eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃' "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌙'! ⸤ Eitaa.com/komeil3
°•🦋🐚🌿°• بھ‌طُ‌اے.. حضرتِ‌صبـح،صاحبِ‌لبخنـد، بھ‌تکـرار‌و‌با‌عشق‌سلام..:)🌿 -لیـلا‌مقربـے 🌝' 🖐🏻' Eitaa.com/komeil3
•|💣♥️✌️🏻'
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
•|💣♥️✌️🏻'
• . تاپاۍجـٰان‌دلداده‌فرمـان‌مولاییـم😎✌️🏿 ' ⸤ Eitaa.com/komeil3
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
🎞♥':)
من‌باچشمـٰان‌توحرف‌هادارم :)♥
عجب‌دوره‌زمونـھ‌ای‌شده‌هااا، وقتـےبـھ‌دوروبری‌هامون‌میگیم ‌الھـےشھیدشـے،بھشون‌برمیخوره میگن‌خدانکنـھ..!!😐💔🚶🏿‍♂ 🙅🏻‍♂❗️
✨♥ ♥ • • ●|💜روایتـےازتُ💜|● • • ابراهیم هر وقت اسم مادر سادات به زبان می آورد بلافاصله میگفت: سلام الله علیها.یکبار در زورخانه مرشد بخاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا کرد. ابراهیم همینطور که شنا میرفت باصدای بلند گریه می کرد و آنقدر گریه کرد که مرشد مجبور شد شعرش را تغییر دهد. روزی که از بیمارستان مرخص شد حدود ۸ نفر از رفقایش حضور داشتند ابراهیم گفت وسط اتاق پرده بزنید تا خانم ها نیز بتوانند بیایید می خواهم روضه حضرت زهرا بخوانم. 💛' 🌱':) ⸤ Eitaa.com/shAhmad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🙂♥ 😄❗️ 🙅🏻‍♂ 🚶🏿‍♂‼️ 🙋🏻‍♂🔥 - کودکیه هانیه با مراقبت های زیاد پدر و مادرش گذشت 🌿' و حالا باید میرفت مدرسه . . . و اینـجا بود ڪه داستان زندگی اش رقم خورد..! مثل همه بچه ها روز اول مدرسه برای خودش دوست هایی پیدا کرده بود 🚶‍♂ اما …(:! خبر دارید دد هر مدرسه ای که باشید شش سال اول آنجا درس میخوانید🔗 رفت و آمد ها دوستانه بود امـا …(:! +کم کم باید ادامه را از زبان خود شخصیت ها شنید 🌿✋🏻 … هانیه : اون سال من چهارتا دوست صمیمی داشتم حدیث ، دنیا، ریحانه و سارن. . . خیلی شاد بودن و البته آزاد و آرام! آزاد بودن از امر و نهی آزاد بودن از مرزها و آرام بودن از وجود این آزادی 🚶‍♂ انگار تنها نقطه پیشرف آنها همین بود .. امتحانش برای من ؟ نه اصلا ضرر نداشت مگر آدم چقدر عمر میکرد که باید خودش را محروم میکرد☹️؟! کی به کی بود.... حدیث راست میگفت باید تا توی این دنیا هستی نهایت لذت را ببری 🔗 اولین بار سخت بود ! نگاه ها نه تنها دلچسب بود بلکه انگار نگاه مردم مثل تار عنکبوت دور آدم میپیچید و باعث میشد دیگر نتوانی تقلا بکنی! همین نگاه ها و تشویق های سَیار ! باعث شد راحت از خیلی چیـز ها و ارزش ها بگذرم نویسنده✍🏿: :)🌱 ⸤ Eitaa.com/komeil3