eitaa logo
بصیرت خوشاب
415 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
32 فایل
قیامِ کربلا، یک گزارشِ خبریِ ساده نبود؛ منشورِ حیاتِ آزادگان بود که تا قیامت می‌گوید: «زنده‌باد آن‌که معروف را فریاد زد، و مرده‌باد آن‌که منکر را در سکوتِ خود پناه داد!»
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢مرد آن است که دنیا در او ذوب شود/ طالب کدام سکه ای؟ روزی مردی سرگشته، چون برگ خزان در کوچه‌های جهان می‌گشت، تا راز سعادت را بیابد. به صحرایی رسید که در آن پیرمردی با چهره‌ای نورانی، بر سکویی از خشت نشسته بود و به آیینه‌ای کهن می‌نگریست. مرد نزدیک شد و پرسید: «ای پیر خردمند! این آیینه را چه می‌کنی؟» پیر، آیینه را به دستش داد و گفت: «بنگر... در آن چه می‌بینی؟» مرد نگریست و گفت: «خاک و زنگاری تیره.» پیر تبسمی کرد و پارچه‌ای ابریشمین از جیب برگرفت و آیینه را چنان سایید که خورشید در آن تابید. سپس گفت: «این آیینه، دل آدمی است. زنگارش، گناهان و غبار دنیاست. کیمیای سعادت، در آن است که آن را چندان بمالی تا خورشید حقیقت در آن بتابد...» «ای نفس سرکش! تو کوره‌راهی را می‌پویی که انتهایش به ابدیت می‌رسد. غافلی که در بازار دنیا، سکه‌های فریبنده می‌خری و گنجینه‌ات را از خالی می‌کنی. بدان که سعادت، گمشده‌ای نیست که در کوچه‌های خاک جستجو شود؛ گوهری است در عمق وجودت، زیر خروارها غبارِ غفلت. 🟢 غزالی در کیمیای سعادت می‌نویسد: ، هنرِ مردن پیش از مردن است. هنرِ آن است که پرده‌های ظلمانی «خود» را بدری و آینه‌ای شوی برای تجلی انوار الهی. این راه، پر از خارهای آزمون است؛ خاری به نام « » که ریشه در خاک نفس می‌دواند، خاری به نام « » که چشم جان را کور می‌کند. اما آنکه پیشه کند و را چراغ راه، به باغی می‌رسد که در آن گل‌های یقین شکفته است و نسیم رحمت، برگ‌های وجودش را نوازش می‌دهد. ای آدمیزاد! تو کشتی‌ای در اقیانوس دنیا. اگر بادبانت به نام « » بلند نشود، طوفان ، تو را به صخره‌های هلاک خواهد کوبید. تو کیمیاگری که می‌توانی مس وجودت را به طلای عبادت بدل کنی... شرط آن است که آتشِ محبت خدا، کوره‌ات را گرم کند و پتکِ ترس از معاد، ناخالصی‌ها را از تو بزداید. به یاد آر روزی را که غزالی از کاخ دانشِ ظاهری بیرون آمد و در کویرِ خلوتِ قلبش چادر زد. آنجا که ستارگان، آیات الهی بودند و سکوت، زبانِ راز شد. فهمید که ، دریایی است بی ماهی، و عبادت ، پرنده‌ای است بی بال. پس نوشت: "سعادت، در آن است که کنی، گویی او را می‌بینی..." و اینک، تو در این بازار شلوغ جهان، مشتری کدام سکه‌ای؟ اگر طلای سعادت می‌خواهی، باید خود را در بوته‌ای بگذاری که آتشش، اشک نیمه‌شب‌هاست و باد مکشش، نفسِ «لا اله الا الله»... "کیمیای وجودت را با عشق بجوشان تا سعادت، زرِ خالص شود." 🌙 «مرد آن نیست که دنیا را بچشد، مرد آن است که دنیا در او ذوب شود...»/امام محمد غزالی @khoshab1