#تاریخ_صدر_اسلام
🔴مقدمه:
ﻣﺒﺎﺣﺚ ﺗﺎرﻳﺦ اﺳﻼم را از ﻣﻘﺎﻃﻊ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻣﻲﺗﻮان آﻏﺎز ﻛﺮد، اﻣﺎ ﺷﺎﻳﺪ اوﻟﻴﻦ ﺑﺤﺜﻲ ﻛﻪ در ﻣﻮاﺟﻬﺔ ﺑﺎ #ﺗﺎرﻳﺦ_اﺳﻼم ﺧﻮب اﺳﺖ ﺑﻪ آن دﻗﺖ ﻛﻨﻴﻢ، زﻣﻴﻨﺔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﻌﺜﺖ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص) اﺳﺖ. در شمارهی ﻗﺒﻞ در اهمیت تاریخ نوشتیم.
برای شناخت تحولات ایجاد شده بعد از ظهور اسلام ابتدا بایستی با جامعه قبل از بعثت به طور همه جانبه آشنا شویم.
از جمله سؤالاتی که به ذهن انسان خطور میکند عبارتند از:
💠آداب و رسوم و سنت های زشت و پسندیده اعراب جاهلی کداماند؟
💠سنت های پسندیده در میان اعراب جاهلی چه جایگاهی داشت و چه تأثیری بر آن ها گذاشت؟
🔷️جهان در آستانه بعثت
آشنایی اجمالی با شبه جزیره عربستان
مردم عربستان به دو دسته تقسیم میشدند:
1️⃣بیابانگردان:
صفت بارز آنان بدوی بودن، داشتن آزادی فردی و مهماننوازی است. اشخاص ضعیف میتوانند به اشخاص قویتر پناه ببرند و حرفه عمومی بدوی گلهداری است.
2️⃣شهرنشینان و روستانشینان:
حرفه اصلی شهرنشینان تجارت است، ولی عدهای هم از طریق غارت، مال به دست میآوردند. خانههای روستاییان شهرنشین، برای محافظت از شر بدویها، از قلعههای محکم بوده است.
بیابانگردان را «اهل وبر» و شهرنشینان و روستانشینان یعنی یکجانشینان را «اهل مدر» میگفتند.
جامعه اعراب در آن زمان از گروههای کوچکی به نام «#قبیله» تشکیل میشد. میان اعضای قبیله همبستگی شدیدی وجود داشت. در نظام قبیلهای اعراب، همیشه حق با قبیله خودی بود، حتی اگر متجاوز باشند. از این رو، در صورت بروز هرگونه تعدی به اعضای قبیله، همگی خود را نسبت به آن مسئول میدانستند و به حمایت از قبیله خود برمیخواستند.
اعراب کل شبه جزیره به دو گروه بزرگ «#قحطانی» و «#عدنانی» تقسیم میشدندکه:
🔸️نسب قحطانیها به «قحطان» و
🔸️عدنانیها به «#اسماعیل (ع)» میرسد.
-قحطانیها را «عاربه» یعنی اصلی و عدنانیها را «مستعربه» یعنی عرب شده میگویند،
البته دستهای دیگر از اعراب نیز وجود داشتهاند که به اعراب «بائده» یعنی منقرض شده شهرت دارند؛ زیرا آنان ساکنان اولیه شبه جزیره بوده که همگی در اثر عذابهای الهی از بین رفته و دیگر اثری از آنها باقی نمانده است.
💠از نظر جغرافیایی
از لحاظ جغرافیایی به سه قسمت تقسیم می شود:
۱) شمال و غرب (حجاز)
۲) مرکز و شرق (صحرای عرب)
۳) جنوب ( يمن)
🔴وضعیت سیاسی:
ساکنان جزیره عرب سه دسته اند:
1) عرب بائده ( از بین رفته)
۲)عرب عاربه (شهر نشین)
۳) عرب مستعریه (عرب شده)
🔸️ویژگی اعراب فوق:
- عدم استقرار حاکمیت قانون و نظم سیاسی
- استقرار نظام قبیله ای با سه رکن نسب، حسب و عصب یعنی شناسنامه قبیله ای و عرق قبیله ای
- وجود تعصبات ناسیونالیستی
- وجود روح جنگجویی
🔴فرهنگ و آداب و رسوم:
هرچند خصلتهای پسندیدهای چون روحیه سلحشوری ، وفای به عهد، بخشندگی و مهماننوازی صراحت لهجه، حافظه قوی و اهتمام به شعر و شاعری گواه خوبی بر وجود برخی ارزشها در میان مردم جزیرةالعرب است؛ اما اندکی تامل در دستاوردهای هر یک از این خوی ها ،پرده از استضعاف فکری و فرهنگی این سرزمین بر می دارد. زیرا جهتدار نبودن روحیه حماسی، در بسیاری اوقات به افروختن بی دلیل آتش کینه و درگیری میان قبایل می انجامید.
آلودگی به گناهان مختلف تا آنجا پیشرفته بود که از هنجار های اجتماعی شمرده می شد؛ به گونه ای که بسیاری ،از ارتکاب آن احساس شرم نمیکردند ؛ و قتل و غارت ، دزدی ، ميگساری و انواع قمار و فحشا ، بخشی از زندگی روزانه مردم بود.
کمیت گرایی ،فخر فروشی ،حاکمیت خرافات بازمانده از تحریف ادیان،افسانه های باستانی ،اساطیری و موهومات تخدیری ،هر یک نشان دیگری از انحطاط اندیشه و خالی بودن سازمان فکری آنان از تفکر بود.