eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
9.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
20 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از شهادت مازندگی خیلی سختی داشتیم😰 فرزندکوچکم بیمارشده بود شبی دلم گرفت ونشستم با روح حاجی دعواکردن😠 گفتم:حاجی خودت رفتی به بهشتت رسیدی😍منو با این همه سختی تنها گذاشتی😒بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد😑 دیدم حاجی اومد تو اتاق نشست و بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین و رفت. رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده😭😱 فرداش بردم دکتر... دکترگفت:خانوم این بچه که چیزیش نیست چرا آوردیش دکتر...😳 فهمیدم اومده بود...💔 راوی:همسرشهید ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯
#بچه_هیاتی_با_معرفت ننه می گفت: «آخه پاهات از بین می ره. تو هم مثل بقیه کفش بپوش😒، بعد برو دنبال دسته.» #ابراهیم چشم های میشی اش را پایین می انداخت😔 و می گفت: «می خوام برای امام حسین سینه بزنم💔. شما با من کاری نداشته باشین.»😢 #شهید_محمد_ابراهیم_همت #شهید_بی‌سر ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯
همه رفته بوديم و فقط و ولي‌الله مانده بودند خانه🏡. تابستان‌ها كار مي‌كرد. وقتي برگشتيم، انگار نه انگار فقط دو تا پسر خانه ‌داري كرده بودند. سن و سالي هم نداشتند😃. تازه پول تو جيبي‌هاشان💴 و حقوقي كه از كار تابستان جمع كرده بود، روي هم گذاشته بودند و يك اجاق گاز بزرگ براي خانه خريده بودند.☺️🌹 راوی:مادرشهید ❤️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─ @koocheyEhsas ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🍁𖣔༅═┅─
وقتی را به جرم فروختن نوار غیر مجاز به کمیته آوردند و نوار هایش را از بین بردند، دلش برای آن جوان سوخت. به مقدار نوار هایش به پسرک پول داد تا کاسبی جدیدی را برای خود راه بیاندازد. این گونه، هم مال به دست می آورد، هم صدای حرام و مبتذل نمی فروخت. او یاد داد که باید این گونه مبارزه کرد . هم را از بین برد هم شخص را بیکار نکرد. •برگرفتھ‌از‌کتاب‌خدای‌خوب‌ابراهیم📚
ڪوچہ‌ احساس
#قسمت_اول ابراهیم (جان یادگاراسکای) اسم اسلامی من ابراهیم است و ۱۷ سالمه و در ایالت پنسیلوانیا آمری
مشکل دیگری که با این دین داشتم آیین عشاء ربانی بود. روزی از یک اسقف  دلیل این مراسم را پرسیدم او گفت عشائ ربانی، فرصتی است برای پاک شدن بدن و درک این مطلب که ما در مقابل سفره خداوند یک خانواده هستیم و در مسیح یک بدن می باشیم. او کتاب انجیل را آورد و گفت طبق کتاب خداوند ما موظف به انجام این عبادت می باشیم:  “این است آنچه خود خداوندمان عیسی مسیح درباره این شام فرموده است و من هم قبلا آن را به شما تعلیم داده ام: خداوند ما عیسی، در شبی که یهودا به او خیانت کرد، نان را به دست گرفت، و پس از شکرگزاری آن را پاره کرد و به شاگردان خود داد و گفت این را بگیرید و بخورید. ای بدن من است که در راه شما فدا می کنم. این آیین را به یاد من نگاه دارید. همچنین پس از شام پیاله را به دست گرفت و فرمود این پیاله نشان پیمان تازه ای است میان خدا و شما که با خون من بسته شده است. هرگاه از آن می نوشید به یاد من باشید. به این ترتیب هر بار که این نان را می خورید و از این پیاله می نوشید در واقع این حقیقت را اعلام می کنید که مسیح برای نجات شما جان خود را فدا کرده است. پس تا زمان بازگشت خداوند این آیین را نگه دارید. ” کتاب انجیل، اول قرنتیان ، عبارات ۲۷-۲۳″  هر چه بیشتر از کتاب انجیل می خواند سوالات من بیشتر می شد و بر این عقیده خودم استوارتر می شدم که این حرفها حرف خدا نیست. http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
ڪوچہ‌ احساس
#قسمت_دوم #ابراهیم مشکل دیگری که با این دین داشتم آیین عشاء ربانی بود. روزی از یک اسقف  دلیل این مر
هر چه بیشتر از کتاب انجیل می خواند سوالات من بیشتر می شد و بر این عقیده خودم استوارتر می شدم که این حرفها حرف خدا نیست. به همین خاطر به دنبال دینی می گشتم که با عقاید من موافق باشد. بدون هیچ دلیل و شناخت قبلی در فرهنگ لغت دنبال کلمه اسلام گشتم و تمام کلماتی که به آن مربوط می شد را نوشتم و درباره تک تک آنها تحقیق کردم. من فکر می کردم هیچ عقیده ای مانند آنچه که من در وجود خودم احساس می کنم وجود ندارد اما با مطالعه چند کتاب درباره اسلام به این نتیجه رسیدم که عقاید و باورهای من اسم دارد و میلیونها نفر در سراسر جهان پیرو این دین هستند. مسلمانان حضرت مسیح را به عنوان پیامبر قبول دارند نه خدا و به او احترام می گذارند و برعکس مسیحیان معتقدند که حضرت مسیح کشته نشد بلکه قاتلان او فرد دیگری را اشتباهی به صلیب کشیدند. آنها نیز مانند مسیحیان معتقدند که روزی حضرت عیسی مسیح به زمین بر می گردد. مسلمانان برای توبه کردن احتیاجی ندارند که پیش اسقف اعتراف کنند . فرد مسلمان می تواند هر لحظه و هر جایی با خدای خودش صحبت کند و گناهایش را بگوید و از خدا طلب رحمت و مغفرت کند. http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
ڪوچہ‌ احساس
#رهیافتگان #قسمت_سوم #ابراهیم هر چه بیشتر از کتاب انجیل می خواند سوالات من بیشتر می شد و بر این عق
 اسلام واقعا مرا به یک سفر آموزنده در درون خودم به سوی خدا برد و در سال ۲۰۰۱ شهادتین را گفتم و مسلمان شدم . به پدر و مادرم نگفته بودم که مسلمان شده ام و همه چیز را از آنها مخفی می کردم. ماه رمضان آن سال برای اولین بار روزه گرفتم. ساعتهای ناهار به کتابخانه می رفتم. بهتر از این بود که سرمیز با دوستهایم بنشینم. قسم می خورم که آن سال در درسهایم بسیار پیشرفت کرده بودم. یک روز با یکی از دوستان مسلمانم به مسجد رفتم . روی زمین نشستم و با خدا صحبت کردم . با وجود اینکه اتاق پر از جمعیت بود اما احساس راحتی می کردم. واقعا احساس خوبی بود. یک روز که می خواستم به مسجد بروم پدرم فهمید و گفت نمی گذارد از خانه بیرون روم. واقعا از دست من عصبانی بود . به نظر او انتخاب من بسیار احمقانه بود.  از قبل می دانستم که پدرم اگر بفهمد که من مسلمان شده ام چه کار خواهد کرد. نمی خواستم  به خانواده ام شوک وارد کنم. اما آنها فهمیدند. پدرم یک آدم افسرده است . تنها اشتباه او این است که فکر می کند بسیار باهوش است و به خدا احتیاج ندارد.  همین طرز فکر باعث شده پدرم افسرده شود. فکر نمی کنم بداند چقدر انسان می تواند ظالم باشد که نیاز فطری خودش یعنی ارتباط با خدا را انکار کند. http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
ڪوچہ‌ احساس
#قسمت_چهارم #ابراهیم #رهیافتگان  اسلام واقعا مرا به یک سفر آموزنده در درون خودم به سوی خدا برد و در
طبق دستور اسلام تا آنجا که نخواهند دینم را از من بگیرند با آنها خوش رفتاری خواهم کرد . تنها کاری که می توانم انجام دهم این است که الگوی خوبی از مسلمانان باشم تا شاید روزی آنها هم متوجه شوند که زندگی بهتر هم وجود دارد که به مراتب بسیار بهتر از زندگی در جهان تاریک نفی و انکار خداست. مطمئنم که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند باعث شود عقیده ام را کنار بگذارم. خدا را شکر می کنم که از مرحله شک و تردید گذشتم و به مرحله یقین رسیدم. احساس می کنم خدا هر لحظه با من است و مرا هدایت می کند و من را دوست دارد و از من محافظت می کند. نمی توانم بگویم اسلام چقدر زندگیم را تغییر داده است . فقط می توانم بگویم خدا به من نشان داد که زندگی چیست و مرا از این سرگردانی که تمام عمر فکر کنم” کیستم؟” نجات داد. سوگند به روشنایی روز(۱) سوگند به شب هنگامی که آرام می گیرد(۲) پروردگارت هیچگاه تو را وا نگذاشته و بر تو خشم نگرفته است(۳) البته عالم آخرت برای تو بهتر از نشئه دنیاست (۴) پروردگارت به زودی چنان به تو عطا کند که خشنود شوی(۵) “سوره ضحی” این سخن من برای تمام جهان است. اسلام با معناتر از آنچه که فکر می کنیم می باشد. آزادی اسلام بی نهایت است. اما فقط گوش نکنید تمام نکات را خودتان بررسی کنید و به نتیجه برسید. خدا می گوید هیچ اجباری در دین نیست، زیرا اعتقاد به خدا یک انتخاب است که باید توسط قلب صورت بگیرد و نمی توان کسی را مجبور کرد. منبع: کتاب آنان که دویدند و رسیدند. http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4