eitaa logo
🦀 خرچنگ قورباغه 🐸 جوک و سرگرمی
571 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
6 فایل
🌹 به نام خدا 🌹 💎 😃 با لبخند وارد شويد 😃 💎 ادمین کانال : @SeyedaliZekri 🌷 هم بخنديد و هم بخندانيد 🌷 🌸 دوستانتون رو هم دعوت كنيد 🌸 باز نشر با ذکر آدرس کانال بلا مانع است ⛔
مشاهده در ایتا
دانلود
عید مبعث مبارک باد
۹ اسفند ۱۴۰۰
‏تو هر خونه ای هست همه هم زخم خورده هستن😂 ┅────────‌‌┅ @khrchangqurbaqeh
۹ اسفند ۱۴۰۰
رو مخ‌ترین چیزی که میتونه وجود داشته باشه: ‌ ┅────────‌‌┅ @khrchangqurbaqeh
۹ اسفند ۱۴۰۰
یعنی سر این من مردم از خنده😂😂😂😂 ┅────────‌‌┅ @khrchangqurbaqeh
۹ اسفند ۱۴۰۰
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
چند وقت پیش از تهران ‌سوار اتوبوس شدیم بریم اهواز پیرزنی پشت سر راننده نشسته بود اول جاده قم پیرزن به راننده گُفت پسرم رسیدی بروجرد خبرم کن راننده هم گُفت باشه. رسیدیم قم، پیرزن پرسید نرسیدیم بروجرد؟ راننده گفت نه نزدیکی های اراک دوباره پرسید: نرسیدیم؟ راننده گفت یه ساعت دیگه می رسیم نرسیده به بروجرد پیرزنه رو خواب برد راننده هم یادش رفت بروجرد بیدارش کنه رسیدیم نزدیکی خرم آباد پیرزن از خواب بیدار شد گفت نرسیدیم بروجرد؟ راننده گفت: رسیدیم خیلی هم ازش رد شدیم. پیرزن خودشو زد به جیغ و داد و کولی بازی طوری که همه مسافران به ستوه اومدن. راننده هم اولین دوربرگردون دور زد سمت بروجرد، از بس پیرزن زبون به دهن نمی‌گرفت وُ دائم نِفرین می‌کرد مسافران هم هیچی نگفتن، خلاصه رسیدیم بروجرد! اول بروجرد راننده دور زد و به پیرزنه گفت ننه: رسیدیم با احتیاط پیاده شو پیرزن گفت: برا چی پیاده بشم کی گفته میخام اینجا پیاده بشم؟ من میخام برم اندیمشک، دکتر تو تهران بهم گفته هر وقت رسیدی بروجرد قرصات بخور حالا بی‌زحمت یه لیوان اَب بده قرصامو بخورم... حال دلتون خوش 😂🙄🙃🙄😂@khrchangqurbaqeh
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
‏میری آرایشگاه می‌بینی مو ریخته رو زمین.. میری خیاطی می‌بینی پارچه و نخ ریخته رو زمین... میری تعمیرگاه میبینی پیچ و مهره و آچار .. ولی میری‌ بانک هیچی‌ رو زمین نمی‌بینی، حتی خودکارشونم با نخ بستن😂 😂😂😂😂 ┅────────‌‌┅ @khrchangqurbaqeh
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 🍒 🤣@khrchangqurbaqeh
۱۲ اسفند ۱۴۰۰
خبرفوری📣📣📣😂 ✋😅
۱۳ اسفند ۱۴۰۰
اینا رو میدونستید !؟🧐 1_ یزدیا به خربزه میگن خیار 2_ مشهدیا به نون خامه‌ای میگن نارنجک 3_ ترکا به گوجه میگن قرمزی بادمجان 4_ شیرازیا به سیب‌زمینی میگن آلو 5_ کرمانیا و اراکیا به دیر میگن دور به دور میگن دیر😁 🍒 🤣@khrchangqurbaqeh
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
انقدر تو مدارس باب شده بود نیمکت اولی ها بچه زرنگ میشن یه سال تمام جلو نشستم وتلاش کردم تا این قانون رو نقض کنم 😂 🤣@khrchangqurbaqeh
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
رفتم دڪتر بهم گفت:اگه میخواے سالم باشے باید از قلیون دور بشی امروز رفتم بازار یه شیلنگ ۱۰ مترے واسه قلیونم خریدم به نظرتون ڪافیه یا باید بیشتر دور شم؟😂😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@khrchangqurbaqeh
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ⁦*⁦⁦⁦✧ 🌼 ✧ *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦⁦ اولی :از ماشینی که تازگی خریدی، راضی هستی؟ دومی :خودم که نه ولی مکانیک سر کوچمون خیلی راضیه😁😁😂😂😂 ⁦⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ⁦*⁦⁦⁦✧ 🌼 ✧ *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦⁦ @khrchangqurbaqeh
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ✧ 🌼 *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦⁦ 🍒پرتغال🍒 😅😅😂😂😅😅 ⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ✧ 🌼 *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦ @khrchangqurbaqeh
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
خیلی حقه این روزا :))))))😂😭😭😭 ⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ✧ 🌼 *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦⁦ 😅😅😂😂😅😅 ⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ✧ 🌼 *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦ @khrchangqurbaqeh
۱۶ اسفند ۱۴۰۰
رفتم بازار لپ تاپ بخرم.. پولم نرسید تی تاپ خریدم..😐😂😂 😂 ⁦ー⁦ー⁦☘⁦ ✿ ✧ 🌼 *⁦ ✿ ☘⁦ーー⁦⁦⁦⁦ @khrchangqurbaqeh
۱۷ اسفند ۱۴۰۰
. 😀 خنده دار و آموزنده 😄 رفیقم می‌گفت : ۳۰ سال پیش خواستم برم شیراز . رفتم ترمینال و سوار اتوبوس شدم .🚌 صندلی جلوم زن و شوهری بودند که یه بچه تُپل و شیرین ۳یا ۴ ساله داشتند .👶 اتوبوس راه افتاد. ۱۶ ساعت راه بود. طی راه ؛ بچه تُپل و شیرین که صندلی جلو بود ؛ هِی به سمت من نگاه می‌کرد و می‌خندید . 😁 چندبار باهاش دالی بازی کردم و بچه کُلی خندید...😁 دست بچه یه کاکائو بود که نمیخوردش . تو دالی بازی ؛ یهو یه گاز از کاکائو بچه زدم . بچه کمی خندید..😁 کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت: ببین !!!! بالاخره کاکائو را خورد.☺️ دیدم پدر و مادرش خوشحالند ؛ گفتم بذار بیشتر خوشحال بشند. خلاصه ۳ تا کاکائو را کم کم از دست بچه ؛ یواشکی گاز زدم و بچه هم می‌خندید .😁 مدتی بعد خسته شدم . چشمم را بستم و به صندلی تکیه دادم ، که یهو اِی واییییی..😱 مُردم از دل پیچه..... دل و رودم اومد تو دهنم.. سرگیجه داشتم.. داشتم میترکیدم . 😱 دویدم رفتم جلو و به راننده وضعیت اورژانسی خودم را گفتم. راننده با غُرغُر 😏 تو یه کافه وایساد. عین سوپر من پریدم و رفتم دستشویی و رفع حاجت کردم. برگشتم واز راننده تشکر کردم و نشستم روی صندلی. اتوبوس راه افتاد. هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که درددل شروع شد. طوری شده بود که صندلی جلوی خودم را گاز میگرفتم . از درد میخواستم داد بزنم‌ . چه دل پیچه وحشتناکی.. تموم بدنم را میکشیدند.. مُردم خدا....😭😱 دویدم پیش راننده و با عِزوالتماس وضعیتم را گفتم . . راننده اومد که اعتراض کنه ؛ حالت چهره منو دید ، 😰 راننده زد بغل جاده و گفت: بدو داداش پریدم بیرون و دقایقی بعد برگشتم به اتوبوس. تشکر کردم.. از درد داشتم میمُردم. دهنم خشک بود و چشام سیاهی میرفت. رفتم روی صندلی نشستم . گفتم چرا اینجوری شدم. غذای فاسد که نخورده بودم. دیدم دست بچه باز کاکائو هست. از پدر بچه پرسیدم : بچتون کاکائو خیلی میخوره؟ پدرش گفت : نه ؛ کاکائو براش بَده. اومدم بپرسم ، پس چرا کاکائو بهش میدی؟ که مادرش گفت: حقیقت بچمون یوبوسَت داره. روی کاکائو ، مُسهل مالیدم تا شاید اِفاقه کنه ؛ تا حالام دو یا ۳ تا هم خورده ؛ ولی بی فایده بوده. من بدبخت خواستم ادامه بدم که یِهو درد مجدداً اومد. میخاستم داد بزنم و کف اتوبوس غلط بزنم .😱 😱 رفتم پیش راننده ؛ راننده با خشونت گفت : خجالت بکش ؛ وسط بیابونه ؛ ماشین که شخصی نیست . برو بشین.😡 مونده بودم بین درد و خجالت. یه فکری کردم . برگشتم پیش پدر و مادر بچه و گفتم : منم یوبس هستم . میشه به من هم کاکائو بدید.. ۳ تا کاکائو مُسهلی گرفتم و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس و خنده گفتم : 😅 عزیز چرا داد میزنی ؛ نوکرتم ؛ فداتم ؛ دنیا ارزش نداره ؛ شما ناراحت نشو ؛ جون همه ما دست شماست. معذرت میخام . بیا و دهنت را شیرین کن‌.. راننده هم که سیبیل کلفت و لوطی بود ؛ گفت : اِیوَل ؛ دَمِت گرم ؛ بامَرامی ؛ آخر مَردایِ عالمی خلاصه ؛ ۳ تا کاکائو را کردم تو دهنش و رفتم سَرِ جام نشستم و از درد عین مار به خودم پیچیدم . 😰 ۱۰ دقیقه نشده بود که راننده صِدام کردو گفت : داداش ؛ جون بَچَت چی به خورد من دادی؟؟ ترکیدم. داستان کاکائو و بچه را براش گفتم. راننده زد بغل جاده و گفت بریم پایین. خلاصه تا شیراز هر نیم ساعت میزد کنار و می‌گفت : بریم رفیق.. مسافرها هم اعتراض که میکردند ، راننده می‌گفت : پلیس راه گفته که یه گروه تروریست و نامرد ؛ تو جاده میخ ریختند ؛ تند تند باید لاستیکها را کنترل کنم که نریم ته دره... ملت هم ساکت بودند و دعا به جون راننده می‌کردند .😌 😃 *این را عرض کردم که بدانید برای انجام هر کاری؛مسئولش باید همدرد باشه ؛ تا حِس کنه طرف چی میکشه . مسئول باید مثل آحاد جامعه ماهی بیشتر از ۴ الی۵ میلیون حقوق نداشته باشد* *آن وقت با خانه مستاجری، هزینه‌های سرسام آور زندگی... می‌فهمید درد مشترک یعنی چی!!!* *ای کاش ، شکلات مُسهلی داشتیم و به بعضی مسئولین ۳ تا فقط۳ تا میدادیم تابگه داداش وایسا باهم بریم✌️ @khrchangqurbaqeh
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
کردستان عراق یکشنبه را چهارشنبه سوری اعلام کرد.😉 🆘 @Roshangari_ir @khrchangqurbaqeh
۲۲ اسفند ۱۴۰۰