#تهمت ۶ تا اینکه یروز دزد به خونه مادرشوهرم دستبرد زد همون شب با گزارش همسایه ها دزد دستگیر شد، وقتی هادی طلاهای من رو قاطی اموال به سرقت رفته ی خونه ی مادرش دید تازه تونست حرفهام رو باور کنه. با اون سرقت حقیقت برملا شد و خواهرشوهرم اقرار کرد از اول هم از من متنفر بوده و با این کار میخواسته بین ما دوتا جدایی بندازه... که از اونروز هادی قید خواهرش رو برای همیشه زد با اینکه از هادی بابت شکی که بهم کرد دلخورم و عصبی میشم اما بخاطر حفظ ابروی خونوادم و علاقه ای که نسبت به زندگیم دارم طوری وانمود میکنم که انگار فراموش کردم.چند وقت پیش شنیدم وقتی یکروز خواهرشوهرم به استخر محل رفته بوده یکی از مراجعین وقتی گوشی موبالش گم شده به اون مشکوک شده و جلوی بقیه ابروش رو برده همونجا دستام رو بالا بردم و خدارو شکر کردم که سنگینی بار تهمت رو بهش نشون داد.

🎥 تجمع اعتراضی بخشی از مردم بوشهر جلوی دادگستری بوشهر 🔸شب گذشته تعدادی دختر بی حجاب بعد از ضرب و جرح خانم چادری در خیابان شهر بوشهر چادر و حجاب وی را برداشته و از او فیلم گرفته و با الفاظ رکیک به ایشان توهین میکنند . و این فیلم را در فضای مجازی و گروه های معاند نشر میدهند . به دنبال این ماجرا صبح امروز تجمعی اعتراضی در جلو دادگستری شکل گرفت . ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄ فرهنگسازی حیا👇🌷❤️ 🆔@farhangsaze_haya

#اشتباه ۱ بعد از دیپلم در یک شرکت بعنوان منشی مشغول به کار شدم،بعضی ساعات سرم خیلی شلوغ میشد اما بعضی ساعات در روز کاملا بیکار بودم و وقتم رو با مرتب کردن پرونده ها پر میکردم ،یکی از کارمندای شرکت مدتی بود بهم توجهات خاصی نشون میداد و من هم چون فکر میکردم تصمیم داره ازم خاستگاری کنه واکنش خاصی نشون نمیدادم،ادم موجه و خوبی بنظر میرسید تا اینکه یروز که سرم حسابی خلوت بود به بهونه ی دیدن مدیرعامل اومد پیشم وقتی گفتم ایشون نیستند، گفت حالا که ایشون نیستند اجازه دارم کمی اینجا بمونم؟ در مورد مساله ای میخوام باهات صحبت کنم،وقتی گفت ازم خوشش اومده و دلش میخواد مدتی باهم باشیم پرسیدم یعنی اشنایی قبل از ازدواج ؟ #ادامه‌دارد #کپی‌حرام