"دکتر جون، علامهی هزاره!"
پس از سالها تلاش، شببیداری، و خوردن قهوههای تلختر از آیندهی شغلیشان، بالاخره "دکتر جان" موفق شد مدرک دکترای خود را در رشتهی "مطالعات پیشرفتهی تاثیر رنگ لاک ناخن بر رشد گیاهان آپارتمانی" بگیرد.
از آن روز به بعد، زندگی او به دو بخش تقسیم شد:
قبل از دکترا
و بعد از دکترا.
بخش بعدی اما پر بود از فیسهای اِفادهآمیز و جملاتی مثل: "لطفاً با احترامِ علمی خطابم کنید!".
@khoshab1
صحنهی اول:
خانواده در شام جمعه
مادر: "جان جون، بیا برنج رو بکش!
دکتر جان (با ابروی بالاانداخته): "مادرجان! من حالا *دکتر* هستم.
میتوانی بگی: دکتر جان، لطفاً ظرف برنج را انتقال دهید!
پدر (با چشمگردانی): "انتقال بدین دکترجان! این هم قاشق چوبیِ ناسا برای خدمت به جنابعالی!"
صحنهی دوم:
پروفایل اینستاگرام
بیو:
"دکتر جان، Ph.D در فیزیک کوانتوم (چون فیزیک کلاسیک برایم تُنُک بود!)
موسس صفحهی #هر_سوالی_داری_بپرس_ولی_جواب_نمیدم
همکار مجازی اینشتین (تو واتساپ!)" 😂
صحنهی سوم:
مهمانی دوستانه
دوست قدیمی: "جان، یادته بچگی میگفتیم دکتر بازی؟
حالا شدی واقعی!"
دکتر جان (با لبخند مصنوعی): "ببخشید، دکتر بازی نه، *دکتر ریالیته*.
و لطفاً از القابی مثل جان خودداری کنید.
ضمناً این جملهات از نظر گرامری غلط بود: 'یادته'
باید 'یادت هست' باشد!"
دوستان (در ذهنشان): "حالا که دکتر شده، نگو زبانم لال کرد!"
صحنهی چهارم:
خرید از سوپرمارکت
فروشنده: "قبولی؟ ۱۵ هزار تومان."
دکتر جان (با صدای بلند): "من *دکتر* هستم!
میتوانید بگویید: جناب دکتر، مبلغ ۱۵ هزار تومان.
و لطفاً رسید را با مُهرِ 'با احترام علمی' امضا کنید!"
فروشنده (با بیتفاوتی): "جناب قورمهسبزی، پولو بده برو!"
نقطهی اوج:
یک روز دکتر جان در ترافیک، ماشینش خراب شد.
رانندهی ون پشت سرش فریاد زد:
"آقا! مگه دکتر نیستی؟
پس چرا ماشینتو درست نمیکنی؟!"
دکتر جان (با اعتمادبهنفس): "من دکترای *تئوری* خرابی ماشین دارم، نه عملی!"
راننده (با خنده): "پس فردا میام دانشگاه، دکترای *تئوری بوق زدن* بگیرم!"
پایانِ خوش:
بالاخره دکتر جان روزی فهمید که دکترا یعنی "درِ خانهی آدم باز میشه، ولی احترام رو باید خودت بیاری!".
حالا او در مهمانیها خودش را "جانِ بقالزاده" 😂
معرفی میکند... البته فقط اگر کسی از پایاننامهاش سوال نپرسد!
پ.ن:
کارت ویزیتش هنوز روی میز است:
"دکتر جان، Ph.D، F.A.A (فوقالعاده از همه بهتر!)
مشتاق همکاری با ناسا (یا حتی نونوایی محله!)" 😂
#بصیرتخوشاب #طنز #هوش_مصنوعی
@khoshab1