🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌸🌿🌸#خاطرات زنان #ایثارگر
✴💠رضوانه دباغ زندانی سیاسی قبل از#انقلاب
✏۱۴سال بیشترنداشتم ودر دبیرستان رفاه تحصیل می کردم.#مادرم نه تنها به عنوان یک مادر بلکه خط دهنده زندگی من بود وجهت را برای من مشخص می کرد.
⚡ همه چیز الهی بود واین لطف خدا بود وهمراه بودن پدر و#مادرم،راه نورانی را برای من ترسیم کرده بود.سمت وسوی فعالیتهای ما درمسائل #فرهنگی،سیاسی والهی بود ومن همواره درجلساتی که#مادرم داشت شرکت میجستم وجان تشنه خود را ازکلام اوسیراب می نمودم.
🍀🌻🍀بایکی ازدوستانم "خانم حدادعادل"شبانه ازطریق رادیوعراق اعلامیه ها وپیام های #حضرت امام خمینی راگوش میدادم وبه دقت می نوشتم .دستگاه تکثیر نداشتیم با استفاده از کاربن اعلامیه ها را رونویسی می کردم صبح قبل از اینکه بچه ها به مدرسه بیایند با کمک دوستم آنها راداخل میز بچه ها می گذاشتیم.
💢✨💢مامورین ساواک وحشیانه به منزل ما ریختندمرا#دستگیر کردند ابتدا زیر بار نرفتم .ساواک خطم راچک کرد ومشخص شد نوشتن اعلامیه کار من بوده است .به خیال خودم لباس پوشیده ای در زیر #چادرم به تن کرده بودم که اگر چادرمرا کشیدند #باحجاب باشم اما آنها حجابم راگرفتند ویونیفورم مخصوص زندان که شامل یک تونیک وشلوار بود دادند مجبور بودم برای پوشاندن سرم از پتو استفاده کنم.
ادامه دارد......
#بانو— انقلاب —پاکدشت
✅@banoyeenghelabi
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از 🌹𝑲𝒐𝒍𝒃𝒆𝒎𝒆𝒉𝒓 | کلبه مهر 🌹
🍂🌿🍂🌿
🌿🍂🌿
🍂🌿
🍁🌸🍁#خاطرات زنان#ایثارگر
🌾🍀🌾رضوانه دباغ
🌻🌿🌻سلول ما در جایی قرار داشت که بسیار نمناک بود وهوایی برای نفس کشیدن نداشت.چشمانم بسته بود ،چیزی نمی دیدم فقط صداها را می شنیدم .
بازجوی من همواره به من شوک الکتریکی می داد که تمام ابعاد وجودم را به لرزه می آورد وبدنم ازضربه های شلاق،همیشه خونین ومالین بود.بازجویان ساواک به قدری پلید وآلوده بودند که بعد حیوانی شان به نهایت اعلا رسیده بود وتا مرتکب جنایت پلید خود نمی شدند،اقناع نمی شدند.
📝یادآوری صحنه های شکنجه#مادرم برایم بسیار سخت ودرد آور است.آنها#مادرم راسرپا نگه میداشتند واجازه نمی دادند لحظه ای بنشیند ویا به او بی خوابی می دادند که گاهی ۴۸ساعت یا بیشتر طول می کشید
🌷🍃🌷بیشتر زندگی من بعد از زندان به بیماری گذشت ونتوانستم ام آن طور که شایسته بندگی خداست،شاکر باشم وعبادت کنم.قطعا مشیت الهی بود که من در کنار چهره های پر زرق وبرق آن روزگار،الگویی مانند#مادرم داشته باشم.خدا می داند که نمی خواهم ازخودم بت درست کنم،اما لحظه ای از خدا غافل نشدم وآن دوران سخت سپری شد
#بانو—انقلابی—پاکدشت
💟@banoyengelabi
🍂🌿
🌿🍂🌿
🍂🌿🍂🌿
💗ویژه
💫رهبر انقلاب: « #همسرم نعمت بزرگی است؛ خدا را شکر میکنم»
...............
🔻روایت رهبرانقلاب از مجاهدت و همراهی #همسرشان در دوران مبارزات انقلاب !!
...............
💐 این سخنان را رهبر انقلاب در جریان دیدار و گفتگو با #همسر مکرمه حضرت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۸۰بیان کردهاند:
................
🔹خانم ثقفی #همسر مکرمه حضرت امام خمینی خطاب به رهبر انقلاب: ایشان خودش [حضرت امام(ره)] مکرر به بچهها میگفت که من هر چه دارم از #مادرتان است. در نجف هم تا کسالتی پیدا میکرد، اولین وصیتاش این بود.
🔸رهبر انقلاب: بعضی از #زنها تاب سختیهای زندگی مردشان را نمیآورند. غرغر میکنند که این چه وضعی است و اینها. اما هستند خانمهایی که نه تنها نق نمیزنند، بلکه حتی دلگرمی هم میدهند، به مرد میگویند ناراحت نباش، چیزی نیست. صبر میکنیم، میگذرد. چنین #زنهایی واقعاً قیمت دارند.
🌹الحمدلله از این جهت خدای متعال به من هم لطف کرده است. عیال من چنین #خانمی است.
🔹وقتی در زندان بودم، به دیدن من که میآمد، از اوضاع و احوال میپرسیدم، میگفت اصلاً و ابداً ناراحتی و مشکلی ندارم، با اینکه ما بچهی کوچک هم داشتیم. بعدها که من از زندان بیرون آمدم، فهمیدم که چه مشکلاتی داشته، مریض بوده، بیپول بوده، سختی فراوان کشیده، اما اصلاً و ابداً یک ذرهاش هم در زندان به من منتقل نمیشد.
🔹خدا میداند که بعضی از این حوادثی را که برای ایشان پیش آمده بود؛ من بعد از# انقلاب فهمیدم، یعنی همینطور در خلال صحبت به مناسبتی پیش آمد که گفتند. وقتی هم گفتند، من دیدم واقعاً طاقت نمیآورم، میگفتم چطور اینها را آن موقع به من نمیگفتی.
🔹مرحوم #مادرم به خانم من میگفت که تو چرا ساکتی، چیزی بگو، آه و ناله کن، چون تو همهاش احساس راحتی میکنی، او هم دلگرم میشود و به دنبال این کارها میرود! به هر حال، ایشان نعمت بزرگی است؛ خدا را شکر میکنم. ۱۳۸۰/۱۲/۲۲
🇮🇷 @banoyeenghelabi
#سبک_زندگی
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#مهارتهای_انتخاب_همسر
💗💗💗💗💗💗
🔴#حذف معیارهای متناسب با روحیّههای اشتباه، تا حدّ ممکن
✅ بعضی از معیارها، متناسب با #روحیّههای اشتباه ما، شکل میگیرند. تا حدّ امکان باید آن روحیّهها را اصلاح کرد تا در پی آن، معیارهای اشتباه در #انتخاب همسر هم حذف شود.
💬داستان واره
🔸میگوید:# پسری شهرستانی به خواستگاریام آمده.
🔹میگویم: خیر است، إن شاء الله.
🔸میگوید: #روحیّههامان به هم میخورد.
🔹میگویم: خدا کند که هر چه #صلاح است، پیش بیاید.
🔸میگوید: فقط یک#مشکل.
🔹میگویم: بگو.
🔸میگوید: #میخواهد در شهرستان خودشان زندگی کند.
🔹میگویم: به سلامت! اینکه #مشکل نشد.
🔸میگوید: روحیّهای #حسّاس دارم.
🔹میگویم: بازتابش؟
🔸میگوید: هر روز باید #مادرم را ببینم.
🔹میگویم: خب، اشتباه است. باید #اصلاحش کنی.
🔸میگوید: نمیتوانم.
🔹میگویم: وقتی با #همسرت انس گرفتی و او هم به تو محبّت کرد، #تحمّل دوریات دو چندان میشود.
🔸میگوید: خودم را میشناسم. #وابستگیام به مادر، بیش از این حرفهاست.
🔹میگویم: پس خوب #گوش بده. اوّلاً، این را بدان که این روحیّه، نه فقط در این جا، در هر جایی که باشی، برایت مشکلساز است.
🔸میگوید: میدانم.
🔹میگویم: ثانیاً، با #توکّل به خدا و توسّل به اهل بیت علیهم السلام و مشاوره با #اهل فن، تلاش کن این روحیّه را از بین ببری.
🔸میگوید: اگر نشد؟
🔹میگویم: لطف کن، #همه چیز را فراموش کن و به خواستگارت جواب منفی بده.
🔸میگوید: آخر...
🔹میگویم: مگر اینکه خواستگارت، به قدری تو را #پسندیده باشد که بخواهد با این روحیۀ اشتباه تو، کنار بیاید و #تواناییِ این کار را هم داشته باشد.
📚 نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۵۱
💗💗💗💗💗💗
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#استاد_عباس_محسن_ولدی
@banoyeenghelabi
حضرت آیتالله بهجت به #توسل به حضرت زهرا علیهاالسلام تأکید کرده میفرمودند:
✍️هرکسی که #گرفتار است و مشکل دارد، چارهاش این است که متوسل شود به زهرای مرضیه». ایشان داستانی را نقل میکردند که «آقا شیخ جواد مجتهد رشتی» در #نجف بوده، زنی از بستگانش میگوید:
ما برای زیارت #عتبات رفتیم، مرا در نجف به طلبه سیدی تزویج کردند و به ایران برگشتند. از سویی دوری آنها مرا #ناراحت میکرد و از سوی دیگر، اخلاق شوهرم؛ زیرا نزدیک ظهر، چند تا #مهمان میآورد. من هم با او بداخلاقی میکردم.
این خانم میگوید من از شدت ناراحتی و نگرانی و دوری و #تنهایی و بین عربها زندگی کردن و هیچکس را نداشتن، مریض شدم. تب شدیدی گرفتم. در همان حالت تب #متوسل شدم. در حالت بیداری حضرت زهرا را دیدم. فرمود شفای تو به دست #شوهرت است. به این دختر توصیه فرمود با شوهرت خوشرفتاری کن.
همینکه این را فرمود، #شوهرم آمد و عبایش را روی من انداخت. به #مجرد آنکه عبا را روی من انداخت، تب من فرو نشست. بعد رفتم حرم حضرت امیر و اصرار کردم و گریه کرم که یا مرگ مرا برسانید یا پدر و #مادرم را برسانید. گریه کردم و گریه کردم تا اینکه دیدم امیرالمؤمنین از طرف مقابل من وارد #صحن شد. وارد صحن شد. من تغییر مسیر دادم. حضرت باز هم آمد آن طرف. من برای اینکه باز هم با حضرت مواجه نشوم راهم را کج کردم. از اینکه این همه خواستم و جواب ندادند ناراحت بودم. تا اینکه #حضرت جلوی من آمد و فرمود:
خانم، ما به تو نظر داریم. به یکی از #اولاد حضرت زهرا [شوهرش] خدمت میکرد؛ لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام به او فرمود: ما به تو نظر داریم. با #شوهرت خوب رفتار کن. برو در سرداب منزل تا چهل روز با #زغال روی دیوار علامت بگذار. روز چهلم والدینت خواهند آمد.
┈••✾•🍃🌼⚫️🌼🌿•✾••┈┈
@banoyeenghelabi
┈••✾•🍃🌼⚫️🌼🌿•✾••┈┈
#بهشت_مادری
💞#برای کودک زیر ۶ سال خود زیاد #توضیح ندهید چون بسیاری از آنهارا نمیفهمد‼️
⛔️ چقدر به او میگویید قول بده این کارو نکن یا این کارو بکن، و کودک هم دایم به شما قول میدهد و #مجدد همان کارها را تکرار میکند.
♦️چرا؟ چون معنی قول دادن را نمیفهمد، ولی چون میبیند با گفتن این کلمه #خنده بر لبان شما می آید، تند تند به شما قول میدهد، کودک با خودش می گوید #مادرم خوشحال باشد من صدبار صدبار قول میدم.
✅کودک نه #قول دادن را میفهمد نه معذرت خواستن را، ولی وقتی کار #بدی کرد و شما ناراحت هستید میبیند با گفتن #معذرت میخواهم #اخمهایتان باز شد دایم #معذرت خواهی میکند.
🍃❤️ @banoyeenghelabi
#سبک_زندگی_اسلامی
💠 اثر عجیب #احترام به پدر و مادر !
❤️مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) میفرمودند:
روزی هنگام ظهر، #مادرم گفت: پدر را برای ناهار صدا کن
به طبقه بالا رفتم تا پدر را #صدا بزنم، دیدم در حال #مطالعه به خواب رفته اند، اگر ایشان را صدا نمی زدم ، شاید مادرم ناراحت می شد و اگر بیدارش می کردم، شاید موجب #رنجش پدر می شد.
خم شدم، لبهایم را #کف پای پدر گذاشتم و چند بوسه زدم تا اینکه به آرامی #بیدار شده و فرمودند:
شهاب الدین! تو هستی؟
گفتم بله آقا
پدرم وقتی این #علاقه و احترام من را دید، دستش را به سمت #آسمان بلند کرد و فرمود:
پسرم، خدا #عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد.
مرحوم آیتالله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند:
هرچه دارم از #برکت آن دعای پدر است.
خداوند حکیم در قرآن می فرمایند:
وَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا احقاف/15
(انسان را به نیکی کردن به پدر و مادر سفارش کردیم)
💕💚💕
💞 @banoyeenghelabi
❤️🍃❤️
#همسرانه
👌 #روی_سخنم_با_خانمهاست
وقتی چیزی رو میخوای نباید طوری عنوان کنی که انگار #وظیفه همسرته ❌
چه چوری؟ مثلا میخوای #مامانتو ببینی چه جوری عنوان میکنی؟
مثلا ;#عزیزم میای بریم خونه مادرم؟
👈 از نظر #شوهر یعنی چرا نمیای بریم خونه مادرم؟
دوست داری بریم #خونه مادرم؟
👈 دید شوهر : چرا #دوست نداری بیای؟
بیا بریم خونه #مادرم
👈 دید شوهر : من اصلا #مهم نیستم و ...
که همه #غلط هستن
ولی #درست چیه🤔
👌 مثلا میگی #عـــــــزیزم میدونی چقدددددددر #دلم برای دیدن مادرم تنگ شده؟
یعنی داری به شکل #نیاز مطرح میکنی اینجاست که مرد سراپا آمادست برای #تامین دادن..
#استاددهنوی
@banoyeenghelabi
#عطر_سیب
💢 پسرخاله ام بود، یک روز آمد خانه مان، با یک برگه پر از نوشته، پشت و رو! نشست کنار #مادرم. خاله میشه چند دقیقه ما رو #تنها بذارید، میخوام شرایطم رو بخونم، ببینم طاهره حاضره با من #ازدواج می کنه یا نه؟
❤️ مادرم که رفت، رو به رویم نشست، شرایطش را یکی یکی گفت، من هم چون از #صمیم قلب دوستش داشتم! قبول کردم... گفتم: #دوست دارم مهریه ام فقط یک جلد کلام الله مجید باشه! گفت: یک جلد قرآن؛ و یک دوره کتب #شهید مطهری.
🌷 برشی از زندگی #شهیدیونس زنگی آبادی
📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 72
@kolbemehrr
#آفتاب_زندگی
💠 فرزند علامه میگوید
رفتارشان با مادرم بسیار #احترامآمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار میکردند گویی مشتاق دیدار #مادرم هستند، ما هرگز بگو مگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم به قدری نسبت به هم مهربان و با گذشت و #فداکار بودند که ما گمان میکردیم اینها هرگز با هم اختلافی ندارند، آنها واقعاً مانند دو دوست بودند. وقتی #همسر مرحوم علامه بیمار میشوند، علامه هرگز اجازه نمیدهند، تا همسرشان برای انجام کاری از بستر بلند شوند، فرزند علامه میگوید: #مادر من حدود ۲۷ روز پیش از فوت در بستر بیماری بود و در این مدت پدرم لحظهای ،از کنار بستر #ایشان بلند نشدند، تمام کارهایشان را #تعطیل کردند و به مراقبت از او پرداختند.
@kolbehmehrr