میگه :
ملکه انگلستان👸🏻 میتونه با هر مردی دست بده👱🏻♂؟
و هر مردی می تونه ملکه👑 انگلستان🏴 رو لمس کنه؟!
- چارلز با عصبانیت😡 می گه :نه! مگه ملکه👸🏻 فرد عادیه؟!!😒
فقط افراد خاصی می تونن با ایشون دست بدن و در رابطه باشن!!!🙄
- همایون هم بی درنگ می گه :😋
خانوم های ایرونی همشون ملکه👑 هستن!!!
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة
#حجاب
#چادر
#دختر_ملکه
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
✅از امام دوازدهم چه می دانید.......؟؟؟؟
🍂حضرت مهدی(عج) در چند سالگی به امامت منصوب شدند؟
✅ 5 سالگی
🍂غیبت صغری امام زمان(عج) چند سال طول کشید؟
✅69سال
🍂غیبت کبری امام زمان(عج)از چه سالی شروع شد؟
✅از سال 329 قمری
🍂اولین نشانه ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
✅طلوع خورشید از مغرب
🍂نمایندگان امام زمان(عج)در غیبت کبری چه کسانی هستند؟
✅مراجع شیعه که عالم به فقه، روایت و کتاب خدا هستند
🍂هنگامی که حضرت مهدی (عج) به دنیا آمد بر بازوی راستشان چه نوشته بود؟
✅"جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا "
🍂کدام معصوم فرموده :«زمان ظهور مربوط به خداوند است و هرکس آن را معین کند،دروغ گفته است»؟
✅حضرت مهدی(عج)
🍂از جمله مواریث انبیاء(ع) که حضرت می آورند، چیست؟
✅منبر حضرت سلیمان(ع)
🍂امام زمان(عج) در چه روزی ظهور خواهند کرد؟
✅جمعه
🍂حضرت مهدی(عج) از کجا ظهور خواهد کرد؟
✅شهر مکه
🍂اولین آیه ای که حضرت هنگام ظهور تلاوت می فرمایند، کدام آیه است؟
✅" بقیة الله خیر لکم ان کنتم مۆمنین "
🍂محل حکومت ایشان پس از ظهور کدام شهر است؟
✅شهر کوفه
🍂پس از ظهور جایگاه قضاوت و حکمرانی امام زمان (عج) کجاست؟
✅مسجد کوفه
🍂یاران نخستین امام زمان(عج) هنکام ظهور در کجا با ایشان بیعت می کنند؟
✅در خانه خدا بین رکن و مقام
🍂یاران حضرت مهدی(عج) چند نفرند؟
✅313 نفر
🍂هنگام ظهور چه تعداد زن همراه حضرت ولی عصر(عج) هستند؟
✅13 زن
🍂اولین شخصی که در زمان ظهور با آن حضرت بیعت میکند، کیست؟
✅جبرئیل(ع)
🍂کدام پیامبر هنگام ظهور با ایشان نماز می گذارند؟
✅حضرت عیسی(ع)
🍂در روایات آمده که برای آن حضرت خانه ای است، نام آن خانه چیست؟
✅بیت الحمد
🍂نام شمشیر آن حضرت چیست؟
✅سیف الله
🍂چه تعداد دعای بزرگ از طرف حضرت مهدی(عج) وارد شده است؟
✅40 دعا
🍂کدام مسجد به دستور خاص حضرت مهدی(عج) بنا شده است؟
✅مسجد مقدس جمکران
🍂در وجود حضرت مهدی(عج) چه ویژگی ای از حضرت نوح(ع) است؟
✅عمر طولانی
🍂بزرگترین عبادت در زمان غیبت کبری چیست؟
✅انتظار فرج امام زمان(عج)
🍂کدام زیارت مربوط به امام زمان(عج) است؟
✅زیارت شریف آل یاسین
🔴دعای مخصوص حضرت ولیعصر(عج) چیست؟
✅دعای عهد
🍂نماز مخصوص امام زمان(عج) چند رکعت است؟
✅ 2 رکعت
🍂کدام دعاست که از طرف آن بزرگوار توصیه شده هر روز خوانده شود؟
✅دعای فرج
🍂 سلامتی و تعجیل در امر فرج حضرت صاحب الزمان(عج)
صلوات بر محمد و آل محمد
#امام_زمان_عج
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
🔴. توجیه غلط درانجام برخی گناهان!🔹
1-⛔رشوه!
شیرینی است!
2_⛔موسیقی!
برای آرامش اعصاب
3_⛔به نامحرم نظرکردن!
بابا یک نظر حلال است!
4_⛔غیبت!
برو ! پیش رویش هم میگم!
5_⛔بخیلی!
اگرالله میخواست بهش میداد!
6_⛔دروغ!
مصلحتی است!
7_⛔رباخواری!
برو همه میخورند!
8_⛔برنامه های مبتذل!
آدم یه چیزی یادمیگیره!
9_⛔تهمت!
تنها من نمیگم همه میگویند!
10_⛔ مال حرام!
پیش 3 میلیارد دلار چیزی نیست!
11_⛔مجلس حرام!
یک شب هزارشب نمیشه!
12_⛔بی حجابی!
دل باید پاک باشه!
13_⛔بی نمازی?
فلانی که نماز میخونه هزارجورفساد میکند!
15_⛔دست دادن با نامحرم!
دردل چیزی ندارد!
16_⛔حج نکردن!
حجو نمیتونم نگه دارم!
17_⛔عدم تلاوت قران!
هرسال ماه رمضان ختم میکنم خب
18_⛔نخواندن نماز درجماعت!
وقت ندارم خدا درخانه هم هست!
19-⛔عدم توجه به تربیت اطفال!کوچیکه نمیدونه!
20-⛔استهزا وتمسخردیگران!
خنده نمک زندگیست!
21-⛔عدم مسولیت دربرابر فسادها!
من تنهایی چیکارمیتونم بکنم?!
22-⛔عیاشی!
زندگی دو روزه!
23-⛔آرایش دربیرون ازخانه!
بی سلیقگی خوب نیست دوروزجوانیه! و نظافت لازمه!
24 ⛔نگرفتن روزه!
(معده درد دارم دکتر منع کرده) به استثنای مریضای واقعی.....❌
روز قیامت کدام دلیل را دارید ؟❌
#گره_کور_ظهور💔
#قیامت
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
🔴 آثار و برکات و دعا برای فرج
🔵 بنابر مطالب جلد اول کتاب مکیال المکارم نود خاصیت و فضیلت دعا برای فرج به قرار زیر هست :
1- فرمایش امام زمان(عج) است که "بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج ،که همانا آن فرج شما است".
2- سبب زیاد شدن نعمتهاست
3-اظهار محبت قلبی به امام زمان (عج)
4- از نشانه های انتظار است
5- مایه ناراحتی و وحشت شیطان لعین
6- زنده کردن امر ائمه اطهار
7- تعظیم خداوند و دین خداوند است
8- ادا نمودن قسمتی از حقوق آن حضرت
9- نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان
10- حضرت صاحب الزمان در حق قرائت کننده دعای فرج دعا می کند
11- شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال قرائت کننده دعای فرج می شود.
12- شفاعت پیغمبر (ص) ان شاءالله شامل حال او می شود
13-این دعا فرمانبری امر الهی وطلب فضل و عنایت او است
14- مایه استجابت دعا می شود
15- ادا نمودن اجر و مزد رسالت است
16- مایه دفع بلاست
17- سبب وسعت روزی است
18- باعث آمرزش گناهان می شود
19- سبب تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری و خواب
20- سبب رجعت به دنیا درزمان ظهورآن حضرت
21- ازبرادران پیغمبر(ص) خواهد بود
22- فرج مولای ماحضرت صاحب الزمان زودتر واقع خواهدشد
23- پیروی ازپیغمبر و امامان
24-وفای به عهد و پیمان خداوندی
25- آثارنیکی به والدین برای دعاکننده حاصل می گردد
26- فضیلت رعایت وادای امانت برایش حاصل می شود
27-سبب زیادشدن اشراق نور امام(عج) دردل قرائت کننده دعای فرج می شود
28- طولانی شدن عمر
29- تعاون وهمکاری درکارهای نیک وتقوی
30- رسیدن به نصرت ویاری خداوند وپیروزی بردشمنان به کمک خداوند
31-هدایت به نور قرآن مجید
32-نزداصحاب اعراف معروف می گردد
33- باعث روشنی دل میشود
34- ایمنی ازعقوبتهای اخروی
35- وهنگام مرگ به او مژده میرسد وبااوبه نرمی رفتار می شود
36- این دعا اجابت دعوت خدا ورسول الله است
37- باامیرالمومنین دردرجه آن حضرت خواهدبود
38- محبوبترین افراد نزد خداوند خواهدبود
39- عزیزترین وگرامی ترین افراد نزد پیغمبرمی شود
40- قرائت کننده دعای فرج ازاهل بهشت خواهد بود
41- دعای پیغمبرشامل حالش میگردد
42- کردارهای بداوبه کردارهای نیک مبدل شود
43- خداوند متعال درعبادت اورا تائید فرماید
44- با این دعا عقوبت از اهل زمین دورمی شود
45- ثواب کمک به مظلوم رادارد
46- ثواب احترام به بزرگتر وتواضع نسبت به او را دارد
47- پاداش خونخواهی مولای مظلوم حضرت اباعبدالله الحسین را دارد
48- قرائت کننده دعای فرج شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار را می یابد
49- نوراوبرای دیگران نیز-روزقیامت-درخشان می گردد
50- هفتادهزارنفراز گنهکاران راشفاعت می کند
51- دعای امیرالمومنین درباره اودرقیامت
52- بی حساب داخل بهشت شدن
53- ایمن بودن از تشنگی روزقیامت
54- جاودانه بودن دربهشت
55- مایه خراش روی ابلیس ومجروح شدن دل اواست
56- روزقیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد
57- خداوندازخدمتگذاران بهشت نصیبش فرماید
58- درسایه گسترده خداوندقرار گرفته ورحمت براونازل میشود-مادامی که مشغول دعا باشد-
59- پاداش نصیحت مومن رادارد
60- مجلسی که درآن برای حضرت قائم دعاشود،محل حضورفرشتگان گردد
61- دعاکننده موردمباهات خداوند شود
62- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند
63- از نیکان مردم"پس از ائمه اطهار" می شود
64- این دعا اطاعت ازاولی الامر است که خداوند اطاعتشان راواجب ساخته است
65- مایه خرسندی خداوند میشود
66-مایه خشنودی پیغمبر می گردد
67-این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است
68- قرائت کننده دعای فرج ازکسانی خواهدبود که خداونددر بهشت به اوحکومت دهد
69- حساب او آسان می شود
70- این دعا درعالم برزخ وقیامت مونس مهربانی خواهد بود
71- این عمل بهترین اعمال است
72 -مایه دوری غصه هاست
73- دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور امام است
74- فرشتگان درباره قرائت کننده دعای فرج دعا می کنند
75-دعای حضرت سیدالساجدین شامل حالش می شود
76-این دعا تمسک به ثقلین است
77-چنگ زدن به ریسمان الهی است
78-سبب کامل شدن ایمان است
79-مانند ثواب همه بندگان به اومی رسد
80-تعظیم شعائرخداوند است
81-این دعاثواب شهید با پیغمبررادارد
82-ثواب شهید زیرپرچم حضرت قائم رادارد
83-ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان رادارد
84-دراین دعا ثواب گرامی داشتن شخص عالم است
85-پاداش گرامی داشتن شخص کریم رادارد
86-درمیان گروه ائمه اطهار محشور می شود
87-درجات او در بهشت بالا می رود
88-از بدی حساب روز قیامت ایمن باشد
89-نایل به بالاترین درجات شهدا درروز قیامت
90-رستگاری به شفاعت فاطمه زهرا(س)
🌕 آری کافی است که فقط بگویی :
🌺 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج 🌺
#امام_زمانے
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
📓﷽📓
سلام🤗
حرفیدارمباتماممحجبهایا☝️🏼
تمامشماکهقلبتان❤️تندمیتپد
آخربویچادرسوختهمیاید😔
چادرشرویسرشسوخت🔥
ولیازسرشنیفتاد🚫
چادرگرانبهای 🍃فاطمه🍃(س)
امانتدستتوست😓
همچونچشمانتمراقبشباش✋🏼
🚫مباداخاکیشودبهبیحیایی😰
مباداجاییبیفتدازرویسرت😥
مبادامرامت 🌸زهرایی🌸 نباشد
وارثلباس"مادر"بودنآساننیست❌
#چادریپشتدریسوختتاجاودانبماند🥀
#حجاب
#چادر
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
سلام دوستان میدونم خیلی هاتون اسم کتاب سه دقیقه در قیامت رو شنیده اید✨
دیدی داخل بعضی از کانال ها رومان های عاشقانه یا حالا هر رومانی رو می زارن
ولی ما می خواهیم در این کانال«•🍃چادری ها فرشته اند•🍃» کتاب بزاریم براتون که هم یه چیز مفید باشه و هم آموزنده من که دارم می خوانم واقعا خیلی خوبه و چیز های مفید داره🌟 انشاالله براتون میزارم داخل کانال و استفاده ببرید🍃
#مقدمه_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
تـقديم به پيشگاه مجاهد شهيدی كه تا زنده
بـود، بـرای آرمـان تنها دولت منتظر ظهور در
جهان زحمت كشيد و دشمنان اسلام راستين
را نـابود كـرد و رفتنش به دست خبیثترين
دشـمنان خـدا صـورت گـرفت. پـيشكش به
روح بـلند سـرباز اسـلام و ولـايت حاج قاسم
سليمانی
يـکی از رفـقای مـدافع حـرم که راوی کتاب،
در ايـمان و اخـلاص او شـک نـدارد، مطلبی
بـرای ما فرستاد که جالب بود. هرچند خواب
را حــجت نــمیدانيم امـا تـأثيرگذار اسـت:
شـب چـهلم حـاج قـاسم بود. سالن بزرگ و
پـر از جـمعيت بـود. سخنران میخواست به
جـايگاه بـرود. با تعجب ديدم سخنران، خود
حـاج قـاسم اسـت! يـادم افتاد حاجی شهيد
شـده .جـلو رفـتم و گـفتم: شما اينجا چيکار
مــيکنيد؟ . راسـتی، چـطور شـهيد شـديد؟
گـفت: خـيلی راحـت، يـک گـل خـوشبو را
مـقابل مـن گـرفتند و بـلافاصله بـه خدمت
امــيرالمؤمنين عــلیهالسلام مــنتقل شـدم.
گــفتم: مــا هـم مـیتوانيم شـهيد شـويم؟
گـفت: بـله، دسـت خـودتونه. گفتم: راستی،
حــساب و کــتاب اونطــرف چـطور بـود؟
عـجله داشـت.گفت: سـه دقيقه در قيامت را
خواندی؟ همون جوريه...
دوسـتان گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی،
سـالهاست که در زمینه شهدا فعالیت دارند.
دههـا عـنوان کـتاب کـه هـر کـدام به نوعی
بـا مـوضوع شـهدا در ارتـباط اسـت، توسط
ایـن مـجموعه مـنتشر شده و مورد استقبال
مـردم قـرار گرفته است. سال ۱۳۹۶ سفری به
اصفهان داشتیم. آنجا از یک دوست عزیز که
از فـرماندهان سـپاه بـود، شنیدم که ماجرای
عـجیبی برای همکارشان اتفاق افتاده. ایشان
مـیگفت: همکار ما جانباز و از مدافعین حرم
اسـت. او در جـریان یـک عمل جراحی، برای
مـدت ۳ دقـیقه از دنـیا مـیرود و سـپس با
شـوک ایـجاد شـده در اتـاق عمل، دوباره به
زنـدگی بـرمیگردد. اما در همین زمان کوتاه،
چـیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی
خـیلی سـخت است! همکار ما برای چند نفر
از رفـقای صـمیمی، ماجرایش را تعریف کرد،
امـا خـیلی نـمیخواست مـاجرایش پـخش
شود. در ضمن، از زمانی که این اتفاق افتاده
و از آن سـوی هـستی برگشته، اخلاق و رفتار
فـــــوقالعاده خــــوبی پــــیدا کــــرده!
مـشتاق دیدار این شخص شدم. تلفن تماس
او را گـرفتم و چـندین بار زنگ زدم تا بالاخره
گوشی را برداشت. نتیجه چندین بار مصاحبه
و چـند سـفر و دیـدار و... کـتابی شد که در
پیش روی شماست.
البته ساعتها طول کشید تا ایشان را راضی
کـنیم کـه اجـازه چـاپ مطالب را بدهند. در
ضـمن، شـرط ایـشان برای چاپ کتاب، عدم
ذکـر راوی مـاجرا بـود. لذا از بیان جزئیات و
مـشخصات و نـام ایـشان مـعذوریم. در این
کـتاب سـعی بـر اخـتصارگویی بوده و برخی
مـوارد کـه ایـشان راضـی بـه بیانش نبود را
حذف کردیم.
ایـن کتاب در درجه اول بر روی اعضای گروه
بــسیار تـأثیرگذار بـود. امـیدواریم مـاحصل
پـیگیری مـا، در بـهبود معنویت همگان مؤثر
باشد.
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
#داستان_گذر_ایام
#از_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت
پسری بودم که در مسجد و پای منبرها بزرگ
شـدم. در خانوادهای مذهبی رشد کردم و در
پـایگاه بـسیج یـکی از مساجد شهر فعالیت
داشـتم. در دوران مـدرسه و سـالهای پایانی
دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد
بـود. سـالهای آخـر دفـاع مقدس، با اصرار
و الـتماس و دعـا و نـاله بـه درگـاه خداوند،
سرانجام توانستم برای مدتی کوتاه، حضور در
جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را
تجربه کنم. راستی، من در آن زمان در یکی از
شـهرستانهای کوچک استان اصفهان زندگی
میکردم. دوران جبهه و جهاد برای من خیلی
زود تـمام شـد و حـسرت شهادت بر دل من
ماند.
امــا از آن روز، تـمام تـلاش خـودم را در راه
کـسب مـعنویت انـجام میدادم. میدانستم
کـه شـهدا، قـبل از جهاد اصغر، در جهاد اکبر
مـوفق بـودند، لـذا در نـوجوانی تـمام همت
مـن ایـن بود که گناه نکنم. وقتی به مسجد
میرفتم، سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم
برخورد نداشته باشد.
یـک شـب بـا خدا خلوت کردم و خیلی گریه
کـردم. در هـمان حـال و هوای هفده سالگی
از خـدا خـواستم تـا من آلوده به این دنیا و
زشـتیها و گـناهان نشوم. بعد با التماس از
خــدا خـواستم کـه مـرگم را زودتـر بـرساند.
گـفتم: مـن نـمیخواهم بـاطن آلوده داشته
بـاشم. مـن مـیترسم بـه روزمرگی دنیا مبتلا
شـوم و عـاقبت خـودم را تـباه کـنم. لـذا به
حضرت عزرائیل التماس میکردم که زودتر به
سراغم بیاید!
چـند روز بـعد، بـا دوستان مسجدی پیگیری
کـردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل
و خـانواده شـهدا راهانـدازی کنیم. با سختی
فراوان، کارهای این سفر را انجام دادم و قرار
شـد، قـبل از ظهر پنجشنبه، کاروان ما حرکت
کند. روز چهارشنبه، با خستگی زیاد از مسجد
بـه خـانه آمـدم. قبل از خواب، دوباره به یاد
حـضرت عـزرائیل افتادم و شروع به دعا برای
نزدیکی مرگ کردم.
الــبته آن زمـان سـن مـن کـم بـود و فـکر
مـیکردم کـار خـوبی میکنم.نمیدانستم که
اهـل بـیت عـلیه الـسلام: ما هیچگاه چنین
دعایی نکردهاند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن
بـه مقامات عالیه میدانستند. خسته بودم و
سـریع خـوابم برد. نیمههای شب بیدار شدم
و نــمازشب خـواندم و خـوابیدم. بـلافاصله
دیـدم جـوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.
از هـیبت و زیبایی او از جا بلند شدم. با ادب
سلام کردم.
ایـشان فـرمود: «بـا مـن چـکار داری؟ چـرا
ایـنقدر طـلب مرگ میکنی؟ هنوز نوبت شما
نـرسیده. » فـهمیدم ایـشان حضرت عزرائیل
اسـت. تـرسیده بـودم. اما باخودم گفتم: اگر
ایـشان ایـنقدر زیبا و دوست داشتنی است،
پــــس چـــرا مـــردم از او مـــیترسند؟!
مـیخواستند بـروند کـه با التماس جلو رفتم
و خــواهش کـردم مـرا بـبرند. الـتماسهای
مـن بـیفایده بـود. با اشاره حضرت عزرائیل
بـرگشتم بـه سرجایم و گویی محکم به زمین
خوردم!
در هـمان عـالم خـواب سـاعتم را نگاه کردم.
رأس سـاعت ۱۲ ظهر بود. هوا هم روشن بود!
مـوقع زمـین خـوردن، نیمه چپ بدن من به
شـدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب
پـریدم. نیمه شب بود. میخواستم بلند شوم
امـا نـیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد!!
خواب از چشمانم رفت. این چه رؤیایی بود؟
واقـعاً مـن حضرت عزرائیل را دیدم!؟ ایشان
چقدر زیبا بود!؟
روز بـعد از صبح دنبال کار سفر مشهد بودم.
هـمه سوار اتوبوسها بودند که متوجه شدم
رفـقای مـن، حـکم سفر را از سپاه شهرستان
نـگرفتهاند. سریع موتور پایگاه را روشن کردم
و بـا سـرعت بـه سـمت سپاه رفتم. در مسیر
بـرگشت، سر یک چهارراه، راننده پیکان بدون
توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ
با من برخورد کرد.
آنـقدر حـادثه شـدید بـود که من پرت شدم
روی کـاپوت و سـقف ماشین و پشت پیکان
روی زمین افتادم.
نـیمه چپ بدنم به شدت درد میکرد. راننده
پـیکان پیاده شد و بدنش مثل بید میلرزید.
فکر کرد من حتماً مردهام.
یــک لـحظه بـا خـودم گـفتم: پـس جـناب
عـزرائیل بـه سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف
شـدید بـود کـه فـکر کردم الان روح از بدنم
خـارج مـیشود. بـه ساعت مچی روی دستم
نگاه کردم.
سـاعت دقـیقاً ۱۲ ظـهر بـود. نیمه چپ بدنم
خیلی درد میکرد!
یـکباره یـاد خـواب دیـشب افتادم. با خودم
گـفتم: «ایـن تعبیر خواب دیشب من است.
مـن سـالم مـیمانم. حـضرت عـزرائیل گفت
کـه وقـت رفـتنم نـرسیده. زائـران امـام رضا
علیهالسلام منتظرند. باید سریع بروم. » از جا
بـلند شـدم. راننده پیکان گفت: شما سالمی!
گفتم: بله. موتور را از جلوی پیکان بلند کردم
و روشـنش کـردم. با اینکه خیلی درد داشتم
بـــه ســـمت مـــسجد حـــرکت کــردم.
راننده پیکان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟
بـعد با ماشین دنبال من آمد. او فکر میکرد
هـر لـحظه ممکن است که من زمین بخورم.
کـاروان زائـران مـشهد حرکت کردند. درد آن
تـصادف و کـوفتگی عضلات من تا دو هفته
ادامه داشت.
بـعد از آن فـهمیدم کـه تـا در دنـیا فـرصت
هـست بـاید برای رضای خدا کار انجام دهم
و د
یـگر حـرفی از مـرگ نزنم. هر زمان صلاح
بـاشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما
هـمیشه دعـا میکردم که مرگ ما با شهادت
بـاشد. در آن ایـام، تـلاش بـسیاری کردم تا
مـانند بـرخی رفـقایم، وارد تـشکیلات سـپاه
پـاسداران شـوم. اعتقاد داشتم که لباس سبز
سـپاه، هـمان لـباس یـاران آخر الزمانی امام
غائب از نظر است.
تـلاشهای مـن بـعد از مـدتی محقق شد و
پـس از گذراندن دورههای آموزشی، در اوایل
دهـه هـفتاد وارد مـجموعه سـپاه پاسداران
شـدم. ایـن را هـم بـاید اضـافه کنم که؛ من
از نـظر دوسـتان و هـمکارانم، یک شخصیت
شـوخ، ولـی پـرکار دارم. یعنی سعی میکنم،
کـاری کـه به من واگذار شده را درست انجام
دهـم، اما همه رفقا میدانند که حسابی اهل
شـوخی و بـگو بـخند و سـرکار گذاشتن و...
هستم.
رفـقا مـیگفتند که هیچکس از همنشینی با
من خسته نمیشود.
در مـــانورهای عـــملیاتی و در اردوهـــای
آمـوزشی، همیشه صدای خنده از چادر ما به
گـوش مـیرسید. مـدتی بعد، ازدواج کردم و
مـشغول فـعالیت روزمره شدم. خلاصه اینکه
روزگـار مـا، مـثل خـیلی از مردم، به روزمرگی
دچـار شـد و طـی مـیشد. روزهـا محل کار
بـودم و مـعمولاً شـبها بـا خـانواده. برخی
شبها نیز در مسجد و یا هیئت محل حضور
داشتیم. سالها از حضور من در میان اعضای
سپاه گذشت. یک روز اعلام شد که برای یک
مــــأموریت جــــنگی آمــــاده شـــوید.
سـال ۱۳۹۰ بـود و مـزدوران و تروریستهای
وابـسته بـه آمـریکا، در شـمال غرب کشور و
در حـوالی پـیرانشهر، مـردم مظلوم منطقه را
بـه خـاک و خـون کـشیده بـودند. آنها چند
ارتـفاع مـهم مـنطقه را تصرف کرده و از آنجا
بـه خـودروهای عـبوری و نـیروهای نـظامی
حـمله مـیکردند، هـر بار که سپاه و نیروهای
نظامی برای مقابله آماده میشدند، نیروهای
ایـن گـروهک تـروریستی به شمال عراق فرار
مـیکردند. شـهریور هـمان سـال و به دنبال
شـهادت سـردار جاننثاری و جمعی از پرسنل
تـوپخانه سپاه، نیروهای ویژه به منطقه آمده
و عـملیات بزرگی را برای پاکسازی کل منطقه
تدارک دیدند.
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
https://eitaa.com/doKhtranChdoori
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽
به نظرتون داستان بعدی کتاب سه دقیقه در قیامت رو بزارم؟
تو ناشناس بگید