6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان_مصور
🖥 پویانمایی عزاداری در دوران پهلوی
@kodak_novjavan1399
رفتم کنار دریا.mp3
574.3K
🎼 شعر رفتم کنار دریا
🎧 با صدای محمد مهدی
🍎 رفتم کنار دریا 🏖
🍎 گفتم بگو خدا 🕋 کیست ؟
🍎 دریا 🏝 به گوش 👂🏻 من گفت :
🍎 مثل خدا 🕋 کسی نیست
🍎 او آفریدگاره
🍎 کوه و درخت و دریاست ⛰
🍎 دانا و پاک و زیبا
🍎 بخشنده و تواناست 💪🏻
🍎 بابای بچه ها نیست
🍎 اما برای آنها
🍎 هم آفریده مادر
🍎 هم آفریده بابا
📚 کتاب آموزش قرآن ، اول دبستان ، ص ۱۹
@kodak_novjavan1399
هنگامی كه شیطان به خداوند گفت:
من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه میكنم .
فرشتگان پرسیدند:
شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است ، پس چگونه انسان نجات مییابد؟
خداوند فرمود : راه بالا و پایین باز است
راه بالا: نیایش
و راه پایین: سجده
بنابراین ، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید میتواند شیطان را طرد كند .
🔹بنده ی من! سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم،پس سوگند به حق من برتو، مرا دوست بدار.
#حدیث_قدسی.
🍃 @kodak_novjavan1399
🌸🍃
49.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 انیمیشن سینمایی رستم و سهراب
🌹 ژانر : هیجانی ، اکشن
🌹 قسمت پنجم
@kodak_novjavan1399
🌹#داستان_حضرت_آدم 🌹
🌹🌹 قسمت سوم 🌹🌹
🇮🇷 چند روز بعد ،
🇮🇷 فرشتگان قصد برگشتن به آسمان داشتند .
🇮🇷 حارث ، با حزن و اندوهی که
🇮🇷 در چشمانش دیده می شد
🇮🇷 و با چشم گریان به فرشتگان گفت :
🔥 من ، از مؤمنان هستم .
🔥 و در فتنه و فساد و کشتار ،
🔥 اصلاً شركت نداشتم .
🔥 شما تمام خويشان و هم نوعان مرا كشتيد
🔥 و من تنها ماندم .
🔥 مرا با خودتان به آسمان ببريد ؛
🔥 تا در آن جا با شما باشم
🔥 و خداى خود را عبادت كنم .
🇮🇷 فرشتگان ، دلشان به درد آمد
🇮🇷 و از خداوند جوياى تكليف شدند .
🇮🇷 خداوند به آنها اجازه داد
🇮🇷 كه او را به آسمان ببرند .
🇮🇷 روز شنبه بود که او به آسمان اول رسید .
🇮🇷 گاهی به عبادت مشغول بود .
🇮🇷 و گاهی به گردش در آسمان ها ،
🇮🇷 و بررسى اوضاع می پرداخت .
🇮🇷 در آن ميان ،
🇮🇷 بر سر راه خود ، لوحى را ديد .
🇮🇷 كه نوشته هایی از نور داشت .
🇮🇷 لوح را برداشت و آن را خواند .
🇮🇷 که در آن نوشته بود :
🍎 من پاداش هيچ عمل كننده اى را ،
🍎 ضايع نمى كنم ؛
🍎 بلى ، كسى كه كارى كند
🍎 و دنيا را بخواهد ،
🍎 خدا ، دنيا را به او مى بخشد .
🍎 و كسى كه آخرت را بخواهد ،
🍎 خداوند نیز ، او را به آرزويش مى رساند .
@kodak_novjavan1399
🌹 #داستان #آدم #حضرت_آدم #شیطان
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۳۰ 🌷
🇮🇷 نواب با دقت نگاه کرد و با لبخندی گفت :
🌸 اون حضرت خضره ، بیاین بریم پیشش
🇮🇷 همگی از هرم پایین آمدند ؛
🇮🇷 و با خوشحالی ،
🇮🇷 به طرف خضر و ذوالجناح ، دویدند .
🇮🇷 خضر لبخندی زد و آنها را در آغوش گرفت .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 پدر جان !
🌸 چرا نگفتید ما باید دنبال چی باشیم ؟
🇮🇷 خضر گفت :
☘ ببخشید پسرم ؛
☘ اگر می فهمیدی که اونجا چی هست ،
☘ هرگز اون رو به دست نمی آوردی
☘ اون هشت پای دوسر ، مامور بود ،
☘ تا صندوقچه رو به کسی بده ،
☘ که هم پاک و مومن باشه
☘ هم محتوای صندوقچه رو نشناسه .
☘ و هم اینکه اونا رو برای خودش نخواد .
☘ اگه می فهمید
☘ که تو دنبال زره و سپر حضرت داوودی
☘ هیچ وقت ، اجازه نمی داد ؛
☘ که به اونا برسی .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 خب یه سوال دیگه
🌸 چطور ممکنه ، که من می تونم
🌸 حرف هشت پا ، یا اون پرنده بزرگ ؛
🌸 و حتی ذوالجناح رو بفهمم ،
🌸 ولی دوستانم نمی تونن ؟!
🇮🇷 خضر گفت :
☘ به خاطر سنگ حضرت سلیمان
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 اتفاقا هشت پای دو سر هم ، همینو گفت
🌸 ولی مننفهمیدم منظورش چیه
🌸 سنگ سلیمان ، چی هست ؟ کجاست ؟!
🌸 چطور می تونه کاری بکنه
🌸 که من حرفای اون حیوونا رو بفهمم ؟!
🇮🇷 خضر گفت :
☘ دستت رو تو جیبت فرو کن ،
☘ و ببین چی پیدا می کنی ؟!
🇮🇷 نواب ، دستش را در جیبش گذاشت .
🇮🇷 و سنگی سبز رنگ و شفاف و زیبا ،
🇮🇷 از جیب خود بیرون آورد .
🇮🇷 نواب با تعجب به سنگ نگاه کرد و گفت :
🌸 این دیگه چیه ؟ از کجا اومده ؟
🌸 چطور رفته تو جیب من ؟
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ
❓چرا میگیم بچه ها رو توی خونه تنها نذارین؟😂😂
@kodak_novjavan1399