خوشتیپ آسمانی
#بیست_و_هفت_روز_و_یک_لبخند #پارت10 _موهای تنم سیخ شد،فاطمه! این شک و تردید ها ، پدر آدم رو در می آر
مادرش یه جوریه...!
ساکته ، کم حرفه
مادرش مثل یه لیوان آب خنک بعد از یه دوندگی طولانیه...
از اون هاست که تو دلت آتیش هم باشه و بری کنارش بشینی یهو می بینی آتیشی درکار نیست...
منتها این لیوان آب،
تو دل یه کوهه...
می خوام بگم مادرش محکم و صبوره.
#برشی_از_کتاب
خوشتیپ آسمانی
#بیست_و_هفت_روز_و_یک_لبخند #پارت۱۴ رضا و الهام، با فاصلهی دو سال به دنیا میآیند. زمان وضع حمل رفی
پدر،
هر بار یکی دو ماه بعد از به دنیا آمدنشان میآمده مرخصی و فرزندانش را میدیده!
#خانواده_بابک
#برشی_از_کتاب