eitaa logo
|کـانـال کـمـیـل|🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
736 ویدیو
5 فایل
﷽ - بـہ‌ یـاد پـࢪسـتـوی گـمـنـام کـانـال کُـمـیـل 🕊... - #شهید‌ابراهیم‌هادی - #اللّٰھُمَ‌عَجِلْ‌لِّوَلیِڪَ‌الفَࢪَج . نـاشـنـاس: https://harfeto.timefriend.net/17190574891069
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جانِ‌زهرا‌هیچ‌وقت‌از‌خانه‌بیرونم‌مکن ؛ من‌ك‌جایی‌را‌ندارم‌،ای‌کس‌وکارم‌حسین .
💔 بـوی پیـراهــن یوسـف به وطـن می‌آیـد اربعین می‌رود و بوی حسـن (ع) می‌آید..
1_6661923819.mp3
3.64M
- این را به همه گفته و مبهم نگذارید؛ - با لطف حسن بوده حسینی شده عالم.
هرمشکلی‌توی‌زندگیت‌داشتی‌ نگا‌به‌نمازت‌کن نمازتو‌درست‌کنی‌حل‌میشه‌رفیق:)!
Sibsorkhi-13980713[02].mp3
5.79M
اونی که غریب تر از حسین بی کفنه ... |🖤🥀|
4_5911197166323371477.mp3
12.28M
دلم با مادرت امشب میگه حسن حسین میگه حسن زینب میگه حسن ... |🖤🥀|
|کـانـال کـمـیـل|🇵🇸
گرچه در روی زمین حتی نداری یک حرم شیعه روزی عرش سازد بر مزارت یا حسن (ع)
که‌کشتگان‌وطن،زندگان‌جاویدند...
افتخارنسل‌مااینه‌که‌توی‌زمانی‌به‌دنیااومدیم‌که قراره‌اسرائیل‌به‌دست‌ما‌نابود‌بشه...!🚶🏻‍♂️ -شهیدحسین‌ولایتی‌فر
|کـانـال کـمـیـل|🇵🇸
دیدم همه‌جا بر در و دیوارحریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید
با یه عده طـــلبه آمدند قم. همه شهــــید شدند الا محــــسن. خواب امام حسیــــــن'ع' رو دیده بود. آقــــــا بهش گفته بود: "کارهات رو بکن این بـــار دیگه بار آخــــره " یه ســـــربند داده بود به یکےاز رفقاش، گفته بود شهید که شدم ببندیدش به ســـــینه ام. آخه از آقا خواســـتم بےســــر شهید شم. با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه. گلوله 120خورده بود وسطـــــــشون جنـــــازه اش که اومد،ســـــر نداشت. سربند رو بستیم به سیـــنه اش.. روی سربند نوشته بود ؛ "أنا زائر الحســــــین ع"
چشم بـر هـم زدم قافله‌ات آمد و رفت ... - آقای من، گدا را حلال کن
🤍 «یک بنده خدایی از دوستان ابراهیم گفت می‌توانم کاری کنم که انقدر رزمنده‌ها هوای جبهه نداشته باشند. زن که بگیرند جبهه یادشان می‌رود. اما ابراهیم قبول نداشت. می‌گفت الان بحث دفاع از کشور است. من باید بروم و حضور داشته باشم شاید بلایی سرم بیاید نمی‌شود که یک نفر همیشه منتظرم باشد. به هرحال ما به احترام معرف رفتیم خواستگاری. خانه یک زن و شوهری رفتیم که دوتا اتاق داشتند و در آنجا به ازدواج جوان‌ها کمک می‌کردند. وقتی رفتیم دختر خانم با چادر مشکی نشسته بود. آن موقع‌ها وقتی خوششان می‌آمد ضربتی عقد می کردند. من وقتی با دخترخانم صحبت کردم شرایط ابراهیم را توضیح دادیم و دخترخانم موافقیت کرد. وقتی خواستند آقا ابراهیم را از آن اتاق صدا کنند که بیاید با دختر خانم صحبت کند. گفت ابراهیم نیست. دیدیم پنجره باز است و ابراهیم نیست. فهمیدیم از پنجره فرار کرده‌است. حالا فکر کنید ما با چه خجالتی بیرون آمدیم. سر کوچه که رسیدیم، دیدیم ابراهیم قهقهه می‌زند. می‌گفت یک دقیقه دیگر ایستاده بودم فکر کنم یک حاج آقایی را می آوردند که سریع عقد کنند. من هم فرار کردم تا کار به عقد نرسد.»
اَزهمین فـٰاصِلھِ‌ۍ‌دور‌سَلاممـ‌بِپذیر..؛ ‌کھِ‌خَرابِ‌'‌طُ'‌‌‌شُدم‌خـٰانہِ‌ات‌آبـٰاد‌حُ‌ـسیٖـن..!
بسم‌الله‌ِالرَّحمنِ‌الرَّحیم السَّلامُ‌عَلَیکَ‌یااباصالِحَ‌المَهدی(عج)
توی روضه حضرت زهرا علیه السلام خیلی بی تاب می شد برای حضرت مادر در جور دیگری عزاداری می کرد. از همان شب اول محرم حال و هوایش تغییر میکرد اما شب تاسوعا و عاشورا احوال خیلی بد میشد. بعد از شام عاشورا یکهو حالش خوب میشد حتی خنده هایش هم زیاد تر از بقیه وقت ها بود می گفت: "نمی دانم چرا خدا با ما اینجوری می کند"...
سردار حاج حمید تقوی از سال1362یعنی زمان شهادت پدرشان تا سال1393شهادت خودشان یعنی 31سال تمام هر روز روزه بودند. البته غیر از روزهای حرام مثل روز عاشورا.
- دو ادعا دارم... اول اینکه، در زندگی ام تا به حال غیبت نکردم و نشنیدم. و دوم اینکه تابه حال به نامحرم نگاه نکرده ام...
بچه‌هیئتی‌فحش‌نمیده! به‌شوخی‌یاجدی‌فرقی‌نمیکنه، بگذاریدکسانی‌که‌ناسزامی‌گویند، تنهاکسانی‌باشندکه‌حزب‌الهی‌نیسـتند!
بهش گفتم: راضی‌ام شهید بشی؛اما نه الان!توی پیری گفت: اگه از من بپرسی،میگم لذتی که علی اکبر امام حسین(ع)چشید حبیب نچشید -شهیدمحمدحسین‌محمدخانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همین فاصله‌ی دور سلامم بپذیر..، که خراب تو شدم خانه ات آباد حسین..!
دلمان مچاله شد بازش کنید پهنش کنید صافش کنید بخوانیدش لطفا...!