eitaa logo
𝒌𝒉𝒐𝒅𝒅𝒂𝒎_𝒂𝒍𝒎𝒂𝒉𝒅𝒚313
92 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج آقا پناهیان می گفت: آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صبح عشق شما چشم باز می کنه این عشق فهمیدنی نیست بعد ما صبح که چشم باز می کنیم به جای عرض ارادت به محضر آقای گوشیامونو چک میکنیم
از عارفی پرسیدند: از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟! گفت: اگه برا امام زمان کاری می کنی، یه تبلیغی انجام میدی، خلاصه قدمی بر میداری، و به ظهور آن حضرت کمک می کنی، بدون که بیداری👌🏼 و الا مجتهد هم باشی در خواب غفلتی...«اُولئِک هُمُ الغافِلُونَ».(اعراف، 179). 🌱اگر یک نفر را به او وصل کردی 🌱برای سپاهش تو سردار یاری
امام_زمان🍃🌸 هر‌زمان... جوانی‌دعای فرج‌مهدی(عج) ࢪازمزمه‌کند... همزمان‌ امام‌زمان(عج)‌ دست‌های مباࢪکشان‌ࢪابه سوی آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای آن ‌جوان‌ دعا می فرمایند چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌ࢪوزی‌یک‌باࢪ دعای فرج را می خوانند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق(ع) فرمود: (از شامگاه پنج‌شنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلم‌هایی از طلا و لوح‌هایی از نقره، از آسمان به سوی زمین می‌آیند و تا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند جز صلوات بر محمد و آل محمد)
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مردی که اعمال نیک و بد خود را روی ترازوی اعمال در برزخ دید ▪️این قسمت: اسیر آزاد ▫️تجربه‌گر : آقای مهدی معماریان 🆔 @khoddam_almahdy313
راننده ی قايق يك روز قرار بود تعدادي از نيروهاي لشگر امام حسين (ع) با قايق به آن سوي اروند بروند. حاج حسين به قصد بازديد از وضع نيروهاي آن سوي آب، تنهايي و به طور ناشناس در ميان يكي از قايقها نشست و منتظر ديگران بود. چند نفر بسيجي جوان كه او را نمي‌شناختند سوار شده، به او گفتند: «برادر خدا خيرت بدهد ممكن است خواهش كنيم ما را زودتر به آن طرف آب برساني كه خيلي كار داريم.» حاج حسين بدون اينكه چيزي بگويد پشت سكان نشست، موتور را حركت داد. كمي‌ جلوتر بدون اينكه صورتش را برگرداند سر صحبت را باز كرد و گفت: «الان كه من و شما توي اين قايق نشسته‌ايم و عرق مي‌ريزيم، فكر نمي‌كنيد فرمانده لشگر كجاست و چه كار مي‌كند؟» با آنكه جوابي نشنيد، ادامه داد: «من مطمئنم او با يك زيرپوش، راحت داخل دفترش جلوي كولر نشسته و مشغول نوشيدن يك نوشابه تگري است! فكر مي‌كنيد غير از اين است؟» قيافه بسيجي بغل دستي او تغيير كرد و با نگاه اعتراض‌آميزي گفت: «اخوي حرف خودت را بزن». حاج حسین... منبع:كتاب سيماي سرداران شهيد 🆔 @khoddam_almahdy313