#شعر_سوره_عصر:
به عصر قسم خورد خدا
تو این سوره ، بچه ها
می کنه آدم زیان
اگه نباشه ایمان
کارهای خوب که باشه
خدا هم راضی می شه
توکل کن بر خدا
صبور باشید تو کارها
همیشه و هر کجا
باشید به یاد خدا
@kodak_novjavan1399
#عبرتهای_عاشورایی
⭕️ عبیدالله بن حر جعفی
@kodak_novjavan1399
#یاران_عاشورایی
🔰 مؤذن کربلا ؛ حجاج بن مسروق جعفی
@kodak_novjavan1399
🍂 دعوت از کریم
💠 روزی امام حسین علیهالسّلام از کنار فقرا میگذشت.
آنها عباهای خود را پهن کرده بودند و نان خشک میخوردند.
♦️ هنگامیکه امام، به آنها نزدیک شد، از ایشان دعوت کردند؛ امام از اسب فرود آمد و کنار ایشان نشست و سپس به آنها فرمود:
«اینک که من دعوت شما را پذیرفتم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید.»
🍃 امام حسین علیهالسّلام آنان را به خانۀ خویش برد و با هر آنچه مهیّا بود، از آنها پذیرایی شایستهای نمود.
💎 نتیجه: یادمان باشد امام حسین علیهالسّلام بسیار کریم است و خدمت به ایشان، بیجواب نمیماند.
📚 زندگانی چهارده معصوم، ص ۱۱۰.
@kodak_novjavan1399
هر جا سخن از رقیه جان می آید✨🖤
صوت صلوات عرشیان می آید🍀
در مجلس این سه ساله من معتقدم✨🖤
عطر خوش صاحب الزمان می آید✨💚
🖤الّلهُمَّ✨
🖤صَلِّ✨
🖤علی✨
🖤مُحَمّدٍ✨
🖤وَآل ✨
🖤مُحَمّد✨
🖤وَعَجِّل✨
🖤فَرَجَهُم✨
🦋@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤دل اگر نذر حسین است خریدن دارد
♥️اشك اگر مال حسین است كه ریختن دارد
🖤همه عالم و آدم به فدایت ارباب
♥️غم ارباب به دلها چه كشیدن دارد
🖤چهارمین روز ماه محرم و
♥️ایام سوگواری سالار شهیدان
🖤آقا امام حسین(ع) تسلیت باد
♥️اَلسَّلام علی الحسین(ع)
🖤و علی علی بن الحسین(ع)
♥️و علی اولاد الـحسین(ع)
🖤و علی اصحاب الحسین(ع)
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
@kodak_novjavan1399
✍حضرت محمد صلوات الله علیه در آخرین روزهای زندگی و در حجّهالوداع، فرمودند:
از نشانه هاى نزديك شدن قيامت، تباه ساختن نماز، پيروى از شهوتها، تمايل به هوسها، بزرگ داشت ثروت و فروختن دين به دنياست.
در آن شرايط، همچنان كه نمك در آب حل مىشود، قلب مؤمن در درونش آب مىشود؛ به خاطر منكراتى كه مىبيند و توانِ تغيير دادن وضعیت را ندارد.
📚وسائل الشيعه، ج ۱۱ ص۲۷۶
@kodak_novjavan1399
📚 داستان مسلم بن عقیل
📚 قسمت دوم
همه چی داشت خوب پیش میرفت ، ولی یزید حاضر نبود به جای خودش امام حسین بیاد و حاکم بشه ؛ برای همین ، ابن زیاد رو به طرف کوفه فرستاد . ابن زیاد ، از طرف یزید مأمور شد که بره کوفه و نذاره امام حسین پاش به کوفه برسه . ابنزیاد و پدرش ، کسانی بودن که هر جا شورش می شد و مردم اعتراضی داشتن ، حاکم اونا رو برای ساکت کردن معترضین می فرستاد ! برای همین بود که خیلیا ، حتی از اسمش هم میترسیدن . ابن زیاد به کوفه رسید و اولین کاری که میخواست بکنه این بود که مسلم رو پیدا کنه و سرش رو از بدنش جدا کنه .
مسلم که می دونست دیگه اون خونه امن نیست و همین الانه که ماموران ابن زیاد بیان سراغش ، سریع از اون خونه بیرون رفت و توی خونهی یه نفر دیگه از دوستانِ امام حسین پنهان شد . اسم اون دوستِ امام حسین هانی بود ؛ پیرمرد مهربونی که عاشق پیامبر و خانوادهش بود . ابن زیاد هر چی دنبال مسلم گشت ، پیداش نکرد ، ولی دست رو دست نذاشت و مامورهاشو فرستاد توی شهر تا یکییکی بزرگان شهر رو پیدا کنن و بهشون بگن اگر با مسلم بیعت کنن و بخوان با امام حسین دوست بشن و به یزید اعتراض کنن ، هم اونا رو میکشه ، هم خانواده هاشونو !
با این تهدیدها ، بزرگان کوفه حسابی ترسیدن و این طوری بود که مردم کوفه موندن وسط یه دوراهی . از یه طرف به مسلم قولِ بیعت داده بودن و از طرف دیگه ، از ابن زیاد میترسیدن ...
توی همین حال و اوضاع ، یه روز ابن زیاد رفت خونهی هانی . هانی مرد بزرگی بود و خیلی از کسانی که جا نداشتن ، میاومدن و به خونهی اون پناه میآوردن . اتفاقا یکی از دوستای قدیمی ابن زیاد هم که مریض شده بود ، خونهی هانی بستری شده بود . ابن زیاد به قصد عیادت دوستش ، به خونهی هانی رفت . اطرافیان مسلم بهش گفتن :
ای مسلم ! وقتی ابن زیاد به اینجا اومد و توی اتاق نشست ، ما بهت اشاره میکنیم و میگیم آب بیارین . تو هم از اتاق پشتی بیا بیرون و با شمشیر اونو بکش !
مسلم رفت توی اتاق و منتظر موند تا ابن زیاد بیاد . زمانی که اون اومد و روی فرش کنار بسترِ مریض نشست ، چند دقیقه که گذشت دوستان مسلم بلند گفتن : « آب بیارین! » ...
اما هیشکی نیومد . مثل اینکه مسلم منصرف شده بود ! ابن زیاد هم بعد از عیادتش ، بلند شد و رفت ، و بویی از این قضیه نبرد . دوستان مسلم ، بعد از رفتن ابن زیاد به اتاق پشتی رفتن و دلیل این کار مسلم رو جویا شدن . مسلم گفت :
من نباید این کارو میکردم . ماموریتی که امام حسین به من داده ، این نیست . من فقط اون کاری رو میکنم که امامم بهم دستور داده . علاوه بر اینها ، تو آداب ما مسلمونا اومده که به مهمان نباید بیاحترامی کرد ، چه رسد به کشتن غافلگیرانه او .
@kodak_novjavan1399
#داستان_محرم #کربلا #عاشورا
در روزگاری نه چندان دور شبی از شبها
شاگردی در حال عبادت و گریه و زاری بود
مدتی در اين حال بود كه استاد خود را
بالای سرش دید، استاد با تعجب و حیرت
او را نظاره میکرد
بعد از اندكی مكث استاد پرسید:
برای چه این همه ابراز ناراحتی
و گریه و زاری میکنی؟
شاگرد گفت: برای طلب بخشش
و گذشت خداوند از گناهانم
و برخورداری از لطف خداوند
استاد گفت: سؤالی میپرسم پاسخ ده
شاگرد گفت: با کمال میل استاد
استاد گفت: اگر مرغی را پروش دهی
هدف تو از پرورش آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد
برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن
بهرهمند شوم
استاد گفت:
اگر آن مرغ برایت گریه و زاری کند
آیا از تصمیم خود منصرف خواهی شد؟
شاگرد گفت: خوب راستش نه!
نمیتوانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ
برای خود تصور کنم
استاد گفت: حال اگر این مرغ
برایت تخم طلا كند چه؟
آیا باز هم او را خواهی کشت
تا از آن بهرهمند گردی؟!
شاگرد كمی فكر كرد و گفت:
نه هرگز استاد مطمئنا آن تخمها
برایم مهمتر و با ارزشتر خواهند بود
استاد گفت:
پس تو نیز برای خداوند چنین باش
همیشه تلاش کن تا با ارزشتر از
جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها
هستی و کائنات خداوند
مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتت
توجه، لطف و رحمت او را بدست آورد
خداوند از تو گریه و زاری نمیخواهد
او از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش
شدن را میخواهد و میپذیرد
نه ابراز ناراحتی و گریه و زاری را
@kodak_novjavan1399
📚 رعایت حق الناس در عزاداری
💠 سؤال: آیا به راه انداختن دسته های عزاداری در معابر عمومی که گاهی اوقات باعث اذیت و بسته شدن مسیر عابران و وسائل نقلیه می شود، اشکال دارد؟
✅ جواب:
به راه انداختن دسته های عزاداری برای سیدالشهداء و اصحاب ایشان (علیهمالسلام) و شرکت در امثال این مراسم، امری بسیار پسندیده و مطلوب است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می کند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیّت دیگران می شود و یا فی نفسه از نظر شرعی حرام است، پرهیز گردد.
#احکام_عزاداری
📚 منبع:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
@kodak_novjavan1399
1_1132435260.mp3
1.97M
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 روضه های محرم 🏴
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
#استاد_انصاریان
@kodak_novjavan1399
📚 داستان مسلم بن عقیل
📚 قسمت سوم
ابنزیاد شروع کرد به تهدید و ترسوندن مردم . به اونا گفت : یزید یه سپاه بزرگ فرستاده و به زودی میرسه به شهر شما و هر کدومتون رو که طرفدار امام حسین باشین رو میکشه . ابن زیاد حتی هانی رو هم دستگیر کرد و برد .
مسلم ، وقتی دید که اوضاع کوفه بهم ریخته ، نگران جان امام حسین شد . او احتمال می داد اون موقع که برای امام حسین نامه نوشته و از بیعت کوفیان گفته ، امام به همراه زن و بچه و یارانش به سمت کوفه می آید ، از این طرف ، به نظر میرسید ابن زیاد هم ، درصدد جنگِ با امامه ، در حالی که امام حسین ، به قصد جنگ نمی آید ، پس سپاهی هم نداره که با اینها جنگ کنه .
به خاطر همین ، مسلم تصمیم گرفت همراه مردم کوفه ، قیام کنه و ابن زیاد رو فراری بده . تا آسیبی به امام حسین نزنه . مسلم به مردم خبر داد که توی مسجد جمع بشن ، تا از اونجا برن کاخ ابن زیاد و از شهر بندازنش بیرون . چهار هزار نفر اومدن به سمت مسجد و اونجا جمع شدن . مسلم براشون حرف زد و گفت :
حالا که شما برای امام حسین نامه نوشتین که بیاد ، بیایین کمک کنین تا اول از شر این ابن زیاد ملعون راحت شیم تا وقتی امام بیاد ، جونش تو خطر نباشه .
مسلم ، رو به قبله ایستاد و شروع کرد به نماز خوندن . اون چهار هزار نفر هم پشت سرش ایستادن که نماز بخونن ، اما… .
مسلم بعد از نماز ، وقتی به پشت سرش نگاه کرد ، دید به جز چند نفر ، هیچکس پشت سرش نیست ! همه فرار کرده بودن ! مسلم با چند نفر دیگه ، تنها مونده بود . در هنگام برگشت هم ، وقتی داشت با اون چند نفر ، توی کوچهها راه میرفت ، چند نفر دیگه هم فرار کردن ؛ همون چند نفری هم که موندن ، وقتی دیدن که جمعیت شون ، خیلی کم شده ، توی تاریکیِ شب ، از پشتِ مسلم فرار کردن و مسلم را ، بی کس و تنها و غریب گذاشتن .
مسلم ، همین طوری تنها داشت توی کوچهها راه میرفت تا اینکه یه پیرزنی رو دید که دم در خونهش نشسته بود . مسلم از اون پیرزن آب خواست . پیرزن هم رفت و برای ایشون آب آورد . مسلم وقتی آب رو خورد ، همون جا نشست . پیرزن گفت : چرا به خونت نمیری ؟
مسلم ، برای پیرزن تعریف کرد که کیه و چه اتفاقی براش افتاده . پیرزن ، زن مؤمنی بود که از ته دل ، عاشق امام حسین بود ، درو باز کرد و بهش گفت : مسلم ! بیا توی خونهی من مخفی شو .
@kodak_novjavan1399
#داستان_محرم #کربلا #عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴درپنجمین روزمحرم
🖤به رسم ادب
♥️سلام برحسین ع ویارانش
🖤سلام به عباس ع ومعرفتش
♥️سلام به سجاد ع و سجودش
🖤سلام برزینب س وبزرگیش
♥️و سلام به شما همراهان عزیز
#گیف
🦋@kodak_novjavan1399
#حدیث
💠امام حسین علیه السلام: چنانچه دو نفر با هم نزاع کنند آنکه برای آشتی پیش قدم شود زودتر از دیگری وارد بهشت میشود.
📚 محجة البيضاء، ج ۴، ص ۲۲۸
@kodak_novjavan1399
✍ آغازِ ماهِ حرام و فرمانِ آشتی
🙅♂ دعوا و #اختلاف رو بذارید کنار✋
😍بلاخره آتشبس اعلام شد🏳
🔻خداوند در قرآن فرمود:
🕋 إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا... مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ (توبه/۳۶)
✨ تعداد ماهها نزد خداوند دوازده ماه است... که چهار ماه از آنها، #ماه_حرام است.
✅ این ۴ ماه عبارتند از:
👈 ذیالقعده، ذیالحجّه، محرّم، و رجب
🕋 قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ (بقره/۲۱۷)
✨جنگ در این ماهها، گناه بزرگی است.
پس اگر با کسی #اختلاف و درگیری دارید بذارید کنار✋
☜ آی زن و شوهرها..
☜خواهر و برادرها ..
☜عروس و مادرشوهرها..
☜رفقا و.....
❌بس کنید❌
👌همه باید به حُرمتِ این ماه کدورتها رو کنار بذارید.
👈آتشبس🏳
🔻خداوند میفرماید:
🕋َ لاٰ تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا، وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ(انفال/۴۶)
✨با یکدیگر نزاع و درگیری نکنید،
✨ چرا که سست میشوید، و قوّت و شوکتتان از بین میرود.
🕋 فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ(شوری/۴۰)
✨ ولی هر کس ببخشد و راه آشتی در پیش گیرد، مزدش با خداست.
✅ حالا انتخاب با خودمونه؛
👇👇👇
😌میتونیم به حرمتِ این ماه، ببخشیم و مزد این #بخشش رو از خودِ خدا بگیریم.😇
😡میتونیم به حرفِ خدا گوش نکنیم و به دعواهامون ادامه بدیم تا خودمون رو از بین ببریم و سست بشیم.😰
@kodak_novjavan1399
4_5989866445901663370.mp3
6.57M
💐 #درس_اخـــلاق
🔻حاج آقا آقا تهرانی
🔻پای امام حسین علیه السلام مخلصانه بایستیم
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@kodak_novjavan1399
🌷 چیستان و معمای مذهبی 🤔
🌷 موضوع : حضرت زینب علیهاالسلام
🕌 ۱. نام پدر حضرت زینب ؟!
👈 امام علی علیه السلام
🕌 ۲. نام مادر حضرت زینب ؟!
👈 حضرت فاطمه علیها السلام
🕌 ۳. لقب حضرت زینب ؟!
👈 عقیله بنی هاشم
🕌 ۴. معنی کلمه زینب ؟!
👈 زینت و شرافت پدر
🕌 ۵. محل تولد حضرت زینب ؟!
👈 مدینه منوره
@kodak_novjavan1399