🔻فرشتهای به نامِ مادر🔻
✍ قرآن همه انسانها رو به #پدر_و_مادر سفارش میکنه، امّا به #مادر بیشتر:
🕋 وَ وَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا، حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا، وَ وَضَعَتْهُ کُرْهًا، وَ حَمْلُهُ وَ فِصٰالُهُ ثَلاٰثُونَ شَهْراً. (احقاف/۱۵)
💢 ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند،
💢 مخصوصاً مادرش، که او را با سختی و ناراحتی حمل میکند،
💢 و با سختی و ناراحتی بر زمین میگذارد.
💢 و دورانِ حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است.
👇👇👇👇
🍃 #مادر در طولِ این سی ماه «دوران بارداری و شیردهی» بزرگترین ایثار و فداکاری رو در مورد فرزندش انجام میده.❤️
☝️از همون روزهای اوّلِ انعقاد نطفه، حالِ #مادر عوض میشه،🤧 و سختیها و ناراحتیها با «ویار» شروع میشه..
🤢 «ویار» یکی از سختترین حالات برای مادرهاست..
✅ پزشکان میگن این حالت بر اثر کمبودهایی است که در بدنِ #مادر به خاطر ایثار به فرزندش رخ میده.😔💔
👈 هرچی جَنین بیشتر رشد میکنه، مواد بیشتری از شیره جانِ #مادر گرفته میشه.💔
👌 در رحمِ #مادر، خداوند بچّه رو در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بمونه، و #مادر سنگینیِ بچّه رو کمتر احساس کنه.
✔ در چنین شرایطی، خداوند غذایِ جنین رو از طریق «بندِ ناف» که به #مادر وصله، بهش میرسونه...
❌ پس اگر #مادر در غذا خوردن کوتاهی کنه، از غذای جنین چیزی کم نمیشه...
👈 بخاطر وجودِ غدّههایی که با گرفتنِ موادِ لازم از دندانها و استخوانِ #مادر، غذای جنین رو تأمین میکنه.😔
✅️ و به همین دلیل هست که مادرها با پیشروی در سنّ، دندان درد.. پا درد.. و زانو درد.. میگیرند.💔
️🔚 و در آخر میگویند:
#زن، زودتر از #مرد پیر میشه...😔
❌ اما این تمام ماجرا نیست. این موارد رو هم در نظر بگیریم:👇
✔ دردِ زایمان...
✔ مراقبت شبانه روزی از فرزند...
✔ نظافت و تامین نیازهای نوزاد...
✔ شیر دادنِ فرزند از شیرهی جان...
✔ و...
حالا معنای این کلام خدا را بهتر میفهمیم:👇
🌴«حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا.. وَ وَضَعَتْهُ کُرْهًا..»🌴
⚡️ او را با سختی و ناراحتی حمل میکند،
⚡️ و با سختی و ناراحتی به دنیا میآورد.
سلامتیِ مادرها❗️
👈 به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود،
دنیا را برای خود جهنّم کردند❗️
🍃🌸 اگر انسانها بدونند، که مادراشون بخاطر اونها استخونهاشون آب میشده، واقعاً میمونند که چطور ازشون قدردانی کنند...!❣
خدایا
از تو بهشتی میخواهم برای کسی که مرا به دنیا آورد.
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کادو کردن جعبه هدیه بشکل گل
@kodak_novjavan1399
☘ امام علی (علیه السلام) :
🌷 تاخیر در اجابت دعا تو را نومید نسازد ، زیرا که عطای خداوند به اندازه نیّت است . چه بسا در اجابت دعایت تاخیر اندازد ، تا پاداش دعا کننده بیشتر و عطای آرزومند ، افزون تر گردد.
📖 نهج البلاغه - نامه ۳۱ ص ۶۶۱
@kodak_novjavan1399
🌷 شعر کودکانه سوره کوثر 🌷
🌹 این سوره کوثره
🌹 از همه کوچیکتره
🌹 خدا گفته به احمد
🌹 عزیزم یا محمد
🌹 ما به تو کوثر دادیم
🌹 زهرای اطهر دادیم
🌹 تو هم به شکر نعمت
🌹 خدا رو کن عبادت
🌹 قربونی کن قربونی
🌹 خودت که خوب می دونی
🌹 طعنه زنهِ تو خواره
🌹 دیگه نسلی نداره
@kodak_novjavan1399
#میلادحضرت_زهرا #سوره_کوثر🍃
#تولدحضرت_زهرا
🌸 #داستان_تخیلی " هـیـدرا " 🌸
🌸 قسمت سی و چهارم 🌸
🇮🇷 ناگیتان ، در شبی که تصمیم گرفت فرار کند
🇮🇷 نقشه فرارش را برای زندانیان شرح داد .
🇮🇷 تا کسی نتواند ، آنان را لو بدهد .
🇮🇷 بعضی ها ، حرف ناگیتان را باور نکردند .
🇮🇷 و اما از آنان که باور کردند
🇮🇷 بعضی ها امیدی به فرار نداشتند
🇮🇷 و بعضی ها به ناگیتان اعتماد کردند
🇮🇷 و با او متحد شدند .
🇮🇷 ناگیتان از آنان که موافق فرار بودند
🇮🇷 خواست تا سر ساعت مشخص ،
🇮🇷 دعوای مفصل ، راه بیاندازند .
🇮🇷 و به طرف درب زندان حرکت کنند .
🇮🇷 خودش نیز به طرف اتاق لیزر رفت .
🇮🇷 و مشغول صحبت کردن با نگهبانان شد .
🇮🇷 دوستانش نیز ،
🇮🇷 سر ساعتی که گفته بود
🇮🇷 شورش کردند و به طرف در دویدند .
🇮🇷 نگهبانان ، با دیدن زندانیان ،
🇮🇷 که در حال دویدن به طرف درب زندان بودند
🇮🇷 ابتدا هشدار به برگشتن دادند
🇮🇷 سپس می خواستند ، آژیر خطر را بزنند
🇮🇷 که ناگیتان با نگهبانان درگیر شد .
🇮🇷 و آنان را کشت .
🇮🇷 ابتدا ، دروازه زندان را باز کرد
🇮🇷 سپس برق و لیزری که ،
🇮🇷 دور تا دور سیاره ساجیون بود را ،
🇮🇷 از کار انداخت .
🇮🇷 حدود صد نفر از زندانیان ،
🇮🇷 موفق شدند که سوار سفینه شوند .
🇮🇷 ناگیتان نیز خودش را به سفینه رساند
🇮🇷 و با سفینه از ساجیون خارج شدند .
🇮🇷 بقیه زندانی ها نیز ،
🇮🇷 به شورش خود ادامه دادند .
🇮🇷 ماموران نیز ،
🇮🇷 پس از اطلاع از شورش و فرار زندانیان ،
🇮🇷 عده ای سوار سفینه ها شده ،
🇮🇷 و به تعقیب ناگیتان رفتند .
🇮🇷 و عده ای ، در ساجیون ماندند ،
🇮🇷 تا زندانیان را کنترل کنند .
🇮🇷 زندانیانی که زیر نظر هیدرا ،
🇮🇷 تعالیم دینی و اخلاقی ، دیده بودند ،
🇮🇷 و در شهرک ، نزد خانواده هاشون بودند
🇮🇷 در شورش شرکت نکردند .
🇮🇷 و مخالفت خود را اعلام نمودند .
🇮🇷 و حتی می خواستند به کمک نگهبانان بیایند
🇮🇷 اما فرمانده زندان راضی نشد ،
و دستور داد تا در قلعه ای که ،
خانواده و بچه های زندانیان
در آنجا ساکن بودند را ، ببندند .
تا آسیبی به زنان و بچه ها نرسد .
📚 ادامه دارد 📚
✍ نویسنده : حامد طرفی
🔮 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️بچهها اینجوری بیایمان میشن!!!
@kodak_novjavan1399
📖 #قصه_های قرانی
✍حضرت #هارون برادر حضرت موسي (ع)
🔰هارون برادر موسي - عليه السلام - از پيامبران مرسل بود، نام مباركش بيست بار در قرآن آمده است، بيشتر زندگي او همراه موسي - عليه السلام - است، او شريعت موسي - عليه السلام - را تبليغ ميكرد، خداوند بر موسي و هارون - عليه السلام - سلام و درود فرستاده است.(1)
از ويژگيهاي هارون اين كه، موسي - عليه السلام - در توصيف او ميگويد: «خدايا زبان برادرم هارون از من فصيحتر و گوياتر است. او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند.»(2)
هارون - عليه السلام - وزير موسي - عليه السلام - بود، هر گاه موسي - عليه السلام - به مسافرت ميرفت، مانند سفر به كوه طور و ميقات كه چهل روز به طول كشيد، هارون را در ميان مردم، جانشين خود قرار ميداد.(3)
هارون همواره يگانه يار و ياور موسي - عليه السلام - بود و سرانجام در بيابان «تيه» قبل از رسيدن به سرزمين مقدس، از دنيا رفت، و موسي - عليه السلام - را در سوگ خود نشانيد.
در روايات متعدد اسلامي از جمله «حديث منزِله»، نسبت حضرت علي - عليه السلام - به پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله -، همانند نسبت هارون به موسي - عليه السلام - تشبيه شده، با اين فرق كه هارون پيامبر بود، ولي علي - عليه السلام - پيامبر نبود.(4)
بيشتر زندگي هارون با زندگي برادرش موسي - عليه السلام - آميخته است، كه قبلاً نمونههاي آن ذكر گرديد.
از طلحه يكي از اصحاب پيامبر - صلّي الله عليه و آله - نقل شده گفت: از رسول خدا - صلّي الله عليه و آله - شنيدم فرمود: موسي بن عمران - عليه السلام - پس از وفات برادرش هارون، عرض كرد:
«خدايا! برادرم هارون از دنيا رفت او را بيامرز.»
خداوند به او چنين وحي كرد: «اي موسي! اگر از من در مورد آمرزش امتهاي پيشين و آينده تقاضا كني، جواب مثبت به تو دهم، مگر در مورد قاتل حسين بن علي - عليه السلام - كه هرگز او را نميآمرزم.»(5)
------------------------------
1- صافات، 120.
2- قصص، 33.
3- فرقان، 35؛ طه، 30.
4- اين حديث در كتب شيعه و سنّي به طور متواتر نقل شده است.
5- لهوف سيد بن طاووس، ص 186.
✅ @kodak_novjavan1399
AUD-20210120-WA0009.mp3
1.59M
🇮🇷 بهمن خونین جاویدان
🌸تا ابد زنده بادا قرآن
🌹تا ابد زنده یاد شهیدان
🔹سرودهای خاطره انگیز انقلابی
@kodak_novjavan1399
🌼بالاتر از جهاد در راه خدا
✍مردى نزد حضرت محمد(ص) آمد و گفت: «يا رسول الله! من مشتاق جهاد هستم اما پدر و مادر پيرى دارم كه با حضور من آرامش دارند و از دوری من ناراحت می شوند.»
حضرت محمد (ص)فرمودند: «کنار پدر و مادرت بمان كه به خدا سوگند، يك شبانه روز همدمى و آرامش آنها در کنار تو، بهتر است از یک سال جهاد کردن در راه خدا»
📚بحار الانوار ، ج۱۶ ، ص ۲۳
@kodak_novjavan1399
مداحی آنلاین - عاق والدین نشویم.mp3
3.73M
♨️مواظب باشیم عاق والدین نشویم!
#بسیار_شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
🎤حجت الاسلام #حیدریان
🎤حجت الاسلام #علوی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 ماجراهای بهمن و بختک
🇮🇷 این قسمت : حکومت نظامی
@kodak_novjavan1399
#بهمن_وبختک #دهه_فجر #کارتون_انقلابی
✍آیه تشویق و تهدید
✔️اکثریتِ ما نعمتهای خدا رو ندیده میگیریم و #ناشکری میکنیم😔
💯به همین علت، خدا برای ما، هم #تشویق گذاشته، هم #تنبیه.
👇👇👇
🕋 و إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ (سوره ابراهیم،آیه 7)
✨به یاد بیاورید آن زمانی را که پروردگارتان اعلام کرد:
✨ همانا اگر شكر كنيد، نعمتهای شما را زیاد میکنم،
✨و اگر كفران كنيد البتّه عذاب من سخت است.
✨✨✨✨✨
💢خدا نعمت رو به ما داده، قولِ #فزونی_نعمت رو هم داده...
🤔حالا انتخاب باخود ماست👇
✔️میتونیم از صبح تا شب هِی غُر بزنیم و #ناشکری کنیم🤦♂ تا خدا تنبیهمون کنه.
✔️یا اینکه به چیزهایی که داریم #راضی باشیم😍
و #تشکر کنیم تا خدا تشویقمون کنه👏
و روز به روز نعمتمون رو #بیشتر کنه.
👇👇👇
☑️ شکر نعمت👈 فزونی نعمت
☑️ لئِنْ شَكَرْتُمْ👈 لأَزِيدَنَّكُمْ
❌ کفران نعمت👈 عذاب سخت
❌ لئِنْ كَفَرْتُمْ👈 إنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ
✔️☝️این قولِ خداوند به ماست؛
🔔پس حواسمون به #تنبیه خدا باشه؛
👇👇👇
😱یه وقت میبینیم، خدا اون چیزهایی هم که داریم ازمون میگیره، تا قدرشون رو بهتر بدونیم.
@kodak_novjavan1399
#داستانک
بسیار زیبا و آموزنده👌
پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد
اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد.
پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراخت و عصبانی
وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت
سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید
پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت
پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد
پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی
و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید
پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد
هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد .
با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت
همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید
پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت .
حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم
پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید.
🌼مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
☘و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3)
🌹حق غنّی است، برو پیش غنی
🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن
🍃
🌺🍃 @kodak_novjavan1399
پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
#التماس_دعا
✨💫هــــو الـــباقی✨💫
🌷 خیرات برای اموات 🌷
🌕آیت الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی (قده) فرمودند:
شخصی از دنیا رفت.کسی در عالم خواب از او پرسید:
«آیا خیراتی که برایت می فرستیم به تو می رسد؟»
🔅او در پاسخ با تاکید،گفته بود:«بله،خیرات شما به ما می رسد؛ اما چون نمیتوانم چگونگی آن را توضیح دهم.
✅ مثالی میزنم: کسی را فرض کنید که در حمامی است که فضای آن را بخار آب گرفته و بخار زیاد موجب تنگی نفسش شده است؛
اما روزنهی کوچکی از بیرون نمایان میشود و هوای تازه وارد حمام میشود او نفس عمیقی میکشد.
🔅خیرات شما هم وقتی به ما می رسد،اینگونه باعث گشایش و رفع تنگی روح ما می شود.»
@kodak_novjavan1399
#ثواب_یهویی🌱
مشغول هرکارےهستے
شروع کن بہ صلوات فرستادن
حالشوندارے؟!
خب ۵تا صلوات بفرست
بازم حالشوندارے؟!
یدونہصلوات بفرست...:)
برا آقاموڹ مھدے؏ فاطمھۜ..... یادٺ نرھ بفرستے
@kodak_novjavan1399
#پست_ویژه
بسم رب الشهداءوالصدیقین
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
{از تو یک عمر شنیدیم وندیدیم تورا
به وصالت نرسیدیم وندیدیم تو را}😔
💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه
📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش #اباعبداالله یاد می کنند...❤️
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم(حداقل3مرتبه)
هرچقدر می تونی صلوات هدیه کن...
#قرار_دلتنگی#حاج_قاسم
#قرار_عاشقی#شب_جمعه#کربلا❤️
📌فرستادن صلوات وسوره قدر هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود.
@kodak_novjavan1399
یا ابا صالح المهدی(عج)
صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم
از درد گفته ایم و دوا را ندیده ایم
چشمان ما هر آنچه به جز یار دیده است
از بخت تیره، وجه خدا را ندیده ایم
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
@kodak_novjavan1399
♦️امام #رضا (ع):
☘️ هرگاه بندگان، گناهان تازه ای را پدید آورند که قبلاً مرتکب نمی شدند، خداوند هم بلای تازه ای برای آنان پیش می آورد که قبلاً نمی شناختند.
📚وسائل الشیعه،ج۱۱،ص۲۴۰
@kodak_novjavan1399
💐 #در_محضر_بزرگان
🤔 با اینکه پیامبران و امامان معصومند، پس چرا استغفار و گریه میکنند⁉️
✅ حاج آقا قرائتی:
🔹 اگر سالن بزرگی را با نور کمی روشن کردیم جز اجناس و اشیای بزرگ را نخواهیم دید، ولی اگر همین سالن را با نور زیاد روشن کنیم حتی یک پوست تخمه و ذره کاغذ دیده خواهد شد.
🔹 نور افراد عادی کم است، لذا تنها گناهان بزرگ خود را میبینند ولی پیامبران و امامان معصوم که از نور ایمان بسیار بالایی برخوردارند حتی اگر یک لحظه از عمرشان را به اعلی درجه ممکن بهره نگیرند، دست به دعا و گریه بر میدارند.
🔹 مثال دیگر: دراز کردن پا برای کسی که درد پا دارد، نه حرام است نه مکروه، ولی میبینیم که گرفتاران به درد پا به هنگام دراز کردن پا از اطرافیان خود عذر خواهی میکنند، زیرا برای آنان احترام قائلند که حتی از کار مباح خود شرمنده هستند.
🔹 مثال دیگر: گاهی افرادی که در تلویزیون مشغول نقل اخبارند سرفه میکنند و فورا از تمام بینندگان عذر خواهی میکنند، با اینکه سرفه کردن گناه ندارد ولی چون خودشان را در محضر مردم میبینند، عذر خواهی میکنند اولیای خدا نسبت به ذات مقدس او چنان معرفت و شناختی دارند که اگر عبادات جن و انس را نیز داشته باشند، خودشان را مقصر میدانند.
@kodak_novjavan1399
🌸 #داستان_تخیلی " هـیـدرا " 🌸
🌸 قسمت سی و پنجم 🌸
🇮🇷 نگهبانان زندان ، از همه جا غافلگیر شدند .
🇮🇷 و از پس زندانیان بر نیامدند .
🇮🇷 و مجبور شدند تسلیم شوند .
🇮🇷 فرمانده زندان نیز ،
🇮🇷 آرام آرام به طرف اتاق لیزر رفت .
🇮🇷 و دوباره آن را روشن کرد .
🇮🇷 تا کسی نتواند از سیاره خارج شود .
🇮🇷 و کلید خاموشی آن را ، از کار انداخت .
🇮🇷 با از کار انداخت کلید خاموشی لیزر ،
🇮🇷 دیگر هیچ کسی نمی تواند ،
🇮🇷 لیزر و شوک برقی را خاموش نماید .
🇮🇷 و تنها راه خاموش شدن آن ،
🇮🇷 هفت کلیدی بود ،
🇮🇷 که در دست هفت پادشاه قرار داشت .
🇮🇷 زندان کاملا به دست شورشیان افتاد .
🇮🇷 هیدرا و چند نگهبان نیز ،
🇮🇷 به کمک زندانیان اصلاح شده ،
🇮🇷 دروازه قلعه را بستند و با کمک هم ،
🇮🇷 از قلعه و زنان و بچه ها ، محافظت کردند .
🇮🇷 ناگیتان ، به طرف سیاره سیسون رفت .
🇮🇷 و به دنبال دروازه می گشت .
🇮🇷 محل سکونت جنیان را پیدا کرد .
🇮🇷 و سراغ دروازه را ، از آنان گرفت .
🇮🇷 جنیان ، از دادن اطلاعات به ناگیتان ،
🇮🇷 امتناع کردند .
🇮🇷 اما ناگیتان به دوستانش دستور داد ؛
🇮🇷 تا به طرف جنیان تیراندازی کنند .
🇮🇷 دوستان ناگیتان ،
🇮🇷 به قتل و کشتار جنیان پرداختند .
🇮🇷 حتی خانواده و برادران هیدرا را ،
🇮🇷 وحشیانه به قتل رساندند .
🇮🇷 تا اینکه یکی از جنیان ،
🇮🇷 مکان دروازه را به آنان نشان داد .
🇮🇷 ناگیتان و دوستانش ، وارد دروازه شدند .
🇮🇷 و در بیت المقدس ،
🇮🇷 در مسجدالاقصی فرود آمدند .
🇮🇷 بعد از اینکه همه دوستان ناگیتان ،
🇮🇷 از دروازه بیرون آمدند ،
🇮🇷 ناگیتان دستور داد تا دروازه را نابود کنند .
🇮🇷 تا کسی آنان را تعقیب نکند .
🇮🇷 ناگیتان ، جمعیت زمین را ارزیابی کرد .
🇮🇷 جمعیت کل زمین ،
🇮🇷 بیشتر از جمعیت همه سیارات بود .
🇮🇷 و چون نیرو و سلاح کافی نداشت
🇮🇷 و اطلاعاتی از قدرت زمینیان ندارد ،
🇮🇷 فکر مبارزه با انسان ها را ،
از سرخود بیرون آورد .
و خودش را ،
به عنوان نماینده صلح در کهکشان ،
به زمینیان معرفی کرد .
📚 ادامه دارد 📚
✍ نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399