🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#رمان_تلالو_ابراهیم🙂♥️
#کپیدرهرصورتممنوعحتیباذکرنامنویسنده😄❗️
#هرگونهکپیغیرقانونیوحـراماست🙅🏻♂
#پیــگـردقانــونــیدارد🚶🏿♂‼️
#پارت_بیست_و_یکم🙋🏻♂🔥
- هانیه :
اما ابراهیم که مثل خودمان انسان معمولی بود
نه امامی که مقامش بالا باشد🤔!؟
اصلا یک حسی میگفت که هانیه باید روی این ابراهیم را کم بکنی . . .
چطور ابراهیم توانسته توهم میتوانی
یک جور رقابت بود بین من و ابراهیم!
خب من خیلی تلاش میکردم مثل بازیگر ها و خواننده های داخلی و خارجی رفتار بکنم😀
حالا هم میخواستم امتحان بکنم
ببینم میشود مثل ابراهیم رفتار کرد یانه😎!
داش ابرام من اومدم که شکستت بدم…
((یک روز هم کتاب من چاپ میشه ))
مثل تو که کتابت با اسم و عکس خودت چاپ شد😌✌️🏼
و اینبار برای رقابت با ابراهیم با آتش تندتری شروع به خواندن کتاب کردم
و اما باز یک خاطره و یک شلیک به افکارم …
به اقرار تمام دوستانش در اوج تواضع بود. با آن بدن قوی اما هیچ کس از ابراهیم غرور و تکبر ندید. . . 🌱
بارها دیده بودیم که برای حل مشکل یک فرد ناشناس، چقدر وقت میگذاشت(:
یک پیرمرد در محله ابراهیم بود که وضع مالی خوبی نداشت. ابراهیم برای کمک، از او جنس میخرید.وقتی دید چند وقتی پیدایش نیست، کل محل را گشت تا پیدایش کرد و مرتب به او کمک میکرد. آری این نصیحت لقمان در قرآن خیلی حرفها دارد🤭
«(پسرم!) با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و با تکبر و غرور بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر فخر فروشی را دوست ندارد.»
[لقمان،۱۸]
با خودم گفتم وای به حالت هانیه
تو به خاطر اینکه لباست شیک تر بود
دوستانت بیشتر بود
آرایشت بیشتر بود چقدر مغرور شده بودی😰
ابراهیم چقدر سخت میگرفت …
همون لحظه به خودم جواب دادم !
+ نه به خودش سخت نمیگرفت شما زیادی تنبل تشریف داری
بعدها به این نتیجه رسیدم که بله!
بعضی ها جوری زندگی میکنند که انگار آمدند خانه خاله😒
اینجا دنیاست و برای انجام وظایف گرد هم جمع شدیم💙
لحظه به لحظه تشنه تر میشدم
خیلی دلم میخواست بتوانم ثابت بکنم من هم میتوانم مثل ابراهیم باشم🚶♀
باید …
نویسنده✍🏿:#الفنــور_هانیهبانــو :)🌱
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣