eitaa logo
کلید بهشت
1.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
مدیر کانال @ssamisa.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃 ( ع ) ⃣ بردگى خضر عليه‏السلام از تاجر بازار روزى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: آيا مى‏ خواهيد خاطره‏ اى از خضر عليه‏السلام براى شما نقل كنم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: روزى خضر عليه‏السلام در يكى از بازارهاى بنى اسرائيل عبور مى‏ كرد، ناگهان فقيرى كه او را مى‏ شناخت نزد او آمد و تقاضاى كمك كرد. خضر عليه‏السلام گفت: ايمان به خدا دارى، ولى چيزى نزدم نيست تا به تو بدهم. فقير گفت: آثار نورانيت و خير در چهره تو مى‏ نگرم، و اميد خير از تو دارم تو را به وجه (آبروى) خدا به من كمك كن.(684) خضر عليه‏السلام گفت: مرا به امر عظيم (آبروى خدا) قسم دادى، چيزى ندارم (ولى نمى‏ توانم از اين امر عظيم كه نام بردى بگذرم) جز اين كه مرا به عنوان برده (غلام) بگيرى و در اين بازار بفروشى، و پولش را براى خود بردارى. فقير گفت: آيا چنين كارى روا است؟ خضر گفت: به حق مى‏ گويم كه تو مرا به امى عظيم سوگند دادى. من نمى‏ توانم اين نام عظيم را ناديده بگيرم، مرا بفروش. فقير: خضر را به تاجرى به مبلغ چهارصد درهم فروخت، و آن پول را براى خود برداشت و رفت. خضر عليه‏السلام مدتى نزد اربابش ماند، ولى ديد اربابش كارى را بر عهده او نمى‏ گذارند. روزى به اربابش گفت: تو مرا براى خدمت خريده‏ اى، دستور بده تا كارى را براى تو انجام دهم. تاجر گفت: من خوش ندارم كه تو را به زحمت بيفكنم، تو پيرمرد سالخورده‏ اى هستى. خضر گفت: نه، كار براى من زحمت نيست. تاجر سنگ بزرگى را در گوشه خانه‏ اش نشان داد كه لازم بود شش نفر كارگر در طول يك روز بتوانند آن سنگ را از آن جا بردارند و بيرون ببرند و گفت: اين سنگ را از خانه خارج كن. خضر عليه‏السلام در همان ساعت، آن سنگ را برداشت و به تنهايى آن را بيرون برد. تاجر به او گفت: آفرين، كار را بسيار نيكو انجام دادى، با قدرتى كه هيچكس آن قدرت را ندارد. 📚پی نوشتها 684 -  بِوَجهِ الله لَما تَصَدقتَ عَلَى. .دارد.... ╔✯══๑ღ💠ღ๑══✭╗     🆔@kilidebehesht ╚✮══๑ღ💠ღ๑══✬╝