مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...
یاد کنیم همه ی مادران و همسران شهدا را با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🔊#روایت |هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت ماه رجب است.
ماه رجب را خیلی دوست داشت.میگفت: هر چه در ماه رمضان گیرمان می آید به برکت #ماه_رجب است.
«شهید مجید پازوکی🕊🌹»
#شهیدانه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید #سید_مجتبی_مجتبی_نواب_صفوی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ستارههای خدمت شهید🕊🌹
یادش گرامی وراهش پررهرو
#محمدجواد_تندگویان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
✨#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_بیست_و_دوم -اینکه ... -سرمو پایین انداختم و چیزی نگفتم تا حرفشو
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_بیست_و_سوم
یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد؟😭
یه مدت از خونه🏡 بیرون نرفتم...
حتی چادرم رو میدیدم یاد حرفاش میوفتادم درباره چادر...😔😭
درباره اینکه با چادر با وقارترم
خواستم چادرموبردارم😓
ولی نه...❌
اصلا مگه من به خاطر اون چادری شدم که کناربزارم؟؟😕
من به خاطر خدام چادری شدم.
به خاطر اینکه پیش خدا قشنگ باشم نه پیش مردم...😇
حالا اگه به خاطر لج با اون چادرمو بزارم کنار جواب خدارو چی بدم؟!
ولی...
ولی خدایا این رسمش بود...😔
منو عاشق♥️ کنی و بکشونی سمت خودت و وقتی دیدی خدایی شدم ولم کنی؟!
خدایا رسمش نبود...😭😭
من که داشتم یه گوشه زندگیمومیکردم!!😔
منو چیکار به بسیج؟!
اصلا چرا کاری کردی ببینمش؟!👀
اصلا چرا اون اطلاعیه مشهد رو دیدم؟!
چرا از اتوبوس🚌 جا موندم که باهاش همسفر بشم؟!
با ما دیگه چرا!؟!؟!؟
ولی خیلی سخت بود.....😞
من اصلا نمیتونم فراموشش کنم
هرجامیرم
هرکاری میکنم
همش یاداونم💔
یاد لا اله الا الله گفتناش
یادحرفاش
یاد اون گریه ی😭 توی سجده نمازش
میخوام فراموشش کنم ولی...
هیچی.
یه مدت از تابستون🏕 گذشت و من از بچه های دانشگاه دیگه خبری نداشتم...
حتی جواب سمانه هم نمیدادم و شماره همشونو بلاک کرده بودم📱
چون هر کدوم از بچه های بسیج من رو یاد اون پسره مینداخت😔
تا اینکه یه روز دیدم از یه شماره ناشناس برام پیام اومد...📩
-سلام...ریحانه جان حتما بیا دفتر بسیج کارت دارم...حتما بیا...(زهرا )
گوشی📱 رو پرت کردم یه گوشه و پیش خودم نذاشتم
فردا صبح🌤 دوباره یه پیامک📩 دیگه اومد .
(ریحانه حتما بیا...ماجرا مرگ و زندگیه...اگه نیای به خدا میسپارمت👋)
نمیدونستم برم یانه...
مرگ و زندگی؟؟؟!😳
چی شده یعنی؟!
اخه برم چی بگم؟!
برم که باز داغ دلم تازه بشه؟!😭
ولی آخه من که کاری نکردم که بترسم ازش...
کسی که باید شرمنده بشه اون فرمانده ی زشتشونه😤
نه من...
اصلا برم که چی؟! باز داغ دلم تازه بشه؟!
نمیدونم...
ادامه دارد ...
✍ سید مهدے بنے هاشمے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #شهید_قربان_علی_عرب
وقتی میآمد خانه، رسیده و نرسیده میرفت سراغ بچهها. کلی با هم حرف میزدند و بازی میکردند. خم میشد تا روی شانههایش بنشینند و یک دل سیر بازی کنند. بچهها هم کم نمیگذاشتند و مرتب از سر و کولش بالا میرفتند. میخواست بچهها کمبودی احساس نکنند.
📚به نقل از کتاب این عمار
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا |🎙
برد موشکهای ایران چقدر است؟
دانشمندشهیدحاج حسن تهرانی مقدم پاسخ میدهد...
#شهید_حاج_حسن_تهرانی_مقدم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#نمیگذاشت_حرف_آقا_شهید_بشه!!
🌷دوستش میگفت: حضرت آقا که فرمودند تولید ملی، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت. محمدحسین عادت داشت موقع سینهزنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت، میگفت برا امام حسین کم نذارین. حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد. روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت:...
🌷و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما دیوونه حسینیم؟! کاملاً هم آدمای عاقل با شعوری هستیم. عاقلانه عاشق حسینیم. به قول خودش نمیذاشت حرف آقا شهید بشه. بلافاصله اطاعت میکرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضاء براش اولویت داشت.
🌹خاطره ای به یاد شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی
❌️❌️ خودمونیم؛ ما چهکارهایم؟!!
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
حساب و کتاب مال و اموالش را ثبت میکرد برای حساب سال..
با اینکه مستأجر بود و اوایل زندگی حقوق هم کم بود، اما دفترچهی خمسی تهیه کرد. شهریور که میشد، میرفتیم برای خمس...
#شهید_محمد_غفاری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
میگفت:
صد رکعت نماز بخون،
صدتا کار خوب انجام بده؛
ولی کسی نتونه باهات حرف بزنه اخلاق
نداشته باشی، به هیچ دردی نمیخوره!
مؤمن باید شاد باشه!
اخلاق خوب داشته باشه!
#شهید_محمدهادی_امینی🌷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_بیست_و_سوم یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد؟😭 یه مدت از
✨ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
#قسمت_بیست_و_چهارم
دلمو راضی کردم برم سمت دانشگاه🏤
راستیتش خیلی نگران شده بودم😢
تو این چند مدت اصلا نتونسته بودم فراموشش کنم😩
کم کم اماده شدم که برم سمت دفتر
توی مسیر صد بار حرفهای اون روز رو مرور کردم
صدبار مرور کردم که اگه زهرا چیزی پرسید چی جواب بدم😑
اخه من که چیزی نگفته بودم
اصلا نمیفهمیدم چجوری دارم میرم🚶♀
انگار اختیارم دست خودم نبود و پاهام خودشون راه میرفتن
وقتی وارد دفتر شدم دیدم فقط زهرا نشسته
تا منو دید سریع اومد جلو دیدم چشمهاش قرمزه به خاطرگریه کردن😭
-حدس زدم قضیه رو فهمیده باشه و از دست سید ناراحت شده😔
به روی خودم نیاوردم و سلام گفتم
یهو پرید منو بغل گرفت و شروع کرد به گریه کردن😭
-چی شده زهرا؟!
-ریحانه ..ریحانه
-چیشده؟؟
-کجایی تو دختر؟!
-چی شده مگه حالا؟!😧
-سید...
-آقا سید چی؟! اتفاقی براشون افتاده؟!
-سید قبل رفتنش خیلی منتظرت موند که باز ببینه تورو و بقیه حرفهاشو بهت بزنه ولی نشد
همش ناراحت بود به خاطر تو😔
عذاب وجدان داشت😭
میگفتم که بهت زنگ بزنه ولی دلش راضی نمیشد
میگفت شاید دیگه فراموشش کرده باشی و نخواد دوباره مزاحمت بشه
-الان مگه نیستن؟!😢
-این نامه📜 رو بخون...محمد مهدی قبل اینکه بره اینو نوشت✍ و داد بهم که بدم بهت...میخواست حلالش کنی💚
-کجا رفتن مگه؟؟
-یه ماه پیش به عنوان داوطلب رفت سوریه و دیروز یکی از رفقاش گفت که چند روز هست برنگشته به مقر
بعضیا میگن دیدن که تیرخورده🔫
این نامه📜 رو داد و گفت اگه برنگشتم تو اولین فرصت بهت بدم که حلالش کنی😔
یعنی امکان داره که ایشون ..!!!😯
-هر چیزی ممکنه ریحانه
-گریه بهم امان نمیداد😭...اخه زهرا چرا گذاشتی که برن؟!
-داداش محمد من اگه شهید شده باشه تازه به عشقش♥️ رسیده
داداش محمد ؟!😳
اره...داداش محمد..
ریحانه ای کاش میموندی حرفشو تا آخر گوش میدادی..ریحانه تو بعضی چیزها رو بد متوجه شدی
-چیا رو مثلا؟!
-اینکه من و محمد مهدی برادر و خواهر رضاعی👫 هستیم و عملا نمیتونستیم با هم ازدواج کنیم.
ولی تو فکر کردی ما...
از شدت گریه هیچی نمیدیم😭
صدای زهرا رو هم دیگه واضح نمیشنیدم
فقط صدا اخرین التماس سید برای موندن و گوش دادن حرفهاش تو گوشم میپیچید
صدای لا اله الا الله گفتناش😔😭😭😭😭
ادامه دارد ...
✍سید مهدے بنے هاشمے
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
مےگفت:وقتےاستغفارمےڪنیم
حواسموݧباشہبراےچےاستغفارمےڪنیم
باتوجہباشہ...آنقدربایداݪتماسڪنیم
واݪتجاطلببخششڪنیمتاخداوندبپذیره
حرفاشخیلےبہدݪمےنشست✨
چوݧازعمقجانشبرمیومد...گاهےمیگفت:
یا أَبانا إِستغفرلنا ذنوبنا إِنا کنا خاطئیݧ
#شهیدنویدصفری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯