Shabe23.pdf
506.8K
📚 اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان
1. غسل، در ابتدا و انتهای شب
2. دو ركعت نماز؛ در هر ركعت بعد از حمد هفت مرتبه توحيد و بعد از نماز، هفتاد مرتبه «أسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أتُوبُ إِلَيْهِ» بخواند.
3. إحیاء و قرآن بر سر گرفتن و قسم دادن خداوند به اهلبیت «علیهم السلام»
4. زيارت امام حسين «علیه السلام»
5. خواندن صد ركعت نماز
6. قرائت دعای: «اللَّهُمَّ إنِّي أَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً دَاخِراً ...»
7. قرائت دعاى جوشن کبیر
8. قرائت دعای: «يَا رَبَّ لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَ جَاعِلَهَا خَيْراً مِنْ ألْفِ شَهْرٍ وَ ...»
9. خواندن مکرر دعای فرج: «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ ...»
10. خواندن مکرر دعای: «يَا مُدَبِّرَ الْأَمُورِ يَا بَاعِثَ مَنْ فِي الْقُبُورِ ...»
11. تلاوت هزار مرتبه سوره قدر و سورههای عنكبوت، روم و دخان و تلاوت آیات دیگر به اندازه توانایی.
12. خواندن نماز و دعا به اندازه توانایی، بهویژه دعای مکارم الاخلاق و دعای توبه.
13. قرائت دعای: «اللَّهُمَّ امْدُدْ لِي فِي عُمُرِي وَ أوْسِعْ لِي فِي رِزْقِي وَ ...»
14. قرائت دعای: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ فِيمَا تُقَدِّرُ...»
15. قرائت دعای: «يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ وَ ...»
16. مذاکره علمی
17. طلب آمرزش و دعا براى حوائج دنيا و آخرت.
18. طلب عافیت برای خود و دیگران.
@kodak_novjavan1399
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 در شب قدر
🔹حضرت موسی علیه السلام در مناجات خود با خداوند عرض کرد:
🔘 خدایا! من خواهان قرب تو هستم.
خداوند فرمود:
قرب من از آن کسانی است که #شب_قدر بیدار باشند.
🔘 خدایا! رحمتت را خواهانم.
رحمت من شامل کسانی است که در شب قدر به مساکین و فقرا رحم کند.
🔘 خدایا! من جواز عبور از صراط را خواهانم.
این جواز برای کسانی صادر میشود که در شب قدر صدقه بدهند.
🔘 خدایا! من خواهان درختان و میوههای بهشت هستم.
این نعمت برای کسانی است که در شب به تسبیح مشغولند.
🔘 خدایا! من نجات از آتش را خواهانم.
نجات من برای کسانی است که در شب قدر به استغفار مشغولند.
🔘خدایا! من رضای تو را خواهانم.
رضای من برای کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند.
📚بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۴۵.
@kodak_novjavan1399
1_958759748.mp3
3.67M
🎙حاج میثم مطیعی
🔸ای کاش میشد با تو قرآن سر بگیرم...
(نجوا با امام زمان عجلاللهتعالیفرجه )
التماس دعای فرج
@kodak_novjavan1399
58_Joshane-Kabir-Farahmand.mp3
24.39M
🎙استاد فرهمند
🔸دعای جوشن کبیر
التماس دعای فرج
#ماه_مبارک_رمضان
@kodak_novjavan1399
💠یا رَبَّ ز كرم حال دعا بخش مرا
💫 از حال دعا جرم و خطا بخش مرا
💠تا امشب اگر مرا نيامرزيدى
💫امشب به على مرتضى بخش مرا😔
💠آمیـــن یـــا رَبَّ🙏
💠در پوشیدن خطاےدیگران، شب باش✨
💫درفروتنے، زمین
💠درمهر و دوستی همچون، خورشید
💫درهنگام خشم و غضب، کوه
💠در سخاوت و یاری به دیگران، رود
💫درکنار آمدن با دیگران، دریا
💠شــبــتــون خوش🌙💫
@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث_روز
✅ امام علی علیه السلام:
دوست همچون وصله بر جامه است
پس آن را همانند و همرنگ خود برگزین
@kodak_novjavan1399
✅انفاق
✍حضرت زهرا سلام الله علیها:از دنیای شما سه چیز محبوب من است:
۱- تلاوت قرآن
۲- نگاه به چهره رسول خدا
۳- انفاق در راه خدا.
📚وقایع الایام خیابانی،
جلد صیام، ص295
امام صادق عليه السلام :هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند:
۱- انفاق در تنگدستى
۲- گشاده رويى با همگان
۳- رفتار منصفانه
📚نهج الفصاحه، ح 1281
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او، به بالاترین درجات دست یابند.
#شهید_امیر_حاج_امینی🥀
@kodak_novjavan1399
🌹🌟 داستان نازنین زهرا 🌟🌹
🍡 قسمت چهاردهم 🍡
🌟 دو هفته قبل از روز ازدواج ،
🌟 تلفن خانه نازنین زهرا ، به صدا در آمد .
🌟 نازنین زهرا ، گوشی را برداشت و گفت :
🌸 بله بفرمائید .
🌟 صدایی آرام و سنگین ،
🌟 از پشت تلفن به نازنین زهرا گفت :
🌹 سلام خانم !
🌹 از دفتر تفحص زنگ می زنم
🌹 خواستم یک خبر خوش بهتون بدم
🌟 گوینده مکث کرد
🌟 نازنین زهرا هم ، بدون اینکه جوابی بدهد
🌟 همه حواس خود را به مرد پشت تلفن داد
🌟 گوینده نیز ، پس از کمی مکث گفت :
🌹 خدارو شکر بعد از پانزده سال ،
🌹 جنازه محمد علوی پیدا شد .
🌹 اگر اجازه بدین ،
🌹 می خواستیم جسدش رو بیاریم خدمتتون .
🌹 تا برای آخرین بار ببینید .
🌟 نازنین زهرا ، شوکه شد .
🌟 مات و مبهوت ، به یک نقطه خیره شده بود
🌟 احساس خفگی می کرد
🌟 چشمانش پراز اشک شده بود
🌟 صدایش به زور خارج می شد .
🌟 گوینده از پشت تلفن می گفت :
🌹 الو خانم ، الو با منین
🌹 حالتون خوبه
🌟 نازنین زهرا ،
🌟 به سختی حرف می زد .
🌟 او با صدای گرفته گفت :
🌸 آقا می تونید جسدشو ،
🌸 دو هفته دیگه بیارین ؟
🌟 مامور تفحص از این حرفش تعجب کرد
🌟 چون قبلا به هر کسی زنگ می زدند
🌟 با اشتیاق می خواستند
🌟 جنازه شهیدشون رو ببینن
🌟 اما این بار به جای موافقت ،
🌟 از آنها خواست تا دو هفته دیگر ،
🌟 جسد شهید را بیاورند .
🌟 گوینده ، با درخواست نازنین موافقت نکرد
🌟 و گفت :
🌹 خانم خیلی شرمندم
🌹 نمی تونم اینکارو بکنیم
🌹 ما باید هر چه سریعتر جسدو دفن کنیم .
🌟 ناگهان نازنین عصبانی شد و گفت :
🍎 ۱۶ ، ۱۷ ساله ، بدون اینکه من بخوام
🍎 و بدون اینکه نظر منو بخواد
🍎 رفت و برنگشت
🍎 حالا من نمی تونم از شما بخوام
🍎 اومدنشو دو هفته به تاخیر بندازین
🍎 یعنی من و با این همه دلتنگی ،
🍎 با این همه سالها ، انتظار بی هدف ،
🍎 حق چنین درخواستی ندارم ؟
🌟 گوینده کمی مکث کرد
🌟 و پس از مشورت با همکارش ، قبول کرد .
🌟 نازنین زهرا ، گوشی را گذاشت
🌟 ناگهان بغضش ترکید .
🌟 و با صدای بلند گریه کرد .
🌟 اما از این تماس ، با هیچ کسی حرفی نزد
🌟 حتی به مادرش نیز ، چیزی نگفت .
🍡 ادامه دارد 🍡
@kodak_novjavan1399
مشکلاتتون رو به کسی نگید
20 درصد اصلا اهمیتی نمیدن و 80 درصد هم خوشحال میشن که دچار اون مشکل شدید
اونارو فقط به #خدا بگو
اون همیشه هواتو داره...
@kodak_novjavan1399