19.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حریم_زندگی
اذیتهای فرزند اولم و ویار بارداری دومم باعث شده بود ساعاتی که به خونه میومد مدام در حال غر زدن و پرخاش باشم و هربار همسرم با بحث و دعوا علت اینهمه پرخاشگری من رو به رفاقت با سوسن ربط میداد و ازم میخواست دیگه باهاش ارتباط نداشته باشم. من که دخترخالم رو عاشقانه دوست داشتم در جواب او برای حمایت از او مثل همیشه باهاش بحث میکردم و از خوبیها و فضایل سوسن براش میگفتم.
بعد از مدتی سوسن کمتر بدیدنم میومد
یک روز که به همسرم گفته بودم برام مسکن دندون درد بخره موقع خواب متوجه شدم دارو رو برام نیاورده با فکر اینکه حتما تو ماشین جا گذاشته به حیاط رفتم تا از ماشین بیارمش.بمحض باز کردن در ماشین بوی عطر زنونه توجهم رو جلب کرد عصبی و مبهوت از اینکه همسرم چه کسی رو سوار ماشین کرده بوده در داشبورد رو باز کردم اثری از دارو نبود
#ادامهدارد
❌کپی حرام⛔️
❣دو تا باور_مهم برای جذب هر خواسته ای.
🍀 باور اول،
#باور فراوانی هستش که باید این باور کنید که از خواسته ای که شما میخواید بینهایت هست ازش و بینهایت فرصت هم هست برای دریافتش.
🌺 برای تک تک آدم ها نعمت فراوان وجود دارد.
اگر این را باور کنید،
اگر این را درک کنید، و اگر بر اساس این عمل کنید، این وفور را تجربه خواهید کرد.
هى دنيا ! دارم ميام كه تموم چيزيكه
لايقش هستم رو ازت بگيرم ...
🍀باور دوم،
#ایمان به خدا هستش که باید این باور داشته باشید حالا که بینهایت ثروت و عشق در جهان هستش خدا میتونه شما رو به سمتش هدایت کنه.
خدا این قدرت رو داره که شما رو به سمت خواسته هاتون هدایت کنه.
🌹 @ArBaoGif
🔘داستان کوتاه
"عاقبت قاتلان حسین(ع)
زرعة بن اَبان بن دارُم"
از عناصر خیبث سپاه عمربن سعد که در کربلا، مانع دسترسی حسین بن علی علیه السلام به آب شد.
روز عاشورا سال ۶۱ هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر حسین علیه السلام حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران روبروی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین، ریخت، تشنگی زیادی بر او غالب شد، از این رو به طرف رود فرات روان شد هرچند که عمروبن حجاج با چند صد سوار اطراف آنجا را محاصره کرده بودند.
کوفیان میدانستند که اگر آن حضرت جرعهای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها بکشد و بسیاری قلع و قمع کند.
همین جا بود که «زرعة بن ابان از قبیله بنی دارم» دستور داد که میان حسین و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند و خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین حسین علیه السلام و آب مانع شدند.
امام حسین او را نفرین کرد و فرمود: خدایا او را تشنه گردان.
زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آنحضرت زد امام علیه السلام تیر را بیرون کشید و دستش را زیر حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد.
آنگاه گفت: خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام میدهند سوی تو شکایت میکنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یکنفر از آنها را باقی مگذار.
چیزی از این واقعه نگذشت که خداوند تشنگی را بر زرعة بن اَبان، مسلط کرد و او هرگز سیراب نمیشد.
پایان زندگی ننگین او؛
اکثر مقاتل نوشتهاند که زرعة بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زیست و بعد مبتلا به عطش شد به گونهای که از سرما و گرما فریاد میزد گویا آتشی از شکمش شعله میکشید و پشتش از سرما میلرزید.
هرچه آب میخورد سیراب نمیشد.!
آب را برای او سرد میکردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او میدادند (شربت بوده) ولی دائما فریاد میزد «آبم دهید»
یک کوزه آب به او میدادند، میخورد و کوزه دیگر میرسید و او بر پشت میافتاد و باز تشنه میشد و فریاد میکرد که تشنگی مرا کشت.
قاسم بن اصبغ بن نباته روایت میکند که گاهی من از کسانی بودم که او را پرستاری میکردم و برای آرامش و تسکین او جدیت داشتم و آب سرد برایش میآوردند آمیخته با شکر و قدحهای پر از شیر و کوزههای پر از آب
او میگفت: وای بر شما، آب به من دهید که از تشنگی میمیرم کوزهها یا کاسهای پر از آب به او میدادند که برای سیراب کردن یک خانواده کافی بود.
او میآشامید و همین که لب خود بر میداشت، لحظهای دراز میکشید و مجددا میگفت آبم دهید...
اصبغ میگوید: به خدا قسم چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد!!
منابع:
منتهی الامال
تاریخ طبری
بحارالانوار مجلسی
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
#قرآن
🌺 كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ🌺
📚 «#آیه ۲۹ #سوره مبارکه ص»
🌹این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!.🌹
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
کانال مارو به دوستانتان معرفی کنید
@khoshbakhtiii
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُذِلَّ الْكافِرِينَ الْمُتَكَبِّرِينَ الظَّالِمِينَ...
🌱سلام بر شما! می گویند می آیی و در دادگاه عدالتت ، هیچ ظالم متکبری در امان نخواهد ماند.
منتظریم ! و ایمان داریم به چنین شنیده ای...
📚 صحیفه مهدیه، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزمان
#اللهمعجللولیکالفرج
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
کانال مارو به دوستانتان معرفی کنید
@khoshbakhtiii
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
روزتان مزین و معطر به عطر صلوات بر محمد و آل محمد
به رسم ادب
السلام علیک یابقیةالله فی ارضه
السلام علیک یافاطمه الزهرا
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
کانال مارو به دوستانتان معرفی کنید
@khoshbakhtiii
🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜🔱
#حریم_زندگی
کمی روی داشبورد و روی صندلی رو گشتم که شاید اونجا انداخته که با دیدن گل سری که همیشه روی سر سوسن دیده بودمش هوش از سرم پرید.
عصبی به خونه برگشتم و با پرخاش همسرم رو بیدار کردم و گل سر رو نشونش دادم سعی میکرد انکار کنه ولی وقتی گفتم بوی عطری که همیشه سوسن استفاده میکنه هم فضای ماشین رو پرکرده به یاوه گویی افتادو
دوباره کتمان کرد.فردای اون روز بچه هارو به مادرم سپردم و سعید رو تعقیب کردم تا اینکه روز سوم بجای اینکه به محل کارش بره مسیرش رو عوض کرد و سر کوچه ی خالم سوسن رو که معلوم بود در انتظارش بوده سوار کرد از استرس به لرزه افتاده بودم تا اینکه جلوی در خونه ای توقف کرد هردو پیاده شدند، همسرم کلید رو از جیبش دراورد و در خونه رو باز کرد و پشت سر سوسن داخل رفت.
#ادامهدارد
❌کپی حرام⛔️
#حریم_زندگی
پیاده شدم زنگ در رو زدم که سوسن در رو باز کرد، در رو هل دادم و وارد شدم
همسرم وسط خونه با دیدن من وا رفته نگاهم میکرد کمی داد و فریاد کردم و یه کشیده بهش زدم و از اونجا خارج شدم.
قبل از اینکه راه بیفتم سعید مجبورم کرد سوار ماشین خودش بشم.
توی راه فقط گریه میکردم،گوشه ای نگه داشت بهم گفت مدتی بود به سوسن علاقمند شده بودم ولی مقصر خودت بودی، ازت میخواستم باهاش قطع ارتباط کنی تو حرفم رو گوش نمیکردی و هربار با تعریف ازش عشق و علاقه ی من رو بهش محکمتر کردی
من اونقدر عاشق سوسن شدم که با کلی التماس تونستم راضیش کنم و قرار شد بشرط رعایت حق و حقوق هردونفر شما باهم ازدواج کنیم.
اجازه ندادم ادامه بده.بعد از چندروز فکر کردن تصمیم گرفتم جدا بشم
ظاهرا سوسن اصراری برای موندن نداشت
#ادامهدارد
❌کپی حرام⛔️
💚 امام سجاد علیه السلام:
سه چیز نجات بخش مؤمن است: این که زبانش را از غیبت مردم باز دارد، خود را به چیزی مشغول کند که در دنیا و آخرت او را سود دهد و بر گناهان، بسیار گریه کند.
نگاه محبت آمیز مؤمن به صورت برادر ایمانی خود، عبادت است.
نشان معرفت (خداشناسی) و کمال دین مسلمان، ترک سخنان بیهوده، کم تر جدل کردن، و بردباری و خوش خویی است.
مبادا به گناهی که می کنی شادمان شوی که شادمانی به گناه، بدتر از ارتکاب آن است.
در شگفتم از آن کسی که از طعام از ترس زیان آن می پرهیزد، اما از گناه به سبب زشتی آن نمی پرهیزد.
همه خیر در این است که انسان خود را (از آلودگی ها) نگه دارد.
شرافت در فروتنی، و عزت در پرهیزگاری، و بی نیازی در قناعت است.
اگر مردم بدانند که در طلب علم چه فوایدی است، آن را می طلبند، اگر چه با ریختن خون دل و فرو فتن در گرداب ها باشد.
هر کس خود را گرامی داند، دنیا نزد او خوار است.
💝الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج
#حریم_زندگی
و این همسرم بود که برای موندن هردومون تلاش میکرد و من وقتی فهمیدم سوسن بارداره هزاربار در خودم شکستم.
بخاطر حفظ ارامش بچه هام موندم ولی دیگه همسرم رو دوست نداشتم توی این بازی بازنده ی اصلی من بودم که با ندونم کاری و دعوتهای بیش از حد سوسن به حریم زندگیم باعث علاقمندی همسرم به او شدم و حتی پس از اعتراضهای او برای قطع ارتباط با سوسن اصلا اهمیتی به حرفاش نمیدادم و همین موجب از دست دادن زندگیم شد
الان چند سال گذشته و من تبدیل شدم به زنی افسرده و عصبی که نه همسرمو در کنار خودم تحمل میکنم و نه چشم دیدن او رو در کنار سوسن دارم و همین باعث عذاب هرروزه ی خودم شده.
کاش اون روزها به حرفای همسرم و اعتراضاتش بیشتر توجه کرده بودم تا حالا مجبور نمیشدم زندگیم رو مفت بدم به کسی که روزی بهترین رفیقم بود و حالا شده دزد ورقیب و زندگیم.
#پایان.
❌کپی حرام ⛔️