🟢مرد آن است که دنیا در او ذوب شود/ طالب کدام سکه ای؟
روزی مردی سرگشته، چون برگ خزان در کوچههای جهان میگشت، تا راز سعادت را بیابد.
به صحرایی رسید که در آن پیرمردی با چهرهای نورانی، بر سکویی از خشت نشسته بود و به آیینهای کهن مینگریست.
مرد نزدیک شد و پرسید: «ای پیر خردمند! این آیینه را چه میکنی؟»
پیر، آیینه را به دستش داد و گفت: «بنگر... در آن چه میبینی؟»
مرد نگریست و گفت: «خاک و زنگاری تیره.»
پیر تبسمی کرد و پارچهای ابریشمین از جیب برگرفت و آیینه را چنان سایید که خورشید در آن تابید.
سپس گفت: «این آیینه، دل آدمی است. زنگارش، گناهان و غبار دنیاست. کیمیای سعادت، در آن است که آن را چندان بمالی تا خورشید حقیقت در آن بتابد...»
«ای نفس سرکش!
تو کورهراهی را میپویی که انتهایش به ابدیت میرسد.
غافلی که در بازار دنیا، سکههای فریبنده میخری و گنجینهات را از #یادِ_خدا خالی میکنی.
بدان که سعادت، گمشدهای نیست که در کوچههای خاک جستجو شود؛ گوهری است در عمق وجودت، زیر خروارها غبارِ غفلت.
🟢 غزالی در کیمیای سعادت مینویسد:
#سعادت، هنرِ مردن پیش از مردن است.
هنرِ آن است که پردههای ظلمانی «خود» را بدری و آینهای شوی برای تجلی انوار الهی.
این راه، پر از خارهای آزمون است؛ خاری به نام « #هوا» که ریشه در خاک نفس میدواند، خاری به نام « #جهل» که چشم جان را کور میکند.
اما آنکه #صبر پیشه کند و #علم را چراغ راه، به باغی میرسد که در آن گلهای یقین شکفته است و نسیم رحمت، برگهای وجودش را نوازش میدهد.
ای آدمیزاد!
تو کشتیای در اقیانوس دنیا.
اگر بادبانت به نام « #تقوا» بلند نشود، طوفان #شهوت، تو را به صخرههای هلاک خواهد کوبید.
تو کیمیاگری که میتوانی مس وجودت را به طلای عبادت بدل کنی...
شرط آن است که آتشِ محبت خدا، کورهات را گرم کند و پتکِ ترس از معاد، ناخالصیها را از تو بزداید.
به یاد آر روزی را که غزالی از کاخ دانشِ ظاهری بیرون آمد و در کویرِ خلوتِ قلبش چادر زد.
آنجا که ستارگان، آیات الهی بودند و سکوت، زبانِ راز شد.
فهمید که #علم_بی_عمل، دریایی است بی ماهی، و عبادت #بی_اخلاص، پرندهای است بی بال.
پس نوشت: "سعادت، در آن است که #بندگی کنی، گویی او را میبینی..."
و اینک، تو در این بازار شلوغ جهان، مشتری کدام سکهای؟
اگر طلای سعادت میخواهی، باید خود را در بوتهای بگذاری که آتشش، اشک نیمهشبهاست و باد مکشش، نفسِ «لا اله الا الله»...
"کیمیای وجودت را با عشق بجوشان تا سعادت، زرِ خالص شود."
🌙 «مرد آن نیست که دنیا را بچشد، مرد آن است که دنیا در او ذوب شود...»/امام محمد غزالی
#بصیرت_خوشاب #هوش_مصنوعی
@khoshab1